۲۱٬۹۷۲
ویرایش
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
<big>حموى از حازمى نقل كرده كه « اين وادى به وخامت موصوف است». منظور از وخامت غير قابل سكنى بودن آن است؛ ولى حموى از عرّام نقل كرده كه در اين منطقه عده اى از [[قبیله]] خزاعه و كنانه زندگى مى كنند ولى بسيار كم اند.<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.</ref></big> | <big>حموى از حازمى نقل كرده كه « اين وادى به وخامت موصوف است». منظور از وخامت غير قابل سكنى بودن آن است؛ ولى حموى از عرّام نقل كرده كه در اين منطقه عده اى از [[قبیله]] خزاعه و كنانه زندگى مى كنند ولى بسيار كم اند.<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۸۹.</ref></big> | ||
<big> | <big>جغرافي دان عربستان عاتق بن غيث بلادى ، سه دليل ذكر مى كند كه در اين مكان سكونت جمعى از مردم به صورت شهر يا روستاى مهمى بر قرار بوده است :</big> | ||
<big>الف) چشمه غدير، كه يكى از اهالى بلاديه در گذشته نه چندان دور اقدام به حفر مجدد آن براى وفور آب نموده است. بايد توجه داشت كه در حجاز ، بودنِ يك چشمه مساوى با برقرارى يک روستاست. آثار باقى مانده نشان مى دهد كه در اين مكان آبادى بوده كه ساختمان هاى آن از [[سنگ]] بنا شده بوده و حصارى داشته است.</big> | <big>الف) چشمه غدير، كه يكى از اهالى بلاديه در گذشته نه چندان دور اقدام به حفر مجدد آن براى وفور آب نموده است. بايد توجه داشت كه در حجاز ، بودنِ يك چشمه مساوى با برقرارى يک روستاست. آثار باقى مانده نشان مى دهد كه در اين مكان آبادى بوده كه ساختمان هاى آن از [[سنگ]] بنا شده بوده و حصارى داشته است.</big> |