۴٬۰۶۴
ویرایش
(←چکیده) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
با مراجعه به منابع معتبر تاریخی عامه، به رویکردهای متفاوت آنها در قبال موضوع غدیر خم برمیخوریم: برخی واقعهٔ غدیر را پذیرفته، اما با عقیده شیعه در دلالت آن بر خلافت و امامت حضرت علی علیه السلام مخالفاند؛ عدهای فقط به ذکر حدیث غدیر یا احتجاج و مناشده مولا علی علیه السلام با تنی چند از صحابه که در غدیر حضور داشتند، بسنده کرده و درباره چگونگی و کیفیت وقوع آن، مطلبی نگفتهاند؛ گروه دیگر، یا کاملاً سکوت اختیار کرده و از غدیر سخنی بهمیان نیاوردهاند، یا حتی صراحتاً آن را انکار کردهاند. | با مراجعه به منابع معتبر تاریخی عامه، به رویکردهای متفاوت آنها در قبال موضوع غدیر خم برمیخوریم: برخی واقعهٔ غدیر را پذیرفته، اما با عقیده شیعه در دلالت آن بر خلافت و امامت حضرت علی علیه السلام مخالفاند؛ عدهای فقط به ذکر حدیث غدیر یا احتجاج و مناشده مولا علی علیه السلام با تنی چند از صحابه که در غدیر حضور داشتند، بسنده کرده و درباره چگونگی و کیفیت وقوع آن، مطلبی نگفتهاند؛ گروه دیگر، یا کاملاً سکوت اختیار کرده و از غدیر سخنی بهمیان نیاوردهاند، یا حتی صراحتاً آن را انکار کردهاند. | ||
== مقدمه == | == '''مقدمه''' == | ||
بی شک علی بن ابی طالب علیه السلام پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله والامقامترین انسانی است که پا به عرصه وجود گذاشته، که بهفرمودهٔ نبی مکرم صلی الله علیه و آله، جز خداوند متعال و وجود مبارک حضرتش، کسی او را به حقیقت نشناخته است. یقیناَ بهترین اوصاف امام را در کلام خداوند متعال و فرستاده برحقش میتوان یافت؛ کتابی که {{قرآن|لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>فصلت/۴۲.</ref>و سخن رسولی که با عنایت به آیه شریفه {{قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ}}<ref>نجم/ ۳و ۴.</ref> کلامش، کلام خداوند متعال و فرمودههایش خالی از رای شخصی و حب و بغض نفسانی است. | بی شک علی بن ابی طالب علیه السلام پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله والامقامترین انسانی است که پا به عرصه وجود گذاشته، که بهفرمودهٔ نبی مکرم صلی الله علیه و آله، جز خداوند متعال و وجود مبارک حضرتش، کسی او را به حقیقت نشناخته است. یقیناَ بهترین اوصاف امام را در کلام خداوند متعال و فرستاده برحقش میتوان یافت؛ کتابی که {{قرآن|لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>فصلت/۴۲.</ref>و سخن رسولی که با عنایت به آیه شریفه {{قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ}}<ref>نجم/ ۳و ۴.</ref> کلامش، کلام خداوند متعال و فرمودههایش خالی از رای شخصی و حب و بغض نفسانی است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در این مجال، دیدگاههای متفاوت مشاهیر اهل سنت در فن تاریخ نگاری را نسبتبه واقعه غدیر خم مطرح میکنیم و درصدد بررسی و نقد آن برمیآییم؛ و در پایان به تحلیل کلی دیدگاههای آنان خواهیم پرداخت. منابع تاریخی استفاده شده در این تحقیق، بر اساس تاریخ وفات مؤلف و قدمت تاریخی کتاب، ذکر و بررسی شدهاند.<ref>باید خاطرنشان کرد که با دقت در ویژگیهای بارز مروج الذهب مسعودی و تاریخ یعقوبی، که در نظر برخی افراد، از منابع تاریخی اهل سنت شمرده میشوند، نشانههای شیعه بودن مؤلفان این دو کتاب، قابل اثبات است؛ ازاین رو، در این مقاله بد آنها پرداخته نشده است. ر.ک. محمدرضا ناجی؛ تاریخ یعقوبی، دانشنامة جهان اسلام؛ ج۶؛ و سید محمدطیبی، تاریخ نگاری یعقوبی، معرفت''،'' شمارة ۷۷، اردیبهشت ۱۳۸۳، ص۷۵-۷۸؛ و سیدمحمد جواد شبیری زنجانی، اثبات الوصیة و مسعودی صاحب مروج الذهب، انتظار موعود''،'' شماره۴، تابستان۱۳۸۱.</ref> | در این مجال، دیدگاههای متفاوت مشاهیر اهل سنت در فن تاریخ نگاری را نسبتبه واقعه غدیر خم مطرح میکنیم و درصدد بررسی و نقد آن برمیآییم؛ و در پایان به تحلیل کلی دیدگاههای آنان خواهیم پرداخت. منابع تاریخی استفاده شده در این تحقیق، بر اساس تاریخ وفات مؤلف و قدمت تاریخی کتاب، ذکر و بررسی شدهاند.<ref>باید خاطرنشان کرد که با دقت در ویژگیهای بارز مروج الذهب مسعودی و تاریخ یعقوبی، که در نظر برخی افراد، از منابع تاریخی اهل سنت شمرده میشوند، نشانههای شیعه بودن مؤلفان این دو کتاب، قابل اثبات است؛ ازاین رو، در این مقاله بد آنها پرداخته نشده است. ر.ک. محمدرضا ناجی؛ تاریخ یعقوبی، دانشنامة جهان اسلام؛ ج۶؛ و سید محمدطیبی، تاریخ نگاری یعقوبی، معرفت''،'' شمارة ۷۷، اردیبهشت ۱۳۸۳، ص۷۵-۷۸؛ و سیدمحمد جواد شبیری زنجانی، اثبات الوصیة و مسعودی صاحب مروج الذهب، انتظار موعود''،'' شماره۴، تابستان۱۳۸۱.</ref> | ||
=== الف) پذیرش غدیر با برداشتی متفاوت از شیعه === | |||
برخی از مشاهیر فن تاریخ اهل سنت، در برخورد با رویداد عظیم غدیر خم، با طرق و اسناد مختلف به بیان آن پرداخته و ابعاد حدیث غدیر را بررسی کردهاند؛ با این تفاوت که از دیدگاه آنان، واقعه غدیر خم و علت بیان حدیث غدیر از زبان وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مواردی از این دست، بر خلافت و امامت بلافصل مولا علیه السلام علی دلالت نمیکند. این گروه از مورخان اهلسنت، به حدیث غدیر به عنوان موضوعی برای تثبیت محبت و نصرت صحابه نسبت به امیرمؤمنان علی نگریستهاند.<ref>تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۷۲ و ج۱۴، ص۳۰۳.</ref> | |||
برخی | - بلاذُری (م۲۷۹ق) در ''انسابالاشراف''، از برخی صحابه (بَراءبن عازِب و ابوهُرَیره و زید بن ارقَم و ابنعباس و بُریده بن الحُصَیب و ابوسعید خُدْری) جزئیات داستان غدیر را نقل کرده است و به حدیث ولایت {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا علي مَوْلاهُ}}<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۸–۱۱۲ و ج۵، ص۸۰.</ref> و نفرین حضرت در حق برخی از صحابه که از شهادت دادن نسبت به واقعه غدیر امتناع ورزیدند، اشاره نموده است.<ref>همان، ج۲، ص۱۵۶ و ۱۵۷.</ref> | ||
- خطیب بغدادی (م۴۶۳ق) در تاریخ بغداد، از قول برخی صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله حدیث غدیر را آورده است.<ref>تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۷۲ و ج۱۴، ص۳۰۳.</ref> او در شرح حال حَبشُونبن موسی، با سند صحیح و راویان ثقات از نظر دانشمندان اهل سنت، از قول ابوهریره به حادثه غدیر خم و تبریک خلیفه دوم به حضرت علی علیه السلام و نزول آیه اکمال<ref>مائده/۳.</ref> بعد از این قضایا، اشاره میکند و مینویسد: «از عبدالله بن علی بن محمدبن بِشْران از علی بن عُمر الحافظ، از ابونصر حَبشُونبنموسی بن ایوب الخَلال، از علی بن سعید رَمْلی، از ضَمرَه بن رَبیعه قُرَشی، از ابنشَوذَب، از مَطَر الوَراق، از شَهربن حَوشَب، از ابوهُرَیره نقل شده است که گفت: کسی که روز هجدهم ذیحجه را روزه بگیرد، ثواب روزه شصت ماه برای او نوشته میشود. این روز، روز غدیر خم است؛ روزی که رسول خدا دست علی را گرفت و فرمود: آیا من ولی مؤمنان نیستم؟ پاسخ دادند: آری، ای رسول خدا! فرمود: «هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست». سپس عمر گفت: تبریک میگویم ای فرزند ابوطالب! مولای من و مولای هر مسلمان شدی. آنگاه این آیه نازل شد:{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...}} خطیب، در ادامه به بیان تفصیلی سند این روایت میپردازد.<ref>همان، ج۹، ص۲۲۱.</ref> | |||
- خطیب بغدادی ( | |||
نکته مهم قابل استنباط از روایت خطیب بغدادی آن است که نزول آیه شریفه اکمال، بعد از اتمام خطابه غدیر است و این میتواند خود دلیل متقنی بر ولایت و امامت مولا علی باشد؛ چراکه با دقت در محتوای خطابه رسولالله (صلیالله علیه و آله) درمییابیم که جز ولایت حضرت علی(ع) چیز دیگری صلاحیت اکمال دین و اتمام نعمت را نخواهد داشت. همچنین مسئله واضح و دقیق در قضیه تبریک خلیفه دوم آن است که آیا فقط تأکید بر محبت و نصرت مولا(ع) سبب تبریک و تهنیت از جانب عمربنخطاب شده است؟ چراکه اگر مقصود، صِرف دوست داشتن علی(ع) بود، دیگر چه نیازی به تبریک گفتن بود؟! | نکته مهم قابل استنباط از روایت خطیب بغدادی آن است که نزول آیه شریفه اکمال، بعد از اتمام خطابه غدیر است و این میتواند خود دلیل متقنی بر ولایت و امامت مولا علی باشد؛ چراکه با دقت در محتوای خطابه رسولالله (صلیالله علیه و آله) درمییابیم که جز ولایت حضرت علی(ع) چیز دیگری صلاحیت اکمال دین و اتمام نعمت را نخواهد داشت. همچنین مسئله واضح و دقیق در قضیه تبریک خلیفه دوم آن است که آیا فقط تأکید بر محبت و نصرت مولا(ع) سبب تبریک و تهنیت از جانب عمربنخطاب شده است؟ چراکه اگر مقصود، صِرف دوست داشتن علی(ع) بود، دیگر چه نیازی به تبریک گفتن بود؟! | ||
----[i] | ----[i]. | ||
[ii] | [ii]. | ||
[iii] | [iii]. | ||
[iv] | [iv]. | ||
[v] | [v]. | ||
خطیب بغدادی همچنین به نقل از عبدالرحمنبنابیلَیلَی، به مناشده صحابه از سوی امیرمؤمنان درخصوص حدیث غدیر اشاره میکند و مینویسد: از علی(ع) در رَحْبه (آبادیای نزدیک کوفه) شنیدم که صحابه را سوگند میداد و میگفت: چه کسی شنیده است که پیامبر(ص) فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست؛ خداوندا! دوست بدار هرکس که علی را دوست میدارد، و دشمن بدار هرکس او را دشمن میدارد»؛ پس دوازده نفر که همه اهل بدر بودند، شهادت دادند که شنیدهاند پیامبر(ص) فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست؛ خداوندا! دوست بدار هر کس که علی را دوست میدارد، و دشمن بدار هر کس او را دشمن میدارد)»[i] | خطیب بغدادی همچنین به نقل از عبدالرحمنبنابیلَیلَی، به مناشده صحابه از سوی امیرمؤمنان درخصوص حدیث غدیر اشاره میکند و مینویسد: از علی(ع) در رَحْبه (آبادیای نزدیک کوفه) شنیدم که صحابه را سوگند میداد و میگفت: چه کسی شنیده است که پیامبر(ص) فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست؛ خداوندا! دوست بدار هرکس که علی را دوست میدارد، و دشمن بدار هرکس او را دشمن میدارد»؛ پس دوازده نفر که همه اهل بدر بودند، شهادت دادند که شنیدهاند پیامبر(ص) فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست؛ خداوندا! دوست بدار هر کس که علی را دوست میدارد، و دشمن بدار هر کس او را دشمن میدارد)»[i] |
ویرایش