پرش به محتوا

ابلیس و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


== وحشت شیاطین در غدیر<ref>اسرار غدیر: ص ۶۸؛ واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۳۱؛ اسرار غدیر: ص ۷۰.</ref> ==
== وحشت شیاطین در غدیر<ref>اسرار غدیر: ص ۶۸؛ واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۳۱؛ اسرار غدیر: ص ۷۰.</ref> ==
ابلیس و دار و دسته اش - این دشمنان سخت‌کوش انسان -‹‹غدیر››را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند که پس از غدیر، راه گمراهیِ انسان‌ها بسته شود. به همین جهت در آن روز، بسیار محزون بودند و فریادشان بلند بود.
ابلیس و دار و دسته اش - این دشمنان سخت‌کوش انسان - ‹‹غدیر›› را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند که پس از غدیر، راه گمراهیِ انسان‌ها بسته شود. به همین جهت در آن روز، بسیار محزون بودند و فریادشان بلند بود.


ولی شیاطین انسی به فریاد ابلیس و گروهش رسیدند و در همان غدیر وعده‌هایی به او دادند و نقشه‌هایی کشیدند و توطئه‌هایی نمودند که آن حزن و اندوه و فریادهای شیطان یکباره تبدیل به خوشحالی و سرور گردید.
ولی شیاطین انسی به فریاد ابلیس و گروهش رسیدند و در همان غدیر وعده‌هایی به او دادند و نقشه‌هایی کشیدند و توطئه‌هایی نمودند که آن حزن و اندوه و فریادهای شیطان یکباره تبدیل به خوشحالی و سرور گردید.
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:
این بود که آن روز را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند که اگر فرامین آن روز به مرحله عمل م ی‌رسید همه راه‌های انحراف تا ابد بر انسان‌ها بسته می‌شد. این را بزرگ شیاطین یعنی ابلیس - که از روز اول کمر به گمراهی مردم بسته بود - بهتر از اصحابش می‌فهمید.
این بود که آن روز را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند که اگر فرامین آن روز به مرحله عمل م ی‌رسید همه راه‌های انحراف تا ابد بر انسان‌ها بسته می‌شد. این را بزرگ شیاطین یعنی ابلیس - که از روز اول کمر به گمراهی مردم بسته بود - بهتر از اصحابش می‌فهمید.


همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سر دست بلند کرد و فرمود: {{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ … }}›ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند. با این فریاد، همه شیاطین در هر جا که بودند نزد او جمع شدند و گفتند: ای آقای ما و ای مولای ما! این چه فریادی بود؟! چه چیزی تو را این گونه به وحشت انداخته است؟! ما تاکنون فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم.
همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سر دست بلند کرد و فرمود: {{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ … }}› ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند. با این فریاد، همه شیاطین در هر جا که بودند نزد او جمع شدند و گفتند: ای آقای ما و ای مولای ما! این چه فریادی بود؟! چه چیزی تو را این گونه به وحشت انداخته است؟! ما تاکنون فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم.


ابلیس گفت: ‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››! شیاطین که سابقه ماجرای حضرت آدم علیه السلام را به خاطر داشتند گفتند: ای آقای ما، تو همان کسی هستی که آدم را گمراه کردی! ولی گویا از این پس این امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد.
ابلیس گفت: ‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››! شیاطین که سابقه ماجرای حضرت آدم علیه السلام را به خاطر داشتند گفتند: ای آقای ما، تو همان کسی هستی که آدم را گمراه کردی! ولی گویا از این پس این امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد.
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
ابلیس که از نقل سخن خود در آیه ای از قرآن کریم خرسند بود، با شنیدن {{متن قرآن|إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}سخت برآشفت. پس سرش را به سوی آسمان بلند کرد و خطاب به خداوند گفت: ‹‹قسم به عزت و جلالت، این گروه مؤمن را هم به بقیه ملحق خواهم کرد››!
ابلیس که از نقل سخن خود در آیه ای از قرآن کریم خرسند بود، با شنیدن {{متن قرآن|إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}سخت برآشفت. پس سرش را به سوی آسمان بلند کرد و خطاب به خداوند گفت: ‹‹قسم به عزت و جلالت، این گروه مؤمن را هم به بقیه ملحق خواهم کرد››!


در اینجا آیه ۴۲سوره حجر نازل شد و پیامبرصلی الله علیه وآله که شاهد گفتگوی ابلیس با لشکریانش بود، این آیه را خطاب به ابلیس تلاوت فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ}}: ‹‹تو را بر بندگان واقعی من راهی نیست››.
در اینجا آیه ۴۲ سوره حجر نازل شد و پیامبرصلی الله علیه وآله که شاهد گفتگوی ابلیس با لشکریانش بود، این آیه را خطاب به ابلیس تلاوت فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ}}: ‹‹تو را بر بندگان واقعی من راهی نیست››.


پس از این ماجراها دار و دسته ابلیس متفرق شدند، اما او بار دیگر فریادی زد و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب علی!›› آنگاه ابلیس در حضور شیاطین خطاب به خداوند گفت:‹‹یا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصی و گناهان را برای آنان زیبا جلوه دهم که مرتکب آن شوند، و این گونه آنان را نزد تو مبغوض نمایم››.
پس از این ماجراها دار و دسته ابلیس متفرق شدند، اما او بار دیگر فریادی زد و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب علی!›› آنگاه ابلیس در حضور شیاطین خطاب به خداوند گفت:‹‹یا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصی و گناهان را برای آنان زیبا جلوه دهم که مرتکب آن شوند، و این گونه آنان را نزد تو مبغوض نمایم››.
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
ابلیس که همچنان در منظر پیامبرصلی الله علیه وآله قرار داشت، و رفتار او زیر نگاه‌های پیامبرصلی الله علیه وآله بود، برای آنکه مردم او را دیده و سخن او را شنیده باشند به صورت پیرمردی نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و به طعنه گفت: ‹‹ای محمد، چقدر کم هستند آنان که با تو بر سر آنچه درباره پسر عمویت گفتی بیعت می‌کنند››! و این اشاره ای بود به آنچه بسیاری از آن جمعیت در دل داشتند و از اظهار آن خودداری می‌کردند.<ref>کتاب سلیم: ص ۱۴۵؛ الکافی: ج ۸ ص ۳۴۵؛ تفسیر القمی: ج ۲ ص ۲۰۱؛ تأویل الآیات: ج ۲ ص ۴۷۴ ۴۷۳ ح ۶ ۵؛ تفسیر العیاشی: ج ۲ ص ۳۰۱ ح ۱۱۱؛ الاقبال: ج ۲ ص ۲۴۹؛ شرح الاخبار: ج ۲ ص ۲۳۶؛ مدینة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳؛ بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱ ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۶۴ ۱۳۵ ۱۱۹ و ج ۶۳ ص ۲۵۶؛ عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۳ ۱۴۱ ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>
ابلیس که همچنان در منظر پیامبرصلی الله علیه وآله قرار داشت، و رفتار او زیر نگاه‌های پیامبرصلی الله علیه وآله بود، برای آنکه مردم او را دیده و سخن او را شنیده باشند به صورت پیرمردی نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و به طعنه گفت: ‹‹ای محمد، چقدر کم هستند آنان که با تو بر سر آنچه درباره پسر عمویت گفتی بیعت می‌کنند››! و این اشاره ای بود به آنچه بسیاری از آن جمعیت در دل داشتند و از اظهار آن خودداری می‌کردند.<ref>کتاب سلیم: ص ۱۴۵؛ الکافی: ج ۸ ص ۳۴۵؛ تفسیر القمی: ج ۲ ص ۲۰۱؛ تأویل الآیات: ج ۲ ص ۴۷۴ ۴۷۳ ح ۶ ۵؛ تفسیر العیاشی: ج ۲ ص ۳۰۱ ح ۱۱۱؛ الاقبال: ج ۲ ص ۲۴۹؛ شرح الاخبار: ج ۲ ص ۲۳۶؛ مدینة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳؛ بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱ ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۶۴ ۱۳۵ ۱۱۹ و ج ۶۳ ص ۲۵۶؛ عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۳ ۱۴۱ ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>


منابع
== منبع ==
 
دانشنامه غدیر، جلد ۱۳، صفحه ۴۰۳.
دانشنامه غدیر، جلد ۱۳، صفحه ۴۰۳.


پانویس
== پانویس ==
[[رده:قرآن و غدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]
۴٬۰۶۴

ویرایش