پرش به محتوا

آیه ۱۴۰ سوره بقره و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
آيه سوره فجر در زمينه احوال قوم [[عاد]] و [[ثمود]] و [[فرعون]] است كه در اثر كثرت فساد به تازيانه [[عذاب|عذاب الهی]] گرفتار شدند. خداوند با يادآورى آنان مى ‏فرمايد: «پروردگار تو در كمينگاه است».
آيه سوره فجر در زمينه احوال قوم [[عاد]] و [[ثمود]] و [[فرعون]] است كه در اثر كثرت فساد به تازيانه [[عذاب|عذاب الهی]] گرفتار شدند. خداوند با يادآورى آنان مى ‏فرمايد: «پروردگار تو در كمينگاه است».


آيه سوره لقمان از آيه ۲۲ آغاز مى ‏شود كه خداوند مردم را در دو گروه معرفى مى‏ نمايد. يكى «مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى الله» است كه به عروة الوثقى متمسک شده ‏اند.
آيه سوره لقمان از آيه ۲۲ آغاز مى ‏شود كه خداوند مردم را در دو گروه معرفى مى‏ نمايد. يكى{{متن قرآن|وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ}} است كه به عروة الوثقى متمسک شده ‏اند.


گروه دوم كافران هستند كه درباره آنان «فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ» و «إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ» فرموده و سپس مى ‏فرمايد: «آنان را زمان كوتاهى از نعمت ‏ها برخوردار مى ‏كنيم و سپس به عذاب غليظ مى‏ كشانيم».
گروه دوم كافران هستند كه درباره آنان {{متن قرآن|وَمَنْ كَفَرَ فَلَا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ ۚ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا ۚ}} فرموده و سپس مى ‏فرمايد: «آنان را زمان كوتاهى از نعمت ‏ها برخوردار مى ‏كنيم و سپس به عذاب غليظ مى‏ كشانيم».
===تحليل تاريخى===
===تحليل تاريخى===
داستان مفصلى كه اين سه آيه در ضمن آن از لبان مبارک [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] به صورت [[اقتباس]] صادر شده، از حذيفه يمانى است كه گوشه ‏اى از داستان بلند غدير را چنين نقل مى‏ كند<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۷ - ۱۱۱.</ref>:
داستان مفصلى كه اين سه آيه در ضمن آن از لبان مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله به صورت اقتباس صادر شده، از حذيفه يمانى است كه گوشه ‏اى از داستان بلند غدير را چنين نقل مى‏ كند<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵؛ بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۷ - ۱۱۱.</ref>:


منافقین در بين خود به گفتگو پرداختند و بحث نمودند و نظر دادند تا بر اين نظر متفق شدند كه شتر پيامبر صلى الله عليه و آله را بر فراز كوه هَرشى بِرَمانند، و اين در حالى بود كه در جنگ تبوک نيز مثل همين نقشه را اجرا كرده بودند ولى خداوند شرّ آنان را از پيامبرش دور كرده بود.
منافقین در بين خود به گفتگو پرداختند و بحث نمودند و نظر دادند تا بر اين نظر متفق شدند كه شتر پيامبر صلى الله عليه و آله را بر فراز كوه هَرشى بِرَمانند، و اين در حالى بود كه در جنگ تبوک نيز مثل همين نقشه را اجرا كرده بودند ولى خداوند شرّ آنان را از پيامبرش دور كرده بود.
خط ۸۰: خط ۸۰:
پيامبر صلى الله عليه و آله با صداى بلند به شتر فرمود: آرام بگير، كه بر تو مشكلى نيست. خداوند شتر را به زبان آورد و با [[عربی]] فصيح گفت:
پيامبر صلى الله عليه و آله با صداى بلند به شتر فرمود: آرام بگير، كه بر تو مشكلى نيست. خداوند شتر را به زبان آورد و با [[عربی]] فصيح گفت:


وَالله يا رَسُولَ الله، لا ازَلْتُ يَداً عَنْ مُسْتَقَرِّ يَدٍ وَ لا رِجْلاً عَنْ مَوْضِعِ رِجْلٍ وَ انْتَ عَلى ظَهْرى:
{{متن عربی|وَالله يا رَسُولَ الله، لا ازَلْتُ يَداً عَنْ مُسْتَقَرِّ يَدٍ وَ لا رِجْلاً عَنْ مَوْضِعِ رِجْلٍ وَ انْتَ عَلى ظَهْرى}}:


يا رسول ‏اللَّه، به خدا قسم دست از جاى دست و پا از موضعِ پا حركت نخواهم داد مادامى كه تو بر پشت من هستى.
يا رسول ‏اللَّه، به خدا قسم دست از جاى دست و پا از موضعِ پا حركت نخواهم داد مادامى كه تو بر پشت من هستى.
خط ۹۰: خط ۹۰:
فرمود: خداوند به من دستور داده از آنان اعراض كنم. خوش ندارم كه مردم بگويند: اين پيامبر گروهى از قوم و اصحابش را به دين خود فراخواند و آنان پذيرفتند.
فرمود: خداوند به من دستور داده از آنان اعراض كنم. خوش ندارم كه مردم بگويند: اين پيامبر گروهى از قوم و اصحابش را به دين خود فراخواند و آنان پذيرفتند.


سپس با كمک آنان جنگيد تا بر دشمنش غالب گرديد، و آنگاه كه غلبه پيدا كرد ياران خود را به قتل رسانيد. اى حذيفه اينان را رها كن، «فَانَّ الله لَهُمْ بِالْمِرْصادِ، وَ سَيُمْهِلُهُمْ قَليلاً ثُمَّ يَضْطَرُّهُمْ الى عَذابٍ غَليظٍ»: خداوند در كمين اينان است و به زودى به آنان مهلت مى‏ دهد و سپس آنان را به [[عذاب]] شديد دچار مى ‏كند.<ref>اين عبارت همان دو آيه سوره ملک و سوره لقمان است كه اقتباس شده است.</ref>
سپس با كمک آنان جنگيد تا بر دشمنش غالب گرديد، و آنگاه كه غلبه پيدا كرد ياران خود را به قتل رسانيد. اى حذيفه اينان را رها كن، {{متن عربی|فَانَّ الله لَهُمْ بِالْمِرْصادِ، وَ سَيُمْهِلُهُمْ قَليلاً ثُمَّ يَضْطَرُّهُمْ الى عَذابٍ غَليظٍ}}: خداوند در كمين اينان است و به زودى به آنان مهلت مى‏ دهد و سپس آنان را به [[عذاب]] شديد دچار مى ‏كند.<ref>اين عبارت همان دو آيه سوره ملک و سوره لقمان است كه اقتباس شده است.</ref>


عرض كردم: يا رسول ‏الله، اين عده منافق كيانند؟ آيا از مهاجرين‏اند يا انصار؟ پیامبر صلی الله علیه و آله يكايک آنان را نام برد تا همه چهارده نفر را ذكر كرد.
عرض كردم: يا رسول ‏الله، اين عده منافق كيانند؟ آيا از مهاجرين‏ هستند يا انصار؟ پیامبر صلی الله علیه و آله يكايک آنان را نام برد تا همه چهارده نفر را ذكر كرد.


در بين آنان كسانى بودند كه خوش نداشتم آنان را بين آن گروه ببينم! لذا ساكت شدم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اى حذيفه، گويا درباره بعضى از كسانى كه برايت نام بردم (از منافقين) شک دارى؟! سرت را بلند كن!
در بين آنان كسانى بودند كه خوش نداشتم آنان را بين آن گروه ببينم! لذا ساكت شدم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اى حذيفه، گويا درباره بعضى از كسانى كه برايت نام بردم (از منافقين) شک دارى؟! سرت را بلند كن!
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
سپس به آن گروه نگاه كردم و فرد فرد آنان را شناختم، و ديدم همان گونه كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده بود؛ آنان چهارده نفر بودند: نُه نفر از قريش و پنج نفر از غير قريش ... .
سپس به آن گروه نگاه كردم و فرد فرد آنان را شناختم، و ديدم همان گونه كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده بود؛ آنان چهارده نفر بودند: نُه نفر از قريش و پنج نفر از غير قريش ... .


به خدا قسم آنان عبارت بودند از [[ابوبکر بن ابی قحافه|اولى]]، [[عمر بن خطاب|دومى]]، [[عثمان بن عفّان|عثمان]]، [[طلحة بن عبیدالله تمیمی|طلحه]]، عبد الرحمن بن عوف، [[سعد بن ابی وقاص (ابواسحاق)|سعد بن ابی‏ وقاص]]، [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]]، [[معاویة بن ابی‏ سفیان]] و [[عمرو بن عاص]]، كه اينان از قريش بودند.
به خدا قسم آنان عبارت بودند از [[ابوبکر بن ابی قحافه|اولى]]، دومی، [[عثمان بن عفّان|عثمان]]، [[طلحة بن عبیدالله تمیمی|طلحه]]، عبد الرحمن بن عوف، [[سعد بن ابی وقاص (ابواسحاق)|سعد بن ابی‏ وقاص]]، [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]]، معاویة بن ابی سفیان و [[عمرو بن عاص]]، كه اينان از قريش بودند.


اما پنج نفر ديگر عبارت بودند از: [[ابوموسی اشعری]]، [[مغیرة بن شعبه|مغیرة بن شعبه ثقفی]]، [[اوس بن حدثان نصری]]، [[ابوهریره]] و [[ابوطلحه انصاری]].
اما پنج نفر ديگر عبارت بودند از: [[ابوموسی اشعری]]، [[مغیرة بن شعبه|مغیرة بن شعبه ثقفی]]، اوس بن حدثان نصری، ابوهریره و ابوطلحه انصاری


حذيفه مى‏گويد: سپس از كوه سرازير شديم و راه پايين را پيش گرفتيم در حالى كه فجر طلوع كرده و صبح شده بود. پيامبر صلى الله عليه وآله پياده شد و [[وضو]] گرفت و منتظر اصحابش شد تا جمع شدند.
حذيفه مى ‏گويد: سپس از كوه سرازير شديم و راه پايين را پيش گرفتيم در حالى كه فجر طلوع كرده و صبح شده بود. پيامبر صلى الله عليه وآله پياده شد و وضو گرفت و منتظر اصحابش شد تا جمع شدند.


در آنجا همان گروه چهارده نفرى را ديدم كه همگى با مردم وارد شدند و پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله به نماز ايستادند.
در آنجا همان گروه چهارده نفرى را ديدم كه همگى با مردم وارد شدند و پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله به نماز ايستادند.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
به همين جهت به منادى خود فرمان داد تا در بين مردم ندا كند: هيچ سه نفرى از مردم حق ندارند اجتماع كنند و سخن سرى نجوى كنند!!
به همين جهت به منادى خود فرمان داد تا در بين مردم ندا كند: هيچ سه نفرى از مردم حق ندارند اجتماع كنند و سخن سرى نجوى كنند!!


سپس پيامبر صلى الله عليه و آله از پاى كوه هرشى مردم را حركت داد تا به منزل بعدى رسيدند. در آن منزل [[سالم مولی ابی حذیفه|سالم مولى ابی‏ حذیفه]] ديد آن دو نفر با يكديگر نجوى مى ‏كنند.
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله از پاى كوه هرشى مردم را حركت داد تا به منزل بعدى رسيدند. در آن منزل سالم مولی ابی حذیفه ديد آن دو نفر با يكديگر نجوى مى ‏كنند.


وقتى سالم در اين باره از آنان سؤال كرد گفتند: ما جمع شده ‏ايم تا قسم ياد كنيم و پيمان ببنديم كه از محمد [[اطاعت]] نكنيم در آنچه از ولايت على بن ابى‏ طالب بعد از خود بر ما واجب كرد!!
وقتى سالم در اين باره از آنان سؤال كرد گفتند: ما جمع شده ‏ايم تا قسم ياد كنيم و پيمان ببنديم كه از محمد اطاعت نكنيم در آنچه از ولايت على بن ابى‏ طالب بعد از خود بر ما واجب كرد!!


او از اين نقشه استقبال كرد و وارد نجواى آنان شد.
او از اين نقشه استقبال كرد و وارد نجواى آنان شد.


وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏خواست از آن منزل حركت كند اين سه نفر نزد حضرت آمدند. حضرت پرسيد: امروز در چه باره‏اى نجوى مى‏ كرديد، در حالى كه من شما را از نجوى نهى كرده بودم؟
وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ خواست از آن منزل حركت كند اين سه نفر نزد حضرت آمدند. حضرت پرسيد: امروز در چه باره‏اى نجوى مى‏ كرديد، در حالى كه من شما را از نجوى نهى كرده بودم؟


گفتند: يا رسول‏ الله، جز در اين وقتى كه نزد شماييم با هم ملاقاتى نداشته ‏ايم!
گفتند: يا رسول‏ الله، جز در اين وقتى كه نزد شماييم با هم ملاقاتى نداشته ‏ايم!


پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهى به آنان كرد و اين آيه را براى آنان خواند: «أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ الله، وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ الله، وَ مَا الله بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»:
پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهى به آنان كرد و اين آيه را براى آنان خواند: {{متن قرآن|أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ الله، وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ الله، وَ مَا الله بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}: «آيا شما آگاه ‏تريد يا خدا؟ چه كسى ظالم ‏تر است از كسى كه شهادتى نزد خود را از خدا كتمان مى‏ كند، و خداوند از آنچه شما انجام مى‏ دهيد غافل نيست».<ref>اين آيه سومى است كه در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله به آن استشهاد شده است.</ref>
 
«آيا شما آگاه ‏تريد يا خدا؟ چه كسى ظالم ‏تر است از كسى كه شهادتى نزد خود را از خدا كتمان مى‏ كند، و خداوند از آنچه شما انجام مى‏ دهيد غافل نيست».<ref>اين آيه سومى است كه در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله به آن استشهاد شده است.</ref>
===تحليل اعتقادى===
===تحليل اعتقادى===
آنچه به عنوان تفسير اين آيات از تطبيق آنها بر صحيفه و توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله استفاده مى‏ شود دو نكته است:
آنچه به عنوان تفسير اين آيات از تطبيق آنها بر صحيفه و توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله استفاده مى‏ شود دو نكته است:


'''الف)''' اولى و دومى كه رو در روى خدا و رسول كار خود را كتمان كردند و اين كتمان را انكار كردند، مصداق «أَظْلَمُ» يعنى ظالم ‏ترين شدند.
'''الف)''' اولى و دومى كه رو در روى خدا و رسول كار خود را كتمان كردند و اين كتمان را انكار كردند، مصداق {{متن قرآن|أَظْلَمُ}} يعنى ظالم ‏ترين شدند.


'''ب)''' خداوند [[دشمنان اهل بیت و غدیر|دشمنان اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] را چند صباحى در اين دنيا مهلت مى ‏دهد چنانكه مى ‏فرمايد: «نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً»؛ و سپس آنان را به [[عذاب]] غلاظ و شداد مبتلا مى‏ نمايد چنانكه مى ‏فرمايد:
'''ب)''' خداوند [[دشمنان اهل بیت و غدیر|دشمنان اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] را چند صباحى در اين دنيا مهلت مى ‏دهد چنانكه مى ‏فرمايد: {{متن قرآن|نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً}}؛ و سپس آنان را به [[عذاب]] غلاظ و شداد مبتلا مى‏ نمايد چنانكه مى ‏فرمايد:


«ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِيظٍ». اين عذابِ آنان از لحظه مرگ آغاز شده و در عالم برزخ ادامه دارد تا در قيامت به سزاى اصلى اعمال خود برسند.
{{متن قرآن|ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِيظٍ}} اين عذابِ آنان از لحظه مرگ آغاز شده و در عالم برزخ ادامه دارد تا در قيامت به سزاى اصلى اعمال خود برسند.


اولی و دومی هنگام [[مرگ]]، پيامبر و اميرالمؤمنين ‏عليهما السلام را ديدند كه به آنان مى‏ گفتند: بشارت باد شما را به آتش در پايين ‏ترين درجه جهنم!!<ref>كتاب سليم: ص ۳۴۸ ح ۳۱.</ref>
اولی و دومی هنگام [[مرگ]]، پيامبر و اميرالمؤمنين ‏عليهما السلام را ديدند كه به آنان مى‏ گفتند: بشارت باد شما را به آتش در پايين ‏ترين درجه جهنم!!<ref>كتاب سليم: ص ۳۴۸ ح ۳۱.</ref>
۴٬۰۶۴

ویرایش