۴٬۰۶۴
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== «ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم» | == «ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم» == | ||
يكى از شاخص هاى زندگى معصومين عليهم السلام تبليغ غدير به شكل هاى مختلف است. | يكى از شاخص هاى زندگى معصومين عليهم السلام تبليغ غدير به شكل هاى مختلف است. | ||
از جمله استناد امام رضا علیه السلام به آيه قرآن {{متن قرآن|ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم}}درباره الهى بودن امامت غدير است كه ذيلاً به بيان آن مى پردازيم: | از جمله استناد امام رضا علیه السلام به آيه قرآن {{متن قرآن|ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم}}درباره الهى بودن امامت غدير است كه ذيلاً به بيان آن مى پردازيم<ref>احزاب/۳۶؛ تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۶۶،۶۵ . </ref>: | ||
آنگاه كه نوبت به نشر معارف غدير و مقايسه آن با دنياى سراسر جهلِ [[سقیفه]] مى رسد، پشتيبانى آيات قرآن از غدير عظمت آن را به رخ دشمن مى كشد. | آنگاه كه نوبت به نشر معارف غدير و مقايسه آن با دنياى سراسر جهلِ [[سقیفه]] مى رسد، پشتيبانى آيات قرآن از غدير عظمت آن را به رخ دشمن مى كشد. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
{{قرآن|وَ رَبُّكَ يَخلُقُ ما يَشاءُ وَ يَختارُ ما كان لَهُمُ الخِيَرَةُ}}<ref>قصص/ ۶۸ .</ref>: | {{قرآن|وَ رَبُّكَ يَخلُقُ ما يَشاءُ وَ يَختارُ ما كان لَهُمُ الخِيَرَةُ}}<ref>قصص/ ۶۸ .</ref>: | ||
«و پروردگارت آنچه را بخواهد می آفریند و [آنچه را بخواهد] بر می گزیند، برای آنان [در برابر اراده او در قلمرو تکوین و تشریع] اختیاری نیست؛ منزّه است خدا و برتر است از آنچه برای او شریک می گیرند.» | |||
و همچنين فرموده: | |||
{{قرآن|ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم}}<ref>احزاب/۳۶.</ref>: | {{قرآن|ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ اِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَن يَكونَ لَهُمُ الخِيَرَةُ مِن اَمرِهِم}}<ref>احزاب/۳۶.</ref>: | ||
«و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را حکم کنند برای آنان در کار خودشان اختیار باشد؛ و هرکس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند یقیناً به صورتی آشکار گمراه شده است.»<ref>غيبت نعمانى: ص ۲۱۸ ح ۶ .</ref> | |||
عبدالعزیزبنمسلم گوید: در مرو همراه امام رضا علیه السلام بودیم. در آغاز ورودمان، در روز جمعه در مسجد جامع شهر گرد آمدیم و سخن از امامت و کثرت اختلاف مردم دربارهی آن به میان آمد. پس بر سرورم امام رضا علیه السلام وارد شده و او را از این امر آگاه کردم. امام علیه السلام لبخندی زد و آنگاه فرمود: | عبدالعزیزبنمسلم گوید: در مرو همراه امام رضا علیه السلام بودیم. در آغاز ورودمان، در روز جمعه در مسجد جامع شهر گرد آمدیم و سخن از امامت و کثرت اختلاف مردم دربارهی آن به میان آمد. پس بر سرورم امام رضا علیه السلام وارد شده و او را از این امر آگاه کردم. امام علیه السلام لبخندی زد و آنگاه فرمود: | ||
«ای عبدالعزیز! مردم را در نادانی و جهل نگاه داشتهاند و از دینشان منحرف کردهاند. ... امام یگانهی زمانه خویش است، کسی به منزلت او نمیرسد ... چگونه میتوان چنین شخصی را انتخاب کرد و با کدام عقل و اینکه نظیر او در کجا یافت میشود؟! آیا گمان میبرید که چنین شخصی را میتوانید در غیر خاندان محمّد صلی الله علیه و آله پیدا کنید؟ | «ای عبدالعزیز! مردم را در نادانی و جهل نگاه داشتهاند و از دینشان منحرف کردهاند. ... امام یگانهی زمانه خویش است، کسی به منزلت او نمیرسد ... چگونه میتوان چنین شخصی را انتخاب کرد و با کدام عقل و اینکه نظیر او در کجا یافت میشود؟! آیا گمان میبرید که چنین شخصی را میتوانید در غیر خاندان محمّد صلی الله علیه و آله پیدا کنید؟ | ||
به خدا سوگند که تمام وجودشان، آنها را تکذیب میکند و اباطیل، آنها را دچار آرزوهای دستنیافتنی کرده است، از اینرو قصد کردهاند که از دیواری صاف و لغزنده بالا روند. دیواری که آنان را به حضیض ذلّت فرو میکشاند. در انتخاب امام بر عقل ناقص و تهی خود تکیه کردهاند و با آرای گمراه خود درپی دستیابی به وی بودند، لیکن چیزی جز دورترشدن از امام نصیبشان نشد. خدا آنها را بکشد! که دروغ گفته و افترا بستند و از راه حق و صراط مستقیم منحرف شدند و دچار حیرت و سرگردانی گشتند وآنگاه که آگاهانه امام را رها کردند و شیطان اعمالشان را برای آنان آراسته بود، ازاینرو آنان را از راه [خدا] بازداشت درحالیکه بینا بودند. شیطان، اعمال آنها را برایشان آراست و از گامنهادن در راه درست باز داشت. آنها آگاهانه از کسی که خدا و رسولش برگزیده بودند، روی برتافتند تا اینکه مخاطب قرآن واقع شدند که: {{متن قرآن|رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ سُبْحانَ اللهِ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ}}: | به خدا سوگند که تمام وجودشان، آنها را تکذیب میکند و اباطیل، آنها را دچار آرزوهای دستنیافتنی کرده است، از اینرو قصد کردهاند که از دیواری صاف و لغزنده بالا روند. دیواری که آنان را به حضیض ذلّت فرو میکشاند. در انتخاب امام بر عقل ناقص و تهی خود تکیه کردهاند و با آرای گمراه خود درپی دستیابی به وی بودند، لیکن چیزی جز دورترشدن از امام نصیبشان نشد. خدا آنها را بکشد! که دروغ گفته و افترا بستند و از راه حق و صراط مستقیم منحرف شدند و دچار حیرت و سرگردانی گشتند وآنگاه که آگاهانه امام را رها کردند و شیطان اعمالشان را برای آنان آراسته بود، ازاینرو آنان را از راه [خدا] بازداشت درحالیکه بینا بودند. شیطان، اعمال آنها را برایشان آراست و از گامنهادن در راه درست باز داشت. آنها آگاهانه از کسی که خدا و رسولش برگزیده بودند، روی برتافتند تا اینکه مخاطب قرآن واقع شدند که: {{متن قرآن|رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ سُبْحانَ اللهِ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ}}:«و پروردگارت آنچه را بخواهد می آفریند و [آنچه را بخواهد] بر می گزیند، برای آنان [در برابر اراده او در قلمرو تکوین و تشریع] اختیاری نیست؛ منزّه است خدا و برتر است از آنچه برای او شریک می گیرند» و خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ.}}: | ||
«و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را حکم کنند برای آنان در کار خودشان اختیار باشد؛ و هرکس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند یقیناً به صورتی آشکار گمراه شده است.»<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۷۶؛ الکافی، ج۱، ص۲۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۲۴؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۵؛ الأمالی للصدوق، ص۶۷۷؛عیون أخبارالرضا ج۱، ص۲۲۰.</ref> | |||
امام صادق از پدران بزرگوار خود نقل میکند که فرمود: «روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خندید، بهطوری که دندانهای مبارکش نمایان شد. بعد فرمود: «آیا علت خندهی مرا نمیپرسید»؟ عرض کردند: «چرا، ای رسول خدا ! فرمود: «خوشحالم از اینکه هرگونه قضایی که خداوند برای فرد مسلمان داشته باشد، در نهایت خیر و سعادت او در آن است».<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۷۸؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۱۴۱/ نورالثقلین</ref> | امام صادق از پدران بزرگوار خود نقل میکند که فرمود: «روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خندید، بهطوری که دندانهای مبارکش نمایان شد. بعد فرمود: «آیا علت خندهی مرا نمیپرسید»؟ عرض کردند: «چرا، ای رسول خدا! فرمود: «خوشحالم از اینکه هرگونه قضایی که خداوند برای فرد مسلمان داشته باشد، در نهایت خیر و سعادت او در آن است».<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۷۸؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۱۴۱/ نورالثقلین</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
ویرایش