پرش به محتوا

آیه ۷۳ زمر و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۷۳ سوره زمر چنین ترسیم شده است: در [[خطبه غدیر]] پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه وآله از تبیین اصل مسئله [[امامت]] فراغت يافت، به معرفى دوستان و [[دشمنان اهل بیت علیهم السلام|دشمنان]] امامت پرداخت. در اين قسمت از اواسط خطبه مسئله واردشدن باشکوه دوستان امامت به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان کرد: آیه ۷۳ سوره زمر و دیگری [[آيه ۴۶ حجر و غدیر|آیه  ۴۶ سوره حجر]] که با تغییراتی متناسب با کلام پیامبر در خطبه آمده است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۴.</ref>
موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۷۳ سوره زمر چنین ترسیم شده است: در [[خطبه غدیر]] پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه وآله از تبیین اصل مسئله [[امامت]] فراغت يافت، به معرفى دوستان و [[دشمنان اهل بیت علیهم السلام|دشمنان]] امامت پرداخت. در اين قسمت از اواسط خطبه مسئله واردشدن باشکوه دوستان امامت به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان کرد: آیه ۷۳ سوره زمر و دیگری [[آيه ۴۶ حجر و غدیر|آیه  ۴۶ سوره حجر]] که با تغییراتی متناسب با کلام پیامبر در خطبه آمده است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۴.</ref>


== موقعیت قرآنی آیه ==
آيه ۷۳ سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ همین سوره آغاز مى‏‌شود. توصیف‌ها از نفخه صور بيان مى‌شود تا نوبت به وصف جهنم و بهشت مى‏‌رسد. در این توصیف، متقين به‌سمت [[بهشت]] برده مى‏‌شوند و خزانه‌دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى‏‌كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏‌دهند.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵.</ref>
=='''تحليل اعتقادى آیه: ارتباط دوسویه تقوا و ولایت'''==
درباره آمدن آیه ۷۳ سوره زمر در خطبه غدیر از منظر ارتباط تقوا و ولايت چنین گفته شده است: موضوع اين آيه «متقين» است كه پيامبر صلى الله عليه وآله آن را به دوستان دوازده امام‏ عليهم السلام تأويل کرده است. نكته مهم ارتباط تقوا و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بى‌تقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود. «تقوا» به‌معناى ترس از خدا و اطاعت از فرمان‌های اوست، و اصل آن به‌معناى «حفظ از خطر» است. در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مى‏‌شود. بنابراین، تقوا فقط در عمل و در هنگام ارتکاب گناه خود را نشان نمى‌دهد، بلكه ظهور آثار تقوا در دو موقعيت در زندگى بروز مى‏‌كند: يكى در مقام اعتقاد و فكر و ديگرى در مقام عمل كه در مقام عمل نيز تأثيريافته از گناه قلب و فكر است.
فرمان‌های الهى از تعيين خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله گرفته تا واجبات و محرمات نياز به تقوا دارد تا در اطاعت از پروردگار آن‌گونه كه او دستور داده عمل شود. همان‌گونه كه اگر كسى ترس از خدا نداشته باشد، گناه می‌کند، به‌همان صورت از پذيرفتن ولايت و صاحب‌اختيارى على بن ابى‌‏طالب‏ عليه السلام سر باز مى‌‏زند؛ در حالى كه مورد اول مربوط اعمال است، ولى قبول ولايت یک اعتقاد قلبى است. بى‌‏تقوايى و گناه اعتقادی بسيار مهم‏‌تر از بى‌‏تقوايى در عمل است؛ زيرا گناهِ عملى فقط به اندازه خودش جهنم به دنبال دارد، ولى گناهِ اعتقادى آثار گسترده‌اى در عمل دارد چرا كه اعمال در سايه اعتقاد جهت مى‏‌يابند؛ مثلاً كسى كه [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت ائمه‏ عليهم السلام]] را پذيرفت چگونگى نماز را از ايشان فرا مى‌گيرد، ولى كسى كه ولايت ايشان را قبول نكرد، حتى اگر نماز بخواند كيفيت نماز او مورد رضاى الهى نيست چرا كه از راه غلط آموخته است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵-۳۵۶.</ref>
عمق اين ارتباط دو سويه بين تقوى و ولايت با تکیه بر آیه ۴۶ سوره حجر در احاديث چنین تبيين شده است:
*[[امام صادق‏ عليه السلام]] ايمان‌آوردن شيعيان را مظهر تقواى آنان معرفى مى‌كند: «متقين شيعيان ما هستند كه به غيب ايمان مى‏‌آورند».<ref>بحارالانوار، ج۲، ص۲۱، ح۵۹.</ref>
*[[امام باقر عليه السلام]]: «به‌خدا قسم شیعه ما نیست، مگر کسی که از خدا می‌ترسد و او را اطاعت می‌کند».<ref>بحارالانوار، ج۷۰، ص۹۷.</ref>
===ارتباط بی‌تقوایی و نپذیرفتن ولایت===
نقطه مقابل تلازم تقوا و ولایت‌پذیری، ارتباط بى‏‌تقوايى با نپذیرفتن [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت امامان‏ عليهم السلام]] است. اگر مخالفان و دشمنان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام تقوا داشتند در رأس همه فرمان‌ها قبول ولايت ائمه‏ عليهم السلام بود كه با دستور مستقيم خداوند  نازل شد. اين سرپيچى از امر الهى به‌معناى بى‏‌تقوايى و نترسيدن از خدا و عذابى است كه براى نافرمانان مقرّر شده است.
در رخدادهای مقارن غصب خلافت، چند نفر از معترضان بر [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] برای توصیف رفتار او با ولایت از واژه «تقوا» استفاده كردند و او را در حضور مردم بى‌‏تقوا معرفى نمودند. برای نمونه، [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] خطاب به ابوبکر گفت: «اى ابوبكر، تقوا پيشه كن و از اين جايى كه نشسته‌‏اى برخيز و آن را به اهلش واگذار كن كه تا روز قيامت با خوشى آن را به كار گيرند و دو شمشير از اين امت با يكديگر اختلاف پيدا نكنند... و اگر نپذيريد از آن خون خواهيد دوشيد و آزادشدگان و مطرودشدگان و منافقان در خلافت طمع خواهند كرد».<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۰۱.</ref>
سلمان دو سوى تقوا و بى‌‏تقوايى را تبيين مى‏‌كند و نشان مى‌‏دهد كه آثار سوء بى‌تقوايى تا كجا پيش مى‌رود كه بايد امتى خون بدوشند و نااهلان دنباله اين راه غلط را بگيرند؛ چنانكه اين اتفاق به‌وقوع پيوست و چه خون‏‌هاى ناحقى كه در پى اين غصب خلافت در طول قرن‏‌ها ريخته شد و چه كسانى حكومت را در دست گرفتند كه فتنه‏‌هاى عظيمى برپاکردند. اين چنین بى‌تقوايى با هیچ بی تقوایی و گناه دیگری قابل مقایسه نیست.
همچنین، [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] به ابوبکر چنين گفت: «اى ابوبكر، از ظلم خود بازگرد و نزد پروردگارت توبه كن و در خانه‏‌ات بنشين و بر گناهت گريه كن و امر خلافت را به صاحب آن كه از تو بدان سزاوارترست تسليم نما... . تقوى پيشه كن و هر چه زودتر آنچه تصرف كرده‏‌اى بازگردان قبل از آنكه وقت آن بگذرد.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۹۶.</ref> در اين كلام مقداد، توبه از آن بى‏‌تقوايى و گريه بر چنين گناهى مطرح شده و به او تقوا سفارش شده كه لازمه‌‏اش باز پس دادن خلافتِ غصب‌شده است.
[[ابوایوب انصاری|ابوايوب انصارى]] نيز بى‏‌تقوايى مردم در يارى غاصبان خلافت و تنهاگذاشتن خليفه منصوب‌شده الهى را موضوع سخن خويش قرار داده و چنين گفته است: «اى بندگان خدا، درباره اهل ‏بيت پيامبرتان از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد و حق آنان را كه خدا برايشان قرار داده به آنان باز گردانيد. در پيشگاه خدا توبه كنيد كه خداوند توبه‌پذير و مهربان است.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۹.</ref>
==تحلیل اعتقادی آیه: تشريفات خاص براى ورود باشکوه شيعيان به بهشت==
درباره آمدن آیه ۷۳ سوره زمر در خطبه غدیر از منظر توصیف تشریفات خاص برای ورود شیعیان به [[بهشت]] چنین گفته شده است: عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت ائمه عليهم السلام]] را پذيرفته‌اند. لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در غوغای اكثريت تقوا و امر الهى دربارۀ صاحب‌اختيارشان را فراموش نكردند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند. در روز قيامت خداوند سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه و بر اکثریت ظالم معلوم می‌کند.
در اين آيه (با توجه به [[آيه ۴۶ حجر و غدیر|آیه ۴۶ سوره حجر]]) چهار عنايت الهى به شيعيان اهل بيت عليهم السلام چنين آمده است:
*با سلام وارد بهشت مى‌شوند؛
*در غوغاى محشر در امن و امانند؛
*بهشت در انتظار قدوم آنان است و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مى‌شود.
*فرشتگان موكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند: «سلام بر شما»، «پاكيزه شديد» و «تا ابد در بهشت خواهيد بود».
همچنین، احاديث بسياری دربارۀ كرامت خداوند دربارۀ شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همۀ مردم جهان در آن روز آرزو مى‌كنند كه اى كاش از «فاطميين» و «علويين» بودند و به آن‌همه عنايت الهى دست مى‌يافتند.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۹-۳۶۰.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱٬۶۲۶

ویرایش