آيه ۵۴ نور و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
درباره موقعيت قرآنى آیه ۵۴ سوره نور چنین گفته شده است: مضمون اين جمله در آیه در چندين آيه قرآن وجود دارد، ولى عين جمله ذكر شده در خطبه در انتهاى دو آيه از قرآن ديده مى‏‌شود: يكى در آیه ۵۴ سوره نور است و ديگرى در [[آیه ۱۸ عنکبوت و غدیر|آیه ۱۸ سوره عنكبوت]]. در آیه سوره نور، آغاز آیه امر به اطاعت خدا و رسول و نهى از سرپيچى و روی‌گردانى از اوامر ايشان است. در این آیه، مطيع‌بودن رمز هدايت دانسته شده و در پايان  آن اطاعت بلاغ مبين تلقى شده كه رسولان در پيشگاه الهى انجام می‌دهند.  كه آغاز آيه مربوط به تكذيب رسولان الهى است و اينكه نپذيرفتن سخنان انبيا تازگى ندارد و در همه امم گذشته وجود داشته است، و اين بدان مبنا استوار است كه پيامبران وظيفه رساندن حكم خدا را انجام مى‏ دهند، خواه مردم بپذيرند و خواه انكار نمايند.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۱۷.</ref>
درباره موقعيت قرآنى آیه ۵۴ سوره نور چنین گفته شده است: مضمون اين جمله در آیه در چندين آيه قرآن وجود دارد، ولى عين جمله ذكر شده در خطبه در انتهاى دو آيه از قرآن ديده مى‏‌شود: يكى در آیه ۵۴ سوره نور است و ديگرى در [[آیه ۱۸ عنکبوت و غدیر|آیه ۱۸ سوره عنكبوت]]. در آیه سوره نور، آغاز آیه امر به اطاعت خدا و رسول و نهى از سرپيچى و روی‌گردانى از اوامر ايشان است. در این آیه، مطيع‌بودن رمز هدايت دانسته شده و در پايان  آن اطاعت بلاغ مبين تلقى شده كه رسولان در پيشگاه الهى انجام می‌دهند.  كه آغاز آيه مربوط به تكذيب رسولان الهى است و اينكه نپذيرفتن سخنان انبيا تازگى ندارد و در همه امم گذشته وجود داشته است، و اين بدان مبنا استوار است كه پيامبران وظيفه رساندن حكم خدا را انجام مى‏ دهند، خواه مردم بپذيرند و خواه انكار نمايند.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۱۷.</ref>


=== تحليل تاريخى ===
== محتوای تبلیغ در غدیر بر اساس آیه ==
اكنون بايد ببينيم آنچه تبليغ آن در غدير بر عهده خاتم انبيا حضرت محمد صلى الله عليه و آله گذارده شده بود، چه بود و چه زمانى حضرت به تبليغ آن دستور داده شد و حضرت چگونه آن را ابلاغ فرمود كه در اين مقطع پايان مأموريت خود را با جمله «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ» اعلام مى‏ فرمايد.
بر اساس آیه ۵۴ سوره نور، درباره محتوای تبلیغ در غدیر چنین گفته شده است: دستور ابلاغ ولايت از مدينه به پيامبر صلى الله عليه و آله داده شد و سپس در مكه پس از اعمال حج به طور خاص مورد تأكيد قرار گرفت؛ پس حضرت در همانجا دستور حضور مردم در غدير را صادر کرد.<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۱.</ref> در بين راه مكه تا غدير سه مرتبه تأكيد بر ابلاغ اين پيام الهى امر را مؤكدتر نمود. پيامبر صلى الله عليه و آله در آغاز خطبه مى‏‌فرمايد: «آنچه بر من وحى شده ادا مى‌نمايم براى آنكه مبادا اگر انجام ندهم، عذاب پروردگار بر من نازل شود؛ زیرا خداوند به من اعلام کرده که اگر آنچه در حق على نازل كرده ابلاغ نكنم، رسالت او را نرسانده‌ام».<ref>اسرار غدير، ص۱۳۸، بخش۲.</ref>


دستور ابلاغ ولايت از مدينه به پيامبر صلى الله عليه و آله داده شد و سپس در مكه پس از اعمال حج به طور خاص مورد تأكيد قرار گرفت؛ و لذا حضرت در همانجا دستور حضور مردم در غدير را صادر فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱.</ref>
در قسمت ديگر مى‏‌فرمايد: خداوند به من وحى فرموده که «ای رسول ابلاغ كن آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است»؛ يعنى خلافت على بن ابى‌طالب «و اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكرده‌‏اى».<ref>اسرار غدير، ص۱۳۸، بخش۲.</ref> پس از يادآورى خطر [[منافقین|منافقان]] مى‏‌فرمايد: و با همه اينها، خدا از من راضى نمى‏‌شود مگر آنكه آنچه در حق على نازل كرده ابلاغ نمايم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۰، بخش۲.</ref> محتواى كامل پيامى كه با اين مقدمات ابلاغ شده از كلامى معلوم مى‏‌شود كه حضرت در اواخر خطبه به‌عنوان اقرار از مردم مى‏‌خواهد كه آن را تكرار كنند و به ابلاغ حضرت شهادت دهند؛ آنجا كه مى‏‌فرمايد: همگى چنين بگوييد: ما شنيديم و مطيعيم و سر تسليم فرود مى‌‏آوريم در برابر آنچه از پروردگارمان و پروردگارت رساندى و ابلاغ نمودى درباره اماممان على اميرالمؤمنين و امامانى كه از صلب او به دنيا مى‏‌آيند.<ref>اسرار غدير، ص۱۵۷، بخش۱۱.</ref> اين جمله حضرت را مى‌توان در امامت دوازده امام‏ عليهم السلام خلاصه نمود.


در بين راه مكه تا غدير سه مرتبه تأكيد بر ابلاغ اين پيام الهى امر را مؤكدتر نمود.
در پايان بخش سوم خطبه مى‏‌فرمايد: بدانيد كه من ابلاغ نمودم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من واضح نمودم<ref>اسرار غدير، ص۱۴۴، بخش۳.</ref> و در پايان بخش چهارم مى‏‌فرمايد: خدايا تو را شاهد مى‌‏گيرم كه ابلاغ نمودم<ref>اسرار غدير، ص۱۴۶، بخش۴.</ref> و در نسخه‌‏اى مى‌‏فرمايد: خدايا تو را شاهد مى‏‌گيرم و تو در گواه‌بودن كافى هستى كه من ابلاغ نمودم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۶، بخش۴، پاورقى۲ از نسخه «الف».</ref> سپس در پايان بخش پنجم مى‏‌فرمايد: اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم (كه اشاره به فقرات قبل است، و آنگاه مى‌‏فرمايد:) رسالت خود را ابلاغ نمودم (كه همان [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام]]). سپس حضرت بر رسالت خود مُهر پايانى مى‏‌زند با عبارت قرآنی {{قرآن|وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}}. بعد از اين مورد، در اواسط بخش ششم نيز مى‏‌فرمايد: من رساندم آنچه مأمور به تبليغش بودم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۹، بخش۶.</ref>
 
پيامبر صلى الله عليه و آله در آغاز خطبه مى‏ فرمايد:
 
«آنچه بر من وحى شده ادا مى ‏نمايم براى آنكه مبادا اگر انجام ندهم عذاب پروردگار بر من نازل شود، چرا كه خداوند به من اعلام فرموده اگر آنچه در حق على نازل كرده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده ‏ام».<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۳۸ بخش ۲.</ref>
 
در فراز ديگر مى‏ فرمايد: خداوند به من وحى فرموده:
 
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ ابلاغ كن آنچه از سوى پروردگارت درباره على بر تو نازل شده» يعنى خلافت على بن ابى ‏طالب «و اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكرده ‏اى».<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۳۸ بخش ۲.</ref> و پس از يادآورى خطر منافقين مى‏ فرمايد: و با همه اينها خدا از من راضى نمى‏ شود مگر آنكه آنچه در حق على نازل كرده ابلاغ نمايم.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۰ بخش ۲.</ref>
 
محتواى كامل پيامى كه با اين مقدمات ابلاغ شده از كلامى معلوم مى‏ شود كه حضرت در اواخر خطبه به عنوان اقرار از مردم مى‏ خواهد كه آن را تكرار كنند و به ابلاغ حضرت شهادت دهند.
 
آنجا كه مى‏ فرمايد:
 
همگى چنين بگوييد:
 
ما شنيديم و مطيعيم و سر تسليم فرود مى ‏آوريم در برابر آنچه از پروردگارمان و پروردگارت رساندى و ابلاغ نمودى درباره اماممان على اميرالمؤمنين و امامانى كه از صلب او به دنيا مى‏ آيند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۵۷ بخش ۱۱.</ref>
 
اين جمله حضرت را مى ‏توان در امامت دوازده امام‏ عليهم السلام خلاصه نمود.
 
در پايان بخش سوم خطبه مى‏ فرمايد:
 
بدانيد كه من ابلاغ نمودم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من واضح نمودم<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۴ بخش ۳.</ref>، و در پايان بخش چهارم مى‏ فرمايد: خدايا تو را شاهد مى ‏گيرم كه ابلاغ نمودم<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴.</ref>، و در نسخه ‏اى مى ‏فرمايد:
 
خدايا تو را شاهد مى‏ گيرم و تو در گواه بودن كافى هستى كه من ابلاغ نمودم.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴ پاورقى ۲ از نسخه «الف» .</ref>
 
سپس در پايان بخش پنجم مى‏ فرمايد:
 
اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم (كه اشاره به فقرات قبل است، و آنگاه مى ‏فرمايد:) رسالت خود را ابلاغ نمودم (كه همان ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام پس از پيامبر صلى الله عليه و آله است، و مُهر پايانى كه بر اين تبليغ بزرگ مى‏ زند:) «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ» است. و بعد از اين مورد در اواسط بخش ششم نيز مى‏ فرمايد: من رساندم آنچه مأمور به تبليغش بودم.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref>


=== تحليل اعتقادى ===
=== تحليل اعتقادى ===
خط ۷۷: خط ۴۹:
{{منابع}}
{{منابع}}
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.{{پایان منابع}}
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.{{پایان منابع}}


[[رده:قرآن و غدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]
۱٬۶۵۳

ویرایش