آيه ۶ احزاب و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۷: خط ۵۷:
از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند: اين ولايت كه شما در آن از خود ما مقدم هستيد چيست؟ فرمود: گوش جان سپردن و اطاعت در همه موارد؛ چه آنچه دوست می‌دارید، چه آنچه را که خوش ندارید.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۶.</ref>
از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند: اين ولايت كه شما در آن از خود ما مقدم هستيد چيست؟ فرمود: گوش جان سپردن و اطاعت در همه موارد؛ چه آنچه دوست می‌دارید، چه آنچه را که خوش ندارید.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۶.</ref>


===== حديث دوم =====
==== حديث دوم ====
اميرالمؤمنين عليه السلام در مجلسى كه در زمان عثمان در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله منعقد شده بود، مردم را درباره فضايل خود قسم مى‏‌داد و از جمله غدير را يادآور شد و فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد ندا دهند تا همه مردم جمع شوند. آنگاه خطابه‏‌اى خواند و فرمود: اى مردم، آيا مى‌دانيد كه خداوند عزوجل صاحب اختيار من است و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان از خودشان صاحب اختيارترم؟ گفتند: بلى، يا رسول ‏اللَّه. فرمود: اى على برخيز. من برخاستم و حضرت فرمود: هركس كه من صاحب اختيار او بوده‏‌ام على صاحب اختيار اوست. خدايا، هركس ولايت او را بپذيرد، دوست بدار و هركس با او دشمنى كند، دشمن بدار. سلمان برخاست و پرسيد: يا رسول‏ اللَّه، اين ولايت چگونه ولايتى است؟ فرمود: ولايتى همچون ولايت من. هر كس كه اختيار من بر او از خودش بيشتر است، على نيز اختيارش بر او از خودش بيشتر است.<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۱۴۸؛ فرائد السمطين، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۶؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۱-۲۳۴.</ref>
اميرالمؤمنين عليه السلام در مجلسى كه در زمان [[عثمان بن عفّان|عثمان]] در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله منعقد شده بود، مردم را درباره فضايل خود قسم مى‏‌داد و از جمله غدير را يادآور شد و فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد ندا دهند تا همه مردم جمع شوند. آنگاه خطابه‏‌اى خواند و فرمود: اى مردم، آيا مى‌دانيد كه خداوند عزوجل صاحب اختيار من است و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان از خودشان صاحب اختيارترم؟ گفتند: بلى، يا رسول ‏اللَّه. فرمود: اى على برخيز. من برخاستم و حضرت فرمود: هركس كه من صاحب اختيار او بوده‏‌ام على صاحب اختيار اوست. خدايا، هركس ولايت او را بپذيرد، دوست بدار و هركس با او دشمنى كند، دشمن بدار. [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] برخاست و پرسيد: يا رسول‏ اللَّه، اين ولايت چگونه ولايتى است؟ فرمود: ولايتى همچون ولايت من. هر كس كه اختيار من بر او از خودش بيشتر است، على نيز اختيارش بر او از خودش بيشتر است.<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۱۴۸؛ فرائد السمطين، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۶؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۱-۲۳۴.</ref>


در اين حديث عبارات در فهماندن ولايت على‏ عليه السلام دقيق‌‏تر است. پيامبر صلى الله عليه و آله از ولايت خدا آغاز مى‏‌کند، سپس ولايت خود و آنگاه ولايت على‏ عليه السلام را مطرح مى‏‌نمايد. اين ترتيب شكى در معناى ولايت باقى نمى‌گذارد، چرا كه معناى صاحب اختيارى خداوند همان ولايت مطلقه اوست، آنگاه درجه بعدى ولايت را از طرف خداوند براى خود و على‏ عليه السلام اعلام مى‌کند. در اینجا پیامبر عين كلمه «مولى» را درباره خداوند، خود و على ‏عليه السلام مطرح مى‌کند تا كسى در حد اختلاف كلمات نيز شبهه وارد نكند.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۶.</ref>
در اين حديث عبارات در فهماندن ولايت على‏ عليه السلام دقيق‌‏تر است. پيامبر صلى الله عليه و آله از ولايت خدا آغاز مى‏‌کند، سپس ولايت خود و آنگاه ولايت على‏ عليه السلام را مطرح مى‏‌نمايد. اين ترتيب شكى در معناى ولايت باقى نمى‌گذارد، چرا كه معناى صاحب اختيارى خداوند همان ولايت مطلقه اوست، آنگاه درجه بعدى ولايت را از طرف خداوند براى خود و على‏ عليه السلام اعلام مى‌کند. در اینجا پیامبر عين كلمه «مولى» را درباره خداوند، خود و على ‏عليه السلام مطرح مى‌کند تا كسى در حد اختلاف كلمات نيز شبهه وارد نكند.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۶.</ref>


===== حديث سوم =====
==== حديث سوم ====
تفسير كامل اين آيه را در حديثى مى ‏بينيم كه از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند:
از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند: منظور از {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}} چيست؟ حضرت فرمود: خداوند مولاى من است و بر من از خودم بيشتر اختيار دارد و با امر او مرا امرى و اختيارى نيست. و من مولاى مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم و با امر من ايشان را امرى و اختيارى نيست. و هر كس كه من صاحب اختيار او هستم و با امر من او را اختيارى نيست، على بن ابى‌‏طالب مولاى اوست و بر او از خودش بيشتر اختيار دارد، و با امر او برايش امرى و اختيارى نيست.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۳، ح۱۹۰.</ref>


منظور از {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}} چيست؟ حضرت فرمود: خداوند مولاى من است و بر من از خودم بيشتر اختيار دارد و با امر او مرا امرى و اختيارى نيست. و من مولاى مؤمنين هستم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم و با امر من ايشان را امرى و اختيارى نيست. و هر كس كه من صاحب اختيار او هستم و با امر من او را اختيارى نيست، على بن ابى ‏طالب مولاى اوست و بر او از خودش بيشتر اختيار دارد، و با امر او برايش امرى و اختيارى نيست.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۳ ح ۱۹۰.</ref>
==== حديث چهارم ====
 
===== حديث چهارم =====
{{متن عربی|جاءَ ابُو ايُّوبِ الانْصارى مَعَ رَهْطٍ مِنَ الانْصارِ الى عَلِىّ‏ عليه السلام بِالرُّحْبَةِ، فَقالَ‏ عليه السلام: مَنِ الْقَوْمُ؟ قالُوا: مَواليكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ ... . سَمِعْنا رَسُولَ‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِكَ، يَقُولُ: ايُّهَا النّاسُ، الَسْتُ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ؟ قُلْنا: بَلى يا رَسُولَ‏ اللَّه. فَقالَ: انَّ اللَّه مَوْلاىَ وَ انَا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ، وَ عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، اللَّه‏مَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۷ ح ۶۴ . شرح نهج البلاغه (ابن‏ ابى ‏الحديد) : ج ۱ ص ۳۱۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۵۰،۶۲.</ref>
{{متن عربی|جاءَ ابُو ايُّوبِ الانْصارى مَعَ رَهْطٍ مِنَ الانْصارِ الى عَلِىّ‏ عليه السلام بِالرُّحْبَةِ، فَقالَ‏ عليه السلام: مَنِ الْقَوْمُ؟ قالُوا: مَواليكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ ... . سَمِعْنا رَسُولَ‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِكَ، يَقُولُ: ايُّهَا النّاسُ، الَسْتُ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ؟ قُلْنا: بَلى يا رَسُولَ‏ اللَّه. فَقالَ: انَّ اللَّه مَوْلاىَ وَ انَا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ، وَ عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، اللَّه‏مَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۷ ح ۶۴ . شرح نهج البلاغه (ابن‏ ابى ‏الحديد) : ج ۱ ص ۳۱۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۵۰،۶۲.</ref>


ابوايوب انصارى با عده‏اى از انصار در ميدان كوفه نزد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمدند. حضرت پرسيد: شما كيستيد؟ گفتند: اهل ولايت تو يا اميرالمؤمنين ... .
[[ابوایوب انصاری|ابوايوب انصارى]] با عده‏‌اى از انصار در ميدان كوفه نزد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمدند. حضرت پرسيد: شما كيستيد؟ گفتند: اهل ولايت تو يا اميرالمؤمنين... . ما از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم كه در روز غدير خم، در حالى كه دست تو را گرفته بود، مى‏‌فرمود: اى مردم، آيا من بر مؤمنان از خودشان صاحب اختيارتر نيستم؟ گفتيم: بلى يا رسول ‏اللَّه. فرمود: خداوند مولى و صاحب اختيار من است و من مولى و صاحب اختيار مردم هستم و على مولى و صاحب اختيار هر كسى است كه من صاحب اختيار او بوده‏‌ام. خدايا، هر كس ولايت او را بپذيرد، دوست بدار و هر كس با او دشمنى كند، دشمن بدار.<ref>بحار‌الانوار، ج۳۷، ص۱۷۷، ح۶۴؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۷؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۶۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۵۰.</ref>
 
ما از پيامبر صلى الله عليه وآله شنيديم كه در روز غدير خم در حالى كه دست تو را گرفته بود مى‏ فرمود: اى مردم، آيا من بر مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نيستم؟
 
گفتيم: بلى يا رسول ‏اللَّه. فرمود: خداوند مولى و صاحب اختيار من است، و من مولى و صاحب اختيار مردم هستم، و على مولى و صاحب اختيار هر كسى است كه من صاحب اختيار او بوده‏ ام. خدايا، هر كس ولايت او را بپذيرد دوست بدار و هر كس با او دشمنى كند با او دشمنى كن.
 
تضمين آيه در كلام حضرت در اين حديث شبيه حديث قبلى است، فقط در تفسير آن يك فرق شاخص ديده مى‏ شود كه حامل صراحت بيشترى است، و آن عبارتِ «عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ» است، كه در چينش كلام جالب‏ تر و الهام بخش ‏تر است و اين صورت را تداعى مى ‏كند:


{{متن عربی|اللَّه مَوْلى انَا مَوْلى عَلِىٌّ مَوْلى}}!! و به معناى اثبات ولايت مطلقه الهيه براى پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام در سايه ولايت پروردگار است.
در این روایت عبارتِ {{متن عربی|عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ}} صریح در معنای سرایت ولایت خداوند به پیامبر و از او به امیرالمؤمنین است که به‌معناى اثبات ولايت مطلقه الهيه براى پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام در سايه ولايت پروردگار است.


===== حديث پنجم =====
===== حديث پنجم =====
۱٬۶۲۶

ویرایش