۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
خط ۴٬۶۰۲: | خط ۴٬۶۰۲: | ||
'''و.''' تعجب از مسخره كردن غدير، كه اين مسخره از سوى طرفداران انتخاب مردم در برابر انتخاب خدا مطرح مى شد. يعنى اهل غدير را مسخره مى كردند كه شما به چه فكر مى كنيد در حالى كه مردم براى خود تصميم گرفتند و راه ضد غدير را برگزيدند!! اظهار تعجب ائمه عليهم السلام هم از همين نقطه بود كه چگونه مردمى به انتخاب خود در برابر انتخاب پروردگارشان افتخار مى كنند و گروه خدا باور را مسخره مى كنند!!<ref>كتاب سليم: حديث ۱۴.</ref> | '''و.''' تعجب از مسخره كردن غدير، كه اين مسخره از سوى طرفداران انتخاب مردم در برابر انتخاب خدا مطرح مى شد. يعنى اهل غدير را مسخره مى كردند كه شما به چه فكر مى كنيد در حالى كه مردم براى خود تصميم گرفتند و راه ضد غدير را برگزيدند!! اظهار تعجب ائمه عليهم السلام هم از همين نقطه بود كه چگونه مردمى به انتخاب خود در برابر انتخاب پروردگارشان افتخار مى كنند و گروه خدا باور را مسخره مى كنند!!<ref>كتاب سليم: حديث ۱۴.</ref> | ||
'''ز.''' تعجب از سؤال درباره معناى غدير، كه در طول چهارده قرن وجود داشته و آخرين راهِ تشكيك درباره غدير را نفهميدن يا شك در معناى »مولى« قرار | '''ز.''' تعجب از سؤال درباره معناى غدير، كه در طول چهارده قرن وجود داشته و آخرين راهِ تشكيك درباره غدير را نفهميدن يا شك در معناى »مولى« قرار داده اند. اين تعجب از معصومين عليهم السلام بارها اظهار شده كه چگونه كسى غدير را مى پذيرد اما لُبّ و اصل و اساس آن را كه جمله »مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ« است نمى فهمد و نمى داند منظور از آن چه بوده، در حالى كه همه آن خطبه بلند و آن مراسم سه روزه براى بيان همين ولايت و صاحب اختيارى بوده است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۳۴ ح ۱۴۰ ۱۳۹.</ref> | ||
ح. تعجب از عذرخواهى بى جا درباره غدير كه از سوى بيعت كنندگان با سقيفه اظهار مى شد. وقتى اميرالمؤمنين و حضرت زهراعليهما السلام از آنان كمك مى خواستند، با كمال بى حيايى مى گفتند: چرا غدير را بعد از بيعت با سقيفه به ما يادآور شديد، و اى كاش قبل از آن متذكر مى شديد!! | |||
حضرت زهراعليها السلام در مقابل آنان مى فرمود: »بعد از روز غدير )كه قبل از سقيفه بوده( از كسى عذرى پذيرفته نيست« ، و يا مى فرمود: »كسى كه كوتاهى مى كند و عمداً قصور مى نمايد جاى عذرى براى او نيست .<ref>دلائل الامامة: ص ۳۸. خصال: ص ۱۷۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۸۶ و ج ۴۳ ص ۱۶۱. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۵.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == |