پرش به محتوا

محتوای زیارت غدیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰٬۰۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱٬۰۱۵: خط ۱٬۰۱۵:


توضيح تمام اين موارد و زيارت‏هاى قرآنى غدير همراه با آيات آن در محل خود در همين عنوان «زيارت» و نيز عنوان: قرآن -  هر آيه ‏اى در محل خودش -  آمده است.
توضيح تمام اين موارد و زيارت‏هاى قرآنى غدير همراه با آيات آن در محل خود در همين عنوان «زيارت» و نيز عنوان: قرآن -  هر آيه ‏اى در محل خودش -  آمده است.
== سند زيارت غديريه<ref>نگاهى بر زيارت غديريّه (صفاخواه، طالعى): ص ۲۶-۳۰. شرح زيارة الغدير (خرسان): ص ۲۹-۳۲.</ref> ==
بررسى زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز و عيد غدير از نظر اسناد و مدارک از اين قرار است:
شيخ جليل محمد بن المشهدى در «المزار الكبير» و مؤلف «مزار قديم» در كتاب خود -  كه هر دو از بزرگان علماء در قرن ششم بوده ‏اند -  زيارت غديريه را به روايت از شيخ مفيد آورده ‏اند.<ref>هدية الزائرين (محدث قمى): ص ۱۸۳، ۱۸۴.</ref>
سيد عبدالكريم بن طاووس در «فرحة الغرى» به اين زيارت اشاره كرده و سند آن را چنين نوشته است:
اخبرنى والدى و عمّى -  رضى الله عنهما -  عن محمد بن نما، عن محمد جعفر، عن شاذان بن جبرئيل القمى، عن الفقيه العماد محمد بن القاسم<ref>در بعضى نسخه ‏ها: محمد بن ابى ‏القاسم.</ref> الطبرى، عن ابى على، عن والده محمد بن الحسن الطوسى، عن الشيخ المفيد محمد بن محمد بن النعمان، عن ابى ‏القاسم جعفر بن قولويه، عن محمد بن يعقوب الكينى، عن على بن ابراهيم، عن ابيه، عن ابى ‏القاسم بن روح و عثمان بن سعيد العمرى، عن ابى‏ محمد الحسن بن على العسكرى، عن ابيه صلوات الله عليهما... .<ref>فرحة الغرى: ص ۱۱۲.</ref>
شهيد اول نيز در كتاب مزار خود<ref>مزار شهيد (نسخه خطى دانشگاه تهران، ش ۷۶) : فصل سوم.</ref>، علامه مجلسى در بحار الانوار<ref>بحار الانوار: ج ۱۰۰ ص ۳۵۹-۳۶۸، همراه با شرح و بيان بعضى فقرات از علامه مجلسى.</ref> و تحفة الزائر<ref>تحفة الزائر: باب زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام. البته در اين كتاب زيارت را به امام حسن عسكرى‏ عليه السلام نسبت داده است. محدث قمى در هدية الزائرين (ص ۱۷۴-۱۷۵) در اين مورد مى‏ نويسد: نسبت اين زيارت شريفه به امام حسن عسكرى‏ عليه السلام چنانكه در كتاب مستطاب تحفه واقع شده، از قلم مبارک مؤلفش سهوى شده و صحيح همان است كه در بحار است و در نسخه مزار مفيد و شهيد فعلاً نيز در حقير موجود است، و عبارت متن ترجمه عبارات ايشان است. به علاوه آنكه معتصم قبل از ولادت حضرت عسكرى‏ عليه السلام هلاک شده است.</ref>، و محدث قمى در مفاتيح الجنان<ref>مفاتيح الجنان: باب ۳ فصل ۴، فصل زيارات مخصوصه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.</ref> و هدية الزائرين<ref>هدية الزائرين: ص ۱۷۴-۱۸۴.</ref> زيارت را در آوردند.
محدث قمى در مفتايح الجنان مى ‏نويسد: ما در كتاب هدية الزائرين اشاره كرديم به سند اين زيارت، و آنكه اين زيارت را در هر روز از نزديک و دور می‏شوند خواند. و اين فائده جليله ‏اى است كه البته راغبين در عبادت و شائقين به زيارت حضرت شاه ولايت ‏عليه السلام آن را غنيمت خواهند شمرد.
در كتاب «هدية الزائرين» مى ‏نويسد: مناسب ديدم در اينجا ذكر كنم دو فائده عظيمه:
'''اول:''' آنكه شيخ جليل محمد بن المشهدى رضوان الله عليه -  كه از بزرگان علماست -  در مزار كبير براى اين زيارت شريفه سند بسيار معتبرى ذكر نموده، كه كمتر خبرى به قوّت سند او می‏رسد. و عبارت او در اين مقام چنين است:
و اخبرنى الفقيه الاجل ابوالفضل شاذان بن جبرئيل القمى رضى اللَّه عنه... ، تا آخر سند كه قبلاً ذكر شد.
و اين سلسله شريفه، همه از اعيان علما و شيوخ طايفه و رؤساء مذهب اند. جناب ابوالقاسم بن روح و عثمان بن سعيد، هر دو از سفراء امام عصرعليه السلام هستند. پس از دقت معلوم مى‏شود در تمام زيارات مأثوره، زيارتى به اين درجه از صحت و اعتبار و قوت سند پيدا نمى‏شود.
و در مزار قديم -  كه مؤلفش معاصر محمد بن المشهدى است -  نيز اين زيارت به همين سند مذكور است، به اختلاف جزئى؛ به اين قسم كه تا شيخ كلينى موافقت كرده، پس از آن گفته: عن على بن ابراهيم، عن الشيخ ابى ‏القاسم بن روح، عن الشيخ الجليل عثمان بن سعيد. و به ملاحظه طبقات روات اين سند، اقرب است به صواب.
'''دوم:''' آنكه در مزار قديم بعد از ذكر سند اين زيارت چنين فرموده: ... فتقف على ضريح مولانا اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب صلوات اللَّه عليه. و كلما حضرت مشهده الشريف و اين حللت من البلاد، فزره بهذه الزيارة. و خصوصاً يوم الغدير... .
و اين عبارت صريح است در آنكه اين زيارت را در هر روز، از نزديک و دور می‏شود خواند. اين فائده جليله‏ اى است، كه البته راغبين در عبادت و شايقين زيارت حضرت شاه ولايت‏ عليه السلام آن را غنيمت خواهند شمرد.<ref>هدية الزائرين: ص ۱۷۴-۱۸۴.</ref>
از مجموع اين بحث نتيجه مى ‏گيريم، اين زيارت به دليل سند بسيار معتبر و بى‏ نظير، و متن بسيار بليغ و قوى و جامع، گنجينه ‏اى است گهربار، كه بايد هر چه بيشتر از آن بهره برد، و آن را با تأمل در معانى ژرف و مضامين قوى همواره خواند و مدّ نظر قرار داد.
متن زيارت غديريه مفصل در كتاب «مفاتيح الجنان» آمده است. زيارتى كه در مفاتيح نقل شده با روايت «بحار الانوار» منطبق است، جز در يک مورد. همچنين اين روايت با روايت كتاب «المزار الكبير» شيخ محمد بن مشهدى و روايت «المزار» شهيد ثانى تطبيق شده، كه اختلافات اندكى ميان اين دو روايت اخير با آن دو روايت پيش گفته -  يعنى روايت مفاتيح و بحار -  وجود دارد.
و اما تحقيق در سند زيارت غديريه معروف:
شيخ محمد بن مشهدى سند زيارت غدير را در كتاب خود «المزار الكبير» آورده است. اما منابع ديگرى كه به آن اشاره كرديم. يعنى «مفاتيح» و «بحار» و «المزار» شهيد ثانى صرفاً زيارت را نقل كرده ‏اند و سند آن را ذكر ننموده ‏اند. لذا ما سند مذكور را همان طور كه در كتاب «المزار الكبير» آمده نقل مى‏ كنيم<ref>المزار الكبير: ص ۲۶۳.</ref>:
فقيه جليل‏ القدر ابوالفضل شاذان بن جبرئيل قمى برايم روايت كرد: از فقيه عماد جناب محمد بن ابوالقاسم طبرى، از ابوعلى، از پدرش، از محمد بن محمد بن نعمان، از ابوالقاسم جعفر بن قولويه، از محمد بن يعقوب كلينى، از على بن ابراهيم، از پدرش، از ابوالقاسم بن روح، و عثمان بن سعيد عمرى، از ابومحمد حسن بن على عسكرى، از پدرش ‏عليهما السلام، گفت: آن حضرت در روز غدير -  همان سالى كه توسط معتصم تبعيد شد -  اين زيارت را قرائت فرمود.
همچنين  سيد عبدالكريم بن طاووس سند اين زيارت را در كتاب خود «فرحة الغرى» به نقل از محمد بن جعفر مشهدى آورده است، و زيارت را به صورت كامل روايت نكرده است. نص سخن وى چنين است<ref>فرحة الغرى: ص ۱۱۲.</ref>:
پدرم و عمويم -  كه خداوند از هر دوى آنها راضى باد -  برايم روايت كردند: از محمد بن نما، از محمد بن جعفر<ref>مقصود محمد بن جعفر مشهدى صاحب كتاب «المزار الكبير» است.</ref>... . اين همان سند سابق است، تا آنجا كه مى‏ گويد: و گويد وى در روز غدير همين زيارت را قرائت نمود، در همان سالى كه معتصم حضرت را تبعيد نمود. آن حضرت سر پا ايستاد و فرمود: سلام بر رسول‏ الله خاتم پيامبران... . انتهاى زيارت اين گونه بود: الذين لا خوف عليهم و لا هم يحزنون، انک حميد مجيد. تقريباً يک كتابچه بود، و ما به ذكر روايت نپرداختيم تا اين كتاب از مقصود اصلى ‏اش -  كه ذكر زيارات است -  باز نماند.
و اما توضيح در مورد تک تک افرادى كه نامشان در سند زيارت آمده است:
1. شيخ محمد بن جعفر مشهدى: شيخ حرّ عاملى گويد: وى فردى فاضل و محدث و صدوق بود، و كتاب‏ هايى داشت كه در آن از شاذان بن جبرئيل نقل روايت مى ‏نمود.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۲۵۳ ش ۷۴۷. معجم رجال الحديث: ج ۱۶ ص ۱۸۸ ش ۱۰۴۳۴.</ref>
2. شيخ جليل و ثقه جناب ابوالفضل شاذان بن جبرئيل بن اسماعيل قمى: شيخ حرّ عاملى در مورد وى مى‏ گويد: عالمى فاضل و فقيهى عظيم‏ الشان و جليل‏ القدر بوده است.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۳۰ ش ۳۴۶. معجم رجال الحديث: ج ۱۰ ص ۹ ش ۵۶۷۹ .</ref>
3. شيخ امام جناب عمادالدين ابوجعفر محمد بن ابوالقاسم بن محمد بن على طبرى آملى: شيخ حرّ عاملى در مورد وى گويد: ايشان فقيه و ثقه بوده، و نزد شيخ ابوعلى بن شيخ ابوجعفر طوسى به قرائت حديث پرداخته است.<ref>امل الآمل:، ج ۲ ص ۲۳۴ ش ۶۹۸ . معجم رجال الحديث: ج ۱۵ ص ۳۰۷ ش ۱۰۰۴۹.</ref>
4. شيخ ابوعلى حسن بن محمد بن حسن بن على طوسى: شيخ حرّ عاملى گويد: وى فردى عالم، فاضل، فقيه، محدث، ثقه و جليل‏ القدر بود. شيخ منتجب ‏الدين نيز هنگام ذكر نام وى گويد: فقيه، ثقه و گرانقدرى بوده، كه همه مؤلفات پدر بزرگوارش را در محضر وى تلمّذ كرده است.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۷۶ ش ۲۰۸. معجم رجال الحديث: ج ۶ ص ۱۲۲ ش ۳۱۰۳.</ref>
5. شيخ ‏الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن بن على طوسى (ت ۳۵۸ -  م ۴۶۰ ق): نجاشى در مورد وى گويد: وى فردى جليل در ميان علماى شيعه است، و ثقه و عين میباشد. توضيح اينكه: كلمه «عين» نيز مانند ثقه از الفاظ تعديل و مدح مى ‏باشد، و چون اصطلاح تخصصى است نبايد ترجمه شود، بلكه عيناً به متن مقصد منتقل گردد.<ref>رجال النجاشى: ص ۴۰۳ ش ۱۰۶۸. معجم رجال الحديث: ج ۱۶ ص ۲۵۷ ش ۱۰۵۲۶.</ref>
6. محمد بن محمد بن نعمان: نجاشى گويد: محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعيد بن جبير... . شيخ ما و استاد ما -  كه خدا از وى خشنود باد -  فضيلتش در فقه و كلام و روايت و ثقه بودن و دانش او مشهورتر از آن است كه به وصف در آيد. شيخ حرّ عاملى نيز گفته است: محمد بن محمد بن نعمان، كنيه ‏اش اباعبدالله و ملقب به «مفيد» و معروف به «ابن ‏المعلّم»، از بزرگان مشايخ و اساتيد و علماى شيعه و رئيس و استاد ايشان است، و فضلش فزون‏تر از آن است كه قابل وصف و بيان باشد. مورد اعتمادترين فرد در زمان خود بوده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۹۹ ش ۱۰۶۷. امل الآمل: ج ۲ ص ۳۰۴ ش ۹۲۱. معجم رجال الحديث: ج ۱۸ ص ۲۱۳ ش ۱۶۷۴۴.</ref>
7. ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن قولويه: نجاشى گويد: ابوالقاسم از افراد ثقه در ميان اصحاب ما بود، و از برترين علماى شيعه در حديث و فقه مى ‏باشد. نجاشى مى‏ افزايد: هر صفت نيكى همچون ثقه و جميل و مانند آن كه مردم بدان متصف مى‏ گردند، وى -  يعنى ابوالقاسم -  از همه اين صفات بالاتر بود. شيخ حرّ عاملى نيز بدين مطلب تصريح كرده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۱۲۳ ش ۳۱۸. امل الآمل: ج ۲ ص ۵۵ ش ۱۴۳. معجم رجال الحديث: ج ۵ ص ۷۶ ش ۳۲۶۳.</ref>
8. محمد بن يعقوب بن اسحاق ابوجعفر كلينى: نجاشى گويد: شيخ و عالم بزرگ اصحاب ما (يعنى علماى شيعه) در زمان خود در رى بوده است، و وجه ايشان بوده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۷۷ ش ۱۰۲۶. معجم رجال الحديث: ج ۱۹ ص ۵۴ ش ۶۲۰۶۷ . توضيح اينكه: وجه نيز از الفاظ توثيق و تعديل است، و در زمان خود از نظر ثقه و ثبت بودن از همه برتر بوده است. ثبت نيز از الفاظ تعديل است.</ref>
9. على بن ابراهيم بن هاشم ابوالحسن قمى: نجاشى گويد: در حديث فردى ثقه و ثبت و مورد اعتماد بوده است. وى صحيح المذهب بوده است.××× 4 رجال النجاشى: ص 260 ش 680 . معجم رجال الحديث: ج 12 ص 312 ش 7830. ×××
10. ابراهيم بن هاشم ابوالحسن قمى: نجاشى گويد: اصالتاً كوفى بوده كه به قم عزيمت نموده است. مرحوم خويى گويد: نظر من اين است كه شك كردن در وثاقت و مورد اعتماد بودن ابراهيم بن هاشم سزاوار نيست. وى سپس برخى دلائل وثاقت او را متذكر مى‏شود.××× 1 رجال النجاشى: ص 16 ش 18. معجم رجال الحديث: ج 1 ص 289 ش 332. ×××
11. ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى: مرحوم خويى مى‏گويد: يكى از سفيران و نائبان خاص امام دوازدهم‏عليه السلام مى‏باشد، و شهرت بزرگوارى و عظمت وى ما را بى‏نياز ساخته از اينكه در شأن وى )و در توثيق اوى( اطاله كلام دهيم. وى در شعبان سال 326 بدرود حيات گفت.××× 2 معجم رجال الحديث: ج 6 ص 257 ش 3406. ×××
12. عثمان بن سعيد عَمرى: مرحوم خويى گويد: شيخ در كتاب رجال خود گاهى او را از اصحاب امام هادى‏عليه السلام برشمرده، و در جاى ديگر وى را از اصحاب امام عسكرى‏عليه السلام دانسته و گفته است: عثمان بن سعيد عمرى روغن فروش بوده و وى را سمّان خطاب مى‏كرده‏اند. كنيه‏اش ابوعمرو بوده است. فردى جليل‏القدر و ثقه و وكيل امام عسكرى‏عليه السلام بوده است.
شيخ در شرح حال فرزند وى )محمد بن عثمان بن سعيد( گفته كه عثمان بن سعيد از جانب امام‏زمان‏عليه السلام وكيل بوده است، و وى در نزد شيعه منزلتى بس عظيم دارد.××× 3 معجم رجال الحديث: ج 12 ص 230 ش 7604. ×××
13. عبدالكريم بن طاووس: مرحوم خويى مى‏گويد: ابن‏داود گويد )م 947 ق( گفته است: عبدالكريم بن احمد بن موسى بن جعفر... بن طاووس حسنى علوى، سرور ما و پيشواى معظم غياث‏الدين و فقيه و عالم علم انساب و نحوى و عروضى و زاهد و عابد بوده است، قدس اللَّه روحه. رياست و نقابت سادات با وى پايان گرفت. وى يكتاى زمان خويش بود. در كربلا به دنيا آمد، و در حله رشد و نمو يافت، و در بغداد به تحصيل پرداخت، و در انتهاى عمر در كاظمين اقامت داشت. در شعبان 648 ق به دنيا آمد و در شوال سال 693 ق رحلت كرد.××× 1 معجم رجال الحديث: ج 11 ص 66 ش 6620 . امل الآمل: ج 2 ص 158 ش 459. ×××
14. تعبير »والدى« در روايت سيد بن طاووس: سيد جمال‏الدين احمد بن موسى بن جعفر: شيخ حرّ عاملى گويد: سيد جمال‏الدين احمد بن موسى بن جعفر... بن طاووس علوى حسنى، عالمى فاضل و صالح و زاهد و عابد و پرهيزكار و فقيه بوده است. وى محدثى نكته سنج و ثقه بوده است.××× 2 امل الآمل: ج 2 ص 29 ش 79. معجم رجال الحديث: ج 2 ص 138 ش 984. ×××
15. تعبير »عمّى« در روايت سيد بن طاووس: سيد رضى‏الدين ابوالقاسم على بن موسى بن جعفر: شيخ حرّ عاملى گويد: سيد رضى‏الدين ابوالقاسم على بن موسى بن جعفر... بن طاووس حسنى، سطح علمى و فضل و زهد و عبادت و تفقّه و مورد وثوق بودن وى مشهورتر از آن است كه نياز به ذكر و كنكاش داشته باشد.××× 3 امل الآمل: ج 2 ص 205 ش 622 . معجم رجال الحديث: ج 13 ص 202 ش 8546 . ×××
16. محمد بن نما: شيخ حرّ عاملى گويد: شيخ نجيب‏الدين ابوابراهيم محمد بن نما حلى، از فضلا و علماى عصر خود بوده است. وى كتبى دارد كه در آن از ابن‏ادريس نقل حديث مى‏كند، و جناب محقق جعفر بن حسن حلى نيز از وى نقل حديث مى‏نمايد.××× 4 امل الآمل: ج 2 ص 310 ش 945. معجم رجال الحديث: ج 18 ص 323 ش 11946. ×××


== پانویس ==
== پانویس ==