۲۶٬۳۸۲
ویرایش
(←حمد[6]) |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== انشراح<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۶</ref> == | == انشراح<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۶</ref> == | ||
در حالى كه سفر حج در پيش بود و پيامبرصلى الله عليه وآله از پايان عمر خود خبر مى داد و نشانه هاى ختمِ نبوّتِ حضرت خاتم ظاهر شده بود، در يك آيه كوتاه دستورالعمل ادامه اين سفر داده شد كه پس از فراغت از حج - كه ابلاغ همه احكام الهى كامل مى شود - نوبت اعلان آخرين دستور يعنى ولايت و منصوب كردن اميرالمؤمنين عليه السلام به خلافت است: | در حالى كه سفر حج در پيش بود و پيامبرصلى الله عليه وآله از پايان عمر خود خبر مى داد و نشانه هاى ختمِ نبوّتِ حضرت خاتم ظاهر شده بود، در يك آيه كوتاه دستورالعمل ادامه اين سفر داده شد كه پس از فراغت از حج - كه ابلاغ همه احكام الهى كامل مى شود - نوبت اعلان آخرين دستور يعنى [[ولايت]] و منصوب كردن اميرالمؤمنين عليه السلام به خلافت است: | ||
«فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» : «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» . | «فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» : «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» . | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
سوره انشراح حاكى از گشايش اساسى در رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله است و خداوند خبر از انشراح سينه و آسودگى قلب آن حضرت مى دهد. در اين سوره از مسئوليت عظيمى ياد شده كه با انجام آن سنگينى از دوش پيامبرصلى الله عليه وآله برداشته شده و دوران عسر و سختى پشت سر گذاشته مى شود و دوران يُسر و آسايش به استقبال مى آيد. | سوره انشراح حاكى از گشايش اساسى در رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله است و خداوند خبر از انشراح سينه و آسودگى قلب آن حضرت مى دهد. در اين سوره از مسئوليت عظيمى ياد شده كه با انجام آن سنگينى از دوش پيامبرصلى الله عليه وآله برداشته شده و دوران عسر و سختى پشت سر گذاشته مى شود و دوران يُسر و آسايش به استقبال مى آيد. | ||
كليد همه اين گشايش ها اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام است، كه آرامش نهايى و مطلق با منصوب كردن او به مقام امامت و ولايت و خلافت حاصل مى شود. اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق عليهما السلام چنين ترسيم شده است: | كليد همه اين گشايش ها اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام است، كه آرامش نهايى و مطلق با منصوب كردن او به مقام [[امامت و ولايت]] و خلافت حاصل مى شود. اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق عليهما السلام چنين ترسيم شده است: | ||
كلام خداوند »أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ« ، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى شكست. آيا از نسل على عليه السلام فرزندان پيامبران عليهم السلام را قرار نداده كه هدايت يافته اند؟ | كلام خداوند »أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ« ، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى شكست. آيا از نسل على عليه السلام فرزندان پيامبران عليهم السلام را قرار نداده كه هدايت يافته اند؟ | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== توحيد'''<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶ - ۱۳۷</ref>''' == | == توحيد'''<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶ - ۱۳۷</ref>''' == | ||
يكى از مسائل توحيدى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش اول خطبه غدير بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. آن حضرت در جملاتى با گنجانيدن سوره توحيد در كلام خود وحدانيت خدا را ياد كرد كه نه شبيهى دارد و نه ضدّى، و نه مى زايد و نه زاييده شده است «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ». | يكى از مسائل توحيدى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش اول [[خطبه غدير]] بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. آن حضرت در جملاتى با گنجانيدن سوره توحيد در كلام خود وحدانيت خدا را ياد كرد كه نه شبيهى دارد و نه ضدّى، و نه مى زايد و نه زاييده شده است «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ». | ||
لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَ لا مَعَهُ نِدٌّ. اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْيَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ: براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى نياز است. زاييده نشده و نمى زايد، و براى او هيچ همتايى نيست. | لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَ لا مَعَهُ نِدٌّ. اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْيَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ: براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى نياز است. زاييده نشده و نمى زايد، و براى او هيچ همتايى نيست. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
اين سياق از كلام يكى از بليغ ترين شكل هاى ابلاغ در فصيحترين و بديع ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد. | اين سياق از كلام يكى از بليغ ترين شكل هاى ابلاغ در فصيحترين و بديع ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد. | ||
يكى از جهاتى كه در خطبه غدير به عنوان نتيجه گيرى از جمله | يكى از جهاتى كه در خطبه غدير به عنوان نتيجه گيرى از جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» تلقى مى شود ائمه اثنى عشرعليهم السلام به عنوان «صراط مستقيم» است. چنانچه در قرآن و احاديث نيز تأكيد شده كه صراط مستقيم فقط راه امامان عليهم السلام است. در اين باره دو جمله جامع در خطبه فرموده است: | ||
'''الف.''' «مَنَم صراط مستقيم خداوند كه به شما دستور پيروىِ آن را داده است و بعد از من على، و سپس فرزندانم از صلب او كه امامان هدايت كننده هستند» ب. | '''الف.''' «مَنَم صراط مستقيم خداوند كه به شما دستور پيروىِ آن را داده است و بعد از من على، و سپس فرزندانم از صلب او كه امامان هدايت كننده هستند» ب. «سوره حمد درباره امامان نازل شده است» ، يعنى مسلمانان كه هر روز لااقل ده مرتبه مى گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ» ، در واقع از خدا مى خواهند كه آنان را به راه ائمه معصومين عليهم السلام هدايت كند، و كسانى كه به اين راه هدايت مى شوند «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» هستند، و آنان كه از اين راه منحرف مى شوند «مَغْضُوبٌ عَلَيْهِمْ»و «ضالّين» هستند. | ||
'''به بيان ديگر''': | '''به بيان ديگر''': | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
== عصر<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۶. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰ ۳۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶ - ۱۷۹.</ref> == | == عصر<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۶. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰ ۳۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶ - ۱۷۹.</ref> == | ||
از جمله نكاتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير در مورد فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام بيان داشتند اينكه سوره «والعصر»درباره او نازل شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، تقوى و ايمان و اخلاص را مظهر ولاى على عليه السلام و شقاوت را از آنِ مبغضين على عليه السلام دانست. در فراز بعد با قرائت سوره عصر قسم ياد كرد كه مصداق | از جمله نكاتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير در مورد فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام بيان داشتند اينكه سوره «والعصر»درباره او نازل شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، تقوى و ايمان و اخلاص را مظهر ولاى على عليه السلام و شقاوت را از آنِ مبغضين على عليه السلام دانست. در فراز بعد با قرائت سوره عصر قسم ياد كرد كه مصداق «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» در آخر اين سوره على بن ابى طالب عليه السلام است. | ||
به بيان ديگر: در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سورههاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است. | به بيان ديگر: در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سورههاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
دو علامت مذكور در آيه - كه يكى عمل صالح است - به يارى برادران دينى تفسير شده كه نشان ارزش اعتقادى آن عمل است، و ديگرى تحمل و صبر در غيبت امام غائبشان كه مدار اعتقاد آنان است، و با نديدن او از عقيده شان دست بر نمى دارند، بلكه يكديگر را دلدارى مى دهند و سفارش به صبر مى نمايند. | دو علامت مذكور در آيه - كه يكى عمل صالح است - به يارى برادران دينى تفسير شده كه نشان ارزش اعتقادى آن عمل است، و ديگرى تحمل و صبر در غيبت امام غائبشان كه مدار اعتقاد آنان است، و با نديدن او از عقيده شان دست بر نمى دارند، بلكه يكديگر را دلدارى مى دهند و سفارش به صبر مى نمايند. | ||
== كوثر<ref>از غدير تا الغدير: ص ۹۷-۱۰۳.</ref> == | == [[كوثر]]<ref>از غدير تا الغدير: ص ۹۷-۱۰۳.</ref> == | ||
از جمله نكاتى كه در مورد سوره كوثر و حضرت زهراعليها السلام مى توان بيان كرد اينكه: | از جمله نكاتى كه در مورد سوره كوثر و حضرت زهراعليها السلام مى توان بيان كرد اينكه: | ||