پرش به محتوا

سوره: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۹۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۱
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
دو علامت مذكور در آيه -  كه يكى عمل صالح است -  به يارى برادران دينى تفسير شده كه نشان ارزش اعتقادى آن عمل است، و ديگرى تحمل و صبر در غيبت امام غائبشان كه مدار اعتقاد آنان است، و با نديدن او از عقيده ‏شان دست بر نمى‏ دارند، بلكه يكديگر را دلدارى مى ‏دهند و سفارش به صبر مى‏ نمايند.
دو علامت مذكور در آيه -  كه يكى عمل صالح است -  به يارى برادران دينى تفسير شده كه نشان ارزش اعتقادى آن عمل است، و ديگرى تحمل و صبر در غيبت امام غائبشان كه مدار اعتقاد آنان است، و با نديدن او از عقيده ‏شان دست بر نمى‏ دارند، بلكه يكديگر را دلدارى مى ‏دهند و سفارش به صبر مى‏ نمايند.


== [[كوثر]]<ref>از غدير تا الغدير: ص ۹۷-۱۰۳.</ref> ==
== كوثر<ref>از غدير تا الغدير: ص ۹۷-۱۰۳.</ref> ==
از جمله نكاتى كه در مورد سوره كوثر و حضرت زهراعليها السلام مى ‏توان بيان كرد اينكه:
از جمله نكاتى كه در مورد سوره كوثر و حضرت زهراعليها السلام مى ‏توان بيان كرد اينكه:


خط ۲۴۹: خط ۲۴۹:
قهراً سؤالى پيش مى ‏آيد كه: از چه كسى بترسيم؟ مى‏ فرمايد: «و اخشون اليوم»<ref>مائده /  ۳.</ref> از من بترسيد. آيا انسان چه موقع از خدا مى ‏ترسد؟ طبعاً وقتى كسى كار خلافى انجام دهد. يعنى اگر مسلمان‏ ها ترس از كفار نداشته باشند، ديگر كفار نمى‏ توانند نسبت به آنها صدمه ‏اى بزنند. اگر اضطراب و دلهره نداشته باشند، آنها قدرتشان از بين رفته و قدرت اسلام بر همه پيروز مى ‏شود. پس از خودشان ترس داشته باشند و عملى را مرتكب نشوند كه مورد خشم و غضب الهى قرار گيرد.
قهراً سؤالى پيش مى ‏آيد كه: از چه كسى بترسيم؟ مى‏ فرمايد: «و اخشون اليوم»<ref>مائده /  ۳.</ref> از من بترسيد. آيا انسان چه موقع از خدا مى ‏ترسد؟ طبعاً وقتى كسى كار خلافى انجام دهد. يعنى اگر مسلمان‏ ها ترس از كفار نداشته باشند، ديگر كفار نمى‏ توانند نسبت به آنها صدمه ‏اى بزنند. اگر اضطراب و دلهره نداشته باشند، آنها قدرتشان از بين رفته و قدرت اسلام بر همه پيروز مى ‏شود. پس از خودشان ترس داشته باشند و عملى را مرتكب نشوند كه مورد خشم و غضب الهى قرار گيرد.


'''بيدار باش در مورد خطرات داخلى'''
قاعده سخن اين است كه به مسلمين بگويد: شما مجاهدت كرديد، اسلام ريشه دواند و شجره اسلام بارور گشت و عروقش در اعماق دل‏ها فرو ريخت. پس ديگر نترسيد و به حق اميدوار باشيد.
ولى مى‏ فرمايد: از من بترسيد. با اينكه على الظاهر جاى ترس نيست بلكه جاى اميد است. ولى مى‏ خواهد بگويد خطرى كه متوجه اسلام است از داخل اسلام و از خود مسلمين است؛ كه به وسيله اعمالشان موجب تضعيف و تحريف اصل دين و باعث انحراف از هدف اساسى دين مى ‏شوند و مورد خشم خدا قرار مى‏ گيرند. بنابراين، بايد از خدا بترسند كه چنين انحرافات و تحريفاتى را روى جاه‏ طلبى و هواپرستى ايجاد نكنند.
«اليوم اكملت لكم دينكم»<ref>مائده /  ۳.</ref>: امروز براى شما دينتان را كامل كردم، «و اتممت عليكم نعمتى» و نعمتم را بر شما تمام كردم. «و رضيت لكم الاسلام ديناً»و راضى شدم و پسنديدم كه اسلام دينتان باشد و اسلام را براى شما دين انتخاب كردم و برگزيدم.
در قسمت‏ هاى قبل صحبت از محرّمات بود. در قسمت‏ هاى بعد، صحبت اين است كه در وقت مجاعه و گرسنگى چه بايد كرد. «فمن اضطرّ فى مخمصة غير متجانف لإثم فإن اللَّه غفور رحيم»<ref>مائده /  ۳.</ref> هر كس در تنگى قرار گيرد بدون اينكه مايل به گناه باشد و بخواهد از محرمات به قدر سدّ رمق استفاده كند، خدا كه آمرزنده مهربان است و مؤاخذه ‏اى نمى‏ كند.
در اين خداوند متعال بين مى ‏فرمايد: «امروز كفار از دين شما مأيوس شدند از آنها نترسيد بلكه از من بترسيد امروز دينتان را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را برايتان پسنديدم كه دين شما باشد». اين «روز» در آيه شريفه همان روز غدير است.
شگفت اينكه در عين حالى كه مطالب مختلف و موضوعات متنوع و متفاوت در قرآن پشت سر يكديگر آورده مى‏ شود، كه با نظر سطحى و ظاهرى گمان مى ‏شود تناسبى با هم ندارند، ولى پس از دقت و بررسى كامل معلوم مى ‏شود كمال تناسب را با هم دارند.
تناسب ميان آيه‏ هاى يك سوره و هم تناسب ميان سوره ‏هاى متصل به هم از ظرائف قرآن است كه در محل خود بيان شده است. مثلاً در همين سوره، در آغاز چنين پنداشته مى‏ شود كه جمله اول آن با مطالب بعد تناسبى ندارد، ولى با مختصر دقتى تناسب آنها معلوم مى ‏شود، زيرا آنچه به وسيله وحى به انبياءعليهم السلام به مردم گفته مى شود، مثل اين است كه از آنها پيمان گرفته شده و مشمول «اوفوا بالعقود» <ref>مائده /  ۱.</ref>مى‏ باشد. اين است كه بسيارى از دانشمندان، حتى مستشرقين آشنا به سبك قرآن گفته ‏اند: اين سبك و اسلوب اعجازآميز جز سبك و اسلوب خدايى نمى ‏تواند باشد.<ref>تفسير نوين: ص ۱۱۵ (مقدمه). دكتر طه حسين در كتاب مرآة الاسلام: ص ۱۴۹، نظم و اسلوب قرآن را از وجوه اعجاز آن شمرده و مفصل در اين باره بحث كرده است.</ref>
همچنين است تناسب باقى آياتى كه به نظر اول بى ‏تناسب جلوه مى ‏كند، كه فعلاً مجال شرحش نيست. در اينجا در مورد اين سوره در ضمن چند گفتار گفتگو مى‏ كنيم. سوره ‏اى كه سوره ولايت است و حوادث پس از شهادت و رفتار اصحاب و مسلمانان را در پرده تاريخ گذشتگان بيان فرموده است.
۶-'''ولايت،مائده روحانى امت اسلام'''
در اينجا نكاتى چند در مورد سوره مائده بيان مى ‏كنيم:
'''الف.''' نام اين سوره «مائده» است، كه به معناى طعام يا سفره پر از طعام است. اين نام براى اين سوره، به مناسب داستان مائده آسمانى خواستن حواريون از حضرت عيسى ‏عليه السلام است كه در آيات ۱۱۲ به بعد آمده است.
در انجيل «يوحنّا» داستانى آمده است كه عبده در تفسير«المنار»به مناسبت اين آيات، چند فقره از باب ششم انجيل نامبرده را نقل مى ‏كند. خلاصه ‏اش اين است كه ما از انجيل فارسى تلخيص كرده ‏ايم:
عيسى از درياى جليل -  درياچه طبريه -  گذشته به كوهى بالا رفته، با شاگردانش آنجا مى‏ نشيند. گروه انبوهى از مردم -  قريب به پنج هزار نفر -  فرا مى‏ رسند، و عيسى با پنج قرص نان جو و دو ماهى همه آنها را اطعام مى ‏كند، و دوازده سبد اضافه مى ‏آيد.
دنباله آن مطالبى مى‏ آيد، تا مى‏ رسد به اينجا كه از عيسى مى ‏خواهند همچنان كه براى پدرانشان «منّ و سلوى» نازل مى ‏شد، براى آنان نيز نازل شود. عيسى مى‏ گويد: پدران شما كه از «منّ» خوردند همگى مردند. نان حيات كه از آسمان نازل شده من هستم. هر كس به من روى آورد هرگز گرسنه نمى ‏شود، و هر كس به من ايمان آورد هرگز تشنه نخواهد شد. من هستم آن نان زنده ‏اى كه از آسمان نازل شده است. اگر كسى از اين نان بخورد تا به ابد زنده خواهد ماند. و اين جملات در اين باب چندين بار تكرار مى‏ شود.
عبده مى ‏گويد: اول اين داستان اشاره به مائده جسمانى، و آخرش اشاره به مائده روحانى مى ‏باشد. ولى به عقيده ما اگر فرض كنيم داستان مائده قرآن همان داستان باب ششم انجيل يوحنّا مى ‏باشد، مى‏ توان گفت: آغاز داستان را قرآن نقل كرده كه حواريون از عيسى ‏عليه السلام خواسته ‏اند كه از خداوند مائده بخواهد و او هم خواسته است، ولى نصايح عيسى‏ عليه السلام را -  كه خوراك بدنى اهميتى ندارد و شما طالب غذاى روحى باشيد -  مسكوت گذاشته است.
ولى آيات ديگر اين سوره به امت اسلام فهمانده است كه آن نعمتى كه شايسته است براى عموم مسلمين -  از اولين و آخرين آنها -  روز نزول آن را عيد بگيرند و كفرانش موجب عذاب شديدى است كه هيچ يك از جهانيان چنان عذابى نبيند، نعمت ولايت است. نعمتى كه اكمال دين و اتمام همه نعمت‏ هاى مادى و معنوى به وسيله آن نعمت محسوب است.
اين است كه ائمه اهل ‏البيت‏ عليهم السلام در تفسير آيه آخر سوره تكاثر: «ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»<ref>تكاثر /  ۸ .</ref>فرموده اند: آن نعمتى كه در رستاخيز مردم از آن بازخواست مى‏ شوند ولايت است.


جالب اينجاست كه نام ديگر اين سوره «ميثاق» است. اين دو لفظ «نعمت» و «ميثاق»در اين سوره بسيار تكرار شده است. حتى در آغاز سوره فرمان وفاى به پيمان مى‏ دهد، و تناسبش با اعلام خلافت و امامت مولى در غدير -  كه پيمان خدايى است -  و نيز با پيمان گرفتن از مردم در اين باره كاملاً معلوم و روشن است.


== پانویس ==
== پانویس ==