پرش به محتوا

سیاق: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
اين حديث صحيح الاِسناد است، ولى بخارى و مسلم آن را در كتاب‏ هايشان نياورده ‏اند.<ref>المستدرك على الصحيحين: ج ۳ ص ۵۳۳ .</ref>
اين حديث صحيح الاِسناد است، ولى بخارى و مسلم آن را در كتاب‏ هايشان نياورده ‏اند.<ref>المستدرك على الصحيحين: ج ۳ ص ۵۳۳ .</ref>


اين حديث صحيحى است كه به روشنى دلالت مى‏ كند مراد از مَولى «أولى» است، زيرا پيامبرصلى الله عليه وآله اين سخن را در آن انجمن بزرگ از مردم و در روزى كه گرم‏تر از آن را تجربه نكرده بودند، پس از اشاره به نزديك شدن زمان درگذشتش و بيان اينكه بعد از تمسّك به كتاب خدا گمراه نخواهند گشت، در حالى كه دست على ‏عليه السلام را گرفته بود و پس از آنكه از ايشان پرسيد: مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم: چه كسى از شما به شما سزاوارتر است؟ بر زبان آورد.
اين حديث صحيحى است كه به روشنى دلالت مى‏ كند مراد از [[مَولی|مَولى]] «أولى» است، زيرا پيامبرصلى الله عليه وآله اين سخن را در آن انجمن بزرگ از مردم و در روزى كه گرم‏تر از آن را تجربه نكرده بودند، پس از اشاره به نزديك شدن زمان درگذشتش و بيان اينكه بعد از تمسّك به كتاب خدا گمراه نخواهند گشت، در حالى كه دست على ‏عليه السلام را گرفته بود و پس از آنكه از ايشان پرسيد: مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم: چه كسى از شما به شما سزاوارتر است؟ بر زبان آورد.


آيا مى ‏توان تصوّر كرد كه واژه «مَولى» در حديثى كه در آن زمان و مكان و احوال بيان شده، معنايى غير از معناى اراده شده از عبارت «مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم»دارد؟ هرگز! پيشتر گفتيم و در ادامه نيز خواهد آمد كه اين جمله ارزشمند از آيه مباركه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم»<ref>احزاب /  ۶ .</ref> گرفته شده، كه به اولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان در همه چيز دلالت مى‏ كند.
آيا مى ‏توان تصوّر كرد كه واژه «مَولى» در حديثى كه در آن زمان و مكان و احوال بيان شده، معنايى غير از معناى اراده شده از عبارت «مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم»دارد؟ هرگز! پيشتر گفتيم و در ادامه نيز خواهد آمد كه اين جمله ارزشمند از آيه مباركه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم»<ref>احزاب /  ۶ .</ref> گرفته شده، كه به اولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان در همه چيز دلالت مى‏ كند.
خط ۲۶: خط ۲۶:
پيامبرصلى الله عليه وآله با اين جمله، به آيه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم» اشاره كرد. اين آيه أولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان را در همه امور اثبات مى‏ كند، زيرا او بر خلاف نفس مؤمنان، تنها به چيزى فرمان مى ‏دهد و تنها چيزهايى را براى آنان مى‏ پسندد كه صلاح ايشان در آن است.
پيامبرصلى الله عليه وآله با اين جمله، به آيه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم» اشاره كرد. اين آيه أولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان را در همه امور اثبات مى‏ كند، زيرا او بر خلاف نفس مؤمنان، تنها به چيزى فرمان مى ‏دهد و تنها چيزهايى را براى آنان مى‏ پسندد كه صلاح ايشان در آن است.


از اين رو، اولويّت در آيه به طور مطلق آمده است. بنابراين، بر مؤمنان واجب است كه پيامبرصلى الله عليه وآله نزد ايشان از خودشان محبوب‏تر و امر او پيش آنان از امر خودشان نافذتر، و مهرورزى آنان نسبت به او از مهرورزى ‏شان به خودشان كامل‏ تر باشد.
از اين رو، اولويّت در آيه به طور مطلق آمده است. بنابراين، بر مؤمنان واجب است كه پيامبرصلى الله عليه وآله نزد ايشان از خودشان محبوب‏تر و امر او پيش آنان از امر خودشان نافذتر، و مهرورزى آنان نسبت به او از [[مهرورزی|مهرورزى]] ‏شان به خودشان كامل‏ تر باشد.


روايت شده كه پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏خواست به جنگ تبوك برود، از اين رو به مردم دستور داد كه همراهى ‏اش كنند. ولى بعضى از مردم گفتند: ما از پدران و مادرانمان اذن مى‏ طلبيم. اينجا بود كه اين آيه نازل شد.<ref>انوار التنزيل: ص ۵۵۲ .</ref>
روايت شده كه پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏خواست به جنگ تبوك برود، از اين رو به مردم دستور داد كه همراهى ‏اش كنند. ولى بعضى از مردم گفتند: ما از پدران و مادرانمان اذن مى‏ طلبيم. اينجا بود كه اين آيه نازل شد.<ref>انوار التنزيل: ص ۵۵۲ .</ref>
خط ۴۲: خط ۴۲:
'''ب.وحدت سياق ميان حديث غدير و حديثى در صحيح بخارى'''
'''ب.وحدت سياق ميان حديث غدير و حديثى در صحيح بخارى'''


همچنين از ديگر از وجوه دلالت حديث غدير بر امامت و ولايت حديثى است كه بخارى در صحيحش آورده است. وى مى ‏نويسد: ابراهيم بن منذر، از محمد بن فليح، از پدرش، از هلال بن على، از عبدالرحمن بن ابى‏ عمره، از ابوهريره، از پيامبرصلى الله عليه وآله براى من نقل كرد: هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه من در دنيا و آخرت از او به خودش سزاوارترم. اگر (دليل) مى‏ خواهيد اين آيه را بخوانيد: «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم» . پس هر مؤمنى كه بميرد و مالى را بر جاى نهد، خويشان پدرى ‏اش -  هر كس باشند -  آن مال را از او ارث مى‏ برند. و هر كس وام يا عيالى بر جاى نهد، (بستانكار يا عيالش)نزد من آيد كه من مولاى اويم.
همچنين از ديگر از وجوه دلالت حديث غدير بر [[امامت و ولایت|امامت و ولايت]] حديثى است كه بخارى در صحيحش آورده است. وى مى ‏نويسد: ابراهيم بن منذر، از محمد بن فليح، از پدرش، از هلال بن على، از عبدالرحمن بن ابى‏ عمره، از ابوهريره، از پيامبرصلى الله عليه وآله براى من نقل كرد: هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه من در دنيا و آخرت از او به خودش سزاوارترم. اگر (دليل) مى‏ خواهيد اين آيه را بخوانيد: «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم» . پس هر مؤمنى كه بميرد و مالى را بر جاى نهد، خويشان پدرى ‏اش -  هر كس باشند -  آن مال را از او ارث مى‏ برند. و هر كس وام يا عيالى بر جاى نهد، (بستانكار يا عيالش)نزد من آيد كه من مولاى اويم.


پيشتر گذشت كه اين حديث را مسلم نيز نقل كرده است. همچنين از گزارش كتاب «الدرّ المنثور» معلوم شد كه ابن‏ جرير و ابن‏ ابى‏ حاتِم و ابن ‏مردوَيه نيز اين حديث را روايت كرده‏ اند.
پيشتر گذشت كه اين حديث را مسلم نيز نقل كرده است. همچنين از گزارش كتاب «الدرّ المنثور» معلوم شد كه ابن‏ جرير و ابن‏ ابى‏ حاتِم و ابن ‏مردوَيه نيز اين حديث را روايت كرده‏ اند.