پرش به محتوا

ابن کثیر: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
خط ۱: خط ۱:
'''عمادالدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر بن ضوء بن کثیر بن زرع بصری شافعی'''<ref>معجم المؤلفين: ٢٨٣/٢</ref>، معروف به ابن کثیر، محدث، مورخ، مفسر و فقیهی برجسته بود<ref>تذكرة الحفاظ‍‌: ١/١١</ref>. او در جندل متولد شد و در دمشق رشد یافت و در سال 774 هجری قمری در همان شهر درگذشت.
{{جعبه اطلاعات شخص
| عنوان = ابن کثیر
| تصویر =
| اندازه تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام کامل =عمادالدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر بن ضوء بن کثیر بن زرع بصری شافعی
| سرشناسی =
| تولد =جندل- دمشق، قرن هفتم هجری
| وفات = ۷۷۴ هجری
| استادان =برهان الدین فزاری، کمال الدین بن قاضی شهبه، ابن تیمیه
| شاگردان =
| تالیفات = تفسیر القرآن العظیم، البدایه والنهایه، طبقات الشافعیه
| تحصیلات =
| مذهب =شافعی - اهل سنت
| زمینه فعالیت =تفسیر، حدیث، تاریخ، فقه و اصول
| علت شهرت =
| خویشان سرشناس =
| نحوه درگذشت =
| محل دفن =دمشق
| وبگاه =
}}


== زندگینامه ==
'''عمادالدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر بن ضوء بن کثیر بن زرع بصری شافعی'''،<ref>معجم المؤلفین: ٢٨٣/٢</ref> معروف به ابن کثیر، محدث، مورخ، مفسر و فقیهی برجسته بود.<ref>تذکرة الحفاظ: ١/١١</ref> او در جندل متولد شد و در دمشق رشد یافت و در سال ۷۷۴ هجری قمری در همان شهر درگذشت.
'''عمادالدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر بن ضوء بن کثیر قرشی دمشقی'''، معروف به ابن کثیر، یکی از برجسته‌ترین علمای قرن هشتم هجری قمری در میان اهل سنت است<ref>إحقاق الحق و إزهاق الباطل‌، جلد: ۲، صفحه: ۴۸۶</ref>. او در سال 701 هجری قمری در روستای مجیدل از توابع شهر بصری در نزدیکی دمشق دیده به جهان گشود و در سال 774 هجری قمری در همان شهر دار فانی را وداع گفت.  
 
== زندگی‌نامه ==
'''عمادالدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر بن ضوء بن کثیر قرشی دمشقی'''، معروف به ابن کثیر، یکی از برجسته‌ترین علمای قرن هشتم هجری قمری در میان اهل سنت است.<ref>إحقاق الحق و إزهاق الباطل، جلد: ۲، صفحه: ۴۸۶</ref> او در سال ۷۰۱ هجری قمری در روستای مجیدل از توابع شهر بصری در نزدیکی دمشق دیده به جهان گشود و در سال ۷۷۴ هجری قمری در همان شهر دار فانی را وداع گفت.


ابن کثیر در خانواده‌ای اهل علم و دانش پرورش یافت. برادر بزرگترش، عبدالوهاب، نقش بسزایی در تربیت و تعلیم او داشت. او در دمشق، که در آن زمان یکی از مراکز مهم علمی جهان اسلام بود، به تحصیل علوم مختلف پرداخت.
ابن کثیر در خانواده‌ای اهل علم و دانش پرورش یافت. برادر بزرگترش، عبدالوهاب، نقش بسزایی در تربیت و تعلیم او داشت. او در دمشق، که در آن زمان یکی از مراکز مهم علمی جهان اسلام بود، به تحصیل علوم مختلف پرداخت.


او از محضر اساتید برجسته‌ای همچون برهان الدین فزاری، کمال الدین بن قاضی شهبه، جمال الدین مزی و تقی الدین ابن تیمیه بهره برد.  
او از محضر اساتید برجسته‌ای همچون برهان الدین فزاری، کمال الدین بن قاضی شهبه، جمال الدین مزی و تقی الدین ابن تیمیه بهره برد.


ابن کثیر در علوم مختلفی از جمله تفسیر، حدیث، تاریخ، فقه و اصول تبحر داشت. او حافظه‌ای قوی، ذهنی وقاد و بیانی شیوا داشت و آثار متعددی در زمینه‌های مختلف علمی از خود به یادگار گذاشت.  
ابن کثیر در علوم مختلفی از جمله تفسیر، حدیث، تاریخ، فقه و اصول تبحر داشت. او حافظه‌ای قوی، ذهنی وقاد و بیانی شیوا داشت و آثار متعددی در زمینه‌های مختلف علمی از خود به یادگار گذاشت.


== تألیفات ==
== تألیفات ==
از مهم‌ترین آثار او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد<ref>إحقاق الحق و إزهاق الباطل‌، جلد: ۲، صفحه: ۴۸۷</ref>:
از مهم‌ترین آثار او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:<ref>إحقاق الحق و إزهاق الباطل، جلد: ۲، صفحه: ۴۸۷</ref>
 
* تفسیر القرآن العظیم: این تفسیر یکی از مشهورترین و معتبرترین تفاسیر قرآن کریم در جهان اسلام است.
* تفسیر القرآن العظیم: این تفسیر یکی از مشهورترین و معتبرترین تفاسیر قرآن کریم در جهان اسلام است.
* البدایة والنهایة: این کتاب یک دائرةالمعارف تاریخی است که به بررسی تاریخ جهان از آغاز خلقت تا زمان مؤلف می‌پردازد.
* البدایة والنهایة: این کتاب یک دائرةالمعارف تاریخی است که به بررسی تاریخ جهان از آغاز خلقت تا زمان مؤلف می‌پردازد.
خط ۱۹: خط ۴۰:


== جایگاه علمی ==
== جایگاه علمی ==
'''ابن کثیر''' در زمان حیات خود و پس از آن، مورد احترام و تقدیر علمای جهان اسلام قرار داشته است<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، جلد: ۱، صفحه: ۲۰۴، کتابخانه بزرگ اسلامی، تهران - ایران، 1368 ه.</ref>. علمای برجسته‌ای همچون ذهبی، ابن حجر عسقلانی<ref>ثمرات الأسفار إلی الأقطار، جلد: ۱، صفحه: ۹۰</ref>، سیوطی و شوکانی، از او به عنوان یکی از بزرگترین علمای عصر خود یاد کرده‌اند.  
'''ابن کثیر''' در زمان حیات خود و پس از آن، مورد احترام و تقدیر علمای جهان اسلام قرار داشته است.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، جلد: ۱، صفحه: ۲۰۴، کتابخانه بزرگ اسلامی، تهران - ایران، 1368 ه‍. ش</ref> علمای برجسته‌ای همچون ذهبی، ابن حجر عسقلانی،<ref>ثمرات الأسفار إلی الأقطار، جلد: ۱، صفحه: ۹۰</ref> سیوطی و شوکانی، از او به عنوان یکی از بزرگترین علمای عصر خود یاد کرده‌اند.


ابن حجر عسقلانی در مورد او می‌گوید: «او حافظ‌ترین فردی بود که ما در متون حدیث دیده‌ایم و آگاه‌ترین آنها به تخریج، رجال، صحیح و سقیم آن بود و هم‌عصران و شیوخ او به این امر اعتراف می‌کردند و چیزهای زیادی از فقه و تاریخ را به خاطر داشت و کم فراموش می‌کرد و فقیهی خوش‌فهم و خوش‌ذهن بود و «تنبیه» را تا آخر عمر حفظ داشت و در عربیت مشارکت خوبی داشت و شعر می‌سرود و من نمی‌دانم که با وجود رفت و آمد بسیار به نزد او، هرگز با او ملاقات کردم مگر اینکه از او بهره بردم.»<ref>میر حامد حسین‌، عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار، جلد: ۱۹، صفحه: ۵۱۶، غلامرضا مولانا بروجردی، قم - ایران، 1404 ه.</ref>  
ابن حجر عسقلانی در مورد او می‌گوید: «او حافظ‌ترین فردی بود که ما در متون حدیث دیده‌ایم و آگاه‌ترین آنها به تخریج، رجال، صحیح و سقیم آن بود و هم‌عصران و شیوخ او به این امر اعتراف می‌کردند و چیزهای زیادی از فقه و تاریخ را به خاطر داشت و کم فراموش می‌کرد و فقیهی خوش‌فهم و خوش‌ذهن بود و «تنبیه» را تا آخر عمر حفظ داشت و در عربیت مشارکت خوبی داشت و شعر می‌سرود و من نمی‌دانم که با وجود رفت و آمد بسیار به نزد او، هرگز با او ملاقات کردم مگر اینکه از او بهره بردم.»<ref>میر حامد حسین، عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، جلد: ۱۹، صفحه: ۵۱۶، غلامرضا مولانا بروجردی، قم - ایران، 1404 ه‍. ق</ref>


شمس الدین داوودی مالکی در کتاب "طبقات المفسرین" گفته است: او پیشوای علما و حافظان و مرجع اهل معانی و الفاظ بود. نزد شیخ برهان الدین فزاری و کمال الدین بن قاضی شهبه فقه آموخت. سپس با حافظ ابوالحجاج مزی وصلت کرد و ملازم او شد و از او علم آموخت. به علم حدیث روی آورد و از ابن تیمیه فراگرفت. اصول را نزد اصفهانی خواند و بسیار شنید. به حفظ متون و شناخت اسناد، علل، رجال و تخریج روی آورد تا در جوانی در آن مهارت یافت. در سن کم کتاب "الاحکام" را بر اساس ابواب فقهی نوشت<ref>میر حامد حسین‌، عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار، جلد: ۱۹، صفحه: ۵۱۶، غلامرضا مولانا بروجردی، قم - ایران، 1404 ه.</ref>.
شمس الدین داوودی مالکی در کتاب «طبقات المفسرین» گفته است: او پیشوای علما و حافظان و مرجع اهل معانی و الفاظ بود. نزد شیخ برهان الدین فزاری و کمال الدین بن قاضی شهبه فقه آموخت. سپس با حافظ ابوالحجاج مزی وصلت کرد و ملازم او شد و از او علم آموخت. به علم حدیث روی آورد و از ابن تیمیه فراگرفت. اصول را نزد اصفهانی خواند و بسیار شنید. به حفظ متون و شناخت اسناد، علل، رجال و تخریج روی آورد تا در جوانی در آن مهارت یافت. در سن کم کتاب «الاحکام» را بر اساس ابواب فقهی نوشت.<ref>میر حامد حسین، عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، جلد: ۱۹، صفحه: ۵۱۶، غلامرضا مولانا بروجردی، قم - ایران، 1404 ه‍. ق</ref>


شوکانی نیز در مورد تفسیر او می‌گوید: «این تفسیر از بهترین تفسیرها، اگر نه بهترین تفسیر است»<ref>میر حامد حسین‌، عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار، جلد: ۱۹، صفحه: ۵۱۶، غلامرضا مولانا بروجردی، قم - ایران، 1404 ه.</ref>.
شوکانی نیز در مورد تفسیر او می‌گوید: «این تفسیر از بهترین تفسیرها، اگر نه بهترین تفسیر است».<ref>میر حامد حسین، عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، جلد: ۱۹، صفحه: ۵۱۶، غلامرضا مولانا بروجردی، قم - ایران، 1404 ه‍. ق</ref>


== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۷۸. </ref> ==
== روایت حدیث غدیر<ref>چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۲۷۸.</ref> ==
يكى از علما و بزرگان [[اهل ‏سنت]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده اسماعيل بن عمر دمشقى شافعى، ابن‏ كثير است.
یکی از علما و بزرگان [[اهل سنت]] که [[حدیث غدیر]] را نقل کرده اسماعیل بن عمر دمشقی شافعی، ابن کثیر است.


ابن ‏كثير در تاريخش، در بخش فضائل امیرالمؤمنین ‏علیه السلام و تحت عنوان «[[حدیث غدیر|حدیث غدیر خم]]»، حدود ده مورد براى حديث غدير آورده است. از جمله با اشاره به ماجراى غدير و نيز ماجراى [[احتجاج]] [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] در رحبه [[کوفه]] است.<ref>تاريخ ابن‏كثير: حوادث سال دهم. براى شرح حال ابن‏كثير ر.ك: در طبقات ابن‏قاضى شُهبه. البدر الطالع: ج ۱ ص ۱۵۳. النجوم الزاهرة: ج ۱۱ ص ۱۲۳. انباء الغمر: ج ۱ ص ۳۹. الدرر الكامنة: ج ۱ ص ۳۹۹. طبقات المفسرين: ج ۱ ص ۱۱۰. شَذَرات الذهب: ج ۶ ص ۲۳۱. </ref>
ابن کثیر در تاریخش، در بخش فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام و تحت عنوان «[[حدیث غدیر|حدیث غدیر خم]]»، حدود ده مورد برای حدیث غدیر آورده است. از جمله با اشاره به ماجرای غدیر و نیز ماجرای [[احتجاج]] [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] در رحبه [[کوفه]] است.<ref>تاریخ ابن‌کثیر: حوادث سال دهم. برای شرح حال ابن‌کثیر ر.ک. در طبقات ابن‌قاضی شُهبه. البدر الطالع: ج ۱ ص ۱۵۳. النجوم الزاهرة: ج ۱۱ ص ۱۲۳. انباء الغمر: ج ۱ ص ۳۹. الدرر الکامنة: ج ۱ ص ۳۹۹. طبقات المفسرین: ج ۱ ص ۱۱۰. شَذَرات الذهب: ج ۶ ص ۲۳۱.</ref>


== معرفى كتاب در موضوع غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدير: ص۱۲۱، ۱۴۰-۱۴۳. غدیر در آئینه کتاب: ص۱۴.</ref> ==
== معرفی کتاب در موضوع غدیر<ref>اسرار غدیر: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدیر: ص۱۲۱، ۱۴۰–۱۴۳. غدیر در آئینه کتاب: ص۱۴.</ref> ==
كتب مفصلى در زمينه بحث‏ هاى رجالى و تاريخىِ مربوط به [[سند حدیث غدیر]] تأليف شده است.
کتب مفصلی در زمینه بحث‌های رجالی و تاریخیِ مربوط به [[سند حدیث غدیر]] تألیف شده است.


از اوايل قرن دوم هجرى كه تدوين معارف دينى رسماً آزاد اعلام شد، [[ابلاغ غدیر|تبلیغ غدیر]] نيز شكلى تازه بخود گرفت و كم كم از شكل روايت به صورت [[تألیف]] در آمد.
از اوایل قرن دوم هجری که تدوین معارف دینی رسماً آزاد اعلام شد، [[ابلاغ غدیر|تبلیغ غدیر]] نیز شکلی تازه بخود گرفت و کم‌کم از شکل روایت به صورت [[تألیف]] درآمد.


در اين كتاب‏ ها، اسماء [[راویان حدیث غدیر از تابعین|راویان حدیث غدیر]] از مرد و زن جمع‏ آورى شده و از نظر رجالى درباره موثق بودن راويان بحث شده و تاريخچه مفصلى از اسناد و راويان حديث غدير تدوين شده و جنبه ‏هاى اعجاب انگيز آن در زمينه ‏هاى اسناد و رجال تبيين گرديده است.
در این کتاب‌ها، اسماء [[راویان حدیث غدیر از تابعین|راویان حدیث غدیر]] از مرد و زن جمع‌آوری شده و از نظر رجالی درباره موثق بودن راویان بحث شده و تاریخچه مفصلی از اسناد و راویان حدیث غدیر تدوین شده و جنبه‌های اعجاب‌انگیز آن در زمینه‌های اسناد و رجال تبیین گردیده است.


اين مسير ادامه يافت و كتاب‏ هاى مختلفى به صورت مستقل يا ضمنى در موضوع غدير تدوین شد.
این مسیر ادامه یافت و کتاب‌های مختلفی به صورت مستقل یا ضمنی در موضوع غدیر تدوین شد.


به عنوان نمونه ابن ‏كثير دمشقى مى‏ گويد:
به عنوان نمونه ابن کثیر دمشقی می‌گوید:


«كتابى در دو جلد ضخيم ديدم كه محمد بن جرير طبرى احاديث غدير خم را در آن جمع‏ آورى كرده بود»!<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۳۵. احقاق الحق: ج ۲ ص ۴۸۶.</ref>
«کتابی در دو جلد ضخیم دیدم که محمد بن جریر طبری احادیث غدیر خم را در آن جمع‌آوری کرده بود»!<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۳۵. احقاق الحق: ج ۲ ص ۴۸۶.</ref>


== معناى مولى در كلام ابن‏ كثير<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱. </ref> ==
== معنای مولی در کلام ابن کثیر<ref>اسرار غدیر: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۲۱.</ref> ==
در كتاب «عوالم العلوم» فهرستى از راويان [[حدیث]] و شعرا و اهل لغت عامه كه معنى «اولى» را معناى اصلى كلمه مولى دانسته ‏اند آورده است<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۹ . </ref>، كه يكى از آنها [[ابن‏ کثیر دمشقی]] است.
در کتاب «عوالم العلوم» فهرستی از راویان [[حدیث]] و شعرا و اهل لغت عامه که معنی «اولی» را معنای اصلی کلمه مولی دانسته‌اند آورده است،<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۹.</ref> که یکی از آنها [[ابن کثیر دمشقی]] است.


== نقل نزول آيه اكمال در غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۶۴. </ref> ==
== نقل نزول آیه اکمال در غدیر<ref>چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۴۶۴.</ref> ==
يكى از وجوه دلالت حديث غدير بر [[امامت]] اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نزول [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] در رويداد غدير است. در كنار [[شیعه]]، شمارى از بزرگان [[اهل ‏سنت]] و مشاهير اعيان علماى آنان نزول آيه اكمال در روز غدير خم را نقل كرده ‏اند.
یکی از وجوه دلالت حدیث غدیر بر [[امامت]] امیرالمؤمنین علیه السلام نزول [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] در رویداد غدیر است. در کنار [[شیعه]]، شماری از بزرگان [[اهل سنت]] و مشاهیر اعیان علمای آنان نزول آیه اکمال در روز غدیر خم را نقل کرده‌اند.


اما با كمال تعجب ابن‏ كثير نزول آيه اكمال در غدير خم را [[تکذیب]] كرده است! در اينجا شبهه او را همراه با جواب آن مى‏ آوريم:
اما با کمال تعجب ابن کثیر نزول آیه اکمال در غدیر خم را [[تکذیب]] کرده است! در اینجا شبهه او را همراه با جواب آن می‌آوریم:


=== الف) شبهه ابن‏ كثير ===
=== الف) شبهه ابن کثیر ===
ابن كثير در تاريخش پس از نقل نزول آيه اكمال در روز غدير به اضافه نقل ثواب [[روزه]] روز غدير -  كه معادل روزه شصت ماه است -  به نقل [[ابوهریره]]، گفته است كه اين [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] جداً منكَر بلكه دروغ است!!
ابن کثیر در تاریخش پس از نقل نزول آیه اکمال در روز غدیر به اضافه نقل ثواب [[روزه]] روز غدیر - که معادل روزه شصت ماه است - به نقل [[ابوهریره]]، گفته است که این [[احادیث مرتبط با غدیر|حدیث]] جداً منکَر بلکه دروغ است!!


در اينجا اشاره به سخن او مى ‏كنيم و به تفصيل ادعاى وى را پاسخ مى ‏دهيم:
در اینجا اشاره به سخن او می‌کنیم و به تفصیل ادعای وی را پاسخ می‌دهیم:


اين حديث جدّاً منكر بلكه دروغ است، زيرا با آنچه در صحيحين از اميرالمؤمنين عمر بن خطاب ثبت شده كه اين آيه در روز جمعه و در روز [[عرفه]]، وقتى كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول ‏الله ‏صلی الله علیه و آله]] در عرفه بود نازل شده، سازگار نيست.
این حدیث جدّاً منکر بلکه دروغ است، زیرا با آنچه در صحیحین از امیرالمؤمنین عمر بن خطاب ثبت شده که این آیه در روز جمعه و در روز [[عرفه]]، وقتی که [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول‌الله صلی الله علیه و آله]] در عرفه بود نازل شده، سازگار نیست.


اين سخن كه «روزه روز هجدهم ذى‏ حجه -  يعنى روز غدير خم -  معادل روزه شصت ماه است» نيز صحيح نيست، چرا كه در [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] صحيح آمده كه روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است.
این سخن که «روزه روز هجدهم ذی حجه - یعنی روز غدیر خم - معادل روزه شصت ماه است» نیز صحیح نیست، چرا که در [[احادیث مرتبط با غدیر|حدیث]] صحیح آمده که روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است.


پس چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل شصت ماه باشد؟ پس اين باطل است.
پس چگونه ممکن است که روزه یک روز معادل شصت ماه باشد؟ پس این باطل است.


شيخ ما حافظ ابوعبدالله ذهبى بعد از نقل حديث نزول آيه اكمال در روز غدير گفته است:
شیخ ما حافظ ابوعبدالله ذهبی بعد از نقل حدیث نزول آیه اکمال در روز غدیر گفته است:


اين حديث جدّاً منكر است. حَبشون خلاّل و احمد بن عبدالله بن احمد نيرى - كه هر دو بسيار راستگويند -  آن را از على بن سعيد رملى از ضَمرَه نقل كرده ‏اند.
این حدیث جدّاً منکر است. حَبشون خلاّل و احمد بن عبدالله بن احمد نیری - که هر دو بسیار راستگویند - آن را از علی بن سعید رملی از ضَمرَه نقل کرده‌اند.


اين حديث از عمر بن خطاب و مالک بن حُوَيرِث و انس بن مالک و ابوسعيد و غير ايشان، به اسانيد واهى [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] شده است.
این حدیث از عمر بن خطاب و مالک بن حُوَیرِث و انس بن مالک و ابوسعید و غیر ایشان، به اسانید واهی [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] شده است.


صدر حديث متواتر است و من يقين دارم كه پيامبر صلى الله عليه و آله آن را گفته است.
صدر حدیث متواتر است و من یقین دارم که پیامبر صلی الله علیه و آله آن را گفته است.


عبارت «خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن...» افزونه ‏اى قوىّ الاِسناد است. اما روزه ياد شده صحيح نيست. و به خدا سوگند كه اين آيه در روز عرفه -  چند روز قبل از واقعه غدير خم -  نازل شده است. و اللَّه اعلم.<ref>تاريخ ابن‏ كثير: ج ۵ ص۲۱۳-۲۱۴.</ref>
عبارت «خدایا، با هر کس با او دوستی کند دوستی کن…» افزونه ای قویّ الاِسناد است. اما روزه یاد شده صحیح نیست. و به خدا سوگند که این آیه در روز عرفه - چند روز قبل از واقعه غدیر خم - نازل شده است. و اللَّه اعلم.<ref>تاریخ ابن کثیر: ج ۵ ص۲۱۳–۲۱۴.</ref>


=== ب) پاسخ شبهه ابن‏ كثير ===
=== ب) پاسخ شبهه ابن کثیر ===
سخن ابن‏ كثير در غايت بطلان است، به چند جواب:
سخن ابن کثیر در غایت بطلان است، به چند جواب:


==== اعتبار كتب صحاح اهل‏ سنت و راويانش ====
==== اعتبار کتب صحاح اهل سنت و راویانش ====
ابن ‏كثير اعتراف كرده كه اين حديث را ضَمرَه از ابن ‏شَوذَب، از مَطَر ورّاق، از شهر بن حَوشَب، از ابوهُرَيره روايت كرده، و اين ها همه از رجال صحاح ‏اند:
ابن کثیر اعتراف کرده که این حدیث را ضَمرَه از ابن شَوذَب، از مَطَر ورّاق، از شهر بن حَوشَب، از ابوهُرَیره روایت کرده، و این‌ها همه از رجال صحاح اند:


ضَمرَه و عبداللَّه بن شَوذَب از رجال تِرمِذى و ابوداوود و [[ابن ماجه قزوينى|ابن‏ ماجه]] و نَسايى در صحاح آن ها هستند.
ضَمرَه و عبداللَّه بن شَوذَب از رجال تِرمِذی و ابوداوود و [[ابن ماجه قزوینی|ابن ماجه]] و نَسایی در صحاح آن‌ها هستند.


مَطَر ورّاق از رجال مسلم و صحاح چهارگانه يادشده و ابن‏ حِبّان است. شهر بن حَوشَب نيز از رجال مسلم بن حجّاج و صحاح چهارگانه مذكور است.
مَطَر ورّاق از رجال مسلم و صحاح چهارگانه یادشده و ابن حِبّان است. شهر بن حَوشَب نیز از رجال مسلم بن حجّاج و صحاح چهارگانه مذکور است.


در ادامه خواهيم گفت كه روايت يكى از رجال صحاح از يک راوى، دليل آن است كه او نزد آنان ثقه و عادل و معتمَد و صحيح الضبط است.
در ادامه خواهیم گفت که روایت یکی از رجال صحاح از یک راوی، دلیل آن است که او نزد آنان ثقه و عادل و معتمَد و صحیح الضبط است.


بنابراين، چگونه است كه ابن‏ كثير حديثى را تكذيب مى‏ كند كه [[اهل‏ سنت]] آن را به اسانيدشان از راويانى روايت كرده ‏اند كه در صحاح از ايشان حديث نقل كرده و به آنان اعتماد نموده ‏اند؟!
بنابراین، چگونه است که ابن کثیر حدیثی را تکذیب می‌کند که [[اهل سنت]] آن را به اسانیدشان از راویانی روایت کرده‌اند که در صحاح از ایشان حدیث نقل کرده و به آنان اعتماد نموده‌اند؟!


اضافه بر اين، دانشمندان و مصنّفان اهل‏ تسنّن كتاب‏هاى صحاح را بسيار مى‏ ستايند، و حتى شيعه اماميه را به سبب اينكه در بعضى از اخبار و راويان اين كتاب‏ ها خدشه مى‏ كنند بسيار نكوهش مى ‏كنند.
اضافه بر این، دانشمندان و مصنّفان اهل تسنّن کتاب‌های صحاح را بسیار می ستایند، و حتی شیعه امامیه را به سبب اینکه در بعضی از اخبار و راویان این کتاب‌ها خدشه می‌کنند بسیار نکوهش می‌کنند.


از جمله ميرزا مخدوم شريفى و [[ابن روزبهان|فضل بن روزبهان]] هستند كه [[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] را صحيح ‏ترين كتاب ‏ها پس از قرآن، و آنچه مسلم و بخارى در آن همداستان باشند را صحيح نزد امت مى‏ دانند.
از جمله میرزا مخدوم شریفی و [[ابن روزبهان|فضل بن روزبهان]] هستند که [[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] را صحیح‌ترین کتاب‌ها پس از قرآن، و آنچه مسلم و بخاری در آن همداستان باشند را صحیح نزد امت می‌دانند.


همچنين شيعه را به خاطر خدشه وارد كردن در اين دو كتاب بسيار مورد طعن قرار داده ‏اند.<ref>نواقض الروافض (مخطوط). ابطال الباطل. </ref>
همچنین شیعه را به خاطر خدشه وارد کردن در این دو کتاب بسیار مورد طعن قرار داده‌اند.<ref>نواقض الروافض (مخطوط). ابطال الباطل.</ref>


در اينجا به ابن ‏روزبهان و امثال او مى‏ گوييم: اگر چنين است، چرا در كتاب خود حديث نزول آيه اكمال در روز غدير را -  كه رجال صحاح روايتش كرده ‏اند -  از ساخته ‏هاى شيعه مى‏ دانيد؟!
در اینجا به ابن روزبهان و امثال او می‌گوییم: اگر چنین است، چرا در کتاب خود حدیث نزول آیه اکمال در روز غدیر را - که رجال صحاح روایتش کرده‌اند - از ساخته‌های شیعه می‌دانید؟!


اضافه بر اين، از شيعه بد گفته ‏ايد و مطاعنى به آنان نسبت مى ‏دهيد، به اين سبب كه آنان بر صحاح اهل‏ سنت خرده مى‏ گيرند و دسته ‏اى از روايات آنان را نمى‏ پذيرند.
اضافه بر این، از شیعه بد گفته‌اید و مطاعنی به آنان نسبت می‌دهید، به این سبب که آنان بر صحاح اهل سنت خرده می‌گیرند و دسته ای از روایات آنان را نمی‌پذیرند.


پس همه اين بدگويى‏ ها متوجه حافظ ابن‏ كثير نيز هست، چرا كه حديث نزول آيه اِكمال در روز غدير را دروغ خوانده است. در حالى كه راويان اين حديث از رجال صحاح ‏اند. در حالى كه اهل‏ سنت بر توثيق رجال صحاح اجماع كرده‏ اند.
پس همه این بدگویی‌ها متوجه حافظ ابن کثیر نیز هست، چرا که حدیث نزول آیه اِکمال در روز غدیر را دروغ خوانده است. در حالی که راویان این حدیث از رجال صحاح اند. در حالی که اهل سنت بر توثیق رجال صحاح اجماع کرده‌اند.


==== روات حديث ابوهريره از رجال صحاح و ثقه ‏اند ====
==== روات حدیث ابوهریره از رجال صحاح و ثقه اند ====
نكته ديگر اينكه: هر چند راويان حديث ابوهريره درباره روزه روز غدير از رجال صحاح ستّه اهل ‏سنت هستند و در وثاقتشان نزد اهل‏ سنت شكى نيست، ولى باز هم در اينجا توثيق هر يک از آنان نزد رجاليان بزرگ اهل‏ سنت نقل مى ‏كنيم:
نکته دیگر اینکه: هر چند راویان حدیث ابوهریره درباره روزه روز غدیر از رجال صحاح ستّه اهل سنت هستند و در وثاقتشان نزد اهل سنت شکی نیست، ولی باز هم در اینجا توثیق هر یک از آنان نزد رجالیان بزرگ اهل سنت نقل می‌کنیم:


ضَمرَة بن ربيعه (م ۲۰۲ ق): [[احمد بن حنبل]] و عبدالغنى بن عبدالواحد مَقدِسى و ابوحاتِم و ابوسعيد بن يونس و محمد بن سعد و ذهبى<ref>الكمال فى اسماء الرجال (مخطوط). الكاشف: ج ۲ ص ۳۸. دول الاسلام: حوادث سال ۲۰۲. </ref>: او را به شدت توثيق كرده و بسيار ستوده ‏اند.
ضَمرَة بن ربیعه (م ۲۰۲ ق): [[احمد بن حنبل]] و عبدالغنی بن عبدالواحد مَقدِسی و ابوحاتِم و ابوسعید بن یونس و محمد بن سعد و ذهبی:<ref>الکمال فی اسماء الرجال (مخطوط). الکاشف: ج ۲ ص ۳۸. دول الاسلام: حوادث سال ۲۰۲.</ref> او را به شدت توثیق کرده و بسیار ستوده‌اند.


بسيارى از بزرگان راويان و مؤلفين [[اهل‏ سنت]] از جمله ابوداوود و [[محمد بن عیسی تِرمِذی (ابوعیسی)|تِرمِذی]] و نَسايى و [[ابن ماجه قزوينى|ابن‏ ماجه]] از او روايت كرده ‏اند.
بسیاری از بزرگان راویان و مؤلفین [[اهل سنت]] از جمله ابوداوود و [[محمد بن عیسی تِرمِذی (ابوعیسی)|تِرمِذی]] و نَسایی و [[ابن ماجه قزوینی|ابن ماجه]] از او روایت کرده‌اند.


عبدالله بن شَوذَب (م ۱۵۶ ق): صاحب كتاب «الكمال» و ذهبى و [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]]<ref>الكمال فى اسماء الرجال (مخطوط). الكاشف: ج ۱ ص ۳۵۶. تقريب التهذيب: ج ۱ ص ۴۲۳. تهذيب التهذيب: ج ۵ ص۲۵۵-۲۶۱.</ref>: او را توثيق كرده و ستوده ‏اند. ابوداوود و تِرمِذى و نَسایی و [[ابن ماجه قزوینی|ابن‏ ماجه]] از او روايت كرده ‏اند.
عبدالله بن شَوذَب (م ۱۵۶ ق): صاحب کتاب «الکمال» و ذهبی و [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]]:<ref>الکمال فی اسماء الرجال (مخطوط). الکاشف: ج ۱ ص ۳۵۶. تقریب التهذیب: ج ۱ ص ۴۲۳. تهذیب التهذیب: ج ۵ ص۲۵۵–۲۶۱.</ref> او را توثیق کرده و ستوده‌اند. ابوداوود و تِرمِذی و نَسایی و [[ابن ماجه قزوینی|ابن ماجه]] از او روایت کرده‌اند.


سفيان ثورى، وليد بن كثير، يحيى بن مَعين، [[احمد بن حنبل]]، ضَمرَه، ابوزُرعه دمشقى، ابن‏ عمّار، نَسايى، ابوحاتم، [[محمد بن حِبّان تمیمی (ابوحاتم، بُستی)|ابن‏ حبّان]]، ابن‏ خلفون، ابن ‏نُمَير و عِجلى او را توثيق كرده و ستوده ‏اند.
سفیان ثوری، ولید بن کثیر، یحیی بن مَعین، [[احمد بن حنبل]]، ضَمرَه، ابوزُرعه دمشقی، ابن عمّار، نَسایی، ابوحاتم، [[محمد بن حِبّان تمیمی (ابوحاتم، بُستی)|ابن حبّان]]، ابن خلفون، ابن نُمَیر و عِجلی او را توثیق کرده و ستوده‌اند.


مَطَر ورّاق: حافظ ابونعيم<ref>حليَة الأولياء: ج ۳ ص۷۵، ۷۶.</ref>: مالک بن دينار، ابوعيسى و مالک بن دينار او را توثيق كرده و ستوده ‏اند.
مَطَر ورّاق: حافظ ابونعیم:<ref>حلیَة الأولیاء: ج ۳ ص۷۵، ۷۶.</ref> مالک بن دینار، ابوعیسی و مالک بن دینار او را توثیق کرده و ستوده‌اند.


شهر بن حَوشَب اشعرى شامى حِمصى دمشقى: حافظ عبدالغنى مَقدِسى و [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]] و ذهبى<ref>الكمال فى اسماء الرجال (مخطوط). تهذيب التهذيب: ج ۴ ص۳۶۹-۳۷۲. ميزان الاعتدال فى نقد الرجال: ج ۲ ص ۲۸۴.</ref>:
شهر بن حَوشَب اشعری شامی حِمصی دمشقی: حافظ عبدالغنی مَقدِسی و [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] و ذهبی:<ref>الکمال فی اسماء الرجال (مخطوط). تهذیب التهذیب: ج ۴ ص۳۶۹–۳۷۲. میزان الاعتدال فی نقد الرجال: ج ۲ ص ۲۸۴.</ref>


محمد بن عبدالله بن عمّار، [[یعقوب بن شیبه|یعقوب بن شَیبَه]]، [[صالح بن محمد بغدادی(جزره)|صالح بن محمد بغدادی]]، ابن‏ مَعين، ابن‏ مدينى، عبدالرحمن، يعقوب بن شَيبه، يعقوب بن سفيان، ابوجعفر طبرى، ابوبكر بزّار، حرب بن اسماعيل كرمانى، [[احمد بن حنبل]]، احمد بن عبدالله، ابن ‏ابى‏ خَيثَمه، ابوحاتم، ابوزُرعه، ابن ‏عدى، فسوى، حنبل و عثمان دارمى و احمد بن عبدالله عِجلى از احمد و تِرمِذى از احمد و بخارى، همگى او را توثيق كرده و ستوده ‏اند. بسيارى از بزرگان راويان صاحبان صحاح جز بخارى از او روایت كرده ‏اند.
محمد بن عبدالله بن عمّار، [[یعقوب بن شیبه|یعقوب بن شَیبَه]]، [[صالح بن محمد بغدادی(جزره)|صالح بن محمد بغدادی]]، ابن مَعین، ابن مدینی، عبدالرحمن، یعقوب بن شَیبه، یعقوب بن سفیان، ابوجعفر طبری، ابوبکر بزّار، حرب بن اسماعیل کرمانی، [[احمد بن حنبل]]، احمد بن عبدالله، ابن ابی خَیثَمه، ابوحاتم، ابوزُرعه، ابن عدی، فسوی، حنبل و عثمان دارمی و احمد بن عبدالله عِجلی از احمد و تِرمِذی از احمد و بخاری، همگی او را توثیق کرده و ستوده‌اند. بسیاری از بزرگان راویان صاحبان صحاح جز بخاری از او روایت کرده‌اند.


عمرو بن على گفته كه مُعاذ بن مُعاذ در حديث شهر بن حوشب تأمل داشت، ولى او از [[اسماء بنت یزید]] روايات حسن نقل كرده است.
عمرو بن علی گفته که مُعاذ بن مُعاذ در حدیث شهر بن حوشب تأمل داشت، ولی او از [[اسماء بنت یزید]] روایات حسن نقل کرده است.


در طرف مقابل، چند نفر شهر بن حوشب را جرح كرده‏ اند كه البته در برابر اين توثيقات فراوان از اعتبارى ندارد.
در طرف مقابل، چند نفر شهر بن حوشب را جرح کرده‌اند که البته در برابر این توثیقات فراوان از اعتباری ندارد.


چنانچه محدّثان اهل‏ سنت پذيرفته ‏اند كه اگر تعديل بر جرح راجح باشد، در هنگام تعارض جرح را بى ‏اثر مى‏ گرداند.
چنانچه محدّثان اهل سنت پذیرفته‌اند که اگر تعدیل بر جرح راجح باشد، در هنگام تعارض جرح را بی اثر می‌گرداند.


به عنوان نمونه ابوالمؤيّد خوارزمى از [[ابن جوزی بغدادی|ابن‏ جوزی]] نقل كرده كه وى در مورد [[شهر بن حوشب]] -  كه نامش در سند حديثى آمده -  به اين قاعده كلى تصريح كرده و به توثيق ابن‏ جوزى در مورد او استناد كرده و تضعيف در مورد او را ردّ كرده است.<ref>جامع مسانيد ابى‏ حنيفة: ج ۱ ص ۳۹. </ref>
به عنوان نمونه ابوالمؤیّد خوارزمی از [[ابن جوزی بغدادی|ابن جوزی]] نقل کرده که وی در مورد [[شهر بن حوشب]] - که نامش در سند حدیثی آمده - به این قاعده کلی تصریح کرده و به توثیق ابن جوزی در مورد او استناد کرده و تضعیف در مورد او را ردّ کرده است.<ref>جامع مسانید ابی حنیفة: ج ۱ ص ۳۹.</ref>


==== بطلان سخن ابن ‏كثير پيرامون روزه روز غدير ====
==== بطلان سخن ابن کثیر پیرامون روزه روز غدیر ====
ابن‏ كثير درباره ثواب روزه روز غدير -  كه در روايت ابوهريره آمده -  گفته است:
ابن کثیر درباره ثواب روزه روز غدیر - که در روایت ابوهریره آمده - گفته است:


اين سخن كه روزه روز هجدهم ذى‏ حجه -  يعنى روز غدير خم -  معادل روزه شصت ماه است نيز صحيح نيست، چرا كه در حديث صحيح آمده كه روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است.
این سخن که روزه روز هجدهم ذی حجه - یعنی روز غدیر خم - معادل روزه شصت ماه است نیز صحیح نیست، چرا که در حدیث صحیح آمده که روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است.


پس چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل شصت ماه باشد؟ پس اين باطل است.
پس چگونه ممکن است که روزه یک روز معادل شصت ماه باشد؟ پس این باطل است.


بطلان اين سخن بر كسى كه آگاهى اندكى از اخبار داشته باشد پوشيده نيست. از دو جهت مى ‏توان اين شبهه او را پاسخ داد:
بطلان این سخن بر کسی که آگاهی اندکی از اخبار داشته باشد پوشیده نیست. از دو جهت می‌توان این شبهه او را پاسخ داد:


==== الف) مانند آن در اخبار بسيار وارد شده است ====
==== الف) مانند آن در اخبار بسیار وارد شده است ====
اينک بعضى از آن ها:
اینک بعضی از آن‌ها:


===== اول =====
===== اول =====
فضل روزه بيست و هفتم ماه رجب: نورالدين حلبى در مورد مبعث پيامبر صلى الله عليه و آله در شب يا روز بيست و هفتم ماه رجب از حافظ دِمياطى در سيره ‏اش، از ابوهريره نقل كرده كه روزه روز بيست و هفتم ماه رجب معادل روزه شصت ماه است... .<ref>انسان العيون فى سيرة الامين و المأمون: ج ۱ ص ۳۸۴. </ref>
فضل روزه بیست و هفتم ماه رجب: نورالدین حلبی در مورد مبعث پیامبر صلی الله علیه و آله در شب یا روز بیست و هفتم ماه رجب از حافظ دِمیاطی در سیره اش، از ابوهریره نقل کرده که روزه روز بیست و هفتم ماه رجب معادل روزه شصت ماه است….<ref>انسان العیون فی سیرة الامین و المأمون: ج ۱ ص ۳۸۴.</ref>


عجيب اينجاست كه حلبى در سخنى مانند ابن‏ كثير به حديث ابوهريره درباره روزه روز غدير اعتراض مى ‏كند، ولى مثل آن را درباره روز مبعث از ابوهريره نقل مى ‏كند! البته وى در پايان اعتراضش خواننده را به تأمّل امر كرده، و از قول ذهبى نقل كرده كه اين حديث جداً منكر بلكه دروغ است، زيرا در حديث صحيح آمده كه روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است.
عجیب اینجاست که حلبی در سخنی مانند ابن کثیر به حدیث ابوهریره درباره روزه روز غدیر اعتراض می‌کند، ولی مثل آن را درباره روز مبعث از ابوهریره نقل می‌کند! البته وی در پایان اعتراضش خواننده را به تأمّل امر کرده، و از قول ذهبی نقل کرده که این حدیث جداً منکر بلکه دروغ است، زیرا در حدیث صحیح آمده که روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است.


حال چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل روزه شصت ماه باشد؟! پس اين باطل است!<ref>انسان العيون فى سيرة الامين و المأمون: ج ۳ ص ۳۳۷. </ref>
حال چگونه ممکن است که روزه یک روز معادل روزه شصت ماه باشد؟! پس این باطل است!<ref>انسان العیون فی سیرة الامین و المأمون: ج ۳ ص ۳۳۷.</ref>


و اما راوى اين حديث يعنى حافظ دِمياطى (ت ۶۱۳ -  م ۶۷۰ ق)، حافظ ذهبى شرح حال او را نوشته و بسيار توثيق كرده و ستوده است.<ref>تذكرة الحفّاظ: ج ۴ ص ۱۴۷۷. </ref>
و اما راوی این حدیث یعنی حافظ دِمیاطی (ت ۶۱۳ - م ۶۷۰ ق)، حافظ ذهبی شرح حال او را نوشته و بسیار توثیق کرده و ستوده است.<ref>تذکرة الحفّاظ: ج ۴ ص ۱۴۷۷.</ref>


لازم به ذكر است: حديث دِمياطى در فضيلت روزه روز بيست و هفتم ماه رجب را جماعتى از بزرگان اهل‏ سنت روايت كرده ‏اند، از جمله: شيخ عبدالقادر گيلانى با سندش از شهر بن حَوشَب از ابوهريره، و نيز در «نُزهَة المجالس».<ref>غُنيَة الطالبين: ص۵۰۱، ۵۰۲. نزهة المجالس: ج ۱ ص ۱۵۴.</ref>  
لازم است ذکر شود: حدیث دِمیاطی در فضیلت روزه روز بیست و هفتم ماه رجب را جماعتی از بزرگان اهل سنت روایت کرده‌اند، از جمله: شیخ عبدالقادر گیلانی با سندش از شهر بن حَوشَب از ابوهریره، و نیز در «نُزهَة المجالس».<ref>غُنیَة الطالبین: ص۵۰۱، ۵۰۲. نزهة المجالس: ج ۱ ص ۱۵۴.</ref>


همچنين بعضى روايت كرده ‏اند كه هر كس اين روز (روز مبعث) را روزه بگيرد، مانند كسى است كه صد سال روزه گرفته باشد.
همچنین بعضی روایت کرده‌اند که هر کس این روز (روز مبعث) را روزه بگیرد، مانند کسی است که صد سال روزه گرفته باشد.


از جمله: على بن يحيى بخارى زَندَويستى (م ۳۸۲ ق) و شيخ عبدالقادر گيلانى با اسنادش از ابوهريره و سلمان فارسى از رسول ‏الله‏ صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود:
از جمله: علی بن یحیی بخاری زَندَویستی (م ۳۸۲ ق) و شیخ عبدالقادر گیلانی با اسنادش از ابوهریره و سلمان فارسی از رسول‌الله صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود:


هرآينه در ماه رجب روز و شبى است كه هر كس آن روز را [[روزه]] بگيرد و آن شب را به نماز بايستد، پاداشش همچون كسى است كه صد سال را روزه بگيرد و به نماز بايستد.
هرآینه در ماه رجب روز و شبی است که هر کس آن روز را [[روزه]] بگیرد و آن شب را به نماز بایستد، پاداشش همچون کسی است که صد سال را روزه بگیرد و به نماز بایستد.


آن روز سه روز مانده به پايان ماه رجب است (يعنى روز [[مبعث]]). در «[[نزهة المجالس (کتاب)|نُزهَة المجالس]]» نيز اين حديث را گيلانى نقل كرده است.<ref>غُنيَة الطالبين: ص۵۰۲، ۵۰۳، و از او: نزهة المجالس: ج ۱ ص ۱۵۴. روضة الشهداء (مخطوط.).</ref>
آن روز سه روز مانده به پایان ماه رجب است (یعنی روز [[مبعث]]). در «[[نزهة المجالس (کتاب)|نُزهَة المجالس]]» نیز این حدیث را گیلانی نقل کرده است.<ref>غُنیَة الطالبین: ص۵۰۲، ۵۰۳، و از او: نزهة المجالس: ج ۱ ص ۱۵۴. روضة الشهداء (مخطوط).</ref>


===== دوم =====
===== دوم =====
فضيلت روزه روزهاى ماه رجب:
فضیلت روزه روزهای ماه رجب:


در «غُنيَة الطالبين» پيرامون فضيلت روزه يک يا دو يا سه روز از روزهاى ماه رجب روايتى با اسناد خود [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] نقل كرده كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول ‏الله ‏صلی الله علیه و آله]] فرمود:
در «غُنیَة الطالبین» پیرامون فضیلت روزه یک یا دو یا سه روز از روزهای ماه رجب روایتی با اسناد خود [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] نقل کرده که [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول‌الله صلی الله علیه و آله]] فرمود:


ماه رجب قطعاً بزرگ است. هر كس روزى از آن را روزه بگيرد، خداى تعالى روزه هزار ماه را برايش خواهد نوشت. و هر كس دو روز از آن را روزه بگيرد، خداى تعالى روزه دو هزار ماه را برايش خواهد نوشت.
ماه رجب قطعاً بزرگ است. هر کس روزی از آن را روزه بگیرد، خدای تعالی روزه هزار ماه را برایش خواهد نوشت. و هر کس دو روز از آن را روزه بگیرد، خدای تعالی روزه دو هزار ماه را برایش خواهد نوشت.


و هر كس سه روز از آن را روزه بگيرد، خداى تعالى روزه سه هزار ماه را برايش خواهد نوشت.
و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد، خدای تعالی روزه سه هزار ماه را برایش خواهد نوشت.


همچنين روايتى طولانى‏ تر در اين كتاب آمده كه ثواب هر يک از روزهاى ماه رجب از روز نخست ذكر شده، و سپس آمده است:
همچنین روایتی طولانی‌تر در این کتاب آمده که ثواب هر یک از روزهای ماه رجب از روز نخست ذکر شده، و سپس آمده است:


آفرين، آفرين، آفرين بر كسى كه ده روز از ماه رجب را روزه بگيرد كه به او پاداش ده روز نخست و ده برابر آن را مى‏ دهند و او از آنان خواهد گشت كه خدا بدى ‏هاى ايشان را به خوبى تبديل مى ‏كند، و در شمار مقرّبان و كسانى در خواهد آمد كه به دادگرى براى خدا به پا خيزند، و همچون كسى خواهد گشت كه هزار سال صبورانه و با نيّت پاک خدا را به [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز]] و [[روزه]] عبادت كرده باشد.
آفرین، آفرین، آفرین بر کسی که ده روز از ماه رجب را روزه بگیرد که به او پاداش ده روز نخست و ده برابر آن را می‌دهند و او از آنان خواهد گشت که خدا بدی‌های ایشان را به خوبی تبدیل می‌کند، و در شمار مقرّبان و کسانی در خواهد آمد که به دادگری برای خدا به پا خیزند، و همچون کسی خواهد گشت که هزار سال صبورانه و با نیّت پاک خدا را به [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز]] و [[روزه]] عبادت کرده باشد.


و هر كس كه بيست روز را روزه بگيرد مانند پاداش مذكور و بيست برابرش را به او خواهند داد، و از كسانى خواهد گشت كه [[ابراهیم علیه السلام|ابراهیم خلیل الله]] را در بارگاهش همراهى كنند و خطاكاران و گناهكارنى را به شمار افراد دو قبیله ربیعه و مُضَر شفاعت نمايند. و هر كس سى روز را روزه بگيرد پاداش مذكور و سى برابر آن را خواهد داشت... .<ref>غُنيَة الطالبين: ص۴۸۳، ۴۸۶.</ref>
و هر کس که بیست روز را روزه بگیرد مانند پاداش مذکور و بیست برابرش را به او خواهند داد، و از کسانی خواهد گشت که [[ابراهیم علیه السلام|ابراهیم خلیل‌الله]] را در بارگاهش همراهی کنند و خطاکاران و گناهکارنی را به‌شمار افراد دو قبیله ربیعه و مُضَر شفاعت نمایند. و هر کس سی روز را روزه بگیرد پاداش مذکور و سی برابر آن را خواهد داشت….<ref>غُنیَة الطالبین: ص۴۸۳، ۴۸۶.</ref>


در «[[روضة العلماء (کتاب)|روضة العلماء]]» آمده است: رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
در «[[روضة العلماء (کتاب)|روضة العلماء]]» آمده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:


رجب ماه بزرگى است كه خدا حسنات را در آن چندين برابر مى‏ كند. پس هر كس در آن سه روز روزه بگيرد مانند آن است كه يک سال روزه گرفته باشد... .<ref>روضة العلماء (مخطوط).</ref>
رجب ماه بزرگی است که خدا حسنات را در آن چندین برابر می‌کند. پس هر کس در آن سه روز روزه بگیرد مانند آن است که یک سال روزه گرفته باشد….<ref>روضة العلماء (مخطوط).</ref>


در «نزهة المجالس» نيز آمده است: على ‏عليه السلام فرمود:
در «نزهة المجالس» نیز آمده است: علی علیه السلام فرمود:


روزه سيزدهم رجب مانند روزه سه هزار سال و روزه چهاردهم رجب مانند روزه ده هزار سال و روزه بيستم رجب مانند صد هزار سال است.
روزه سیزدهم رجب مانند روزه سه هزار سال و روزه چهاردهم رجب مانند روزه ده هزار سال و روزه بیستم رجب مانند صد هزار سال است.


نظير اين حديث درباره روزه ايّام البيض -  سه روز سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه -  خواهد آمد.
نظیر این حدیث درباره روزه ایّام البیض - سه روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه - خواهد آمد.


همچنين از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده است: برترى ماه رجب بر ديگر ماه‏ ها مانند برترى [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] بر ديگر سخن‏ هاست. و نيز روايت شده است:
همچنین از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است: برتری ماه رجب بر دیگر ماه‌ها مانند برتری [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] بر دیگر سخن هاست. و نیز روایت شده است:


هر كس يک روز از ماه رجب را روزه بگيرد، گويا چهل سال را روزه گرفته است.
هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، گویا چهل سال را روزه گرفته است.


ابن‏ مسعود از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده است:
ابن مسعود از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده است:


هر كس سه روز از ماه رجب را روزه بگيرد و شب‏ هاى آن سه روز را به نماز بايستد، پاداشش مانند كسى است كه سه هزار سال را روزه گرفته و شب‏ هايش را به نماز ايستاده باشد.
هر کس سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد و شب‌های آن سه روز را به نماز بایستد، پاداشش مانند کسی است که سه هزار سال را روزه گرفته و شب‌هایش را به نماز ایستاده باشد.


خدا در برابر هر روز هفتاد گناه كبيره او را مى‏ آمرزد و هنگام جان دادن، هفتاد حاجت او را بر مى ‏آورد و هفتاد حاجت ديگر را در قبر و هفتاد حاجت ديگر را هنگام عرضه كردن نامه اعمال و هفتاد حاجت ديگر را نزد ميزان و هفتاد حاجت ديگر را هنگام گذر از صراط.
خدا در برابر هر روز هفتاد گناه کبیره او را می‌آمرزد و هنگام جان دادن، هفتاد حاجت او را برمی‌آورد و هفتاد حاجت دیگر را در قبر و هفتاد حاجت دیگر را هنگام عرضه کردن نامه اعمال و هفتاد حاجت دیگر را نزد میزان و هفتاد حاجت دیگر را هنگام گذر از صراط.


سلمان فارسى از پيامبر صلى الله عليه و آله [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] كرده است: هر كس يک روز از ماه رجب را [[روزه]] بگيرد گويا كه هزار سال را روزه گرفته و هزار بنده را آزاد كرده است.<ref>نزهة المجالس: ج ۱ ص۱۵۲، ۱۵۳.</ref>
سلمان فارسی از پیامبر صلی الله علیه و آله [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] کرده است: هر کس یک روز از ماه رجب را [[روزه]] بگیرد گویا که هزار سال را روزه گرفته و هزار بنده را آزاد کرده است.<ref>نزهة المجالس: ج ۱ ص۱۵۲، ۱۵۳.</ref>


===== سوم =====
===== سوم =====
فضيلت روزه روز عرفه: در «روضة العلماء» درباره فضيلت روزه روز عرفه آمده است: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس روز عرفه را روزه بگيرد، مانند آن است كه دو سال روزه گرفته باشد.
فضیلت روزه روز عرفه: در «روضة العلماء» درباره فضیلت روزه روز عرفه آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس روز عرفه را روزه بگیرد، مانند آن است که دو سال روزه گرفته باشد.


در همان كتاب از ابوهريره آمده كه رسول ‏الله ‏صلى الله عليه و آله فرمود:
در همان کتاب از ابوهریره آمده که رسول‌الله صلی الله علیه و آله فرمود:


هر كس روز عرفه را روزه بگيرد، خدا ده برابر تعداد تمام كسانى كه در عمر جهان آن روز را روزه گرفته ‏اند و تمام مسلمانانى كه آن روز را روزه نگرفته ‏اند براى او پاداش مى ‏نويسد، و در قيامت هفتاد هزار فرشته او را از قبرش تا موقف حساب و كتاب و جايگاه نصب ميزان و از موقف تا صراط و از صراط تا بهشت همراهى مى‏ كنند و هراس‏ هاى روز قيامت و برخاستن از قبر را بر او آسان مى‏ گردانند، و در هر قدمى كه مركبش بر مى ‏دارد مژده تازه ‏اى به او مى‏ دهند، و به او گفته مى‏ شود: هر گونه كه مى‏ خواهى بر خداى وارد شو و به بهشت وارد شو.<ref>روضة العلماء (مخطوط).</ref>
هر کس روز عرفه را روزه بگیرد، خدا ده برابر تعداد تمام کسانی که در عمر جهان آن روز را روزه گرفته‌اند و تمام مسلمانانی که آن روز را روزه نگرفته‌اند برای او پاداش می‌نویسد، و در قیامت هفتاد هزار فرشته او را از قبرش تا موقف حساب و کتاب و جایگاه نصب میزان و از موقف تا صراط و از صراط تا بهشت همراهی می‌کنند و هراس‌های روز قیامت و برخاستن از قبر را بر او آسان می‌گردانند، و در هر قدمی که مرکبش برمی‌دارد مژده تازه ای به او می‌دهند، و به او گفته می‌شود: هر گونه که می‌خواهی بر خدای وارد شو و به بهشت وارد شو.<ref>روضة العلماء (مخطوط).</ref>


ابواللّيث نصر بن محمد سمرقندى از [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] نقل كرده است: جوانى اهل سماع بود<ref>سمرقندى در معناى «اهل سماع» نوشته است: يعنى در ميان مردم به خير و شجاعت مشهور بود. </ref>، و هنگامى كه هلال ماه ذى‏ حجه را مى‏ ديد شروع به روزه گرفتن مى ‏كرد. خبر آن جوان به پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد.
ابواللّیث نصر بن محمد سمرقندی از [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] نقل کرده است: جوانی اهل سماع بود،<ref>سمرقندی در معنای «اهل سماع» نوشته است: یعنی در میان مردم به خیر و شجاعت مشهور بود.</ref> و هنگامی که هلال ماه ذی حجه را می‌دید شروع به روزه گرفتن می‌کرد. خبر آن جوان به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید.


آن حضرت كسى را نزد او فرستاد و وى را به سوى خود فراخواند. چون آن جوان به نزد رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله آمد، حضرتش به او فرمود:
آن حضرت کسی را نزد او فرستاد و وی را به سوی خود فراخواند. چون آن جوان به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد، حضرتش به او فرمود:


چه تو را به روزه اين روزها وا مى ‏دارد؟ جوان گفت: پدر و مادرم به فدايت اى رسول‏ خدا، روزهاى مشعر و حج را روزه مى ‏گيرم، باشد كه خدا مرا در دعاى اهل مشعر و حج شريک گرداند.
چه تو را به روزه این روزها وامی‌دارد؟ جوان گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا، روزهای مشعر و حج را روزه می‌گیرم، باشد که خدا مرا در دعای اهل مشعر و حج شریک گرداند.


پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود: روزه هر روز تو برابر آزاد كردن صد برده و قربانى كردن صد شتر و فرستادن صد اسب به نبرد در راه خداست.
پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: روزه هر روز تو برابر آزاد کردن صد برده و قربانی کردن صد شتر و فرستادن صد اسب به نبرد در راه خداست.


چون روز ترويه (هشتم ذى‏ حجّه) فرا رسد، در آن روز ثوابى معادل ثواب آزاد كردن هزار برده و قربانى كردن هزار شتر و فرستادن هزار اسب به نبرد در راه خدا را خواهى داشت.
چون روز ترویه (هشتم ذی حجّه) فرا رسد، در آن روز ثوابی معادل ثواب آزاد کردن هزار برده و قربانی کردن هزار شتر و فرستادن هزار اسب به نبرد در راه خدا را خواهی داشت.


چون روز عرفه فرا رسد، در آن روز ثوابى معادل ثواب آزاد كردن دو هزار برده و قربانى كردن دو هزار شتر و فرستادن دو هزار اسب به نبرد در راه خدا را خواهى داشت. اين روزه‏ ها معادل روزه دو سال است؛ سال قبل و سال بعد از اين سالى كه در آن هستى.
چون روز عرفه فرا رسد، در آن روز ثوابی معادل ثواب آزاد کردن دو هزار برده و قربانی کردن دو هزار شتر و فرستادن دو هزار اسب به نبرد در راه خدا را خواهی داشت. این روزه‌ها معادل روزه دو سال است؛ سال قبل و سال بعد از این سالی که در آن هستی.


در روايت ديگرى آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله به جوان گفت: روزه روز عرفه معادل روزه دو سال و روزه روز عاشورا معادل روزه يكسال است.<ref>تنبيه الغافلين (مخطوط).</ref>
در روایت دیگری آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله به جوان گفت: روزه روز عرفه معادل روزه دو سال و روزه روز عاشورا معادل روزه یکسال است.<ref>تنبیه الغافلین (مخطوط).</ref>


===== چهارم =====
===== چهارم =====
باز فضيلت روزه سه روز از هر ماه: در «غُنيَة الطالبين» از على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام روايت كرده كه فرمود:
باز فضیلت روزه سه روز از هر ماه: در «غُنیَة الطالبین» از علی بن ابی طالب علیه السلام روایت کرده که فرمود:


روزى در هنگام ظهر نزد رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله رفتم، در اتاقى نشسته بود.به او سلام كردم، سلامم را پاسخ داد و سپس فرمود: يا على، اين جبرئيل است كه به تو سلام مى‏ كند.
روزی در هنگام ظهر نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم، در اتاقی نشسته بود. به او سلام کردم، سلامم را پاسخ داد و سپس فرمود: یا علی، این جبرئیل است که به تو سلام می‌کند.


عرض كردم: اى فرستاده خدا، بر تو و بر او سلام. سپس به من فرمود:
عرض کردم: ای فرستاده خدا، بر تو و بر او سلام. سپس به من فرمود:


به من نزديک شو. من به حضرتش نزديک شدم، فرمود: جبرئيل به تو مى‏ گويد:
به من نزدیک شو. من به حضرتش نزدیک شدم، فرمود: جبرئیل به تو می‌گوید:


سه روز از هر ماه را روزه بگير، تا برايت در برابر روز نخست ثواب ده هزار سال روزه، و در برابر روز دوم ثواب سى هزار سال روزه، و در برابر روز سوم ثواب صد هزار سال روزه نوشته شود.
سه روز از هر ماه را روزه بگیر، تا برایت در برابر روز نخست ثواب ده هزار سال روزه، و در برابر روز دوم ثواب سی هزار سال روزه، و در برابر روز سوم ثواب صد هزار سال روزه نوشته شود.


عرض كردم: اى رسول‏ خدا، آيا اين ثواب تنها ويژه من است يا به هر كس كه چنين كند اين ثواب داده مى‏ شود؟
عرض کردم: ای رسول خدا، آیا این ثواب تنها ویژه من است یا به هر کس که چنین کند این ثواب داده می‌شود؟


پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى على، خدا اين ثواب را به تو و به هر كس پس از تو چنين كند خواهد داد.<ref>غُنيَة الطالبين: ص ۷۳۸. </ref>
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی، خدا این ثواب را به تو و به هر کس پس از تو چنین کند خواهد داد.<ref>غُنیَة الطالبین: ص ۷۳۸.</ref>


===== پنجم =====
===== پنجم =====
فضيلت روزه عاشورا و هر يک از روزهاى ماه محرم: شيخ عبدالقادر گيلانى درباره فضيلت روزه عاشورا و هر يک از روزهاى ماه محرّم مى‏ نويسد: بيان فضائل روز عاشورا: خداى عزوجل مى ‏فرمايد:
فضیلت روزه عاشورا و هر یک از روزهای ماه محرم: شیخ عبدالقادر گیلانی درباره فضیلت روزه عاشورا و هر یک از روزهای ماه محرّم می‌نویسد: بیان فضائل روز عاشورا: خدای عزوجل می‌فرماید:


«إنَّ عِدَّةَ الشُهُورِ عِندَ اللَّهِ اثناعَشَرَ شَهراً فى كِتابِ اللَّهِ يَومَ خَلَقَ السَماواتِ وَ الأرضَ مِنها أربَعَةٌ حُرُمٌ»<ref>توبه/۳۶.</ref>:
«إنَّ عِدَّةَ الشُهُورِ عِندَ اللَّهِ اثناعَشَرَ شَهراً فی کِتابِ اللَّهِ یَومَ خَلَقَ السَماواتِ وَ الأرضَ مِنها أربَعَةٌ حُرُمٌ»:<ref>توبه/۳۶.</ref>


بى‏ گمان تعداد ماه ‏ها نزد خدا در كتاب خدا روزى كه آسمان‏ ها و زمين را آفريد دوازده تاست كه چهار ماه از آن ها ماه‏ هاى حرام ‏اند... .
بی گمان تعداد ماه‌ها نزد خدا در کتاب خدا روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید دوازده تاست که چهار ماه از آن‌ها ماه‌های حرام اند….


سپس چند روايت درباره محرم و روزه در آن نقل كرده است: از ابن‏ عباس، از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله: هر كس يک روز از محرّم را روزه بگيرد، در برابر هر روز سى روز را برايش خواهند نوشت.
سپس چند روایت درباره محرم و روزه در آن نقل کرده است: از ابن عباس، از رسول خدا صلی الله علیه و آله: هر کس یک روز از محرّم را روزه بگیرد، در برابر هر روز سی روز را برایش خواهند نوشت.


از ابن‏ عباس از رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله: هر كس روز دهم ماه محرّم را روزه بگيرد، پاداش ده هزار فرشته به او داده خواهد شد.
از ابن عباس از رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: هر کس روز دهم ماه محرّم را روزه بگیرد، پاداش ده هزار فرشته به او داده خواهد شد.


هر كس روز دهم ماه محرّم را روزه بگيرد ثواب ده هزار حج گزارنده و عمره ‏گزار و ثواب ده هزار شهيد را به او عطا كنند.
هر کس روز دهم ماه محرّم را روزه بگیرد ثواب ده هزار حج گزارنده و عمره گزار و ثواب ده هزار شهید را به او عطا کنند.


از ابن‏ عباس از پيامبر صلى الله عليه و آله: هر كس روز عاشورا را روزه بگيرد، عبادت شصت سال همراه با روزه و نماز برايش ثبت مى‏ شود.<ref>غُنيَة الطالبين: ص۶۷۳، ۶۷۵.</ref>
از ابن عباس از پیامبر صلی الله علیه و آله: هر کس روز عاشورا را روزه بگیرد، عبادت شصت سال همراه با روزه و نماز برایش ثبت می‌شود.<ref>غُنیَة الطالبین: ص۶۷۳، ۶۷۵.</ref>


همچنين صَفّورى مى ‏نويسد: در روايت طبرانى آمده است: هر كس يک روز از ماه محرّم را روزه بگيرد، در برابر هر روز سى روز را برايش خواهند نوشت.
همچنین صَفّوری می‌نویسد: در روایت طبرانی آمده است: هر کس یک روز از ماه محرّم را روزه بگیرد، در برابر هر روز سی روز را برایش خواهند نوشت.


در تورات نوشته شده است: هر كس روز عاشورا را روزه بگيرد، گويا تمام دهر را روزه گرفته است.<ref>نزهة المجالس: ج ۱ ص۱۷۳، ۱۷۴.</ref>
در تورات نوشته شده است: هر کس روز عاشورا را روزه بگیرد، گویا تمام دهر را روزه گرفته است.<ref>نزهة المجالس: ج ۱ ص۱۷۳، ۱۷۴.</ref>


===== ششم =====
===== ششم =====
روزه روز غدير مانند روزه شصت ماه است: غير از كسانى كه نام آنان گذشت، گروه ديگرى نيز حديث فضيلت روزه روز غدير خم را از [[ابوهریره]] روایت كرده ‏اند:
روزه روز غدیر مانند روزه شصت ماه است: غیر از کسانی که نام آنان گذشت، گروه دیگری نیز حدیث فضیلت روزه روز غدیر خم را از [[ابوهریره]] روایت کرده‌اند:


سيد على همدانى در «المودّة فى القربى» گويد: از ابوهريره روايت شده كه گفت: هر كس روز هجدهم ماه ذى ‏حجه را روزه بگيرد مانند آن است كه شصت ماه را روزه گرفته باشد. و آن روزى است كه در آن، پيامبر صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را در غدير خم گرفت و فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.
سید علی همدانی در «المودّة فی القربی» گوید: از ابوهریره روایت شده که گفت: هر کس روز هجدهم ماه ذی حجه را روزه بگیرد مانند آن است که شصت ماه را روزه گرفته باشد. و آن روزی است که در آن، پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را در غدیر خم گرفت و فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است.


خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس با وى دشمنى كند دشمنى فرما، و هر كس او را رها كند رها كن. مانند اين روايت از امام باقر از پدرانش ‏عليهم السلام نيز روايت شده است. افزون بر اين، اين خبر از شمار بسيارى از صحابه در جاهاى گوناگون نقل گشته است.<ref>ر.ک: ينابيع المودّة: ص ۲۴۹. </ref>
خدایا، با هر کس با او دوستی کند دوستی کن، و با هر کس با وی دشمنی کند دشمنی فرما، و هر کس او را رها کند رها کن. مانند این روایت از امام باقر از پدرانش علیهم السلام نیز روایت شده است. افزون بر این، این خبر از شمار بسیاری از صحابه در جاهای گوناگون نقل گشته است.<ref>ر. ک. ینابیع المودّة: ص ۲۴۹.</ref>


همچنين خطیب خوارزمی و حموئى هر كدام با اسنادشان از [[ابوهریره]] نقل كرده‏ اند:
همچنین خطیب خوارزمی و حموئی هر کدام با اسنادشان از [[ابوهریره]] نقل کرده‌اند:


هر كس روز هجدهم ماه ذى‏ حجه را روزه بگيرد، برايش روزه شصت ماه را ثبت خواهند كرد. و آن روز غدير خم است؛ وقتى كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود:
هر کس روز هجدهم ماه ذی حجه را روزه بگیرد، برایش روزه شصت ماه را ثبت خواهند کرد. و آن روز غدیر خم است؛ وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود:


هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس با وى دشمنى كند دشمنى فرما. سپس عمر بن خطاب به على‏ عليه السلام گفت: آفرين، آفرين به تو اى پسر ابوطالب! مولاى من و مولاى هر مرد و زن مسلمانى گشتى.<ref>مناقب على‏ بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: ص ۷۹. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۷۷. </ref>
هر کس من مولای او هستم علی مولای او است. خدایا، با هر کس با او دوستی کند دوستی کن، و با هر کس با وی دشمنی کند دشمنی فرما. سپس عمر بن خطاب به علی علیه السلام گفت: آفرین، آفرین به تو ای پسر ابوطالب! مولای من و مولای هر مرد و زن مسلمانی گشتی.<ref>مناقب علی بن ابی طالب علیه السلام: ص ۷۹. فرائد السمطین: ج ۱ ص ۷۷.</ref>


==== ب) و اما پاسخ معارضه حديث ثواب روزه روز غدير با حديث منقول در صحيحين ====
==== ب) و اما پاسخ معارضه حدیث ثواب روزه روز غدیر با حدیث منقول در صحیحین ====
ابن ‏كثير مى ‏گويد: اين حديث جدّاً منكر بلكه دروغ است، زيرا با آنچه در صحيحين از اميرالمؤمنين عمر بن خطاب ثبت شده كه اين آيه در روز جمعه و در روز عرفه؛ وقتى كه رسول ‏الله‏ صلى الله عليه و آله در عرفه بود نازل شده، سازگار نيست.
ابن کثیر می‌گوید: این حدیث جدّاً منکر بلکه دروغ است، زیرا با آنچه در صحیحین از امیرالمؤمنین عمر بن خطاب ثبت شده که این آیه در روز جمعه و در روز عرفه؛ وقتی که رسول‌الله صلی الله علیه و آله در عرفه بود نازل شده، سازگار نیست.


پاسخ اين است كه اگر صحّت حديث منقول در صحيحين را از حيث سند بپذيريم و از اينكه حديث ياد شده صلاحيت معارضه با حديث [[ابوهریره]] را ندارد -  زيرا هر دو گروه شيعه و سنّى آن را پذيرفته ‏اند -  چشم‏ پوشى كنيم، مى‏ گوييم: احتمال دارد آيه اكمال دو بار نازل شده باشد. جمع بين دو حديث بر اساس اين احتمال، بين دانشمندان شايع و متداول است و اين بر هر كس كه در كتاب‏ هاى حديث و تفسير و شروح حديث كاوش كرده باشد روشن است. توضيح بيشتر در شرح دليل ششم كه نزول آيه «سَألَ سَائِلٌ» در روز غدير است خواهد آمد.
پاسخ این است که اگر صحّت حدیث منقول در صحیحین را از حیث سند بپذیریم و از اینکه حدیث یاد شده صلاحیت معارضه با حدیث [[ابوهریره]] را ندارد - زیرا هر دو گروه شیعه و سنّی آن را پذیرفته‌اند - چشم پوشی کنیم، می‌گوییم: احتمال دارد آیه اکمال دو بار نازل شده باشد. جمع بین دو حدیث بر اساس این احتمال، بین دانشمندان شایع و متداول است و این بر هر کس که در کتاب‌های حدیث و تفسیر و شروح حدیث کاوش کرده باشد روشن است. توضیح بیشتر در شرح دلیل ششم که نزول آیه «سَألَ سَائِلٌ» در روز غدیر است خواهد آمد.


افزون بر اين، سبط ابن‏ جوزى در خصوص اين آيه كريمه به احتمالى كه گفته شد تصريح كرده و بر اساس آن ادعاى ضعف [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] نزول [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] در روز غدير را پاسخ گفته است.
افزون بر این، سبط ابن جوزی در خصوص این آیه کریمه به احتمالی که گفته شد تصریح کرده و بر اساس آن ادعای ضعف [[احادیث مرتبط با غدیر|حدیث]] نزول [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] در روز غدیر را پاسخ گفته است.


وى مى ‏نويسد: اگر گفته شود: روايتى كه در آن، سخن عمر نقل شده كه «مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى گشتى» ضعيف است، پاسخ آن است كه اين [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] صحيح است، بلكه ضعيف حديثى است كه ابوبكر احمد بن ثابت خطيب از عبدالله بن على بن محمد بن بشر، از [[علی بن عمر دارَقُطنی (ابوالحسن، بغدادی)|علی بن عمر دارقطنی]]، از ابونصر حَبشون بن موسى بن ايّوب خلاّل، از ابوهريره روايت كرده و در پايان آن آمده است:
وی می‌نویسد: اگر گفته شود: روایتی که در آن، سخن عمر نقل شده که «مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمنی گشتی» ضعیف است، پاسخ آن است که این [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] صحیح است، بلکه ضعیف حدیثی است که ابوبکر احمد بن ثابت خطیب از عبدالله بن علی بن محمد بن بشر، از [[علی بن عمر دارَقُطنی (ابوالحسن، بغدادی)|علی بن عمر دارقطنی]]، از ابونصر حَبشون بن موسی بن ایّوب خلاّل، از ابوهریره روایت کرده و در پایان آن آمده است:


هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است، آيه «اليَومَ أكمَلتُ لَكُم دِينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى»:
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است، آیه «الیَومَ أکمَلتُ لَکُم دِینَکُم وَ أتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی»:


«امروز دين شما را براى شما كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام گرداندم» نازل شد.
«امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام گرداندم» نازل شد.


درباره اين حديث گفته ‏اند كه حَبشون در نقل آن منفرد است. مى ‏گوييم:
درباره این حدیث گفته‌اند که حَبشون در نقل آن منفرد است. می‌گوییم:


ما به حديث حَبشون استدلال نكرديم، بلكه به حديثى استدلال كرديم كه احمد در «الفضائل» از براء بن عازب روايت كرده و اِسناد آن صحيح است.
ما به حدیث حَبشون استدلال نکردیم، بلکه به حدیثی استدلال کردیم که احمد در «الفضائل» از براء بن عازب روایت کرده و اِسناد آن صحیح است.


روايت حَبشون مضطرب است، زيرا در صحيحين آمده كه آيه «اليَومَ أكمَلتُ لَكُم دِينَكُم» در شامگاه عرفه در [[حجةالوداع]] نازل شده است.
روایت حَبشون مضطرب است، زیرا در صحیحین آمده که آیه «الیَومَ أکمَلتُ لَکُم دِینَکُم» در شامگاه عرفه در [[حجةالوداع]] نازل شده است.


با اين همه، ازهرى از حَبشون روايت كرده و تضعيفش ننموده است. بنابراين، اگر روايت حَبشون پذيرفته شود، احتمال دارد كه آيه اكمال دو بار نازل شده باشد.<ref>تذكرة الخواصّ: ص۲۹، ۳۰.</ref>
با این همه، ازهری از حَبشون روایت کرده و تضعیفش ننموده است؛ بنابراین، اگر روایت حَبشون پذیرفته شود، احتمال دارد که آیه اکمال دو بار نازل شده باشد.<ref>تذکرة الخواصّ: ص۲۹، ۳۰.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
{{پانویس|۲}}
[[رده:حدیث غدیر]]
[[رده:حدیث غدیر]]