۲۳٬۲۳۲
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== حمد و ثناى الهى<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶ - ۱۳۷.</ref> == | == حمد و ثناى الهى<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶ - ۱۳۷.</ref> == | ||
اولين بخش از خطابه بلند | اولين بخش از خطابه بلند [[غدیر خم (کتاب)|غدیر]]، حمد و ثناى الهى بود كه طبيعتاً آغاز هر سخنرانى با نام پروردگار است. اما قابل توجه بود كه حضرت عظمت خداوند را با عباراتى بسيار بلند بر زبان جارى كرد؛ كه از يک سو محتوايى سنگين داشت و از سوى ديگر از فصاحت و بلاغت بسيار بالايى برخوردار بود: | ||
'''ياد عظمت خداوند''' | '''ياد عظمت خداوند''' | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
آنگاه پيامبرصلى الله عليه وآله با ذكر آيه۱۰۳ سوره انعام: «وَ هُوَ يُدْرِكُ الاَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ» عدم دسترسى به كُنه ذات الهى را مطرح كرد، كه جز آنچه خداوند در وصف خويش فرموده هيچ كس راهى به معرفت او ندارد. | آنگاه پيامبرصلى الله عليه وآله با ذكر آيه۱۰۳ سوره انعام: «وَ هُوَ يُدْرِكُ الاَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ» عدم دسترسى به كُنه ذات الهى را مطرح كرد، كه جز آنچه خداوند در وصف خويش فرموده هيچ كس راهى به معرفت او ندارد. | ||
در جملات بعدى اشاره به قداست و نور الهى كرد كه هيچ شريك و همتايى براى او نيست و نيازى به | در جملات بعدى اشاره به قداست و نور الهى كرد كه هيچ شريك و همتايى براى او نيست و نيازى به كمک ندارد. سپس بار ديگر خلقت بديع خدا را ياد كرد كه بدون هيچ نمونه اى و نه زحمتى و نه كمكى خلق فرموده، و با يك اراده مخلوقات را در زيباترين صورت به وجود آورده است. | ||
'''تسليم در برابر ذات الهى''' | '''تسليم در برابر ذات الهى''' | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''بندگان در پناه اللَّه''' | '''بندگان در پناه اللَّه''' | ||
آن حضرت در جملات بعدى با گنجانيدن سوره توحيد در كلام خود وحدانيت خدا را ياد كرد كه نه شبيهى دارد و نه ضدّى، و نه | آن حضرت در جملات بعدى با گنجانيدن سوره توحيد در كلام خود وحدانيت خدا را ياد كرد كه نه شبيهى دارد و نه ضدّى، و نه مى زايد و نه زاييده شده است «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ» . | ||
آنگاه افزود كه حيات و مرگ و فقر و غنا، و خنده و گريه، و منع و عطا همه در يدِ قدرت اوست؛ و اين عبارات را با اشاره به آيه اول سوره | آنگاه افزود كه حيات و مرگ و فقر و غنا، و خنده و گريه، و منع و عطا همه در يدِ قدرت اوست؛ و اين عبارات را با اشاره به آيه اول سوره مُلک به پايان برد كه «لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ» . | ||
سپس پناه بودن خداوند براى بندگانش را با زيباترين كلمات ذكر كرد كه از جمله آنها «مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ» ، «لايَضْجُرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ« و »مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ» بود. | سپس پناه بودن خداوند براى بندگانش را با زيباترين كلمات ذكر كرد كه از جمله آنها «مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ» ، «لايَضْجُرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ« و »مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ» بود. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
آخرين فراز حمد و ثناى اين خطابه، سپاسى بلند بود كه آيه ۲۸۵ سوره بقره در آن گنجانده شده بود. حضرت در اين فراز جمله «اَحْمَدُهُ كَثيراً وَ اَشْكُرُهُ دائِماً» را با آيه «آمَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ، لا نُفَرِّقُ بَيْنَ اَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا ...» آميخت. | آخرين فراز حمد و ثناى اين خطابه، سپاسى بلند بود كه آيه ۲۸۵ سوره بقره در آن گنجانده شده بود. حضرت در اين فراز جمله «اَحْمَدُهُ كَثيراً وَ اَشْكُرُهُ دائِماً» را با آيه «آمَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ، لا نُفَرِّقُ بَيْنَ اَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا ...» آميخت. | ||
سپس آن را مقدمه اى براى سمع و طاعت در امر خاص الهى براى اعلان | سپس آن را مقدمه اى براى سمع و طاعت در امر خاص الهى براى اعلان [[ولایت]] در غدير قرار داد و با اشاره نامحسوسى به آيه تبليغ فرمود: «امر او را مى پذيرم و اطاعت مى كنم و به همه آنچه او را راضى مى كند مبادرت مى نمايم و در برابر آنچه او مقدر كند تسليم هستم، براى رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبتش» . | ||
مرحله آغازين خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله چنين بود: | مرحله آغازين خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله چنين بود: | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
شهادت مى دهم اوست خدايى كه همه چيز در مقابل عظمت او تواضع كرده و همه چيز در مقابل عزّت او ذليل شده و همه چيز در برابر قدرت او سر تسليم فرود آورده و همه چيز در برابر هيبت او خاضع شده اند. | شهادت مى دهم اوست خدايى كه همه چيز در مقابل عظمت او تواضع كرده و همه چيز در مقابل عزّت او ذليل شده و همه چيز در برابر قدرت او سر تسليم فرود آورده و همه چيز در برابر هيبت او خاضع شده اند. | ||
پادشاهِ پادشاهان و گرداننده | پادشاهِ پادشاهان و گرداننده افلاک و مسخّر كننده آفتاب و ماه، كه همه با زمانِ تعيين شده در حركت هستند. شب را بر روى روز و روز را بر روى شب مى گرداند، كه به سرعت در پى آن مى رود. در هم شكننده هر زورگوى با عناد، و هلاک كننده هر شيطان سر پيچ و متمرّد. | ||
براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى نياز است. زاييده نشده و نمى زايد، و براى او هيچ همتايى نيست. خداى يگانه و پروردگار با عظمت. مى خواهد پس به انجام مى رساند، و اراده مى كند پس مقدّر مى نمايد، و مى داند پس به شماره مى آورد. مى ميراند و زنده مى كند، فقير مى كند و غنى مى نمايد، مى خنداند و مى گرياند، نزديك مى كند و دور مى نمايد، منع مى كند و عطا مى نمايد. پادشاهى از آن او و حمد و سپاس براى اوست. خير به دست اوست و او بر هر چيزى قادر است. | براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى نياز است. زاييده نشده و نمى زايد، و براى او هيچ همتايى نيست. خداى يگانه و پروردگار با عظمت. مى خواهد پس به انجام مى رساند، و اراده مى كند پس مقدّر مى نمايد، و مى داند پس به شماره مى آورد. مى ميراند و زنده مى كند، فقير مى كند و غنى مى نمايد، مى خنداند و مى گرياند، نزديك مى كند و دور مى نمايد، منع مى كند و عطا مى نمايد. پادشاهى از آن او و حمد و سپاس براى اوست. خير به دست اوست و او بر هر چيزى قادر است. | ||
شب را در روز و روز را در شب فرو مى برد. نيست خدايى جز او كه با عزّت و آمرزنده است. اجابت كننده دعا، بسيار عطا كننده، شمارنده | شب را در روز و روز را در شب فرو مى برد. نيست خدايى جز او كه با عزّت و آمرزنده است. اجابت كننده دعا، بسيار عطا كننده، شمارنده نَفَس ها و پروردگار جنّ و بشر، كه هيچ امرى بر او مشكل نمى شود، و فرياد دادخواهان او را منضجر نمى كند، و پافشارى اصرار كنندگانش او را خسته نمى نمايد. نگهدارنده صالحين و موفّق كننده رستگاران و صاحب اختيار مؤمنان و پروردگار عالميان. خدايى كه از آنچه خلق كرده مستحق است كه او را در هر حالى شكر و سپاس گويند. | ||
او را سپاس بسيار مى گويم و دائماً شكر مى نمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه اش و كتاب ها و پيامبرانش ايمان مى آورم. دستور او را گوش مى دهم و اطاعت مى نمايم و به آنچه او را راضى مى كند مبادرت مى ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مى شوم به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمى توان از مكر او در امان بود و به عنوان ظلم از او ترسيده نمى شود (يعنى ظلم نمى كند). | او را سپاس بسيار مى گويم و دائماً شكر مى نمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه اش و كتاب ها و پيامبرانش ايمان مى آورم. دستور او را گوش مى دهم و اطاعت مى نمايم و به آنچه او را راضى مى كند مبادرت مى ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مى شوم به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمى توان از مكر او در امان بود و به عنوان ظلم از او ترسيده نمى شود (يعنى ظلم نمى كند). | ||
== آيه تبليغ و فرمان اعلان ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۵ - ۱۴۷.</ref> == | == آيه تبليغ و فرمان اعلان ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۵ - ۱۴۷.</ref> == | ||
با پايان اولين بخش سخن كه حمد و ثناى الهى بود، پيامبرصلى الله عليه وآله بخش دوم سخن را آغاز فرمود و مردمِ سراپا گوش را كه بدون كوچكترين بى نظمى | با پايان اولين بخش سخن كه حمد و ثناى الهى بود، پيامبرصلى الله عليه وآله بخش دوم سخن را آغاز فرمود و مردمِ سراپا گوش را كه بدون كوچكترين بى نظمى يک پارچه دل به سخنانش سپرده بودند، متوجه مطلب اصلى نمود: | ||
'''وحى خاص براى ابلاغ ولايت''' | '''وحى خاص براى ابلاغ ولايت''' | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
'''ولايت براى عرب و عجم و سياه و سفيد''' | '''ولايت براى عرب و عجم و سياه و سفيد''' | ||
ابتدا با اقتباس از آيه ۱۰۰ سوره توبه، مهاجرين و انصار و | ابتدا با اقتباس از آيه ۱۰۰ سوره توبه، مهاجرين و انصار و [[تابعین]] را داخل اين عموم اعلان كرده فرمود: «وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَ الاَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِاِحْسانٍ». | ||
سپس بقيه اين عموم را با ذكر روستايى و شهرى، عجمى و عربى، آزاد و بنده، صغير و كبير، سياه و سفيد بيان كرد، و با | سپس بقيه اين عموم را با ذكر روستايى و شهرى، عجمى و عربى، آزاد و بنده، صغير و كبير، سياه و سفيد بيان كرد، و با يک كلمه همه اين گروه ها را يك جا ذكر كرده فرمود: «وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكْمُهُ ...» . | ||
در اينجا از وجوب اطاعت على عليه السلام نتيجه گيرى كرد كه حكم او نافذ است و هر كس با او مخالفت كند ملعون است. | در اينجا از وجوب اطاعت على عليه السلام نتيجه گيرى كرد كه حكم او نافذ است و هر كس با او مخالفت كند ملعون است. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
'''از ولايت خدا و رسول صلى الله عليه وآله تا ولايت دوازده امام عليهم السلام''' | '''از ولايت خدا و رسول صلى الله عليه وآله تا ولايت دوازده امام عليهم السلام''' | ||
براى آنكه عصاره سخن را در آغاز خطابه به همه گوشزد كرده باشد در فراز بعدى، با خاطر نشان كردن اينكه آخرين خطابه من در چنين شرايطى بوده و غدير | براى آنكه عصاره سخن را در آغاز خطابه به همه گوشزد كرده باشد در فراز بعدى، با خاطر نشان كردن اينكه آخرين خطابه من در چنين شرايطى بوده و غدير يک امر الهى است، مراحل صاحب اختيارى خدا و رسول و على و يازده امام عليهم السلام را به صورت سلسله اى متصل ترسيم كرد و فرمود: | ||
خداوند عز و جل صاحب اختيار شماست، و در درجه بعدى پيامبر و بعد از او على است كه به امر خدا اختيار شما را دارد، و سپس امامت در فرزندان او تا قيامت قرار دارد. | خداوند عز و جل صاحب اختيار شماست، و در درجه بعدى پيامبر و بعد از او على است كه به امر خدا اختيار شما را دارد، و سپس [[امامت]] در فرزندان او تا قيامت قرار دارد. | ||
'''اختصاص طريق الهى به حجج خداوند''' | '''اختصاص طريق الهى به حجج خداوند''' | ||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۹: | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز كه سخن از علم امامان به ميان آمد، با اشاره به آيه ۱۲ سوره يس درياى بيكران علم مقام عصمت را ترسيم كرد، كه خدا هر علمى را به آنان داده است و در اين باره عبارتى بسيار بلند فرمود كه از آن بالاتر فرض نمى شود: «ما مِنْ عِلْمٍ اِلاّ وَ قَدْ اَحْصاهُ اللَّهُ فِىَّ» : «هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است« و اين به معناى احاطه مقام ختم نبوت به تمام علوم است كه از منبر غدير به جهانيان اعلام شد. | پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز كه سخن از علم امامان به ميان آمد، با اشاره به آيه ۱۲ سوره يس درياى بيكران علم مقام عصمت را ترسيم كرد، كه خدا هر علمى را به آنان داده است و در اين باره عبارتى بسيار بلند فرمود كه از آن بالاتر فرض نمى شود: «ما مِنْ عِلْمٍ اِلاّ وَ قَدْ اَحْصاهُ اللَّهُ فِىَّ» : «هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است« و اين به معناى احاطه مقام ختم نبوت به تمام علوم است كه از منبر غدير به جهانيان اعلام شد. | ||
پيرو آن انتقال علم به جانشينان آن حضرت بيان گرديد، و على بن ابى طالب عليه السلام امام | پيرو آن انتقال علم به جانشينان آن حضرت بيان گرديد، و على بن ابى طالب عليه السلام امام [[مُبین]] شد كه خداوند در سوره يس مى فرمايد: «وَ كُلَّ شَىْءٍ اَحْصَيْناهُ فى اِمامٍ مُبينٍ» ، و احاطه مقام امامت به همه دانستنى ها را به مردم مى فهماند. | ||
'''على عليه السلام مدار حق و باطل''' | '''على عليه السلام مدار حق و باطل''' | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۷: | ||
آن حضرت در فراز بعدى توازن مقام نبوت و امامت را يادآور شد. ابتدا گستره حجت بودن خود را بر تمام مخلوقات به صراحت بيان كرده فرمود: «وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ» و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد. | آن حضرت در فراز بعدى توازن مقام نبوت و امامت را يادآور شد. ابتدا گستره حجت بودن خود را بر تمام مخلوقات به صراحت بيان كرده فرمود: «وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ» و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد. | ||
سپس شک در نبوت و امامت را يكسان دانست، و شك در يكى از امامان را نيز مانند | سپس شک در نبوت و امامت را يكسان دانست، و شك در يكى از امامان را نيز مانند شک در همه آنان اعلام كرد، و نتيجه چنين شكى را كفرِ جاهليت و آتش جهنم قرار داد. | ||
'''همه بايد درباره ولايت پاسخگو باشند''' | '''همه بايد درباره ولايت پاسخگو باشند''' | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
'''اشاره به علت حضور على عليه السلام بر فراز منبر''' | '''اشاره به علت حضور على عليه السلام بر فراز منبر''' | ||
اكنون خطبه به اوج خود | اكنون خطبه به اوج خود نزديک مى شد و نهيبى لازم بود كه مخاطبين بدانند چرا على بن ابى طالب عليه السلام از آغاز سخنرانى بر فراز منبر كنار پيامبرصلى الله عليه وآله ايستاده است. بايد گفته مى شد كه لحظاتى بعد دو بازوى حيدرى در كف با كفايت محمدى قرار مى گيرد و به گونه اى خاص فراتر از آنچه در ذهن مردم است معرفى خواهد شد. براى اعلان اين مهم پيامبرصلى الله عليه وآله [[ثقل اکبر|ثقل اكبر]] را تابلو قرار داده، على عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد. | ||
ابتدا امر به تدبر در قرآن و به دنبال متشابه آن نبودن را مطرح كرد و آيه ۸۲سوره نساء: «اَفَلا يَتَدَّبَّرُونَ الْقُرْآنَ ...» ، و آيه ۷ سوره آل عمران: «هُوَ الَّذى اَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ اُمُّ الْكِتابِ وَ اُخَرُ مُتَشابِهاتٌ، فَاَمَّا الَّذينَ فى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ اِلاَّ اللَّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ ...» را با كلام خود آميخت و مردم را آماده معرفى «راسخان در علم» نمود. | ابتدا امر به تدبر در قرآن و به دنبال متشابه آن نبودن را مطرح كرد و آيه ۸۲سوره نساء: «اَفَلا يَتَدَّبَّرُونَ الْقُرْآنَ ...» ، و آيه ۷ سوره آل عمران: «هُوَ الَّذى اَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ اُمُّ الْكِتابِ وَ اُخَرُ مُتَشابِهاتٌ، فَاَمَّا الَّذينَ فى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ اِلاَّ اللَّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ ...» را با كلام خود آميخت و مردم را آماده معرفى «راسخان در علم» نمود. | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۳۷: | ||
'''ثقل اكبر و ثقل اصغر''' | '''ثقل اكبر و ثقل اصغر''' | ||
سپس ثقل اكبر و اصغر را با ظرافتى خاص معرفى كرده قرآن و اهلبيت عليهم السلام را در كنار يكديگر قرار داد. در اين باره دوازده امام عليهم السلام را ثقل اصغر معرفى كرد و نسبت ايشان را به قرآن همچون دو خبر دهنده از يكديگر اعلام نمود كه هيچ اختلافى بين آنها نيست، و ادامه اين توافق و تقارن را تا روز قيامت اعلام فرمود. سپس امامان را به عنوان امين پروردگار و حاكمان از طرف خدا در زمين معرفى كرد. | سپس ثقل اكبر و اصغر را با ظرافتى خاص معرفى كرده قرآن و اهلبيت عليهم السلام را در كنار يكديگر قرار داد. در اين باره دوازده امام عليهم السلام را [[ثقل اصغر]] معرفى كرد و نسبت ايشان را به قرآن همچون دو خبر دهنده از يكديگر اعلام نمود كه هيچ اختلافى بين آنها نيست، و ادامه اين توافق و تقارن را تا روز قيامت اعلام فرمود. سپس امامان را به عنوان امين پروردگار و حاكمان از طرف خدا در زمين معرفى كرد. | ||
'''انجام وظيفه در ابلاغى همه جانبه''' | '''انجام وظيفه در ابلاغى همه جانبه''' | ||
خط ۲۹۱: | خط ۲۹۱: | ||
حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده ام. | حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده ام. | ||
اى مردم، على را فضيلت دهيد. هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است و هر علمى را كه آموخته ام در امام | اى مردم، على را فضيلت دهيد. هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است و هر علمى را كه آموخته ام در امام المتقین جمع نموده ام، و هيچ علمى نيست مگر آنكه آن را به على آموخته ام. اوست «امام مبين» كه خداوند در سوره [[یس]] ذكر كرده است: «وَ كُلَّ شَيْىءٍ اَحْصَيْناهُ فى اِمامٍ مُبينٍ» : «و هر چيزى را در امام [[مبین]] جمع كرديم» . | ||
اى مردم، از على به سوى ديگرى گمراه نشويد، و از او روى برمگردانيد و از ولايت او سرباز نزنيد. اوست كه به حق هدايت نموده و به آن عمل مى كند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهى مى نمايد، و در راه خدا سرزنش ملامت كننده اى او را مانع نمى شود. | اى مردم، از على به سوى ديگرى گمراه نشويد، و از او روى برمگردانيد و از ولايت او سرباز نزنيد. اوست كه به حق هدايت نموده و به آن عمل مى كند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهى مى نمايد، و در راه خدا سرزنش ملامت كننده اى او را مانع نمى شود. | ||
خط ۳۰۵: | خط ۳۰۵: | ||
اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته كه منّتى از او بر من و احسانى از جانب او به سوى من است. خدايى جز او نيست. حمد و سپاس از من بر او تا ابديت و تا آخر روزگار و در هر حال. | اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته كه منّتى از او بر من و احسانى از جانب او به سوى من است. خدايى جز او نيست. حمد و سپاس از من بر او تا ابديت و تا آخر روزگار و در هر حال. | ||
اى مردم، على را فضيلت دهيد كه او افضل مردم بعد از من از مرد و زن است تا مادامى كه خداوند روزى را نازل مىكند و خلق باقى هستند. ملعون است ملعون است، مورد غضب است مورد غضب است كسى كه اين گفتار مرا ردّ كند و با آن موافق نباشد. بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده است و مى گويد: «هر كس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد» . هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد كه با على مخالفت كنيد و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد، خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است. | اى مردم، على را فضيلت دهيد كه او افضل مردم بعد از من از مرد و زن است تا مادامى كه خداوند روزى را نازل مىكند و خلق باقى هستند. [[ملعون]] است ملعون است، مورد [[غضب]] است مورد غضب است كسى كه اين گفتار مرا ردّ كند و با آن موافق نباشد. بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده است و مى گويد: «هر كس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد» . هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد كه با على مخالفت كنيد و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد، خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است. | ||
اى مردم، على «جنب اللَّه» است كه خداوند در كتاب عزيزش ذكر كرده و درباره كسى كه با او مخالفت كند فرموده است: «اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ» : «اى حسرت بر آنچه درباره جنب خداوند تفريط و كوتاهى كردم». | اى مردم، على «جنب اللَّه» است كه خداوند در كتاب عزيزش ذكر كرده و درباره كسى كه با او مخالفت كند فرموده است: «اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ» : «اى حسرت بر آنچه درباره جنب خداوند تفريط و كوتاهى كردم». | ||
خط ۳۱۱: | خط ۳۱۱: | ||
اى مردم، قرآن را تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن آن را براى شما بيان نمى كند و تفسيرش را برايتان روشن نمى كند مگر اين شخصى كه دست او را مى گيرم و او را به سوى خود بالا مى برم و بازوى او را مى گيرم و با دستم او را بلند مى كنم و به شما مى فهمانم كه: «هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست» ، و او على بن ابى طالب برادر و جانشين من است،و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است. | اى مردم، قرآن را تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن آن را براى شما بيان نمى كند و تفسيرش را برايتان روشن نمى كند مگر اين شخصى كه دست او را مى گيرم و او را به سوى خود بالا مى برم و بازوى او را مى گيرم و با دستم او را بلند مى كنم و به شما مى فهمانم كه: «هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست» ، و او على بن ابى طالب برادر و جانشين من است،و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است. | ||
اى مردم، على و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است. هر | اى مردم، على و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است. هر يک از اين دو از ديگرى خبر مى دهد و با آن موافق است. آنها از يكديگر جدا نمى شوند تا بر سر حوض [[کوثر]] بر من وارد شوند. بدانيد كه آنان امين هاى خداوند بين مردم و حاكمان او در زمين هستند. | ||
بدانيد كه من ادا نمودم، بدانيد كه من ابلاغ كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من روشن نمودم، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل مى گويم، بدانيد كه اميرالمؤمنينى جز اين برادرم نيست. بدانيد كه اميرالمؤمنين بودن بعد از من براى احدى جز او حلال نيست. | بدانيد كه من ادا نمودم، بدانيد كه من ابلاغ كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من روشن نمودم، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل مى گويم، بدانيد كه اميرالمؤمنينى جز اين برادرم نيست. بدانيد كه اميرالمؤمنين بودن بعد از من براى احدى جز او حلال نيست. | ||
خط ۳۸۷: | خط ۳۸۷: | ||
'''انكار امامت مساوى با جهنم است''' | '''انكار امامت مساوى با جهنم است''' | ||
آن حضرت از | آن حضرت از يک سو كمال دين را با امامت همه دوازده امام عليهم السلام اعلام فرمود، و از سوى ديگر هر گونه انكار امامت آنان را مساوى با سقوط اعمال و خلود در آتش اعلام كرد. همچنين راه هر تخفيفى را در عذاب چنين كسانى منتفى دانست و در اين باره آيه ۲۱۷ سوره بقره:«فَاُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى النّارِ هُمْ خالِدُونَ» ، و آيه ۸۸ سوره آل عمران: «لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ» را در ضمن كلام خود آورد، و منكرين امامت را مستحق چنين عذابى دانست. | ||
'''رضايت خدا و رسول از على عليه السلام''' | '''رضايت خدا و رسول از على عليه السلام''' | ||
در فراز بعدى مدح قرآنى بسيار بلندى درباره مولاى منصوب در غدير بر زبان آورد، كه كتاب آسمانى را يك پارچه به اميرالمؤمنين عليه السلام مرتبط ساخت و اين مهم را در چهار مرحله بيان فرمود. ابتدا على عليه السلام را عزيزترين و نزديكترين شخص نزد خود معرفى كرد و سپس به صراحت فرمود: | در فراز بعدى مدح قرآنى بسيار بلندى درباره مولاى منصوب در غدير بر زبان آورد، كه كتاب آسمانى را يك پارچه به اميرالمؤمنين عليه السلام مرتبط ساخت و اين مهم را در چهار مرحله بيان فرمود. ابتدا على عليه السلام را عزيزترين و نزديكترين شخص نزد خود معرفى كرد و سپس به صراحت فرمود: «خداى عز و جل و من از او راضى هستيم» ، و آنگاه همه موارد آيات رضايت در قرآن را درباره على عليه السلام دانست و فرمود: «هيچ آيه رضايتى در قرآن نازل نشده مگر درباره او»، و اين گونه به مردم فهمانيد كه جانشين من كسى است كه رضايت خدا و من از او ضمانت شده است. | ||
'''على عليه السلام رئيس مؤمنين''' | '''على عليه السلام رئيس مؤمنين''' | ||
خط ۴۱۵: | خط ۴۱۵: | ||
'''رسالت عظيم به انجام رسيد''' | '''رسالت عظيم به انجام رسيد''' | ||
در اينجا بار ديگر احساسى سرشار از رضايت از دو لب | در اينجا بار ديگر احساسى سرشار از رضايت از دو لب مبارک پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده شد و آن حضرت با آوردن آيه ۵۴ سوره نور در ضمن كلام خود اطمينان از ابلاغ فرمان الهى را يادآور شد و فرمود:«اى مردم، من از خدا خواستم كه شاهد باشد و رسالتم را به شما رساندم وَ ما عَلَى الرَّسُولِ اِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينِ» . | ||
آنگاه آيه ۱۰۲ سوره آل عمران را به عنوان خطاب قرائت كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» : «اى مردم، در برابر خدا حق تقوى را بجا آوريد و نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد» ، اين به نوعى نتيجه گيرى از «رَضيتُ لَكُمُ الاسْلامَ ديناً» و «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ الاِسْلامُ» و «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ» بود، كه اگر خدا جز اسلام را نمى پذيرد منظور از آن اسلامى است كه ولايت دوازده امام عليهم السلام در آن باشد. | آنگاه آيه ۱۰۲ سوره آل عمران را به عنوان خطاب قرائت كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» : «اى مردم، در برابر خدا حق تقوى را بجا آوريد و نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد» ، اين به نوعى نتيجه گيرى از «رَضيتُ لَكُمُ الاسْلامَ ديناً» و «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ الاِسْلامُ» و «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ» بود، كه اگر خدا جز اسلام را نمى پذيرد منظور از آن اسلامى است كه ولايت دوازده امام عليهم السلام در آن باشد. | ||
خط ۴۵۶: | خط ۴۵۶: | ||
'''مقام نورانيت چهارده معصوم عليهم السلام''' | '''مقام نورانيت چهارده معصوم عليهم السلام''' | ||
آن پيشينه، بيان مقام | آن پيشينه، بيان مقام [[نورانیت]] خود و اهل بيتش بود كه فراتر از مقام نبوت و امامت است. خلقت نورانى چهارده معصوم عليهم السلام قبل از خلقت عالم بايد از فراز منبر غدير در خاطره ها مى ماند، تا بدانند چرا خداوند امامت هيچ كس را به جاى آنان نمى پذيرد. | ||
جالبتر اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله خلقت نورانى را از متن قرآن استخراج كرد و با انضمام دو آيه آن را بيان فرمود. يكى آيه ۸ احتجاج تغابن: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذى اَنْزَلْنا» : «به خدا و رسول ايمان بياوريد و به نورى كه نازل كرديم» و ديگرى آيه ۱۵۷ سوره اعراف: «وَ اتَّبِعُوا النُّورَ الَّذى اُنْزِلَ مَعَهُ»: »پيروى كنيد از نورى كه همراه پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده است» . | جالبتر اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله خلقت نورانى را از متن قرآن استخراج كرد و با انضمام دو آيه آن را بيان فرمود. يكى آيه ۸ احتجاج تغابن: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذى اَنْزَلْنا» : «به خدا و رسول ايمان بياوريد و به نورى كه نازل كرديم» و ديگرى آيه ۱۵۷ سوره اعراف: «وَ اتَّبِعُوا النُّورَ الَّذى اُنْزِلَ مَعَهُ»: »پيروى كنيد از نورى كه همراه پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده است» . |