پرش به محتوا

اللهم وال من والاه... (حديث): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۲۴: خط ۷۲۴:
# <big>محمد بن محمود همدانى: ذهبى و ابن‏ نجار او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 22 ص 161 ش 109. </ref></big>
# <big>محمد بن محمود همدانى: ذهبى و ابن‏ نجار او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 22 ص 161 ش 109. </ref></big>
# <big>محمد بن منكدر (م 130 ق): ابن‏ حجر و عبدالله بن زبير حميد و اسحاق بن منصور و يحيى بن معين و ابوحاتم و ابن‏ حبان او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>تهذيب: ج 26 ص 503 ش 5632 . الثقات: ج 5 ص 350. تقريب التهذيب: ج 2 ص 210 ش 736. حديث غدير در تاريخ مدينة دمشق: ج 45 ص 172 آمده است. </ref></big>
# <big>محمد بن منكدر (م 130 ق): ابن‏ حجر و عبدالله بن زبير حميد و اسحاق بن منصور و يحيى بن معين و ابوحاتم و ابن‏ حبان او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>تهذيب: ج 26 ص 503 ش 5632 . الثقات: ج 5 ص 350. تقريب التهذيب: ج 2 ص 210 ش 736. حديث غدير در تاريخ مدينة دمشق: ج 45 ص 172 آمده است. </ref></big>
# <big>محمد بن يزيد قزوينى (ت 209 -  م 275 ق): ذهبى و ابويعلى خليل بن عبدالله خليلى قزوينى او را توثيق كرده و از وى تعريف كرده‏ اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 13 ص 277 ش 133. تهذيب: ج 27 ص 38 ش 5709 . حديث غدير در السنن: ج 1 ص 43 ش 116 آمده است.</ref></big>
# <big>مسعر بن كدام (م 155 ق): ذهبى و يحيى بن سعيد و شعبة بن حجاج و يعلى بن عبيد و يحيى بن سعيد قطان و ابوزرعه رازى و ابوحاتم او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 7 ص 163 ش 55 . حديث غدير در تاريخ مدينة دمشق: ج 45 ص 159 آمده است.</ref></big>
# <big>مسلم بن كيسان ملاّئى: مزّى او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند. ترمذى و ابن ‏ماجه از وى نقل حديث كرده ‏اند.<ref>تهذيب: ج 37 ص 530 ش 5539 . حديث غدير در المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 126 آمده است. </ref></big>
# <big>مطر ورّاق (م 129 ق): ذهبى و خليل بن عمر بن ابراهيم و عمويش عيسى و مالک بن دينار او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 5 ص 452 ش 202. حديث غدير در المناقب (خوارزمى): ص 156 و شواهد التنزيل: ج 1 ص 200 به نقل از وى آمده است. </ref></big>
# <big>معمر بن راشد (ت 96 -  م 153 ق): ذهبى و ابن ‏حبّان و سمعانى و ابن‏ جريح او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند. على بن حجر سعدى از او روايت كرده است.<ref>دول الاسلام: حوادث سال 153. سير اعلام النبلاء: ج 7 ص 5 ش 1. الثقات: ج 7 ص 484. نفحات الأزهار فى خلاصة عبقات الانوار: ج 7 ص 24. حديث غدير در تاريخ ابن‏ كثير: ج 7 ص 350 آمده است.</ref></big>
# <big>مهاجر بن مسمار قرشى زهرى (م 105 ق): مزّى و ابن‏ حبّان او را توثيق كرده و از او تعريف كرده‏ اند. وى از اينان حديث نقل كرده است: عامر بن سعد بن ابى‏ وقاص و خواهرش عايشه بنت سعد بن ابى‏ وقاص، و اينان از او نقل حديث كرده ‏اند: حاتم بن اسماعيل، خالد بن الياس، محمد بن عبدالرحمن بن ابى ‏ذئب، موسى بن يعقوب زمعى و يعقوب بن جعفر بن ابى ‏كثير.<ref>تهذيب: ج 28 ص 583 ش 8/62 . تقريب التهذيب: ج 2 ص 278. الثقات (ابن ‏حبّان).</ref></big>
# <big>وضاع بن عبدالله يشكرى (ت نود و اندى -  م 176 ق): ذهبى و عفان و احمد حنبل گفته و عفان بن مسلم او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>الثقات: ج 7 ص 486. حديث غدير در تاريخ مدينة دمشق: ج 45 ص167، 169.</ref></big>
# <big>هدبة بن خالد بصرى (ت پس از 140 -  م 235 ق): ذهبى و على بن جنيد و يحيى بن معين و ابوحاتم او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند. اينان از وى حديث نقل كرده‏ اند: بخارى، مسلم، ابوداوود، ابوزرعه، ابوحاتم و... .<ref>سير اعلام النبلاء: ج 11 ص 97 ش 30.</ref></big>
# <big>هنّاد بن سرى (ت 152 -  م 243 ق): ذهبى و ابوحامد احمد بن سهل اسفراينى و احمد حنبل و ابوحاتم و نسايى او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 11 ص 465 ش 118. </ref></big>
# <big>يحيى بن ابى‏ عمرو عبدالوهاب عبدى (ت 434 -  م 511 ق): ذهبى و سمعانى و اسماعيل حافظ و محمد بن ابى‏ نصر لفتوانى حافظ او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 19 ص 395 ش 235. </ref></big>
# <big>يحيى بن حماد (ت 215 ق): ذهبى و ابن‏ سعد او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند. اينان از وى نقل حديث كرده ‏اند: بخارى، اسحاق بن راهويه، بندار، محمد بن مثنّى، حميد بن زنجويه، اسحاق كوسج، ابواسحاق جوزجانى، احمد بن اسحاق سرمارى، بكار بن قتيبه، حسن بن مدرك طحّان، عبدالله بن عبدالرحمن دارمى، محمد بن مسلم بن واره، يعقوب فسوى، كديمى، عبدالله بن حجاج بن منهال، پسرش حماد بن يحيى بن حماد، ابومسلم كجى و شمار فراوان ديگر.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 10 ص 139 ش 20 ؛ تهذيب التهذيب: ج 4 ص 151 و ج 11 ص 199. الطبقات الكبرى: ج 7 ص 306. حديث غدير در السنن الكبرى (بيهقى): ج 7 ص 503 آمده است.</ref></big>
# <big>يحيى بن سليمان جعفى (ت 238 ق): مزّى و ابن‏ حبّان او را توثيق كرده و از او تعريف كرده‏ اند.<ref>تهذيب الكمال: ج 31 ص 369 ش 6842 . الثقات (ابن ‏حبّان).</ref></big>
# <big>يحيى بن عبدالحميد حمانى (ت 150 -  م 228 ق): ذهبى و بخارى و مطين و محمد بن عبدالله بن نمير و عثمان بن سعيد و احمد بن زهير و ابن‏ معين و احمد بن ابى‏ يحيى و عبدالله بن دورقى و محمد بن ابى‏ هارون و ابوحاتم رازى او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند. عثمان بن سعيد از يحيى بن عبدالحميد حمانى نقل حديث كرده است.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 10 ص 526 ش 170 و ص 536 . التاريخ الكبير: ج 8 ص 291. تاريخ بغداد: ج 12 ص 170. الجرح و التعديل: ج 6 ص 178 و ج 9 ص 170. تاريخ بغداد: ج 14 ص 169. </ref></big>
# <big>يحيى بن محمد بن عبدالله عنبرى (م 344 ق): ذهبى و حاكم و ابوعلى حافظ او را توثيق كرده و از او تعريف كرده‏ اند. از اينان حديث شنيد: ابوعبدالله محمد بن ابراهيم بوشنجى، محمد بن عمرو قشمرد، حسين بن محمد قبانى، ابراهيم بن ابى‏ طالب، ابن‏ خزيمه و شمار فراوان ديگر، و اينان از وى نقل كرده ‏اند: ابوبكر بن عبدش، ابوعلى حافظ، ابوالحسن حجاجى، حاكم، ابن‏ منده و... .<ref>سير اعلام النبلاء: ج 15 ص 533 ش 311. الطبقات الشافعية: ج 3 ص 485. شذرات الذهب: ج 2 ص 369. </ref></big>
# <big>يزيد بن ابى ‏زياد (م 137 ق): ذهبى و جرير و يزيد بن ابى ‏زياد او را توثيق كرده و از او تعريف كرده‏ اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 6 ص 129 ش 41.</ref></big>
# <big>يعقوب بن اسحاق نيشابورى (ت 130 -  م 316 ق): ذهبى و ابوعبدالله حاكم او را توثيق كرده و از او تعريف كرده ‏اند.<ref>سير اعلام النبلاء: ج 14 ص 417 ش 231. </ref></big>
=== <big>دفع توهم</big> ===
<big>پيش از اينكه به نمونه ‏هايى از احاديثى اشاره كنيم كه در بر دارنده عبارت «اللهم وال من والاه...» است، بايد اين شبهه را بيان كنيم كه برخى مى‏ گويند: خود امام على‏ عليه السلام اين عبارت زيادى را نفى كرده است.</big>
<big>حافظ ابن‏ عساكر در كتابش «تاريخ مدينة دمشق» آورده است: ابوالقاسم هبة الله بن محمد، از ابوعلى واعظ، از ابوبكر بن مالک، از عبدالله بن احمد، از پدرش، از حجاج بن شاعر، از شبابه، از نعيم بن حكيم، از ابومريم و مردى از همنشينان حضرت على ‏عليه السلام، از حضرت على ‏عليه السلام نقل كرده كه فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم فرمود: وال من والاه، و عاد من عاداه.</big>
=== پاسخ شبهه ===
<big>اولاً: اين روايت مخالف روايات بسيار ديگرى است كه از زبان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از قول پيامبرصلى الله عليه وآله تصريح به عبارت «اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه» دارد. به عنوان مثال حافظ ابن‏ عساكر در «تاريخ مدينة دمشق» به سند متصل به على بن مهدى، از پدرش، از على بن موسى الرضا، از پدرش، از جعفر صادق، از پدرش، از على بن حسين، از پدرش، از جدش على بن ابى‏ طالب ‏عليهم السلام كه رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله فرمود: من كنت مولاه فعلى‏ عليه السلام مولاه. اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله.<ref>تاريخ مدينة دمشق: ج 45 ص 161.</ref></big>
<big>ثانياً: در سند روايت نخست ابوبكر بن مالک و حجاج بن شاعر هستند، كه مجهول مى ‏باشند و سخن از رجال‏ شناسان كه دلالت بر وثاقت اينان كند وارد نشده است.</big>
<big>نيز در سند اين روايت ابومريم است. چنانكه مزّى در «تهذيب الكمال» گفته وى نخستين كسى است كه در بصره قضاوت كرد. او را بر آن سامان ابوموسى اشعرى گماشت.<ref>تهذيب الكمال: ج 34 ص 282.</ref></big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==