پرش به محتوا

صاحب اختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۸۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ...»<ref>غدير در ق...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


من از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدم در حالى كه آن حضرت بر فراز منبر بود، و من و عمر بن ابى‏ سلمه و اسامة بن زيد و سعد بن ابى‏ وقاص و سلمان فارسى و ابوذر و مقداد و زبير در مقابل او قرار داشتيم.<ref>يعنى در بين جمعيت ۱۲۰۰۰۰ نفرى غدير در مقابل منبر بوديم.</ref>
من از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدم در حالى كه آن حضرت بر فراز منبر بود، و من و عمر بن ابى‏ سلمه و اسامة بن زيد و سعد بن ابى‏ وقاص و سلمان فارسى و ابوذر و مقداد و زبير در مقابل او قرار داشتيم.<ref>يعنى در بين جمعيت ۱۲۰۰۰۰ نفرى غدير در مقابل منبر بوديم.</ref>
در آن لحظه حضرت فرمود: «الَسْتُ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ» : «آيا من نسبت به مؤمنان از خودشان صاحب اختيارتر نيستم» ؟ گفتيم: بلى، يا رسول اللَّه. فرمود: آيا همسران من مادران شما نيستند؟ گفتيم: بلى، يا رسول اللَّه.
فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» : «هركس من صاحب اختيار او هستم على صاحب اختيار اوست و بر او از خودش بيشتر اختيار دارد» -  و با دست مبارک بر شانه على ‏عليه السلام زد -  و فرمود: «اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» .
سپس فرمود: اى مردم، من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارترم و با بودن من آنان را امرى و اختيارى نيست. بعد از من على نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است و با بودن او آنان را امرى و اختيارى نيست. سپس پسرم حسن نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است و با بودن او آنان را امرى و اختيارى نيست.
سپس بار ديگر بر سر مطلب بازگشت و فرمود: اى مردم، وقتى من به شهادت رسيدم على بر شما از خودتان صاحب اختيارتر است، و آنگاه كه على به شهادت برسد پسرم حسن بر مؤمنين صاحب اختيارتر است، و آنگاه كه حسن به شهادت برسد پسرم حسين بر مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است.<ref>كتاب سليم: ص ۳۶۲. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۷۱. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۹.</ref>
'''تحليل اعتقادى'''
الف. مى ‏بينيم كه جرقّه غدير از مسئله «ولايت» و «صاحب اختيارى مردم» آغاز شده و از همان ابتدا اين ارتباط در ذهن مردم جاى گرفته است. حتى عظمت مسئله به خوبى جلوه كرده است كه فوراً درباره معنى و محدوده آن سؤال كرده ‏اند.
با اين ذهنيت، آيا مضحكه نيست كه بگوييم پيامبرصلى الله عليه وآله آن جمعيت ۱۲۰۰۰۰ نفرى را در غدير جمع كرد تا بگويد: «على را دوست بداريد» ؟!! اينجاست كه اگر قضاياى تاريخى را با همه جوانب آن از آغاز تا انجام دنبال كنيم، تأثير عجيبى در درک و تحليل آن خواهد گذاشت و گاهى صورت ماجرا تغيير پيدا مى‏ كند.
ب. خط ارتباط غدير با قرآن بسيار زيبا به تصوير كشيده شده است، و جا دارد آن را اين گونه به خاطر بسپاريم:
قرآن ولايت نبوى را اثبات مى ‏كند. پيامبرصلى الله عليه وآله همان آيه را در غدير به عنوان شاهد بر ولايت خود ذكر مى ‏كند. آنگاه ولايت اميرالمؤمنين و امامان‏ عليهم السلام را به عنوان تفريع و ادامه ولايت خود بيان مى ‏كند. سپس اين ولايت را به معناى تصميم گيرندگان در همه امور مردم توضيح مى ‏دهد. آنگاه با ذكر ولايت سه امام، استمرار آن را از بقيه فرازهاى غدير به ما مى‏ فهماند.
تأكيد خاص اين حديث بر جمله «لَيْسَ لَهُمْ مَعَهُ امْرٌ» است، يعنى با وجود آنان براى مردم امرى و اختيارى نيست. بايد گفت: قوام ولايت مطلقه امامان‏ عليهم السلام به همين نكته است، يعنى اگر آنان صاحب فرمان على الاطلاق باشند هيچ كس ديگرى -  حتى خود كسى كه درباره ‏اش تصميم گيرى مى‏ شود -  نبايد حق دخالت و رأى و نظر در آن موضوع داشته باشد.
ضمانت چنين فرمان قاطعى عصمت الهى است كه فقط درباره امامان‏ عليهم السلام وجود دارد؛ و هر كسى را متقاعد مى ‏كند كه در برابر دستور و نظر مبارک معصوم‏ عليهم السلام خود را تخطئه نمايد و فرمان او را مقدم بداند، كه در واقع فرمان خدا را مقدم داشته است.
== پانویس ==