پرش به محتوا

مسجد غدیر در طول تاریخ: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
مسجد غدير با گذشت دو قرن و نيم همچنان مقاومت كرد، و با اين همه دشمنى كه به خود ديد همچنان پا بر جا در وسط بيابان [[جحفه]] مى ‏درخشيد و فرياد «مَن كُنتُ مَولاهُ...» سر می‏داد.
مسجد غدير با گذشت دو قرن و نيم همچنان مقاومت كرد، و با اين همه دشمنى كه به خود ديد همچنان پا بر جا در وسط بيابان [[جحفه]] مى ‏درخشيد و فرياد «مَن كُنتُ مَولاهُ...» سر می‏داد.


در زمان غيبت صغرى (حدود سال ۲۶۰ ق) شيعيان با امام غدير از پس پرده غيبت توسط نايبان خاصش ارتباط داشتند. در چنين زمانى على بن مهزيار اهوازى را مى‏ بينيم كه درباره بيستمين سفرى كه به شوق ديدار امام زمان‏ عليه السلام به حج مشرف شده، مى‏ گويد:


 
از مدينه به قصد مكه خارج شدم تا وارد [[جحفه]] شدم و يک روز آنجا ماندم. سپس از جحفه راهى غدير شدم كه در چهار مايلى آن است. در آنجا وقتى وارد مسجد شدم به نماز ايستادم و سپس صورت بر خاک نهادم و بسيار دعا كردم.<ref>غيبت شيخ طوسى: ص ۱۵۵. بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۵ ح ۴.</ref>
در زمان غيبت صغرى )حدود سال 260 ق( شيعيان با امام غدير از پس پرده غيبت توسط نايبان خاصش ارتباط داشتند. در چنين زمانى على بن مهزيار اهوازى را مى‏بينيم كه درباره بيستمين سفرى كه به شوق ديدار امام زمان‏عليه السلام به حج مشرف شده، مى‏گويد:
 
از مدينه به قصد مكه خارج شدم تا وارد جحفه شدم و يك روز آنجا ماندم. سپس از جحفه راهى غدير شدم كه در چهار مايلى آن است. در آنجا وقتى وارد مسجد شدم به نماز ايستادم و سپس صورت بر خاك نهادم و بسيار دعا كردم.××× 1 غيبت شيخ طوسى: ص 155. بحار الانوار: ج 52 ص 5 ح 4. ×××
 


اين بدان معناست كه در سايه عنايات حضرت بقية اللَّه الاعظم ارواحنا فداه مسجد غدير در زمان غيبت صغرى، به عنوان نماد ابدى آن در وسط جاده مكه تا مدينه بر سر راه حجاج همچنان تابلوى تبليغ غدير بوده است.
اين بدان معناست كه در سايه عنايات حضرت بقية اللَّه الاعظم ارواحنا فداه مسجد غدير در زمان غيبت صغرى، به عنوان نماد ابدى آن در وسط جاده مكه تا مدينه بر سر راه حجاج همچنان تابلوى تبليغ غدير بوده است.


'''۲. تخريب مسجد غدير'''


2-  تخريب مسجد غدير
همانگونه كه «غدير» پرچمى بر بلنداى تاريخ است كه از آن نور سبز «على ولى ‏اللَّه» مى ‏درخشد، مسجد غدير هم تيرى به چشم دشمنان ولايت بوده كه بناى گِل و آجرى آن به عنوان سندى زنده از غدير در قلب صحرا مى‏ درخشيد.
 
همانگونه كه »غدير« پرچمى بر بلنداى تاريخ است كه از آن نور سبز »على ولى‏اللَّه« مى‏درخشد، مسجد غدير هم تيرى به چشم دشمنان ولايت بوده كه بناى گِل و آجرى آن به عنوان سندى زنده از غدير در قلب صحرا مى‏درخشيد.
 
 
از همين جاست كه دشمنان كينه‏توز على‏عليه السلام كه درِ خانه‏اش را آتش زدند و تابعين آنان در طول قرن‏ها هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى -  تاريخى را نداشتند.
 
 
آثار مسجد غدير كه توسط پيامبرصلى الله عليه وآله و اصحابش علامت گذارى شده بود، اولين بار به دست عمر بن الخطاب از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد. ابن شهرآشوب در كتاب »مثالب« مى‏گويد: »آثار مسجد غدير را به دستور عمر مخفى كردند« .××× 2 مثالب النواصب )ابن شهرآشوب، نسخه خطى( : ص 63 . ×××


از همين جاست كه دشمنان كينه‏ توز على‏ عليه السلام كه درِ خانه‏ اش را آتش زدند و تابعين آنان در طول قرن‏ ها هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى -  تاريخى را نداشتند.


بار ديگر در زمان اميرالمؤمنين‏عليه السلام احيا شد ولى پس از شهادت آن حضرت، معاويه ساربانى را با دويست نفر فرستاد تا آثار غدير خم را با خاك يكسان كنند! ابن شهرآشوب در كتاب »مثالب« مى‏گويد: »صاحب اغانى ذكر كرده كه معاويه ساربانى را با دويست نفر از خوارج فرستاد تا آثار غدير خم را با خاك يكسان كنند« .××× 3 مثالب النواصب )ابن شهرآشوب، نسخه خطى( : ص 64 . ×××
آثار مسجد غدير كه توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحابش علامت گذارى شده بود، اولين بار به دست عمر بن الخطاب از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد. ابن شهرآشوب در كتاب «مثالب» مى‏ گويد: «آثار مسجد غدير را به دستور عمر مخفى كردند».<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى): ص ۶۳ .</ref>


در زمان‏هاى بعد بار ديگر مسجد غدير بنا شد و از آنجا كه كنار جاده حجاج قرار داشت محلى معروف بود و حتى تاريخ نگاران و جغرافى نويسانِ مخالفين هم آن را نام برده و محل آن را تعيين كرده‏اند.
بار ديگر در زمان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام احيا شد ولى پس از شهادت آن حضرت، معاويه ساربانى را با دويست نفر فرستاد تا آثار غدير خم را با خاک يكسان كنند! ابن شهرآشوب در كتاب «مثالب» مى ‏گويد: «صاحب اغانى ذكر كرده كه معاويه ساربانى را با دويست نفر از خوارج فرستاد تا آثار غدير خم را با خاک يكسان كنند».<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى): ص ۶۴ .</ref>


در زمان ‏هاى بعد بار ديگر مسجد غدير بنا شد و از آنجا كه كنار جاده حجاج قرار داشت محلى معروف بود و حتى تاريخ نگاران و جغرافى نويسانِ مخالفين هم آن را نام برده و محل آن را تعيين كرده ‏اند.


از آن به بعد خبرى از تخريب مسجد غدير در تاريخ نمى‏بينيم. البته از آنجا كه مسجد غدير در مسير سيل بوده گاهى آسيب‏هاى طبيعى باعث خرابى آن شده است.
از آن به بعد خبرى از تخريب مسجد غدير در تاريخ نمى ‏بينيم. البته از آنجا كه مسجد غدير در مسير سيل بوده گاهى آسيب‏ هاى طبيعى باعث خرابى آن شده است.


به عنوان نمونه سمهودى نقل كرده است: «در زمان دولت عثمانى سيل مقدارى از مسجد غدير خم را خراب كرد».<ref>مفتاح الجنات (سيد محسن امين): ج ۲ ص ۳۶. معالم مكة و المدينة بين الماضى و الحاضر (شيخ يوسف رغد العاملى): ص ۲۵۳.</ref>


به عنوان نمونه سمهودى نقل كرده است: »در زمان دولت عثمانى سيل مقدارى از مسجد غدير خم را خراب كرد« .××× 1 مفتاح الجنات )سيد محسن امين( : ج 2 ص 36. معالم مكة و المدينة بين الماضى و الحاضر )شيخ يوسف رغد العاملى( : ص 253. ×××