پرش به محتوا

امت هاى گذشته: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۹۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲۷: خط ۲۲۷:


<big>بگو اى اهل كتاب، تا (هنگامى كه) به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده‏ايد بر هيچ (آئين بر حقى) نيستيد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور.</big>
<big>بگو اى اهل كتاب، تا (هنگامى كه) به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده‏ايد بر هيچ (آئين بر حقى) نيستيد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور.</big>
<big>لازم است به نكاتى كه در آيات سه گانه فوق آمده توجه كنيم، تا نسبت به آن شناخت و معرفت بيشتر پيدا كنيم:</big>
<big>الف) لازم است به تكرار جمله «ما اُنزل اليهم من ربهم»، «ما اُنزل اليك من ربك»، «ما انزل اليكم من ربكم» براى مسلمانان، يهود و مسيحيان توجه كنيم.</big>
<big>آنچه در اين عبارات قابل توجه است اينكه پيامبر صلى الله عليه وآله به تبليغ «ما اُنزل اليك من ربك» مأمور شده، بدون آنكه نامى از قرآن در كنار اين فرمان بيايد. چنانكه در آيه قبل و بعد چنين است. ولى اين تبليغ به انتها و سرانجام رسالت گره زده شده، و جلوگيرى از شرّ مردم و كفايت شرّ ايشان به همراه آن نازل شده است.</big>
<big>نكته اين است كه تبليغ قرآن در نهايت مشرف بر همه مباحث است. اما پيش از اين براى تبليغ آن كفايت شرّ مردم خواسته نشده بود. اين مى ‏رساند كه آنچه به زودى در ميان مردم تبليغ مى‏ گردد آنان را بر مى‏ انگيزد، و سركشى و طغيان و كفر ايشان را مى ‏افزايد، و آنان و يهود در يک مرتبه قرار دارند.</big>
<big>اين امر با وضوح بسيار بيان مى‏ كند كه اين تبليغ همانا امرى است سياسى، كه به حفظ رسالت و عمل به احكام آن پس از رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله مرتبط است؛ و آن امر خلافت و جانشينى است. چنانكه قرآن در آيات 66 و 68 به اين حقيقت اشاره دارد، كه بايد امرى ديگر به غير از تورات و انجيل به همراه آن دو اقامه و برپا شود؛ و آن چيزى است كه از جانب پروردگارشان بر ايشان نازل شده، و آن همانى است كه در آيه 67 مورد نظر بوده و بدان عنايت شده است؛ يعنى امر ولايت على بن ابى‏ طالب و اولاد طاهرينش ‏عليهم السلام.</big>
<big>ب) در آيه 68 آمده است: «و ليزيدنَّ كثيراً منهم» تا پايان آيه. با دقت در اين قسمت آيه درمى ‏يابيم كه در آن سرّى هست؛ سرّى كه ميان امت اسلام و يهود و نصارى مشترک است.</big>
<big>پيش از بيان آن، باز مى ‏گرديم به بحث از حالت سياسى مسلمانان، تا جهت ‏گيرى سياسى ايشان را بشناسيم، و وقايعى را كه در آن دوره سرنوشت‏ ساز از تاريخ اسلام رخ داد دريابيم. بدانيم كه چگونه منافقين و مسلمان‏ نماها به صورت جدى و مستقيم در اين وقايع نقش داشتند، و در روز غدير ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را رد كرده و كنار گذاشتند.</big>
<big>سياق اين آيات بر اين دلالت دارد كه اگر اهل كتاب تورات و انجيل و جانشينى جانشينان انبياء عليهم السلام را -  كه در كتب آسمانى بدان تصريح شده بود -  مى ‏پذيرفتند و بر پا مى‏ داشتند، نعمت و بركت الهى آنها را فرا مى ‏گرفت و بركت و آسايش سرزمينشان را در بر مى‏ گرفت.</big>
<big>اما ايشان ابا كردند و جانشينان حضرت عيسى و موسى‏ عليهما السلام را كنار زدند و نپذيرفتند. سپس قرآن كريم به پيامبرصلى الله عليه وآله توجه مى‏ نمايد و اهميت تبليغ اين آيات را براى وى تاكيد مى‏ كند، و تصريح مى‏ كند كه اگر اين تبليغ صورت نگيرد رسالت به مقصود خود نخواهد رسيد. گويا اگر على ‏عليه السلام را به عنوان فرمانروا و وصى و رهبر بعد از خود برنگزيند اصلاً قرآن و اسلام را تبليغ نكرده و به مردم نرسانده است!</big>
<big>سپس در آيه 68 قرآن كريم، براى بار ديگر اهل كتاب را مخاطب قرار مى‏ دهد و مى‏ فرمايد كه آنها تا زمانى كه شريعت تورات و انجيل را اقامه نكرده ‏اند و جانشينان حضرت عيسى و موسى‏ عليهما السلام را نپذيرفته ‏اند، هيچ بهره ‏اى از دين ندارند.</big>
<big>سپس بلافاصله و در پى اين مطلب مى‏ فرمايد كه اين منافقين وارد خط و طريقت رسالت محمدى نشده ‏اند، چرا كه حضرت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را به عنوان ولى و امام نپذيرفته ‏اند. اين يعنى وارد شدن منافقين در معركه جدال اسلامى؛ آن هم به صورت مستقيم.</big>
<big>در واقع منصوب نمودن على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام اندرون آنان را هويدا كرد، و برانگيخت به حدى كه سركشى و كفر و دشمنى ايشان را افزود، و چگونه در وقايع پس از آن وارد شدند و با هم‏انديشى و همكارى با دوستان خود هدف و آرمان‏ هاى پليد خود را اجرا كردند. در واقع مكر و نيرنگ و دشمنى‏شان با رسول اكرم‏ صلى الله عليه وآله و رسالت حضرت و نيز با ولىّ و جانشين آن حضرت كاملاً آشكار گشت.</big>
<big>در اينجا جبهه ‏گيرى و جهت ‏گيرى مسلمانان در برابر رسول اكرم‏ صلى الله عليه وآله و رسالت اسلامى را در قرآن واكاوى مى‏ كنيم:</big>
<big>قرآن خبر مى ‏دهد كه حال و وضعيت امت اسلام از نظر كفر و ايمان نسبت به شريعت همچون امت‏ هاى پيشين است؛ يعنى در ميان مسلمانان نيز منافقان و طمع‏كاران و فرصت‏ طلبان و چاپلوسان و نوكيسه ‏گان و تازه به دوران رسيدگان و كافران وجود داشته‏ اند.</big>
<big>قرآن كريم در آيات بسيارى به اين دسته‏ هاى گمراه از امت -  كه تعدادشان نيز بسيار بوده -  اشاره فرموده است؛ خداوند متعال مى‏ فرمايد:</big>
<big>«و ان كادوا ليستفزُّونك من الارض ليخرجوك منها و اذاً لا يلبثون خلافك الا قليلاً. سنَّة من قد ارسلنا قبلك من رسلنا و لا تجد لسنَّتنا تحويلاً»<ref>اسراء/76، 77.</ref></big>:
<big>و چيزى نمانده بود كه تو را از اين سرزمين بركنند تا تو را از آنجا بيرون سازند و در آن صورت آنان (هم) پس از تو جز (زمان) اندكى نمى ‏ماندند. سنّتى كه همواره در ميان (امت ‏هاى) فرستادگانى كه پيش از تو گسيل داشته ‏ايم (جارى) بوده است و براى سنت ما تغييرى نخواهى يافت.</big>
<big>بنابراين، يک سنت الهى وجود دارد كه تغيير نمى‏ كند. سنتى در ميان امت‏ هاى پيشين جارى بوده است، و در ميان امت اسلام نيز اين جهت ‏گيرى ايشان نسبت به پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه وآله بدون كوچک ‏ترين اختلافى وجود دارد.</big>
<big>در سوره توبه رسوايى‏ هاى اين منافقان به ظاهر مسلمان را مى‏ بينيم. با دقت در اين سوره انسان به شگفت مى‏ آيد كه خداوند متعال منافقين را كافر خوانده و اعمال آنها را در درگاه خود غير مقبول و مردود برشمرده است. خداى متعال مى‏ فرمايد:</big>
<big>«و ما منعهم ان تُقبل منهم نفقاتهم الا انهم كفروا بالله وبرسوله و لا يأتون الصلوة الا و هم كُسالى و لا ينفقون الا و هم كارهون»<ref>توبه/54.</ref>: و هيچ چيز مانع پذيرفته شدن انفاق‏ هاى آنان نشد جز اينكه به خدا و پيامبرش كفر ورزيدند و جز با كسالت نماز به جا نمى‏ آورند و جز با كراهت انفاق نمى ‏كنند.</big>
<big>«و منهم الذين يؤذون النبى و يقولون هو اُذن قل اذن خير لكم يؤمن بالله و يؤمن للمؤمنين و رحمة للذين آمنوا منكم و الذين يؤذون رسول ‏الله لهم عذاب اليم»<ref>توبه/61.</ref>و از ايشان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‏ دهند و مى‏ گويند او زودباور است بگو گوش خوبى براى شماست به خدا ايمان دارد و (سخن) مؤمنان را باور مى‏ كند و براى كسانى از شما كه ايمان آورده ‏اند رحمتى است و كسانى كه پيامبر خدا صلى الله عليه وآله را آزار مى‏ رسانند عذابى پردرد خواهند داشت.</big>
<big>«و منهم من يقول ائذن لى و لا تفتنّى الا فى الفتنة سقطوا و ان جهنم لمحيطة بالكافرين»<ref>توبه/49.</ref>: و از آنان كسى است كه مى‏ گويد مرا (در ماندن) اجازه ده و به فتنه‏ام مينداز هشدار كه آنان خود به فتنه افتاده‏ اند و بى ‏ترديد جهنم بر كافران احاطه دارد.</big>
<big>«قل هل تربَّصون بنا الا احدى الحسنيين و نحن نتربَّص بكم ان يصيبكم الله بعذاب من عنده او بأيدينا فتربَّصوا انّا معكم متربّصون»<ref>توبه/52.</ref>: بگو آيا براى ما جز يكى از اين دو نيكى را انتظار مى ‏بريد در حالى كه ما انتظار مى‏ كشيم كه خدا از جانب خود يا به دست ما عذابى به شما برساند پس انتظار بكشيد كه ما هم با شما در انتظاريم.</big>
<big>«ان تصبك حسنة تسؤهم و ان تصبك مصيبة يقولوا قد اخذنا امرنا من قبل و يتولَّوا و هم فرحون»<ref>توبه/50.</ref>: اگر نيكى به تو رسد آنان را بدحال مى‏ سازد و اگر پيشامد ناگوارى به تو رسد مى‏ گويند ما پيش از اين تصميم خود را گرفته ‏ايم و شادمان روى بر مى‏ تابند.</big>
<big>«لقد ابتغوا الفتنة من قبل و قلَّبوا لك الامور حتى جاء الحق و ظهر امر الله و هم كارهون»<ref>توبه/48.</ref>: در حقيقت پيش از اين (نيز) در صدد فتنه ‏جويى برآمدند و كارها را بر تو وارونه ساختند تا حق آمد و امر خدا آشكار شد در حالى كه آنان ناخشنود بودند.</big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==