امت هاى گذشته: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸٬۱۳۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ اوت ۲۰۲۱
قرار دادن امت های گذشته
بدون خلاصۀ ویرایش
(قرار دادن امت های گذشته)
خط ۴۲۰: خط ۴۲۰:
<big>و نيز مى ‏فرمايد: «فلما احسَّ عيسى منهم الكفر قال من انصارى الى الله قال الحواريّون نحن انصار الله آمنّا بالله و اشهد بأنّا مسلمون . ربّنا آمنّا بما انزلت و اتَّبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين. و مكروا و مكر الله و الله خير الماكرين . اذ قال الله يا عيسى انى متوفّيك و رافعك الىَّ و مطهِّرك من الذين كفروا و جاعل الذين اتبعوك فوق الذين كفروا الى يوم القيامة ثم الىَّ مرجعكم فأحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون»<ref>آل‏ عمران/52-55. </ref></big>
<big>و نيز مى ‏فرمايد: «فلما احسَّ عيسى منهم الكفر قال من انصارى الى الله قال الحواريّون نحن انصار الله آمنّا بالله و اشهد بأنّا مسلمون . ربّنا آمنّا بما انزلت و اتَّبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين. و مكروا و مكر الله و الله خير الماكرين . اذ قال الله يا عيسى انى متوفّيك و رافعك الىَّ و مطهِّرك من الذين كفروا و جاعل الذين اتبعوك فوق الذين كفروا الى يوم القيامة ثم الىَّ مرجعكم فأحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون»<ref>آل‏ عمران/52-55. </ref></big>


<big>چون عيسى از آنان احساس كفر كرد گفت ياران من در راه خدا چه كسان اند حواريون گفتند ما ياران (دين) خداييم به خدا ايمان آورده‏ايم و گواه باش كه ما تسليم (او) هستيم. پروردگارا به آنچه نازل كردى گرويديم و فرستاده (ات) را پيروى كرديم پس ما را در زمره گواهان بنويس. و (دشمنان) مكر ورزيدند و خدا (در پاسخشان) مكر در ميان آورد و خداوند بهترين مكّاران است. (ياد كن) هنگامى را كه خدا گفت اى عيسى من تو را برگرفته و به سوى خويش بالا مى ‏برم و تو را از (آلايش) كسانى كه كفر ورزيده ‏اند پاک مى‏ گردانم و تا روز رستاخيز كسانى را كه از تو پيروى كرده ‏اند فوق كسانى كه كافر شده ‏اند قرار خواهم داد آنگاه فرجام شما به سوى من است پس در آنچه بر سر آن اختلاف مى‏ كرديد ميان شما داورى خواهم كرد.</big>
* <big>و اما در مورد امت اسلامى خداوند متعال مى ‏فرمايد: «و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افاين مات او قُتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضرَّ الله شيئاً و سيجزى الله الشاكرين»<ref>آل‏ عمران/144.</ref></big>:
<big>و محمد جز فرستاده ‏اى كه پيش از او (هم) پيامبرانى (آمده و) گذشتند نيست آيا اگر او بميرد يا كشته شود از عقيده خود برمى ‏گرديد و هر كس از عقيده خود بازگردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى‏ رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى ‏دهد.</big>
<big>اين امت نيز پس از آنكه آيه ابلاغ نازل گرديد و حكم نمود كه حضرت على‏ عليه السلام امير و خليفه و جانشين رسول ‏الله‏ صلى الله عليه وآله است، به ضلالت پيشينيان خود بازگشتند، آن هم در فاصله‏ اى نزديک به دو ماه و نه بيشتر! آنگاه كه مصيبت شهادت رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله و پايان يافتن وحى واقع گرديد.</big>
<big>پس امت اسلام از امت‏ هاى گذشته -  يعنى يهود و نصارى -  درس عبرت نگرفت! آن هم با وجود هشدارها و بر حذر داشتن ‏هايى كه از سوى خدا در قرآن و نيز در لسان رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله آمده بود.</big>
<big>وقتى به آيات سه گانه سوره مائده باز مى‏ گرديم، مى ‏بينيم كه آيه ابلاغ -  كه بين اين دو آيه مربوط به يهود و نصارى نازل شده -  به وجه شباهت ميان اين آيه و آنچه در آيه پيش و پس آن در مورد دو امت بزرگ گذشته نازل شده اشاره مى‏ كند، و آن ها را با امت اسلام قرين مى ‏كند. گويا همان عكس‏ العمل‏ هايى كه اين دو امت در اين خصوص از خود نشان دادند، ابرهايى از خوف و حزن را در نظر رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله برانگيخت. به حدى كه آن حضرت را نگران كرد، كه مبادا آنچه در اين دو امت واقع شده در آينده در امت حضرتش نيز حادث گردد.</big>
<big>چنانچه احاديث شريف بسيارى وارد شده كه بر اين امر دلالت دارد كه امت اسلام در آينده از همان راهى خواهد رفت و در كج راه ه‏اى وارد خواهد شد كه يهود و نصارى وارد آن شدند. حال وظيفه ماست كه بدانيم چه كسانى امت اسلامى را به اين بيراهه كشاندند، و دقيقاً همچون يهود و نصارى امت اسلامى را در اين كج راهه عميق فرو بردند.</big>
<big>لذا مى‏ بينيم نزول آيه تبليغ با تأخير ابلاغ آن از سوى رسول اكرم‏ صلى الله عليه وآله و درخواست آن حضرت از خداوند متعال مبنى بر حفاظت و حراست از شرّ مردم همزمان مى‏ گردد. اين درخواست پيامبرصلى الله عليه وآله غير از نشان دادن اهميت مطلب و چهره منافقان براى آيندگان، از آن رو بود كه حضرت احتمال مى‏ داد كه در جريان نصب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان ولىّ و خليفه، تخريب و توطئه از جانب منافقان صورت پذيرد.</big>
<big>چنانچه همين طور هم شد؛ از حوادث پس از غدير كاملاً مشخص است آن عصمتى كه رسول ‏الله ‏صلى الله عليه وآله از خداوند متعال درخواست كرده بود به وى عطا شد؛ به طورى كه همگان بيعت كردند و همه در آرامش بودند و به مخالفت برنخاستند، يا از روى ميل و يا از سر اكراه و يا از روى ترس.</big>
<big>ولى وقتى پيامبر صلى الله عليه وآله به شهادت رسيد، اين عصمت به پايان رسيد، و با شهادت حضرتش -  اين عصمت الهى كه در آيه تبليغ به آن اشاره شده -  نيز رخت بربست، و بازگشت به ضلالت پيشين -  كه قرآن كريم از آن سخن مى ‏گويد -  واقع شد:</big>
<big>«افاين مات او قُتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضرَّ الله شيئاً و سيجزى الله الشاكرين»<ref>آل‏ عمران/144.</ref>: آيا اگر او بميرد يا كشته شود به گذشته خود باز مى‏ گرديد و هر كس به گذشته خود باز مى ‏گردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى‏ رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى‏ دهد.</big>
<big>در آيه تبليغ با صيغه وعيد و اعلام خطر در خصوص نتايج وخيم كه در آينده دعوت وجود دارد سخن مى‏ گويد، و تصريح مى‏ كند كه همه چيز در معرض طوفان‏ هاى هولناک قرار دارد. به طورى كه اگر اين تبليغ صورت نگيرد گويا رسول‏ الله ‏صلى الله عليه وآله كلاً رسالت خود را تبليغ نكرده است.</big>
<big>در نگاهى ديگر اين آيه بر اين نكته دلالت دارد كه ولايت، اين بناى الهى استوار و گرانقدر پايان بخش اديان الهى و عصاره همه آن هاست. و لذا اگر اين امر خطير تبليغ نگردد كل اديان آسمانى فرو ريخته و منهدم مى‏ شود. از اينجاست كه عظمت ولايت آشكار مى‏ گردد، كه وجهى ديگر از نبوت است. اينكه دين و تشريع الهى جز با وجود يكى از اين دو حفظ نمى‏ گردد. وقتى نبوت پنهان گردد ولايت آشكار مى ‏شود و از دين محافظت مى‏ كند و رهبرى را به دست مى‏ گيرد.</big>
<big>لذا آيه ‏اى كه پس از آيه تبليغ مى ‏آيد به اين نكته اشاره مى ‏كند كه اهل كتاب بدون امر ولايت و وصايت هيچ در دست ندارند. خداوند متعال مى‏ فرمايد: «قل يا اهل الكتاب لستم على شى‏ء حتى تقيموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليكم من ربكم و ليزيدنَّ كثيراً منهم ما انزل الي من ربك طغياناً و كفراً فلا تأس على القوم الكافرين»<ref>مائده/68.</ref>: بگو اى اهل كتاب، تا (هنگامى كه) به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده عمل نكرده ‏ايد بر هيچ (آئين بر حقى) نيستيد.</big>
<big>در واقع بر پا داشتن تورات و انجيل حقيقى و اصيل نيز نيز منوط به وجود و حضور پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله يا جانشين بر حق آن حضرت در امر وصايت و خلافت الهى است. اين است مفاد عبارت «ما انزل اليكم من ربكم» در خصوص امر ولايت نبى و جانشين آن حضرت.</big>
<big>هر كس دو آيه پيش از آيه تبليغ و آيه پس از آن را بخواند، در مى ‏يابد كه اين آيات از يهود و نصارى سخن مى ‏گويد. بلكه اين سوره -  يعنى سوره مائده -  تقريباً همه‏ اش به اين قضيه پرداخته، و از سنت‏ هاى الهى در مورد اين امت‏ ها خبر داده، و ميثاق ‏ها و پيمان‏ هاى الهى كه خداوند از ايشان گرفته و اينكه چگونه آن ها اين پيمان ‏ها و ميثاق‏ ها را نقض كرده ‏اند سخن گفته است. خداوند متعال مى ‏فرمايد:</big>
<big>«و لقد اخذ الله ميثاق بنى‏اسرائيل و بعثنا منهم اثنى ‏عشر نقيباً و قال الله انى معكم لئن اقمتم الصلوة و آتيتم الزكوة و آمنتم برسلى و عزَّرتموهم و اقرضتم الله قرضاً حسناً لاكفِّرنَّ عنكم سيّئاتكم و لادخلنَّكم جنّات تجرى من تحتها الانهار فمن كفر بعد ذلك منكم فقد ضلَّ سواء السبيل»<ref>مائده/12.</ref>: در حقيقت خدا از فرزندان اسرائيل پيمان گرفت و از آنان دوازده سركرده برانگيختيم و خدا فرمود من با شما هستم اگر نماز بر پا داريد و زكات بدهيد و به فرستادگانم ايمان بياوريد و ياريشان كنيد و وام نيكويى به خدا بدهيد قطعاً گناهانتان را از شما مى‏زدايم و شما را به باغ‏ هايى كه از زير (درختان) آن نهرها روان است در مى‏آورم پس هر كس از شما بعد از اين كفر ورزد در حقيقت از راه راست گمراه شده است.</big>
<big>سپس قرآن از نقض اين عهد و ميثاق سخن مى‏ گويد و مى‏ فرمايد: «فبما نقضهم ميثاقهم لعنّاهم و جعلنا قلوبهم قاسية يحرِّفون الكلم عن مواضعه و نسوا حظّاً ممّا ذكِّروا به و لا تزال تطَّلع على خائنة منهم الا قليلاً منهم فاعف عنهم و اصفح ان الله يحبُّ المحسنين»<ref>مائده/13.</ref></big>:
<big>پس به (سزاى) پيمان شكستنشان لعنتشان كرديم و دل ‏هايشان را سخت گردانيديم (به طورى كه) كلمات را از مواضع خود تحريف مى ‏كنند و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مى‏ شوى مگر (شمارى) اندک از ايشان (كه خيانتكار نيستند) پس از آنان درگذر و چشم ‏پوشى كن كه خدا نيكوكاران را دوست مى ‏دارد.</big>
<big>گويا اين آيات صرفاً براى مقدمه‏ چينى جهت آنچه در بيعت غدير و پس از آن رخ خواهد داد نازل شده است. گويا اين آيات انذار و بيم‏ دهى است نسبت به سران مرتدّانى كه به تحريف و نقض بيعت و ميثاقى كه خود در روز بيعت انجام داده بودند و آن را قطعى نموده بودند پرداختند. كسانى كه فراموش كردند در غدير به على‏ عليه السلام تبريك گفتند، و فراموش كردند به آن حضرت گفتند: تو مولى و سرور من و مولى و سرور همه مؤمنان شدى!</big>
<big>پس امت اسلامى جهره خود را فراموش كرده و خيانت خود را آشكار ساختند، و به جز عده‏ اى اندک همگى مرتدّ شده و به ضلالت پيشينيان خود باز گشتند. فقط تعداد اندكى -  كه تعداد آن ها سه يا چهار نفر بيشتر نبود -  همه از اسلام حقيقى بازگشتند.</big>
<big>اين جريان دقيقاً در امت عيسى‏ عليه السلام رخ داد. خداوند متعال مى ‏فرمايد: «و من الذين قالوا انّا نصارى اخذنا ميثاقهم فنسوا حظّاً ممّا ذكِّروا به فأغرينا بينهم العداوة و البغضاء الى يوم القيامة و سوف ينبِّؤهم الله بما كانوا يصنعون»<ref>مائده/14.</ref>: و از كسانى كه گفتند ما نصرانى هستيم از ايشان (نيز) پيمان گرفتيم و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند فراموش كردند و ما (هم) تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم و به زودى خدا آنان را از آنچه مى‏ كرده ‏اند (و مى‏ ساخته‏ اند) خبر مى‏ دهد.</big>
<big>ساير آيات نيز در خصوص اين دو امت گمراه سنت‏ ها و بدعت‏ هايى كه نهادند سخن مى‏ گويد. از ايشان و از تورات و انجيل و تعاليم الهى سخن مى‏ گويد، و به جز برخى مسائل فرعى ديگر كه سوره بدان پرداخته است، در پايان به سخن گفتن از امت مسيح و آنچه بر سر آنها آمد پرداخته، و حسن خاتمه آن چنين است كه خداوند متعال مى‏ فرمايد:</big>
<big>«قال الله هذا يوم ينفع الصادقين صدقهم لهم جنّات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها ابداً رضى الله عنهم و رضوا عنه ذلك الفوز العظيم»<ref>مائده/119.</ref>: خدا فرمود اين روزى است كه راستگويان را راستى‏شان سود بخشد براى آنان باغ ‏هايى است كه از زير آن نهرها روان است هميشه در آن جاودان اند خدا از آنان خشنود است و آنان از او خشنود هستند اين است رستگارى بزرگ.</big>
<big>اين اهل ‏بيت حضرت مصطفى ‏عليهم السلام هستند كه حضرت الله سبحانه و تعالى به ما دستور داده است كه با ايشان باشيم و فرموده است: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقين»<ref>توبه/119.</ref>:</big>
<big>اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد.</big>
<big>به تعبير ديگر: آيه تبليغ سوره مائده را به دو نيم كرده و ماقبل آن و مابعد آن همچون دو بالى است كه توسط آن ها در فضاى سنن الهى پرواز مى‏ كند. قضيه عهد و ميثاق و واليان الهى را بيان كرده است، و آنچه بر سر اين دو نبوت پس از آنكه امت‏ هايشان ميثاق ولايت و وصايت را نقض كردند آمد.</big>
<big>مصيبت‏ ها و رسوايى ‏ها و محنت و رنج‏ هايى كه بر سرشان باريد، و دستورات و تعاليم نازل شده در تورات و انجيل از ميان رفت. تا كار به جايى كشيد كه تورات و انجيل را ضايع كرده و كلام الهى را تحريف نمودند. سپس متون ديگرى را خود تدوين كردند، آن هم مطابق با هواى نفس و ميل راهبان و عالمان يهود و نصارى.<br />در نتيجه، مهم‏ترين بخش دو رسالت عظيم دو پيامبر بزرگ در تاريخ قديم ضايع شد و از ميان رفت. قرآن كريم هم با تفصيل زياد از اين دو امت سخن گفته، تا عبرتى باشد براى صاحبان خرد. اگر عصمت و پاسبانى و نگاهبانى خداوند در روز غدير بر پيامبر ما محمد صلى الله عليه وآله نازل نشده بود، و اگر تأكيد الهى مبنى بر حفظ قرآن وجود نمى‏داشت، رسالت الهى نيز در مسير طوفان‏ هايى كه بر امت ‏هاى گذشته وزيد قرار مى ‏گرفت. ما نيز متفرق مى ‏شديم، و امروز مجموعه ‏اى از كتاب‏ های مقدس اما تحريف شده در اختيارمان بود! ولى خداوند فرموده است: «انّا نحن نزَّلنا الذكر و انّا له لحافظون»<ref>حجر/9.</ref></big>: <big>بى ‏ترديد ما اين قرآن را نازل كرده ‏ايم و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود.</big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==