۲۳٬۲۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اتمام عنوان نور) |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
اكنون نوبت آن است كه آثار اين نور را در كلام معصومين عليهم السلام پى بگيريم. حضرت زهرا عليها السلام درياى علم را منشعب از اين خلقت نورانى بيان مى كند و مى فرمايد: خداوند نور مرا خلق كرد و من مشغول تسبيح خدا شدم. سپس نور مرا به درختى از درختان [[بهشت]] سپرد و از آن درخت نور ساطع شد. (شب معراج كه) پدرم وارد بهشت شد خداوند به او الهام كرد ميوه آن درخت را چيده تناول كند. | اكنون نوبت آن است كه آثار اين نور را در كلام معصومين عليهم السلام پى بگيريم. حضرت زهرا عليها السلام درياى علم را منشعب از اين خلقت نورانى بيان مى كند و مى فرمايد: خداوند نور مرا خلق كرد و من مشغول تسبيح خدا شدم. سپس نور مرا به درختى از درختان [[بهشت]] سپرد و از آن درخت نور ساطع شد. (شب معراج كه) پدرم وارد بهشت شد خداوند به او الهام كرد ميوه آن درخت را چيده تناول كند. | ||
پدرم آن ميوه را ميل كرد و خداوند اين گونه مرا به صلب پدرم منتقل نمود. سپس مرا به خديجه منتقل نمود و او مرا به دنيا آورد. از آن نور، من به آنچه واقع شده و آنچه خواهد شد و آنچه نبايد اتفاق بيفتد علم | پدرم آن ميوه را ميل كرد و خداوند اين گونه مرا به صلب پدرم منتقل نمود. سپس مرا به خديجه منتقل نمود و او مرا به دنيا آورد. از آن نور، من به آنچه واقع شده و آنچه خواهد شد و آنچه نبايد اتفاق بيفتد علم دارم.<ref>بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۸ ح ۱۱.</ref> | ||
اين كلام حضرت | اين كلام حضرت زهرا عليها السلام دريچه اى بزرگ از آثار اين خلقت نورانى را به روى ما مى گشايد، و ما را مشتاق مطالب بيشترى در اين زمينه مى نمايد. [[امام باقر علیه السلام]] درباره آيه «اللَّه نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِى زُجاجَةٍ ...» مى فرمايد: مشكاتى كه در آن مصباح است (چراغدانى كه در آن چراغ است) منظور علم در سينه پيامبر صلى الله عليه و آله است. مصباحى كه در زجاجه است (چراغى كه در شيشه است) منظور همان علم در سينه على بن ابى طالب عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۱۱.</ref> | ||
در همين زمينه اميرالمؤمنين عليه السلام در توصيف شب معراج مى فرمايد: در آن شب نور چشمانِ پيامبر صلى الله عليه و آله را فراگرفت، و آن حضرت عظمت پروردگارش را با قلب خود ديد نه با چشمانش.<ref>بحارلانوار: ج ۳ ص ۳۲۰ و ج ۱۷ ص ۲۸۹ و ج ۱۸ ص ۳۳۹ ح ۴۲.</ref> | |||
در | تشبيه اين نورانيت به چراغ و چراغدان و شيشه همه براى فهماندن آثار هدايت در آن است. امام باقر عليه السلام اين نكته را به صورت روشنترى چنين بيان مى نمايد: خداوند علم خود را نزد جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله قرار داده است، آنجا كه مىفرمايد: | ||
«اللَّه نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، يعنى: من هدايت كننده آسمانها و زمينم. «مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ»، يعنى: مَثَل علمى كه به او عطا كرده ام و با آن هدايت مى شوند مانند چراغدانى است كه چراغى داخل آن است. بنابراين چراغدان قلب محمد صلى الله عليه و آله است، و چراغ همان نورى است كه علم در آن است ... .<ref>بحار الانوار: ج ۴ ص ۱۹ ح ۷.</ref> | |||
اكنون كه مسير اين نور نهاده شده در وجود [[اهل بیت علیهم السلام|معصومین علیهم السلام]] را دانستيم، آثار نورانى آن در هدايت مستقيم مردم برايمان شگفت انگيز خواهد بود. در شب [[معراج]] خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: يا محمد، به على خبر بده كه او پرچم هدايت و امام اوليائم، و نور كسانى است كه مرا اطاعت كنند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۳۳۹.</ref> | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله نورِ بهشت را - كه آخرين منزل هدايت يافتگان است - به اين نور ارتباط مى دهد و مى فرمايد: آنگاه كه خداوند عز و جل بهشت را خلق فرمود آن را از نور عرش خود خلق كرد. سپس از آن نور گرفت و ثُلثى را به من و ثلثى به فاطمه و ثلثى را به على و اهل بيتش داد. به هر كس از آن نور رسيده باشد به ولايت آل محمد هدايت مى شود، و به هر كس از آن نور نرسيده باشد از ولايت آل محمد منحرف مى شود.<ref>بحار الانوار: ج ۸ ص ۱۸۸ و ج ۴۳ ص ۴۴.</ref> | |||
آثار آن نور هدايت در شيعيان تأثير عجيبى مى گذارد و به آنجا مى رسد كه «الْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه». اميرالمؤمنين عليه السلام در پاسخ اين سؤال كه مؤمن چگونه با نور خدا مى نگرد، فرمود: زيرا ما از نور خدا خلق شده ايم و شيعيان ما از نور ما خلق شده اند. لذا آنان برگزيدگان ابرار و پاكان نشاندار هستند، كه نورشان مانند ماه شب چهارده در شب تاريک به ديگران روشنى مى بخشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۲۱.</ref> | |||
اكنون روشن شد كه چگونه يک آيه [[قرآن]] در غدير با عميق ترين معانيش [[تفسیر]] شده و اسرارِ الهى آن در ميان نهاده شده و به نسل هاى آينده مسلمين هديه شده است. | |||
خدايا تو را شكر گزاريم كه جانشينان خود در زمين را با چنين نور الانوارى فرستاده اى، و اين نور را در اعماق وجودشان قرار داده اى به گونه اى كه از آنان جدايى ناپذير است. از تو مى خواهيم شعاعى از اين نور هدايت را كه نصيبمان فرموده اى در دلمان ثابت فرمايى تا همراه آن انوار چهارده گانه، [[بهشت]] نورانى را منزل آخرين خود نماييم. | |||
خدايا، اكنون ما در عصر نور چهاردهم قرار گرفته ايم و دوران ظلمانى غيبت او را با شعاع پر تلألؤ نورش از پس ابرهاى فتنه به سر مى آوريم. اين آرزوى ما را برآور كه با ظهورش مظهر كامل نور الانوار را ببينيم، و از پرتو نورش عقول خود را نورانى كنيم، و راه سبز هدايت را سريع تر بپيماييم. | |||
خدايا، اكنون ما در عصر نور چهاردهم قرار | |||
== نور اهل بيت عليهم السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۹۳.</ref> == | |||
در ماجراى حارث فهرى در غدير و اعتراض و جسارت هاى او و سنگ آسمانى، از جمله پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به او فرمود: | |||
آرى، ولى خداوند ما را نورى در زير عرش خلق فرمود، دوازده هزار سال قبل آنكه آدم را خلق كند. سپس آن نور را در صلب آدم قرار داد. آن نور از صلبى به صلب ديگر منتقل شد تا آنكه در صلب عبد اللَّه و ابوطالب از يكديگر جدا شديم. بنابراين خداوند ما را از آن نور خلق كرده و فرق من و على در اين است كه پيامبرى بعد از من نيست. | آرى، ولى خداوند ما را نورى در زير عرش خلق فرمود، دوازده هزار سال قبل آنكه آدم را خلق كند. سپس آن نور را در صلب آدم قرار داد. آن نور از صلبى به صلب ديگر منتقل شد تا آنكه در صلب عبد اللَّه و ابوطالب از يكديگر جدا شديم. بنابراين خداوند ما را از آن نور خلق كرده و فرق من و على در اين است كه پيامبرى بعد از من نيست. | ||
سپس حارث اهانت هاى ديگرى نمود و... ، تا آخر ماجراى حارث فهری و [[حارث بن نعمان فهری|سنگ آسمانی]]. | |||
سپس حارث | |||
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[حارث بن نعمان فهری]]. | |||
== پانویس == |