پرش به محتوا

مِنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۷۸۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۶: خط ۵۶:


در اينجا بد نيست اشاره شود كه در بعضى روايات كه قطعه‏ اى از خطبه يا واقعه غدير نقل شده مطالبى به چشم مى‏ خورد كه در متن خطبه كامل وجود ندارد. درباره اين موارد احتمال دارد كه چون حضرت در مكه و عرفات و مِنى چند بار خطبه‏ هايى ايراد فرموده ‏اند؛ لذا همه آنها به عنوان سخنان حضرت در حجةالوداع در نظر راويان بوده و احياناً قطعه‏ اى از آنها به عنوان گوشه‏ اى از خطبه غدير نقل شده است.
در اينجا بد نيست اشاره شود كه در بعضى روايات كه قطعه‏ اى از خطبه يا واقعه غدير نقل شده مطالبى به چشم مى‏ خورد كه در متن خطبه كامل وجود ندارد. درباره اين موارد احتمال دارد كه چون حضرت در مكه و عرفات و مِنى چند بار خطبه‏ هايى ايراد فرموده ‏اند؛ لذا همه آنها به عنوان سخنان حضرت در حجةالوداع در نظر راويان بوده و احياناً قطعه‏ اى از آنها به عنوان گوشه‏ اى از خطبه غدير نقل شده است.
== دو خطبه پيش از غدير<ref>اسرار غدير: ص ۳۹ ، ۳۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۶.</ref> ==
پيامبرصلى الله عليه وآله در سفر حجةالوداع و پيش از غدير دو خطبه خواندند:
۱- پس از جمرات
پيامبرصلى الله عليه وآله قبل از غدير، در مراسم حجةالوداع در دو موقعيت حساس براى مردم خطابه ايراد كردند كه در واقع زمينه ‏سازى براى خطبه غدير بود.
اولين خطابه آن حضرت در منى بود. در اين خطبه در مورد آينده جامعه مسلمين و جايگاه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مطالبى فرمودند.
سپس حديث ثقلين بر لسان مبارک حضرت جارى شد و فرمودند: «من دو چيز گرانبها در ميان شما باقى مى‏ گذارم كه اگر به اين دو تمسک كنيد هرگز گمراه نمى‏ شويد: كتاب خدا و عترتم يعنى اهل ‏بيتم» .
اشاره ‏اى هم داشتند كه عده ‏اى از اصحاب من روز قيامت به جهنم برده مى‏ شوند.
نكته جالب توجه اينكه در اين خطابه، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سخنان حضرت را براى مردم تكرار مى ‏كردند تا آنان كه دورتر بودند بشنوند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۳ و ج ۲۱ ص ۳۸۰.</ref>
۲- در مسجد خيف
پيامبرصلى الله عليه وآله قبل از غدير، در مراسم حجةالوداع در دو موقعيت حساس براى مردم خطابه ايراد كردند كه در واقع زمينه ‏سازى براى خطبه غدير بود و در آن اشاره به حديث ثقلين داشتند.
دومين خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله پس از نماز ظهر و عصر در مسجد خيف -  كه يادگار حضرت ابراهيم‏ عليه السلام است -  ايراد شد كه ضمن آن حضرت به حديث ثقلين اشاره كرد و قرآن و اهل ‏بيت را قرين قرار داد، كه اين خطابه نيز آماده  ‏سازى فكرى براى غدير بود. آن حضرت چنين فرمود:
«خدا آباد كند زندگى كسى را كه به گفتار من گوش فرا دهد و آن را در قلب خود جاى دهد و حفظ نمايد و به كسانى كه نشنيده ‏اند برساند. اى مردم، حاضران به غايبان برسانند. چه بسيار كسانى كه عِلم را منتقل مى ‏كنند ولى خود معناى آن را نمى ‏دانند، و چه بسيار كسانى كه علم را به كسانى كه از خودشان عالم ‏ترند منتقل مى‏ كنند. اى مردم، من دو چيز گرانبها بين شما مى‏ گذارم» .
پرسيدند: يا رسول‏ اللَّه، ثقلين چيست؟
فرمود: «كتاب خدا و عترتم اهل‏بيتم. خداى لطيف خبير به من خبر داده كه اين دو از يكديگر جدا نمى‏ شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند، مانند اين دو انگشتم -  و حضرت دو انگشت سبابه را كنار هم قرار داد -  و نمى‏ گويم: مانند اين دو -  و حضرت انگشت سبابه و وسط را كنار يكديگر قرار داد -  يعنى يكى بر ديگرى مقدم نيست و فضيلت ندارد.
آگاه باشيد كه هر كس به آن دو متمسک شود نجات يافته و هر كس با آن دو مخالفت كند هلاک شده است.
آگاه باشيد! به زودى مردانى از شما بر سر حوض كوثر نزد من وارد مى‏ شوند ولى آنان را از من دور مى‏ كنند. من مى ‏گويم: پروردگارا اصحابم! به من گفته مى‏ شود: يا محمد، اينان بعد از تو بدعت گذاشتند و سنت تو را تغيير دادند. من هم گويم: دور باشند! دور!» .
در بيان جهتى ديگر از ثقلين، پيامبرصلى الله عليه وآله، قرآن و اهل‏بيت را هر يک جداگانه مورد تأكيد قرار داده فرمود:
اى مردم، من در بين شما دو چيز باقى گذارده ‏ام كه هرگز گمراه نشويد: كتاب خدا و عترتم اهل‏بيتم. حلال آن را حلال بدانيد و حرام آن را حرام بدانيد و به محكمات آن عمل كنيد و به متشابهات آن ايمان داشته باشيد و بگوييد: «به آنچه خدا در قرآن نازل كرده ايمان آورديم» . اهل‏بيت و عترت مرا دوست بداريد، و هر كس كه آنان را دوست بدارد دوست بداريد، و آنان را يارى كنيد در برابر كسانى كه با آنان دشمنى(و جنگ) مى‏ كنند.
قرآن و عترت همچنان در بين شما خواهند بود تا روز قيامت بر سر حوض بر من وارد شوند ... . خدايا، هر كس با على دشمنى كند در زمين براى او جايگاهى قرار مده و در آسمان براى او جاى صعودى مگذار و او را در پايين‏ترين درجه آتش قرار ده.
در اين مقطع، منافقين و دشمنان اهل‏بيت ‏عليهم السلام كاملاً احساس خطر كردند و قضيه را جدى گرفتند. پس پيمان نامه نوشتند و هم‏قسم شدند و برنامه‏ هاى خود را آغاز كردند.<ref>الكافى: ج ۲ ص ۴۰۳. امالى المفيد: ص ۱۸۶. بحار الانوار: ج ۲ ص ۱۴۸ و ج ۲۷ ص ۶۸ و ج ۳۷ ص ۱۱۴ و ج ۴۷ ص ۳۶۵. امالى الصدوق: ص ۴۳۱. الخصال: ص ۱۴۹. جمهرة خطب العرب: ج ۱ ص ۱۵۱. سِفر السعادة: ص ۱۸۱. تفسير القمى: ج ۲ ص ۴۴۷. سنن ابن ماجة: ج ۱ ص ۸۴ و ج ۲ ص ۱۰۱۵. صحيح الترمذى: ج ۵ ص ۶۶۲ . صحيح ابن خزيمة: ج ۴ ص ۲۵۰. مسند الشاميين: ج ۱ ص ۲۹۱. الاحتجاج: ج ۱ ص ۴۰۶.</ref>
   همچنين مراجعه شود به عنوان: خيف (مسجد) .
== مراسم پايانى در منى<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۳۹.</ref> ==
با نزديكى غروب روز دوازدهم ذى ‏الحجة در سفر حجةالوداع، طبق آيه ۲۰۳ سوره بقره: «فَمَنْ تَعَجَّلَ فى يَوْمَينِ فَلا اِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا اِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى» : «هر كس در روز عجله كند گناهى بر او نيست، و هر كس تأخير نمايد نيز اشكالى بر او نيست از كسانى كه تقوا پيشه كنند» ، كسانى كه مايل بودند مى ‏توانستند توقف در منا را پايان دهند و به مكه بازگردند، و هر كس مايل بود شب سيزدهم را هم مى ‏ماند و فردا پس از رمى جمرات سه گانه راهى مكه مى ‏شد.
پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله ماندن در شب سيزدهم ذى‏ الحجه را انتخاب كردند، و با غروب روز دوازدهم نماز مغرب و عشا خوانده شد. آن شب مشغول جمع ‏آورى اثاثيه و بار و بنه شدند تا مقدمات حركت به سوى مكه را آماده كنند، و پس از آن به استراحت پرداختند. صبح روز سيزدهم نماز صبح خوانده شد، و قبل از ظهر سه جمره را رمى كردند.
اكنون كاروان عظيم حجاج كه همراه پيامبرصلى الله عليه وآله روز سيزدهم را مانده بودند، آماده حركت مى‏ شدند. تا مردم آماده شوند و اثاثيه و شتران را آماده كنند روز بالا آمد و همه منتظر حركت حضرت ماندند.<ref>السنن الكبرى: ج ۷ ص ۳۲۴ ۲۸۷ . سنن الدارِمى: ج ۲ ص ۴۴. سِفر السعادة: ص ۱۸۴. بحار الانوار: ج ۹۶ ص ۲۷۶. تهذيب الاحكام: ج ۵ ص ۴۵۷ ۲۷۳. الكافى: ج ۴ ص ۵۲۱ ،  ۴۸۶، ۲۴۸ . دعائم الاسلام: ج ۱ ص ۳۲۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==