۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
اين حركت ۲۳ سال ادامه داشت و رسول خداصلى الله عليه وآله بيشتر اين مدت را در مكه و بخشى را نيز در [[مدینه]] سپرى نمود. دعوت او، هدايت به امور گرانقدرى بود كه بشر پيش از آن مانندش را نديده بود. او شريعتى را بنيان نهاد كه انسان را به زيستى كريمانه و سعادتى بزرگ رهنمون مى كرد. | اين حركت ۲۳ سال ادامه داشت و رسول خداصلى الله عليه وآله بيشتر اين مدت را در مكه و بخشى را نيز در [[مدینه]] سپرى نمود. دعوت او، هدايت به امور گرانقدرى بود كه بشر پيش از آن مانندش را نديده بود. او شريعتى را بنيان نهاد كه انسان را به زيستى كريمانه و سعادتى بزرگ رهنمون مى كرد. | ||
انذار و هشدار آن حضرت نيز براى كسانى بود كه به خاطر تعصبات زشت جاهلى به آسانى در مقابل حق سر تسليم فرود نمى آوردند. در اين راه، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از جانب پروردگارش دو گونه دستور داشت: | [[انذار]] و هشدار آن حضرت نيز براى كسانى بود كه به خاطر تعصبات زشت جاهلى به آسانى در مقابل حق سر تسليم فرود نمى آوردند. در اين راه، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از جانب پروردگارش دو گونه دستور داشت: | ||
انذار عمومى همه مردم، با اين فرموده خداى متعال: «قم فانذر»<ref>مدثر / ۲.</ref>: برخيز و برحذر دار! | انذار عمومى همه مردم، با اين فرموده خداى متعال: «قم فانذر»<ref>مدثر / ۲.</ref>: برخيز و برحذر دار! | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[پیامبر صلی الله علیه و آله]] نيز هر دو فرمان را اطاعت نموده و به انجام رسانيد؛ در روز انذار خويشاندانش، پس از آنكه معجزاتى چند بر رسالت خويش به منصه ظهور رساند و فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب! به خدا قسم من در ميان [[عرب]] جوانمردى را نمى شناسم كه بهتر از آنچه من براى شما آورده ام براى قومش آورده باشد؛ من خير دنيا و آخرت را براى شما آورده ام. خدا مرا فرمان داده تا شما را به اين امر دعوت كنم. و در ادامه فرمود: كدامينتان مرا در اين يارى مى دهد، تا برادر و وصى و [[جانشین]] من در ميان شما باشد؟ | [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] نيز هر دو فرمان را اطاعت نموده و به انجام رسانيد؛ در روز انذار خويشاندانش، پس از آنكه معجزاتى چند بر رسالت خويش به منصه ظهور رساند و فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب! به خدا قسم من در ميان [[عرب]] جوانمردى را نمى شناسم كه بهتر از آنچه من براى شما آورده ام براى قومش آورده باشد؛ من خير دنيا و آخرت را براى شما آورده ام. خدا مرا فرمان داده تا شما را به اين امر دعوت كنم. و در ادامه فرمود: كدامينتان مرا در اين يارى مى دهد، تا برادر و وصى و [[جانشین]] من در ميان شما باشد؟ | ||
همگى سكوت كردند، و فقط على عليه السلام عرض كرد: من، اى رسول خدا. در حالى كه از او از همه آنان جوان تر بود. پيامبرصلى الله عليه وآله سپس سخن خود را تكرار نمود، اما باز هم ايشان پاسخى نگفتند و فقط على عليه السلام دوباره عرضه داشت: اى رسول خدا ! من در اين كار شما را يارى خواهم كرد. آنگاه | همگى سكوت كردند، و فقط على عليه السلام عرض كرد: من، اى رسول خدا. در حالى كه از او از همه آنان جوان تر بود. پيامبرصلى الله عليه وآله سپس سخن خود را تكرار نمود، اما باز هم ايشان پاسخى نگفتند و فقط على عليه السلام دوباره عرضه داشت: اى رسول خدا ! من در اين كار شما را يارى خواهم كرد. آنگاه [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] دست برشانه او نهاده، خطاب به آنان فرمود: اين مرد برادر، وصى و جانشين من در ميان شما مى باشد. بر سخنش گردن نهيد و او را اطاعت كنيد. | ||
آنها نيز از جا برخاستند و در حالى كه خنده تمسخرآميزى بر لب داشتند، به ابوطالب گفتند: او تو را امر كرد كه سخن فرزندت گوش داده و از او اطاعت كنى! | آنها نيز از جا برخاستند و در حالى كه خنده تمسخرآميزى بر لب داشتند، به [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]] گفتند: او تو را امر كرد كه سخن فرزندت گوش داده و از او اطاعت كنى! | ||
اين ماجرا در آغاز دعوت آن حضرت بود؛ هنگامى كه فقط عده كمى به دين اسلام در آمده بودند؛ رسول خداصلى الله عليه وآله دعوت و انذار را تا هنگام وفات خويش ادامه داد و پيوسته مردم را به سوى خدا فرا مى خواند و از عصيان برحذر مى داشت، آنگونه كه پروردگارش وى را در كتاب كريم خود توصيف نموده است. | اين ماجرا در آغاز دعوت آن حضرت بود؛ هنگامى كه فقط عده كمى به دين اسلام در آمده بودند؛ رسول خداصلى الله عليه وآله دعوت و انذار را تا هنگام وفات خويش ادامه داد و پيوسته مردم را به سوى خدا فرا مى خواند و از عصيان برحذر مى داشت، آنگونه كه پروردگارش وى را در كتاب كريم خود توصيف نموده است. | ||
اما از آنجا كه دعوت و برحذر داشتن، به تنهايى و بدون بنا نهادن | اما از آنجا كه دعوت و برحذر داشتن، به تنهايى و بدون بنا نهادن [[احکام]] و اجراى آن براى دستيابى به يک مقصود عالى ثمربخش نيست و ارشاد با زبان و گفتار به منظور ايجاد حركت و رسيدن به مقصدى مقدس كافى نمى باشد، و همچنين انذار مانند بيدار كردن خفته و برحذر داشتن نابيناست كه بدون نشان دادن و تعيين راه سودى ندارد، از اين رو پيامبر بزرگوارصلى الله عليه وآله، قانون گذارى و بيان احكام الهى و تأسيس پايه هاى [[اسلام]] را آغاز نمود، تا هر مسلمانى واجباتش را نيک بداند، و نظرات، گفتار و كردارش از ديگران مشخص گردد. | ||
البته به شهادت آيات بسيارى از | البته به شهادت آيات بسيارى از [[قرآن]]، پيامبرصلى الله عليه وآله علاوه بر [[تبلیغ]] آنچه از جانب خداوند بر او نازل شده بود، خود نيز حق قانون گذارى در دين را داشت. از جمله آنها اين آيه شريفه است: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللَّه و اطيعوا الرسول...»<ref>نساء / ۴.</ref>: اى كسانى كه ايمان آورده ايد اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول را... . | ||
در اين آيه شريفه، بعد از عبارت «اطيعوا اللَّه» جمله «اطيعوا الرسول» آمده كه اين تكرار فعل و بسنده نكردن به عطف، بهترين دليل است بر اينكه اطاعت از دستورات پيامبرصلى الله عليه وآله و احكام صادره از جانب ايشان، همانند اطاعت از خداوند و احكام نازل شده از ناحيه او واجب و لازم مى باشد. | در اين آيه شريفه، بعد از عبارت «اطيعوا اللَّه» جمله «اطيعوا الرسول» آمده كه اين تكرار فعل و بسنده نكردن به عطف، بهترين دليل است بر اينكه اطاعت از دستورات پيامبرصلى الله عليه وآله و احكام صادره از جانب ايشان، همانند اطاعت از خداوند و احكام نازل شده از ناحيه او واجب و لازم مى باشد. |