۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
پس [[مبعث]]، روزى است جاودانه در حيات مسلمانان است، كه به خاطر بركاتى كه از جانب پيامبر بزرگ و سرور كريمشان به آنها رسيده عيدى مبارک است. پيامبرصلى الله عليه وآله از اين روز [[دعوت]] و [[انذار]] خود را آغاز كرد، و ابتدا از شيفتگان نداى الهى بود. در همان روز نخست، [[خدیجه بنت خویلد]]، على بن ابى طالب عليه السلام و زید بن حارثه به آن حضرت ايمان آوردند. | پس [[مبعث]]، روزى است جاودانه در حيات مسلمانان است، كه به خاطر بركاتى كه از جانب پيامبر بزرگ و سرور كريمشان به آنها رسيده عيدى مبارک است. پيامبرصلى الله عليه وآله از اين روز [[دعوت]] و [[انذار]] خود را آغاز كرد، و ابتدا از شيفتگان نداى الهى بود. در همان روز نخست، [[خدیجه بنت خویلد]]، على بن ابى طالب عليه السلام و زید بن حارثه به آن حضرت ايمان آوردند. | ||
پس از اندک زمانى، افراد ديگرى نيز به ايشان پيوستند، از جمله: جعفر بن ابی طالب، اویس | پس از اندک زمانى، افراد ديگرى نيز به ايشان پيوستند، از جمله: جعفر بن ابی طالب، [[اویس قرنی]]، [[ابوذر غفاری]] و [[سلمان فارسی|سلمان]]. همان سلمان كه ترک وطن و خانواده كرده بود و براى دست يافتن به حقيقت، سختى ها و مرارت ها را به جان خريد. تا جايى كه به بندگى در آمد، و حال اينكه شريف ترين آزادگان بود. | ||
اين حركت ۲۳ سال ادامه داشت و رسول خداصلى الله عليه وآله بيشتر اين مدت را در مكه و بخشى را نيز در [[مدینه]] سپرى نمود. دعوت او، هدايت به امور گرانقدرى بود كه بشر پيش از آن مانندش را نديده بود. او شريعتى را بنيان نهاد كه انسان را به زيستى كريمانه و سعادتى بزرگ رهنمون مى كرد. | اين حركت ۲۳ سال ادامه داشت و رسول خداصلى الله عليه وآله بيشتر اين مدت را در مكه و بخشى را نيز در [[مدینه]] سپرى نمود. دعوت او، هدايت به امور گرانقدرى بود كه بشر پيش از آن مانندش را نديده بود. او شريعتى را بنيان نهاد كه انسان را به زيستى كريمانه و سعادتى بزرگ رهنمون مى كرد. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[پیامبر صلی الله علیه و آله]] نيز هر دو فرمان را اطاعت نموده و به انجام رسانيد؛ در روز انذار خويشاندانش، پس از آنكه معجزاتى چند بر رسالت خويش به منصه ظهور رساند و فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب! به خدا قسم من در ميان [[عرب]] جوانمردى را نمى شناسم كه بهتر از آنچه من براى شما آورده ام براى قومش آورده باشد؛ من خير دنيا و آخرت را براى شما آورده ام. خدا مرا فرمان داده تا شما را به اين امر دعوت كنم. و در ادامه فرمود: كدامينتان مرا در اين يارى مى دهد، تا برادر و وصى و [[جانشین]] من در ميان شما باشد؟ | [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] نيز هر دو فرمان را اطاعت نموده و به انجام رسانيد؛ در روز انذار خويشاندانش، پس از آنكه معجزاتى چند بر رسالت خويش به منصه ظهور رساند و فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب! به خدا قسم من در ميان [[عرب]] جوانمردى را نمى شناسم كه بهتر از آنچه من براى شما آورده ام براى قومش آورده باشد؛ من خير دنيا و آخرت را براى شما آورده ام. خدا مرا فرمان داده تا شما را به اين امر دعوت كنم. و در ادامه فرمود: كدامينتان مرا در اين يارى مى دهد، تا برادر و وصى و [[جانشین]] من در ميان شما باشد؟ | ||
همگى سكوت كردند، و فقط على عليه السلام عرض كرد: من، اى رسول خدا. در حالى كه از او از همه آنان جوان تر بود. پيامبرصلى الله عليه وآله سپس سخن خود را تكرار نمود، اما باز هم ايشان پاسخى نگفتند و فقط على عليه السلام دوباره عرضه داشت: اى رسول خدا ! من در اين كار شما را يارى خواهم كرد. آنگاه | همگى سكوت كردند، و فقط على عليه السلام عرض كرد: من، اى رسول خدا. در حالى كه از او از همه آنان جوان تر بود. پيامبرصلى الله عليه وآله سپس سخن خود را تكرار نمود، اما باز هم ايشان پاسخى نگفتند و فقط على عليه السلام دوباره عرضه داشت: اى رسول خدا ! من در اين كار شما را يارى خواهم كرد. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله دست برشانه او نهاده، خطاب به آنان فرمود: اين مرد برادر، وصى و جانشين من در ميان شما مى باشد. بر سخنش گردن نهيد و او را اطاعت كنيد. | ||
آنها نيز از جا برخاستند و در حالى كه خنده | آنها نيز از جا برخاستند و در حالى كه خنده [[استهزاء|تمسخر]]<nowiki/>آميزى بر لب داشتند، به [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]] گفتند: او تو را امر كرد كه سخن فرزندت گوش داده و از او اطاعت كنى! | ||
اين ماجرا در آغاز دعوت آن حضرت بود؛ هنگامى كه فقط عده كمى به دين اسلام در آمده بودند؛ رسول خداصلى الله عليه وآله دعوت و انذار را تا هنگام وفات خويش ادامه داد و پيوسته مردم را به سوى خدا فرا مى خواند و از عصيان برحذر مى داشت، آنگونه كه پروردگارش وى را در كتاب كريم خود توصيف نموده است. | اين ماجرا در آغاز دعوت آن حضرت بود؛ هنگامى كه فقط عده كمى به دين اسلام در آمده بودند؛ رسول خداصلى الله عليه وآله دعوت و انذار را تا هنگام وفات خويش ادامه داد و پيوسته مردم را به سوى خدا فرا مى خواند و از عصيان برحذر مى داشت، آنگونه كه پروردگارش وى را در كتاب كريم خود توصيف نموده است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
ب. اما دومين روز، [[غدیر]] است. اين روز در واپسين ايام حيات پيامبرصلى الله عليه وآله واقع شد و آن حضرت به امر پروردگارش در غدير، به تكرار يوم الانذار (روز دعوت خويشاوندان) و به برپايى حماسه ديگرى در مقابل ديدگان امت خويش همت گماشت. | ب. اما دومين روز، [[غدیر]] است. اين روز در واپسين ايام حيات پيامبرصلى الله عليه وآله واقع شد و آن حضرت به امر پروردگارش در غدير، به تكرار يوم الانذار (روز دعوت خويشاوندان) و به برپايى حماسه ديگرى در مقابل ديدگان امت خويش همت گماشت. | ||
دعوت آن حضرت در | دعوت آن حضرت در یوم الانذار به دستور خداى متعال بود، و در غدير نيز به فرمان الهى. | ||
آن دعوت از خويشاوندان نزديكش بود، اما اين دعوت از همه مسلمانان. | آن دعوت از خويشاوندان نزديكش بود، اما اين دعوت از همه مسلمانان. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
دعوت اول و دعوت آخر با هم يكى شد و دو نيم دايره در زندگى با كرامتش به هم پيوست. روز بعثت با نيمه نزولى كه از جانب حضرت حق به سوى خلق فرود آمد آغاز شد، و روز غدير نيمه صعودى از خلق به سوى خالق آغاز گشت. اين همان نيمه فرمان بردارى بود. اما آيا تحقق هم يافت؟! | دعوت اول و دعوت آخر با هم يكى شد و دو نيم دايره در زندگى با كرامتش به هم پيوست. روز بعثت با نيمه نزولى كه از جانب حضرت حق به سوى خلق فرود آمد آغاز شد، و روز غدير نيمه صعودى از خلق به سوى خالق آغاز گشت. اين همان نيمه فرمان بردارى بود. اما آيا تحقق هم يافت؟! | ||
البته روز غدير با يوم الانذار تفاوتى هايى نيز داشت؛ | البته روز غدير با يوم الانذار تفاوتى هايى نيز داشت؛ پیامبر صلی الله علیه و آله در يوم الانذار دعوتش با بشارت همراه بود، اما در غدير دعوتش را با وعده عذاب ختم نمود. آنجا دعوت كافران به اسلام و ايمان بود، و اينجا دعوت مسلمانان به اطاعت و عمل، و بدين شكل روز غدير عهده دار تحقق شرع مقدس در جهان گشت، و بركه خم با بر پايى اين حماسه بزرگ در دامان خود شرف يافت. | ||
پس مبعث و غدير يک روز است؛ گر چه از لحاظ زمان و مكان از هم دورند، و يوم الانذار برهه اى از مبعث و حلقه واسطه بين اين روز و غدير است. دعوت يوم الانذار در خانه اى محقّر بين پيامبرصلى الله عليه وآله و على عليه السلام و خويشانش بود، آن هم فقط با مشاهده برخى معجزات، در حالى كه از بى حرمتى ابولهب نيز هراسى در دل پيامبرصلى الله عليه وآله نبود. | پس مبعث و غدير يک روز است؛ گر چه از لحاظ زمان و مكان از هم دورند، و يوم الانذار برهه اى از مبعث و حلقه واسطه بين اين روز و غدير است. دعوت يوم الانذار در خانه اى محقّر بين پيامبرصلى الله عليه وآله و على عليه السلام و خويشانش بود، آن هم فقط با مشاهده برخى معجزات، در حالى كه از بى حرمتى ابولهب نيز هراسى در دل پيامبرصلى الله عليه وآله نبود. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
منابع اين روايت و ماجرا هم كه در شيعه و [[اهل سنت]] فراوان است؛ [[نسایی|خصائص نسائی]] و تاريخ طبرى و غيره. | منابع اين روايت و ماجرا هم كه در شيعه و [[اهل سنت]] فراوان است؛ [[نسایی|خصائص نسائی]] و تاريخ طبرى و غيره. | ||
در ضمن هر كدام از اين وقايع به زبان هاى ديگرى تكرار و يادآورى شده، كه اگر همه را بياوريم اين تعداد به صدها مورد مى رسد. مثلاً در همان خصائص نسائى آمده كه فردى از على عليه السلام پرسيد: چرا تو وارث پس عمويت (پيغمبر)شدى ولى خود عمويت وارث او نشد؟ على عليه السلام حديث | در ضمن هر كدام از اين وقايع به زبان هاى ديگرى تكرار و يادآورى شده، كه اگر همه را بياوريم اين تعداد به صدها مورد مى رسد. مثلاً در همان خصائص نسائى آمده كه فردى از على عليه السلام پرسيد: چرا تو وارث پس عمويت (پيغمبر)شدى ولى خود عمويت وارث او نشد؟ على عليه السلام حديث یوم الدار را يادآورى كرد كه من آنجا وارث و وزير و وصى و خليفه شدم! يعنى باز با زبان ديگرى همان سفارش يادآورى شده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == |