زنان راوی غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
آنگاه نام چند نفر از [[تابعین]] را بازگو مى‏ كنيم، و سپس از دو تن از زنانى كه در مقام احتجاج و استدلال به اين حديث شريف استناد جسته‏ اند ياد مى‏ كنيم.
آنگاه نام چند نفر از [[تابعین]] را بازگو مى‏ كنيم، و سپس از دو تن از زنانى كه در مقام احتجاج و استدلال به اين حديث شريف استناد جسته‏ اند ياد مى‏ كنيم.


==حضرت فاطمه زهرا عليها السلام<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۹۶. </ref>==
===۱- حضرت فاطمه زهرا عليها السلام<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۹۶. </ref>===
روايت غدیر به نقل از حضرت فاطمه‏ علیها السلام را ابوالعباس احمد بن محمد بن سعيد همدانى معروف به [[ابن‏ عقده]] (م ۱۳۳ ق) در كتابى كه ويژه حديث غدير نگاشته آورده است.
روايت غدیر به نقل از حضرت فاطمه‏ علیها السلام را ابوالعباس احمد بن محمد بن سعيد همدانى معروف به [[ابن‏ عقده]] (م ۱۳۳ ق) در كتابى كه ويژه حديث غدير نگاشته آورده است.


خط ۴۷: خط ۴۷:
قالت: قال رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله: من كنت وليه فعلى وليه، و من كنت امامه فعلى امامه.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۵۸. </ref>
قالت: قال رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله: من كنت وليه فعلى وليه، و من كنت امامه فعلى امامه.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۵۸. </ref>


== ام‏ّ سلمه، همسر پيامبر صلى الله عليه و آله ==
=== ۲- ام‏ّ سلمه، همسر پيامبر صلى الله عليه و آله ===
[[ابن عقده کوفی|ابن‏ عقده]] به سند متصل از ام‏ سلمه اين روايت را بازگو مى‏ كند:
[[ابن عقده کوفی|ابن‏ عقده]] به سند متصل از ام‏ سلمه اين روايت را بازگو مى‏ كند:


خط ۵۶: خط ۵۶:
نيز همين روايت را نورالدين على بن عبداللَّه بن احمد سمهودى شافعى (م ۹۱۱ ق) در كتاب «جواهر العقدين» به نقل از «[[ینابیع الموده]]» از ام ‏سلمه روايت مى‏ كند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۷. </ref>
نيز همين روايت را نورالدين على بن عبداللَّه بن احمد سمهودى شافعى (م ۹۱۱ ق) در كتاب «جواهر العقدين» به نقل از «[[ینابیع الموده]]» از ام ‏سلمه روايت مى‏ كند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۷. </ref>


==امّ‏ هانى، خواهر حضرت على‏ عليه السلام==
===۳- امّ‏ هانى، خواهر حضرت على‏ عليه السلام===
[[احمد بن عمرو بصرى (ابوبكر، بَزّار)|حافظ احمد بن عمرو بصرى]] معروف به بزاز (م ۲۹۲ ق) در مسند خويش به نقل از امّ‏ هانى چنين روايت كرده است: رجع رسول‏ الله صلى الله عليه وآله من حجّته، حتى نزل بغدير خم. ثم قام خطيباً بالهاجرة فقال: ايها الناس! ... .<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۸. </ref>
[[احمد بن عمرو بصرى (ابوبكر، بَزّار)|حافظ احمد بن عمرو بصرى]] معروف به بزاز (م ۲۹۲ ق) در مسند خويش به نقل از امّ‏ هانى چنين روايت كرده است: رجع رسول‏ الله صلى الله عليه وآله من حجّته، حتى نزل بغدير خم. ثم قام خطيباً بالهاجرة فقال: ايها الناس! ... .<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۸. </ref>


همين روايت را سمهودى شافعى به نقل از بزّاز، به نقل از قندوزى حنفى در «ينابيع الموده» آورده است. ابن‏ عقده نيز به سند خويش همان را از امّ‏ هانى نقل مى‏ كند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۸. </ref>
همين روايت را سمهودى شافعى به نقل از بزّاز، به نقل از قندوزى حنفى در «ينابيع الموده» آورده است. ابن‏ عقده نيز به سند خويش همان را از امّ‏ هانى نقل مى‏ كند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۸. </ref>


==فاطمه بنت حمزة بن عبدالمطلب==
===۴- فاطمه بنت حمزة بن عبدالمطلب===
فاطمه دختر حمزه سيد الشهداء نيز از [[راویان حدیث غدیر]] است و روايت او را ابن‏ عقده در كتابش در غدير و نيز شيخ منصور رازى در كتاب «الغدیر» خود آورده ‏اند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۵۸.</ref>
فاطمه دختر حمزه سيد الشهداء نيز از [[راویان حدیث غدیر]] است و روايت او را ابن‏ عقده در كتابش در غدير و نيز شيخ منصور رازى در كتاب «الغدیر» خود آورده ‏اند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۵۸.</ref>


==اسماء بنت عميس==
===۵- اسماء بنت عميس===
اسماء بنت عميس، همسر جعفر بن ابى‏ طالب است كه به همراه شوهرش از مهاجران به حبشه بود و پس از شهادت جناب جعفر به همسرى [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] در آمد.
اسماء بنت عميس، همسر جعفر بن ابى‏ طالب است كه به همراه شوهرش از مهاجران به حبشه بود و پس از شهادت جناب جعفر به همسرى [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] در آمد.


خط ۷۱: خط ۷۱:
حديث اسماء درباره ى غدير را ابن عقده به سندى متصل روايت مى‏ كند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۷.</ref>
حديث اسماء درباره ى غدير را ابن عقده به سندى متصل روايت مى‏ كند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۷.</ref>


==عايشه بنت ابى‏ بكر==
===۶- عايشه بنت ابى‏ بكر===
يكى ديگر از راويان حديث غدير عايشه همسر پيامبر صلى الله عليه وآله است، كه روايت او را ابن ‏عقده در همان كتاب ويژه ‏اى كه درباره اين حديث نگاشته آورده است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۴۸. </ref>
يكى ديگر از راويان حديث غدير عايشه همسر پيامبر صلى الله عليه وآله است، كه روايت او را ابن ‏عقده در همان كتاب ويژه ‏اى كه درباره اين حديث نگاشته آورده است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۴۸. </ref>


جاى شگفتى نيست كه عايشه نيز اين حديث مبارک را نقل كرده باشد، چرا كه پدرش ابى‏ بكر نيز از راويان غدير است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۶. </ref>چنانكه [[عمر بن خطاب]] نيز حديث غدير را نقل كرده است.
جاى شگفتى نيست كه عايشه نيز اين حديث مبارک را نقل كرده باشد، چرا كه پدرش ابى‏ بكر نيز از راويان غدير است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۶. </ref>چنانكه [[عمر بن خطاب]] نيز حديث غدير را نقل كرده است.
==ام ‏كلثوم بنت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام==
===۷- ام ‏كلثوم بنت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام===
از بانوانى كه حديث غدير را به واسطه نقل مى‏ كند ام ‏كلثوم دختر اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است. ام‏ كلثوم -  كه در زمان رحلت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله طفل كوچكى بود -  ماجراى احتجاج مادر بزرگوارش حضرت فاطمه ‏عليها السلام به حديث غدير را نقل كرده است.
از بانوانى كه حديث غدير را به واسطه نقل مى‏ كند ام ‏كلثوم دختر اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است. ام‏ كلثوم -  كه در زمان رحلت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله طفل كوچكى بود -  ماجراى احتجاج مادر بزرگوارش حضرت فاطمه ‏عليها السلام به حديث غدير را نقل كرده است.


==فاطمه و سكينه دختران سيدالشهداء عليه السلام==
===۸- و ۹- فاطمه و سكينه دختران سيدالشهداء عليه السلام===
اين دو نيز حديث غدير را از عمه‏ شان حضرت ام ‏كلثوم روايت مى ‏كنند، كه در روايت «فاطمه‏ ها» -  كه در بالا اشاره شد -  آمده است.
اين دو نيز حديث غدير را از عمه‏ شان حضرت ام ‏كلثوم روايت مى ‏كنند، كه در روايت «فاطمه‏ ها» -  كه در بالا اشاره شد -  آمده است.


==عايشه بنت سعد بن ابى ‏وقّاص==
===۱۰- عايشه بنت سعد بن ابى ‏وقّاص===
او [[حدیث غدیر]] را از پدرش سعد شنيده و براى مهاجر بن مسمار نقل كرده است. روايت سعد را بيش از ده نفر از راويان روايت كرده ‏اند كه يكى از آنان دخترش عايشه (م ۱۱۷ ق ) است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۸ - ۴۲.</ref>
او [[حدیث غدیر]] را از پدرش سعد شنيده و براى مهاجر بن مسمار نقل كرده است. روايت سعد را بيش از ده نفر از راويان روايت كرده ‏اند كه يكى از آنان دخترش عايشه (م ۱۱۷ ق ) است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۸ - ۴۲.</ref>


خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
گفت: اگر اين ها را به تو بدهم، آيا پيش تو جايگاه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را خواهم يافت؟ دارميه (يادآور چند ضرب‏ المثل گويا و دندان‏ شكن شد) و گفت: آب اما نه چون «صداه» (كه گواراترين چشمه است)، چراگاه اما نه چون «سعدان» (كه از بهترين گياهان چراگاهى براى شتر است)، و جوان اما نه چون مالک (كه الگوى جوانمردى در ميان ضرب المثل‏ هاى عرب بوده است). اى عجب! بلكه حتى پائين‏ تر از اين ها. (با اين پاسخ كوبنده دارميه، معاويه دو بيت شعر گفت با اين مضمون كه: اگر من بر شما بردبارى نكنم، پس از من از چه كسى بايد اميد بردبارى داشت؟ اينها را به گوارايى بگير، و رفتار فرد بزرگوارى را ياد كن كه در مقابل عداوت و دشمنى به تو پاداش آشتى و سلامتى مى ‏دهد) . سپس اضافه كرد: به خدا سوگند اگر على زنده بود از اينها هيچ چيزى به تو نمى‏ داد. دارميه گفت: نه به خدا نمى ‏داد، و حتى يک موى از مال مسلمانان را ! (يعنى اينها حق مسلمان است، و تو از مال خودت چيزى ندارى كه به اين و آن بدهى) . <ref>ربيع الابرار: باب ۴۱. اعلام النساء المؤمنات: ص ۳۳۳. اعيان الشيعة: ج ۶ ص ۳۶۴ (به نقل از العقد الفريد) .</ref>
گفت: اگر اين ها را به تو بدهم، آيا پيش تو جايگاه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را خواهم يافت؟ دارميه (يادآور چند ضرب‏ المثل گويا و دندان‏ شكن شد) و گفت: آب اما نه چون «صداه» (كه گواراترين چشمه است)، چراگاه اما نه چون «سعدان» (كه از بهترين گياهان چراگاهى براى شتر است)، و جوان اما نه چون مالک (كه الگوى جوانمردى در ميان ضرب المثل‏ هاى عرب بوده است). اى عجب! بلكه حتى پائين‏ تر از اين ها. (با اين پاسخ كوبنده دارميه، معاويه دو بيت شعر گفت با اين مضمون كه: اگر من بر شما بردبارى نكنم، پس از من از چه كسى بايد اميد بردبارى داشت؟ اينها را به گوارايى بگير، و رفتار فرد بزرگوارى را ياد كن كه در مقابل عداوت و دشمنى به تو پاداش آشتى و سلامتى مى ‏دهد) . سپس اضافه كرد: به خدا سوگند اگر على زنده بود از اينها هيچ چيزى به تو نمى‏ داد. دارميه گفت: نه به خدا نمى ‏داد، و حتى يک موى از مال مسلمانان را ! (يعنى اينها حق مسلمان است، و تو از مال خودت چيزى ندارى كه به اين و آن بدهى) . <ref>ربيع الابرار: باب ۴۱. اعلام النساء المؤمنات: ص ۳۳۳. اعيان الشيعة: ج ۶ ص ۳۶۴ (به نقل از العقد الفريد) .</ref>


==روايت فواطم (فاطمه ‏ها)==
===۱۱- روايت فواطم (فاطمه ‏ها)===
چنان كه اشاره شد يكى از نكات بسيار جالب توجه در نقل حديث غدير، روايت آن از طريق سندى است كه ويژگى آن در نقل حديث غدير منحصر به فرد است، و نشان دهنده عنايت خاصى است كه در خانواده [[ائمه اثنی عشر|امامان شيعه ‏عليه السلام]] به نقل اين حديث با حفظ سلسله سند وجود داشته است.
چنان كه اشاره شد يكى از نكات بسيار جالب توجه در نقل حديث غدير، روايت آن از طريق سندى است كه ويژگى آن در نقل حديث غدير منحصر به فرد است، و نشان دهنده عنايت خاصى است كه در خانواده [[ائمه اثنی عشر|امامان شيعه ‏عليه السلام]] به نقل اين حديث با حفظ سلسله سند وجود داشته است.


خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:


== اتمام حجت بر بانوان با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۳۷. اسرار غدير: ص ۲۷۲. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۸.</ref>==
== اتمام حجت بر بانوان با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۳۷. اسرار غدير: ص ۲۷۲. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۸.</ref>==
يكى از اتمام حجت‏ ها بر بانوان، بيعت گرفتن از بانوان در غدير بود. توضيح اينكه برنامه دوم پس از اتمام خطبه غدير بيعت همگانى بود كه بايد آن را اصلى‏ ترين قسمت مراسم بعد از خطابه دانست. در اين مراسم صد و بيست هزار نفر يكى يكى شركت مى‏ كردند و سه روز به طول مى‏ انجاميد.
يكى از اتمام حجت‏ ها بر بانوان، بيعت گرفتن از بانوان در غدير بود. توضيح اينكه برنامه دوم پس از اتمام [[خطبه غدیر]] بيعت همگانى بود كه بايد آن را اصلى‏ ترين قسمت مراسم بعد از خطابه دانست. در اين مراسم صد و بيست هزار نفر يكى يكى شركت مى‏ كردند و سه روز به طول مى‏ انجاميد.


در كنار بيعت مردان فرصت مناسبى را هم براى بانوان تعيين كردند كه آنان نيز در خيمه بيعت حضور يابند. براى اين كار دستور دادند تشت بزرگى از آب آوردند و پرده ‏اى در وسط آن از يک سو تا سوى ديگر زدند به طورى كه آن را به دو قسمت تقسيم مى‏ كرد و آن سوى پرده از اين سو ديده نمى ‏شد.
در كنار بيعت مردان فرصت مناسبى را هم براى بانوان تعيين كردند كه آنان نيز در خيمه بيعت حضور يابند. براى اين كار دستور دادند تشت بزرگى از آب آوردند و پرده ‏اى در وسط آن از يک سو تا سوى ديگر زدند به طورى كه آن را به دو قسمت تقسيم مى‏ كرد و آن سوى پرده از اين سو ديده نمى ‏شد.
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
در روزهاى آخر عمر حضرت زهرا عليها السلام عده‏ اى از زنان مهاجر و انصار به عيادت آمدند. آن حضرت در اين فرصت مطالبى درباره مسئله غصب خلافت مطرح كردند و بر آنان اتمام حجت فرمودند.
در روزهاى آخر عمر حضرت زهرا عليها السلام عده‏ اى از زنان مهاجر و انصار به عيادت آمدند. آن حضرت در اين فرصت مطالبى درباره مسئله غصب خلافت مطرح كردند و بر آنان اتمام حجت فرمودند.


زنان سخنان حضرت را براى مردان خود نقل كردند، و در پى آن عده‏ اى از سرشناسان مهاجر و انصار به عنوان عذرخواهى نزد حضرت آمدند و عرض كردند: اى سيدة النساء، اگر ابوالحسن اين مطالب را براى ما مى‏ گفت قبل از آنكه پيمان با [[اهل سقيفه]] را محكم كنيم و با آنان بيعت كنيم، ما هرگز به جاى او با ديگرى بيعت نمى‏ كرديم! حضرت فرمود:
زنان سخنان حضرت را براى مردان خود نقل كردند، و در پى آن عده‏ اى از سرشناسان مهاجر و [[انصار]] به عنوان عذرخواهى نزد حضرت آمدند و عرض كردند: اى سيدة النساء، اگر ابوالحسن اين مطالب را براى ما مى‏ گفت قبل از آنكه پيمان با [[اهل سقيفه]] را محكم كنيم و با آنان [[بیعت]] كنيم، ما هرگز به جاى او با ديگرى بيعت نمى‏ كرديم! حضرت فرمود:


از من دور شويد، كه عذرى از شما پذيرفته نيست بعد از آنكه عذرهايتان خواسته شده است. بعد از كوتاهى شما جايى براى امر و نهى باقى نمانده است. (و در روايتى فرمود:) بعد از روز غدير خم خداوند هيچ دليل و عذرى (در برابر ولايت) براى احدى باقى نگذاشته است. (و به روايتى فرمود:) آيا پدرم در روز غدير خم براى احدى عذرى باقى گذاشت؟!<ref>بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۶۱. دلائل الامامة: ص ۳۸. خصال: ص ۱۷۳. </ref>
از من دور شويد، كه عذرى از شما پذيرفته نيست بعد از آنكه عذرهايتان خواسته شده است. بعد از كوتاهى شما جايى براى امر و نهى باقى نمانده است. (و در روايتى فرمود:) بعد از روز غدير خم خداوند هيچ دليل و عذرى (در برابر ولايت) براى احدى باقى نگذاشته است. (و به روايتى فرمود:) آيا پدرم در روز غدير خم براى احدى عذرى باقى گذاشت؟!<ref>بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۶۱. دلائل الامامة: ص ۳۸. خصال: ص ۱۷۳. </ref>
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
گروهى ديگر اطفال خردسال خود را همراه آورده بودند.عجيب‏ تر از همه اين موارد بانوان باردارى بودند كه با مساعد نبودن حالشان، براى درک فيض اين سفر همراه كاروان پيامبر صلى الله عليه وآله شدند، و دو كودک در بين راه يا در [[مكه]] به دنيا آمدند.
گروهى ديگر اطفال خردسال خود را همراه آورده بودند.عجيب‏ تر از همه اين موارد بانوان باردارى بودند كه با مساعد نبودن حالشان، براى درک فيض اين سفر همراه كاروان پيامبر صلى الله عليه وآله شدند، و دو كودک در بين راه يا در [[مكه]] به دنيا آمدند.


در كنار اين نكته، يكى از نكات مورد توجه در [[خطبه غدير]]، حضور بانوان در جمع مستمعين خطبه است. در روز غدير و پس اقامه نماز جماعت و آماده ‏سازى منبر غدير، مردم ناظر بودند كه پيامبر صلى الله عليه وآله بر فراز آن منبر ايستادند و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را فرا خواندند و به او دستور دادند بالاى منبر بيايد و در سمت راستش بايستد.
در كنار اين نكته، يكى از نكات مورد توجه در [[خطبه غدیر]]، حضور بانوان در جمع مستمعين خطبه است. در روز غدير و پس اقامه نماز جماعت و آماده ‏سازى منبر غدير، مردم ناظر بودند كه پيامبر صلى الله عليه وآله بر فراز آن منبر ايستادند و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را فرا خواندند و به او دستور دادند بالاى منبر بيايد و در سمت راستش بايستد.


سپس حضرت نگاهى به راست و چپ جمعيت نمودند و منتظر شدند تا مردم كاملاً جمع شوند. زنان نيز در قسمتى از مجلس نشستند كه پيامبر صلى الله عليه وآله را به خوبى مى‏ ديدند. پس از آماده شدن مردم، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله سخنرانی تاريخی و آخرين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۴، ۹۷ ، ۳۰۱ ، ۳۰۲ . اثبات الهداة: ج ۲ ص ۲۶۷ ح ۳۸۷ ، ۳۹۱ . احقاق الحق: ج ۲۱ ص ۵۳ ، ۵۷ .</ref>
سپس حضرت نگاهى به راست و چپ جمعيت نمودند و منتظر شدند تا مردم كاملاً جمع شوند. زنان نيز در قسمتى از مجلس نشستند كه پيامبر صلى الله عليه وآله را به خوبى مى‏ ديدند. پس از آماده شدن مردم، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله سخنرانی تاريخی و آخرين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۴، ۹۷ ، ۳۰۱ ، ۳۰۲ . اثبات الهداة: ج ۲ ص ۲۶۷ ح ۳۸۷ ، ۳۹۱ . احقاق الحق: ج ۲۱ ص ۵۳ ، ۵۷ .</ref>


== روايت غدير توسط بانوان<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱. ماهنامه كوثر (ويژه ‏نامه غدير، ش ۲، سال اول، ارديبهشت ۱۳۷۶) : ص ۸۰-۸۵ .</ref>==
== روايت غدير توسط بانوان<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱. ماهنامه كوثر (ويژه ‏نامه غدير، ش ۲، سال اول، ارديبهشت ۱۳۷۶) : ص ۸۰-۸۵ .</ref>==
كتب مفصلى در زمينه بحث‏ هاى رجالى و تاريخىِ مربوط به [[سند حديث غدير]] تأليف شده است.
كتب مفصلى در زمينه بحث‏ هاى رجالى و تاريخىِ مربوط به [[حدیث غدیر|سند حديث غدير]] تأليف شده است.


در اين كتاب‏ ها، اسماء راويان حديث غدير از مرد و زن جمع‏ آورى شده و از نظر رجالى درباره موثق بودن راويان بحث شده و تاريخچه مفصلى از اسناد و راويان حديث غدير تدوين شده و جنبه‏ هاى اعجاب‏ انگيز آن در زمينه‏ هاى اسناد و رجال تبيين گرديده است.
در اين كتاب‏ ها، اسماء راويان حديث غدير از مرد و زن جمع‏ آورى شده و از نظر رجالى درباره موثق بودن راويان بحث شده و تاريخچه مفصلى از اسناد و راويان حديث غدير تدوين شده و جنبه‏ هاى اعجاب‏ انگيز آن در زمينه‏ هاى اسناد و رجال تبيين گرديده است.
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:
شواهد موجود در كتب تاريخى گوياى اين حقيقت است كه پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله از آغاز رسالت با رويكرد عمده زنان به آئين توحيدى روبرو شد.
شواهد موجود در كتب تاريخى گوياى اين حقيقت است كه پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله از آغاز رسالت با رويكرد عمده زنان به آئين توحيدى روبرو شد.


اولين پذيرنده اسلام حضرت [[خديجه‏ عليها السلام]] و اولين شهيده جناب سميه مادر [[عمّار]] و نيز بانوانى كه از سابقين و مهاجران شمرده مى ‏شدند، نمونه روشنى از ارزش زنان در دين اسلام را به نمايش مى‏ گذارند. همچنين حضور زنان در [[حجة الوداع]] بارزترين و ماندگارترين نوع ارزش والاى بانوان است. اخبار فراوانى كه به وسيله راويان زن از اين مراسم عظيم نقل شده گوياى تلاش گسترده زنان در پاسدارى از اين ميراث مقدس است. دستاوردهاى بانوان در عرصه اخبار غدير به دو گروه عمده تقسيم مى‏ شود:
اولين پذيرنده اسلام حضرت [[خديجه‏ عليها السلام]] و اولين شهيده جناب سميه مادر [[عمّار]] و نيز بانوانى كه از سابقين و مهاجران شمرده مى ‏شدند، نمونه روشنى از ارزش زنان در دين اسلام را به نمايش مى‏ گذارند. همچنين حضور زنان در [[حجةالوداع|حجة الوداع]] بارزترين و ماندگارترين نوع ارزش والاى بانوان است. اخبار فراوانى كه به وسيله راويان زن از اين مراسم عظيم نقل شده گوياى تلاش گسترده زنان در پاسدارى از اين ميراث مقدس است. دستاوردهاى بانوان در عرصه اخبار غدير به دو گروه عمده تقسيم مى‏ شود:


===اخبار زنان صحابى===
===اخبار زنان صحابى===
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
اسماء از سابقين در اسلام است؛ او از جمله افرادى است كه قبل از آنكه مردم در خانه ارقم ايمان بياورند، به همراه همسرش جناب جعفر به خدمت پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و اسلام اختيار نمود، و نيز به همراه جعفر به [[حبشه]] مهاجرت كرد.
اسماء از سابقين در اسلام است؛ او از جمله افرادى است كه قبل از آنكه مردم در خانه ارقم ايمان بياورند، به همراه همسرش جناب جعفر به خدمت پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و اسلام اختيار نمود، و نيز به همراه جعفر به [[حبشه]] مهاجرت كرد.


بعد از شهادت [[جعفر طيار]] به عقد [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] در آمد، و از وى صاحب محمد شد. در آن زمان كه همسر ابوبكر بود، توطئه قتل وصى پيامبرصلى الله عليه وآله را با هوشيارى و ايثار تمام خنثى نمود. وى همواره از محبان و ملازمان فاطمه زهراعليها السلام بود. او بعد از شهادت حضرت فاطمه ‏عليها السلام از جمله همسران حضرت على‏ عليه السلام شد. فرزندش محمد را چنان تربيت كرد كه از مريدان و مخلصان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام شد.
بعد از شهادت جعفر طیار به عقد [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] در آمد، و از وى صاحب محمد شد. در آن زمان كه همسر ابوبكر بود، توطئه قتل وصى پيامبرصلى الله عليه وآله را با هوشيارى و ايثار تمام خنثى نمود. وى همواره از محبان و ملازمان فاطمه زهراعليها السلام بود. او بعد از شهادت حضرت فاطمه ‏عليها السلام از جمله همسران حضرت على‏ عليه السلام شد. فرزندش محمد را چنان تربيت كرد كه از مريدان و مخلصان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام شد.


زمانى كه اسماء در [[حجة الوداع]] شركت جست همسر ابوبكر بود، و محمد بن ابى‏ بكر نيز در مسير حجة الوداع متولد شد. [[ابن‏ عقده]] در «كتاب الولاية» [[حديث غدير]] را از او روايت كرده است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۷. </ref>اسماء همچنين از راويان حديث [[ردّ الشمس]] به شمار مى‏ رود.<ref>الامالى (صدوق): ص۵۵، ۵۶. الارشاد: ص۱۶۳، ۱۶۴.</ref>
زمانى كه اسماء در [[حجة الوداع]] شركت جست همسر ابوبكر بود، و محمد بن ابى‏ بكر نيز در مسير حجة الوداع متولد شد. [[ابن‏ عقده]] در «كتاب الولاية» [[حديث غدير]] را از او روايت كرده است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۷. </ref>اسماء همچنين از راويان حديث [[ردّ الشمس]] به شمار مى‏ رود.<ref>الامالى (صدوق): ص۵۵، ۵۶. الارشاد: ص۱۶۳، ۱۶۴.</ref>