۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام را در آن مقام مشهور و معروف بر پاداشت و معرفى كرد قبل از همه از نُه نفر بيعت گرفت و به آنان دستور داد برخيزند و با على عليه السلام بيعت كنند كه اول آنان [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] بودند. سپس به سران مهاجرين و انصار دستور [[بیعت]] داد و همه آنان بيعت كردند. | آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام را در آن مقام مشهور و معروف بر پاداشت و معرفى كرد قبل از همه از نُه نفر بيعت گرفت و به آنان دستور داد برخيزند و با على عليه السلام بيعت كنند كه اول آنان [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] بودند. سپس به سران مهاجرين و انصار دستور [[بیعت]] داد و همه آنان بيعت كردند. | ||
در ادامه همگان شاهد معجزه اى بزرگ از اميرالمؤمنين عليه السلام بودند. ابوبكر همراه ديگر سران [[منافقین]] - كه از اين همه بزرگى و فضيلت به غيظ آمده بودند - اصحاب خاص پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام را [[استهزاء|تمسخر]] كردند، تا شايد كمى از غيظ و غضبشان كاسته شود. خداوند هم در آيات بالا به اين حركت آنان اشاره نموده است. | در ادامه همگان شاهد معجزه اى بزرگ از اميرالمؤمنين عليه السلام بودند. ابوبكر همراه ديگر سران [[منافقین]] - كه از اين همه بزرگى و فضيلت به غيظ آمده بودند - اصحاب خاص پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام را [[استهزاء|تمسخر]] كردند، تا شايد كمى از غيظ و غضبشان كاسته شود. خداوند هم در آيات بالا به اين حركت آنان اشاره نموده است.<ref>تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص ۱۱۱ - ۱۲۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۴ - ۱۶۱. بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳ - ۲۲۶ و ج ۳۷ ص ۱۴۲ - ۱۴۸. مدينة المعاجز: ج ۱ ص ۴۳۸. تأويل الآيات: ج ۱ ص ۴۰ ح ۱۱. تفسير البرهان: ج ۱ ص ۵۹ ح ۱. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۷۳ .</ref> | ||
كلام خداوند كه مى فرمايد: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ. اللَّه يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»<ref>بقره / ۱۴.</ref>: | |||
«هنگامى كه ايمان آورندگان را ملاقات كنند مى گويند ايمان آورديم، ولى وقتى با شياطينشان خلوت كنند مى گويند: ما با شماييم و ما مؤمنين را استهزاء مى كرديم. خداوند آنان را به مسخره مى گيرد و به آنان مهلت مى دهد كه در طغيان خود متحير بمانند». | |||
اين آيه درباره اين است كه وقتى اين بيعت شكنان كه بر مخالفت با على عليه السلام و مانع شدن خلافت از او همپيمان شده بودند، با مؤمنين رو به رو مى شدند مى گفتند: ما هم مانند ايمان شما ايمان آورده ايم. | |||
به عنوان مثال، يكى از برنامه هاى منافقين اين بود كه وقتى سلمان و مقداد و ابوذر و عمار را مى ديدند به آنان مى گفتند: «ما به محمد ايمان آوردهايم و در برابر [[بیعت]] على و فضيلت او سر تسليم فرود آورده ايم و مانند شما اوامر او را اجرا مى كنيم». | |||
به خصوص [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و بقيه نُه نفرى كه سرشناستر در نفاق بودند، گاهى كه در راه با سلمان و اصحابش رو به رو مى شدند از آنان احساس انزجار مى كردند و مى گفتند: «اينان اصحاب ساحر و احمق هستند»، كه منظورشان پيامبر و على عليهما السلام بود. سپس به يكديگر مى گفتند: «از اينان بپرهيزيد كه مبادا از گوشه هاى سخنانتان درباره [[کفّار|کفر]] محمد و آنچه درباره على گفته با اطلاع شوند و خبر آن را براى او ببرند و باعث هلاک شما شود». | |||
آنگاه ابوبكر به اصحاب منافقش مى گفت: «اينک مرا بنگريد كه چگونه آنان را به مسخره مى گيرم و شر آنان را از شما دفع مى كنم»! وقتى به آنان نزديک شدند ابوبكر به هر كدام كلماتى گفت. | |||
از جمله به ابوذر گفت: مرحبا به تو اى ابوذر! تو همان كسى هستى كه پيامبر درباره ات گفت: «زمين بر خود حمل نكرده و آسمان سايه نينداخته بر گوينده اى كه راستگوتر از ابوذر باشد». از پيامبر پرسيدند: خداوند به چه چيزى او را فضيلت و شرافت داده است؟ او گفت: «زيرا او به بركت على برادرم گوينده توانايى است و در شرايط مختلف ثناخوان او و نسبت به مسخره كنندگان و دشمنان او سرزنش كننده و با اولياء و دوستان او مُوالى و دوست است، و به زودى خدا او را در بهشت از بهترين ساكنين آن قرار مى دهد و تعدادى كه عدد آن را جز خدا نمى داند از حوريان و غلمان و پسران بهشتى خدمتكار او خواهند بود...». | |||
سلمان و اصحابش برخورد ظاهرى آنان را مى پذيرفتند همان گونه كه خدا امر فرموده بود، و از كنار آنان مى گذشتند. | |||
آنگاه ابوبكر به اصحابش مى گفت: مسخره من نسبت به اينان را چگونه ديديد؟ و چگونه شرّ آنان را از خودم و از شما دفع كردم؟ آنان در پاسخ او گفتند: هميشه راه خير را پيش بگيرى تا مادامى كه زنده هستى! ابوبكر در پاسخ آنان گفت: معامله شما با اينان بايد اين گونه باشد تا روزى كه فرصتى بدست آوريد، چرا كه عاقل فهميده كسى است كه غصه را گلوگير كند تا فرصتى به چنگ آورد!××× 1 تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص 111 - 123. عوالم العلوم: ج 3/15 ص 154 - 161. بحار الانوار: ج 6 ص 30 و ج 30 ص 223 - 226. و ج 37 ص 148 - 142. مدينة المعاجز: ج 1 ص 438. تأويل الآيات: ج 1 ص 40 ح 11. تفسير البرهان: ج 1 ص 59 ح 1. اثبات الهداة: ج 3 ص 573 . ××× | |||