۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است: | اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است: | ||
''' | === ''' موقعيت تاريخى''' === | ||
يكى از اقدامات ننگين منافقين در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه وآله ماجراى صحيفه ملعونه است. ماجرا اين گونه بود كه پس از حجةالوداع و پيش از غدير، ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جراح صحيفهاى نوشتند كه نگذارند خلافت به اهلبيت عليهم السلام برسد. در آن لحظات عظيمترين پيمان نامه بر ضد دين الهى در تاريخ بشريت به امضا رسيد كه آينده تلخ و تاريكى را براى انسانها در نظر گرفته بود. | يكى از اقدامات ننگين منافقين در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه وآله ماجراى صحيفه ملعونه است. ماجرا اين گونه بود كه پس از حجةالوداع و پيش از غدير، ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و سالم مولى ابى حذيفه و ابوعبيده جراح صحيفهاى نوشتند كه نگذارند خلافت به اهلبيت عليهم السلام برسد. در آن لحظات عظيمترين پيمان نامه بر ضد دين الهى در تاريخ بشريت به امضا رسيد كه آينده تلخ و تاريكى را براى انسانها در نظر گرفته بود. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۵: | ||
سپس ابوذر گفت: خداوند خاندان آنان را از خلافت و حكومت خالى نمود به خاطر ظلمى كه در پيمان خود نمودند. خانواده آنان خالى ماند از حكومتى كه در طلب آن بودند و حرص و طمع آن را داشتند، و هرگز به خاندان آنان باز نخواهد گشت. آنگاه ابوذر قسم ياد كرد كه اين آيات درباره آنان نازل شده است.<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب) نسخه خطى: ص ۹۳.</ref> | سپس ابوذر گفت: خداوند خاندان آنان را از خلافت و حكومت خالى نمود به خاطر ظلمى كه در پيمان خود نمودند. خانواده آنان خالى ماند از حكومتى كه در طلب آن بودند و حرص و طمع آن را داشتند، و هرگز به خاندان آنان باز نخواهد گشت. آنگاه ابوذر قسم ياد كرد كه اين آيات درباره آنان نازل شده است.<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب) نسخه خطى: ص ۹۳.</ref> | ||
=== '''تحليل اعتقادى''' === | |||
''' | |||
اصحاب صحيفه ملعونه با پيماننامه خود بر عليه خدا مكر و حيله به كار بستند و آن را پيگيرى كردند تا ريشه اسلام را بكَنند، غافل از آنكه خداوند براى امتحان مردم مانع آنان نشد، و اين مكر الهى بود كه زمينه امتحان آنان و همه مردم فراهم شود. | اصحاب صحيفه ملعونه با پيماننامه خود بر عليه خدا مكر و حيله به كار بستند و آن را پيگيرى كردند تا ريشه اسلام را بكَنند، غافل از آنكه خداوند براى امتحان مردم مانع آنان نشد، و اين مكر الهى بود كه زمينه امتحان آنان و همه مردم فراهم شود. | ||