پرش به محتوا

سقیفه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ مهٔ ۲۰۲۲
خط ۲۴۷: خط ۲۴۷:
و در نهايت دستور داد و فرمود: فَبايِعُوا اللَّه.
و در نهايت دستور داد و فرمود: فَبايِعُوا اللَّه.


با اين مقايسه، خدايا تو را سپاسگزاريم كه ما را از دينى كه به دست شيطان پايه ‏گذارى شد رهانيدى و بر بيعت با خود پايدار فرمودى. چگونه از تو تشكر كنيم كه از ميان ظلمات هزار و چهارصد ساله سقيفه، چشمان دل ما را بر انوار مبارک غدير منور ساختى و دستان ناقابل ما را به بيعت با مقام ذوالجلالت و چهارده جانشينت در زمين مشرّف فرمودى؟! هدايتى به خير بزرگ در برابر شر عظيم، كه هرگز از آن باز نخواهيم گشت و به هدايت خود تا ابد افتخار خواهيم كرد.
با اين مقايسه، خدايا تو را سپاس گزاريم كه ما را از دينى كه به دست شيطان پايه ‏گذارى شد رهانيدى و بر بيعت با خود پايدار فرمودى. چگونه از تو تشكر كنيم كه از ميان ظلمات هزار و چهارصد ساله سقيفه، چشمان دل ما را بر انوار مبارک غدير منور ساختى و دستان ناقابل ما را به بيعت با مقام ذوالجلالت و چهارده جانشينت در زمين مشرّف فرمودى؟! هدايتى به خير بزرگ در برابر شر عظيم، كه هرگز از آن باز نخواهيم گشت و به هدايت خود تا ابد افتخار خواهيم كرد.


== بيعت غدير مقابل بيعت سقيفه <ref>اسرار غدير: ص ۲۲۹.</ref> ==
== بيعت غدير مقابل بيعت سقيفه <ref>اسرار غدير: ص ۲۲۹.</ref> ==
اگر چه با وجود نص، نيازى به بيعت غدير نبود، و مردم مثل ساير موارد منصوص اسلام، بايد خلافت را هم مى ‏پذيرفتند، ولى اين بيعت عمومى به عنوان يك حق قانونى و اجتماعى نيز مطرح بود كه در مقابل كار عمّال سقيفه قرار مى‏ گرفت. يعنى وقتى مى‏ گفتند: در سقيفه ما با بيعت مردم خلافت ابوبكر را درست كرديم، در مقابلشان گفته مى‏ شد: بيعت غدير قبل از آن و با حضور جميعتى بيشتر و با حضور شخص پيامبرصلى الله عليه وآله و به ضميمه نص الهى بوده است.
اگر چه با وجود نص، نيازى به بيعت غدير نبود، و مردم مثل ساير موارد منصوص اسلام، بايد خلافت را هم مى ‏پذيرفتند، ولى اين بيعت عمومى به عنوان يک حق قانونى و اجتماعى نيز مطرح بود كه در مقابل كار عمّال سقيفه قرار مى‏ گرفت. يعنى وقتى مى‏ گفتند: در سقيفه ما با بيعت مردم خلافت ابوبكر را درست كرديم، در مقابلشان گفته مى‏ شد: بيعت غدير قبل از آن و با حضور جميعتى بيشتر و با حضور شخص پيامبرصلى الله عليه وآله و به ضميمه نص الهى بوده است.


اضافه بر اينكه اهل سقيفه در مراحل مختلف كارشان متوسل به انواع مختلف بيعت شدند. بيعت ابوبكر كه فلتة بود و با عده قليلى و بدون مشورت انجام شد و هيچ افضليتى هم مطرح نبود. بيعت عمر با سفارش ابوبكر و تعيين او بود. بيعت عثمان هم با تعيين شوراى فرمايشى عمر بود.
اضافه بر اينكه اهل سقيفه در مراحل مختلف كارشان متوسل به انواع مختلف بيعت شدند. بيعت ابوبكر كه فلتة بود و با عده قليلى و بدون مشورت انجام شد و هيچ افضليتى هم مطرح نبود. بيعت عمر با سفارش ابوبكر و تعيين او بود. بيعت عثمان هم با تعيين شوراى فرمايشى عمر بود.
خط ۲۶۱: خط ۲۶۱:
اول اينكه توبه و پشيمانى كنار جهنم فايده ندارد. بايد در دنيا در پشيمان مى‏ شديد و توبه مى‏ كرديد و به غديريان مى ‏پيوستيد.
اول اينكه توبه و پشيمانى كنار جهنم فايده ندارد. بايد در دنيا در پشيمان مى‏ شديد و توبه مى‏ كرديد و به غديريان مى ‏پيوستيد.


دوم اينكه شما شريک همه جرم‏هاى سقيفه هستيد و در نتيجه در عذاب آنان هم شريك خواهيد بود و نمى‏توانيد رفيق نيمه راه باشيد!!
دوم اينكه شما شريک همه جرم‏ هاى سقيفه هستيد و در نتيجه در عذاب آنان هم شريک خواهيد بود و نمى‏ توانيد رفيق نيمه راه باشيد!!


== پيروان سقيفه كر و كور اند<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۷۵.</ref> ==
== پيروان سقيفه كر و كور اند<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۷۵.</ref> ==
خداوند در مورد اصحاب صحيفه ملعونه اول و پيروانشان مى‏ فرمايد: «أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّه فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ».<ref>محمد صلى الله عليه وآله /  ۲۳.</ref>
خداوند در مورد اصحاب صحيفه ملعونه اول و پيروانشان مى‏ فرمايد: «أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّه فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ».<ref>محمد صلى الله عليه وآله /  ۲۳.</ref>


يكى از آثار منحوس راه سقيفه كَرى گوشِ دل و كورى چشمِ دل است، چرا كه اساس آن بر ديدن حق و انكار آن بوده است. در حالى كه دو لب مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله -  كه محمد امين بود -  خبر خوش ولايت را از منبع وحى بر مردم مى‏خواند، منافقين به جاى تشكر از خدا و رسول زبان به مسخره و ناسزاگويى باز مى‏كردند و افتخار مى ‏كردند كه هرگز اين سخنان را نخواهيم پذيرفت.
يكى از آثار منحوس راه سقيفه كَرى گوشِ دل و كورى چشمِ دل است، چرا كه اساس آن بر ديدن حق و انكار آن بوده است. در حالى كه دو لب مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله -  كه محمد امين بود -  خبر خوش ولايت را از منبع وحى بر مردم مى‏ خواند، منافقين به جاى تشكر از خدا و رسول زبان به مسخره و ناسزاگويى باز مى‏ كردند و افتخار مى ‏كردند كه هرگز اين سخنان را نخواهيم پذيرفت.


همان گونه كه وقتى فاطمه زهراعليها السلام آن خطابه بلند را خواند، نه تنها فدك را پس نداند و تغييرى در روش خود ايجاد نكردند، كه در برابر حضرت به حاضر جوابى و مقابله پرداختند. آن همه سخنان و خطابه‏هاى دُرر بار اميرالمؤمنين‏عليه السلام فقط مظلوميت او را بيشتر كرد و گوش‏هاى ياران سقيفه همچنان كر و چشم‏هايشان كور بود.
همان گونه كه وقتى فاطمه زهراعليها السلام آن خطابه بلند را خواند، نه تنها فدک را پس نداند و تغييرى در روش خود ايجاد نكردند، كه در برابر حضرت به حاضر جوابى و مقابله پرداختند. آن همه سخنان و خطابه ‏هاى دُرر بار اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فقط مظلوميت او را بيشتر كرد و گوش ‏هاى ياران سقيفه همچنان كر و چشم‏ هايشان كور بود.


امام حسين‏ عليه السلام هم در كربلا در مقابل ياران سقيفه قرار گرفت و از هر جهت حجت را بر آنان تمام كرد، اما باز هم تصميم خود بر قتل او را تكرار كردند. آنجا بود كه از كرى و كورى دلشان چنين ياد كرد: اِسْتَحْوَذَ عَلَيكُم الشَيطانُ فَاَنْساكُم ذِكرَ اللَّهِ: شيطان بال خود را بر سر شما گسترده و ياد خدا را از خاطرتان برده است.<ref>بحار الانوار: ج ۴۵ ص ۶ .</ref> تعبير ديگرى كه از اين كوردلى در ادامه آيه آمده «عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها»<ref>محمد صلى الله عليه و آله /  ۲۴.</ref> است، يعنى بر قلب‏هاى آنان قفل زده شده است.
امام حسين‏ عليه السلام هم در كربلا در مقابل ياران سقيفه قرار گرفت و از هر جهت حجت را بر آنان تمام كرد، اما باز هم تصميم خود بر قتل او را تكرار كردند. آنجا بود كه از كرى و كورى دلشان چنين ياد كرد: اِسْتَحْوَذَ عَلَيكُم الشَيطانُ فَاَنْساكُم ذِكرَ اللَّهِ: شيطان بال خود را بر سر شما گسترده و ياد خدا را از خاطرتان برده است.<ref>بحار الانوار: ج ۴۵ ص ۶ .</ref> تعبير ديگرى كه از اين كوردلى در ادامه آيه آمده «عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها»<ref>محمد صلى الله عليه و آله /  ۲۴.</ref> است، يعنى بر قلب‏ هاى آنان قفل زده شده است.


== تحليل موضع گيرى‏ هاى غدير در برابر سقيفه<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۲۲ - ۱۲۶.</ref> ==
== تحليل موضع گيرى‏ هاى غدير در برابر سقيفه<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۲۲ - ۱۲۶.</ref> ==
در حالى كه غدير بيابان وسيع و مستعدى براى سخنرانى پيامبرصلى الله عليه وآله بود، آغازى براى رويارويى سقيفه با غدير نيز شد. اين موضعگيرى‏ها از همان آغاز صورت جدى داشت و با شدت تمام پيگيرى مى‏شد.
در حالى كه غدير بيابان وسيع و مستعدى براى سخنرانى پيامبرصلى الله عليه وآله بود، آغازى براى رويارويى سقيفه با غدير نيز شد. اين موضع گيرى‏ ها از همان آغاز صورت جدى داشت و با شدت تمام پيگيرى مى‏ شد.


ادامه اين برخوردهاى كينه ‏توزانه به يک سال و ده سال ختم نشد، و ادامه يافت تا سر از كربلا برآورد. استمرار اين خط غاصبانه بر پايه ‏اى كه در صحيفه ملعونه ريشه داشت، تا روز قيامت ادامه خواهد يافت و براى هميشه امتحانى است كه هر مسلمانى در برابر آن قرار خواهد گرفت.
ادامه اين برخوردهاى كينه ‏توزانه به يک سال و ده سال ختم نشد، و ادامه يافت تا سر از كربلا برآورد. استمرار اين خط غاصبانه بر پايه ‏اى كه در صحيفه ملعونه ريشه داشت، تا روز قيامت ادامه خواهد يافت و براى هميشه امتحانى است كه هر مسلمانى در برابر آن قرار خواهد گرفت.


شايد تعجب كنيد كه در عنوان اين بخش نگفته ‏ايم: «موضع گيرى‏ هاى سقيفه در برابر غدير»! واقعيتى كه در صدد بيان آن هستيم اين است كه سقيفه با آنكه در ظاهر غالب شد و قدرت را در دست گرفت و اهداف خود را دنبال كرد، ولى غدير به طور جدى كار خود را دنبال كرد و در سايه «واللَّه يعصمك» تا امروز نام نيك آن در برابر ننگ سقيفه، بر بلندترين قله تاريخ مى‏درخشد. در اين قسمت به تبيين بيشتر اين مسئله مى ‏پردازيم:
شايد تعجب كنيد كه در عنوان اين بخش نگفته ‏ايم: «موضع گيرى‏ هاى سقيفه در برابر غدير»! واقعيتى كه در صدد بيان آن هستيم اين است كه سقيفه با آنكه در ظاهر غالب شد و قدرت را در دست گرفت و اهداف خود را دنبال كرد، ولى غدير به طور جدى كار خود را دنبال كرد و در سايه «واللَّه يعصمك» تا امروز نام نيك آن در برابر ننگ سقيفه، بر بلندترين قله تاريخ مى ‏درخشد. در اين قسمت به تبيين بيشتر اين مسئله مى ‏پردازيم:


'''۱-  آغاز رويارويى غدير با سقيفه'''
'''۱-  آغاز رويارويى غدير با سقيفه'''


رؤساى سقيفه در حالى كه مقابل منبر غدير نشسته بودند براى غدير و غديريان نقشه مى‏كشيدند، و به وفادارانشان هشدار و آماده باش مى‏دادند.
رؤساى سقيفه در حالى كه مقابل منبر غدير نشسته بودند براى غدير و غديريان نقشه مى‏ كشيدند، و به وفادارانشان هشدار و آماده باش مى ‏دادند.


بنيانگذاران سقيفه مقارن ماجراى غدير، پيمان نامه نظامى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى امضا كردند و به نظام دادن گروه خود پرداختند.
بنيانگذاران سقيفه مقارن ماجراى غدير، پيمان نامه نظامى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى امضا كردند و به نظام دادن گروه خود پرداختند.


اهل سقيفه غافل از اين بودند كه خداوند تعالى حافظ غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله مبلغ غدير و امامان‏عليهم السلام صاحب غديرند، و در اين رويارويى پيروزند.
اهل سقيفه غافل از اين بودند كه خداوند تعالى حافظ غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله مبلغ غدير و امامان ‏عليهم السلام صاحب غديرند، و در اين رويارويى پيروزند.


در اولين درگيرى بر سر غدير -  يعنى غوغاى سقيفه -  با آنكه غديريان مغلوب شدند، ولى با حضور صاحب غدير توانستند حقايق را بازگو كنند و حجت را براى نسل‏هاى آينده تمام كنند. صف غديريان كه در ابتدا سه نفر -  يعنى سلمان و ابوذر و مقداد -  بودند، كم‏كم در اثر همين حسن تدبير به هفت نفر و صدها نفر رسيدند و همچنان رو به افزايش گذاشتند تا به عدد ميليونى و ميلياردى امروز رسيدند.
در اولين درگيرى بر سر غدير -  يعنى غوغاى سقيفه -  با آنكه غديريان مغلوب شدند، ولى با حضور صاحب غدير توانستند حقايق را بازگو كنند و حجت را براى نسل ‏هاى آينده تمام كنند. صف غديريان كه در ابتدا سه نفر -  يعنى سلمان و ابوذر و مقداد -  بودند، كم‏كم در اثر همين حسن تدبير به هفت نفر و صدها نفر رسيدند و همچنان رو به افزايش گذاشتند تا به عدد ميليونى و ميلياردى امروز رسيدند.


'''۲-  غدير در جمل و صفين و نهروان'''
'''۲-  غدير در جمل و صفين و نهروان'''


اگر همان سقيفه روز اول بود هرگز روزى پيش نمى‏آمد كه پس از ۲۵ سال مردم اميرالمؤمنين‏عليه السلام را به التماس براى خلافت فرابخوانند. اين اثر كارهايى بود كه در روزهاى سقيفه از طرف غديريان انجام شد. همين روزها بود كه به صف‏آرايى‏هاى جمل و صفين و نهروان انجاميد.
اگر همان سقيفه روز اول بود هرگز روزى پيش نمى ‏آمد كه پس از ۲۵ سال مردم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را به التماس براى خلافت فرابخوانند. اين اثر كارهايى بود كه در روزهاى سقيفه از طرف غديريان انجام شد. همين روزها بود كه به صف‏ آرايى‏ هاى جمل و صفين و نهروان انجاميد.


اگر چه در سقيفه نوبت به صف‏آرايى نرسيد و غديريان فوراً مغلوب شدند و حتى چهل نفر غديرى پيدا نشد، ولى در جنگ‏هاى سه‏گانه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام شمشيرهاى بسيارى -  با درجات اعتقادى متفاوت -  در ركاب حضرت بودند كه فقط پنج هزار نفر «شرطة الخميس» يعنى فدائيان غدير بودند. اينان معناى مولى و صاحب اختيارى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اطاعت مطلق خود از مقام ولايت مطلقه را در آنجا به نمايش گذاشتند.
اگر چه در سقيفه نوبت به صف‏ آرايى نرسيد و غديريان فوراً مغلوب شدند و حتى چهل نفر غديرى پيدا نشد، ولى در جنگ‏ هاى سه ‏گانه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام شمشيرهاى بسيارى -  با درجات اعتقادى متفاوت -  در ركاب حضرت بودند كه فقط پنج هزار نفر «شرطة الخميس» يعنى فدائيان غدير بودند. اينان معناى مولى و صاحب اختيارى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اطاعت مطلق خود از مقام ولايت مطلقه را در آنجا به نمايش گذاشتند.


'''۳-  چهره ‏هاى سقيفه در برابر غدير'''
'''۳-  چهره ‏هاى سقيفه در برابر غدير'''


اهل سقيفه كه روز اول يك چهره بيشتر نداشتند، اينك به سه چهره شاخص و صدها چهره رنگ يافته -  كه تحت همان سه چهره خلاصه مى‏شدند -  به جنگ غديريان آمدند.
اهل سقيفه كه روز اول يک چهره بيشتر نداشتند، اينک به سه چهره شاخص و صدها چهره رنگ يافته -  كه تحت همان سه چهره خلاصه مى‏ شدند -  به جنگ غديريان آمدند.


اينان كه در روز اول باطن خود را كتمان مى‏كردند و فقط پشت سر غاصبين به نفع آنان شعار مى‏دادند، اكنون جهت‏گيرى هم نموده و نشان دادند كه براى چه به نفع اصحاب سقيفه شعار مى‏دادند.
اينان كه در روز اول باطن خود را كتمان مى‏كردند و فقط پشت سر غاصبين به نفع آنان شعار مى‏ دادند، اكنون جهت‏ گيرى هم نموده و نشان دادند كه براى چه به نفع اصحاب سقيفه شعار مى‏ دادند.


گروهى بودند كه پيشانى‏ها از عبادت پينه بسته و ظاهر زاهِدانه ‏اى داشتند، ولى با اين همه در مقابل على‏عليه السلام بودند:
گروهى بودند كه پيشانى ‏ها از عبادت پينه بسته و ظاهر زاهِدانه ‏اى داشتند، ولى با اين همه در مقابلحضرت امیر عليه السلام بودند:


گروهى اشخاص رياست طلب بودند كه در مقابل على‏ عليه السلام قرار گرفته بودند.
گروهى اشخاص رياست طلب بودند كه در مقابل حضرت امیر‏ عليه السلام قرار گرفته بودند.


گروهى مال‏پرست بودند و به جنگ على‏ عليه السلام آمده بودند.
گروهى مال‏پرست بودند و به جنگ حضرت امیر‏ عليه السلام آمده بودند.


گروهى عياش بودند و در برابر اميرالمؤمنين ‏عليه السلام قرار گرفته بودند.
گروهى عياش بودند و در برابر اميرالمؤمنين ‏عليه السلام قرار گرفته بودند.
خط ۳۱۱: خط ۳۱۱:
گروهى اظهار محبت شديد نسبت به اسلام و پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏كردند، و با اين همه در مقابل صاحب غدير ايستاده بودند!!
گروهى اظهار محبت شديد نسبت به اسلام و پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏كردند، و با اين همه در مقابل صاحب غدير ايستاده بودند!!


گروهى بغض و عناد خود را نسبت به پيامبرصلى الله عليه وآله كتمان نمى‏كردند.
گروهى بغض و عناد خود را نسبت به پيامبرصلى الله عليه وآله كتمان نمى ‏كردند.


گروهى مبانى تازه‏اى كه صراحت در ضديت با قرآن و پيامبرصلى الله عليه وآله داشت مطرح مى‏كردند، و در عين حال خود را وفادار به اسلام مى‏دانستند و از همان ديدگاه به جنگ اميرالمؤمنين ‏عليه السلام آمده بودند!!
گروهى مبانى تازه‏اى كه صراحت در ضديت با قرآن و پيامبرصلى الله عليه وآله داشت مطرح مى ‏كردند، و در عين حال خود را وفادار به اسلام مى‏ دانستند و از همان ديدگاه به جنگ اميرالمؤمنين ‏عليه السلام آمده بودند!!


'''۴-  قيافه‏ هاى ظاهر فريب سقيفه در برابر غدير'''
'''۴-  قيافه‏ هاى ظاهر فريب سقيفه در برابر غدير'''


سقيفه ‏نمايان در قيافه‏هاى ظاهر فريب و شكننده ‏اى آمدند كه كمر اجتماع در مقابل آن خم شد.
سقيفه ‏نمايان در قيافه‏ هاى ظاهر فريب و شكننده ‏اى آمدند كه كمر اجتماع در مقابل آن خم شد.


بار اول همسر پيامبرصلى الله عليه وآله در ميدان جنگ در برابر على‏ عليه السلام ظاهر شد، در حالى كه طلحه و زبير به عنوان دو صحابى پيامبرصلى الله عليه وآله نيز در كنار او بودند. حضور زن در ميدان جنگ از يك سو و همسر پيامبر بودن از سوى ديگر، براى عوام فريبى راه شكننده‏اى بود و تأثير به سزايى هم داشت. از سوى ديگر دختر مؤسس سقيفه بودن و سابقه‏ هايى كه در حيات و پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله داشت، معرف خوبى براى نمايندگى او از سقيفه در مقابل غدير بود.
بار اول همسر پيامبرصلى الله عليه وآله در ميدان جنگ در برابر حضرت امیر‏ عليه السلام ظاهر شد، در حالى كه طلحه و زبير به عنوان دو صحابى پيامبرصلى الله عليه وآله نيز در كنار او بودند. حضور زن در ميدان جنگ از يک سو و همسر پيامبر بودن از سوى ديگر، براى عوام فريبى راه شكننده‏ اى بود و تأثير به سزايى هم داشت. از سوى ديگر دختر مؤسس سقيفه بودن و سابقه‏ هايى كه در حيات و پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله داشت، معرف خوبى براى نمايندگى او از سقيفه در مقابل غدير بود.


بار دوم به بهانه قتل عثمان، آخرين نماينده تام الاختيار سقيفه با نقشه صاحب سقيفه انتخاب شد. معاويه و بقاياى سقيفه حزب واحدى تشكيل دادند و به عنوان خونخواهىِ خليفه مقتولِ سقيفه پرچم برافراشتند.
بار دوم به بهانه قتل عثمان، آخرين نماينده تام الاختيار سقيفه با نقشه صاحب سقيفه انتخاب شد. معاويه و بقاياى سقيفه حزب واحدى تشكيل دادند و به عنوان خونخواهىِ خليفه مقتولِ سقيفه پرچم برافراشتند.
خط ۳۲۵: خط ۳۲۵:
پيراهن سقيفه را بر منبر دمشق -  كه پايه ‏هاى سقيفه در آن محكم شده بود - آويختند، و عناوينى از قبيل «خال المؤمنين» و «كاتب وحى» را هم زيور آن نمودند و به جنگ غدير آمدند.
پيراهن سقيفه را بر منبر دمشق -  كه پايه ‏هاى سقيفه در آن محكم شده بود - آويختند، و عناوينى از قبيل «خال المؤمنين» و «كاتب وحى» را هم زيور آن نمودند و به جنگ غدير آمدند.


غديريان نيز آنچه بايد نشان دادند و به دست نيروهاى فداكار خود چون عمار و اويس قرنى و مالك اشتر چنان حماسه‏هايى آفريدند كه نقش طلايى غدير را بر آسمان تاريخ حک نمودند.
غديريان نيز آنچه بايد نشان دادند و به دست نيروهاى فداكار خود چون عمار و اويس قرنى و مالک اشتر چنان حماسه‏ هايى آفريدند كه نقش طلايى غدير را بر آسمان تاريخ حک نمودند.


بار سوم كج‏فكران پينه بر پيشانى، كه در واقع مولود سقيفه بودند و آرمان خودرأيى و عدم اطاعت از امام معصوم را همچون اهل سقيفه بر دوش مى‏كشيدند، به ميدان غدير آمدند. در اين گير و دار، شهادتِ صاحب غدير با شمشيرى كه آب طلايى از اسم اسلام بر آن داده بودند و زهرى از ناب سقيفه بر تيغ آن كشيده بودند، آغاز راهى براى ذبح غدير به دست سقيفه به نظر مى‏آمد.
بار سوم كج‏فكران پينه بر پيشانى، كه در واقع مولود سقيفه بودند و آرمان خودرأيى و عدم اطاعت از امام معصوم را همچون اهل سقيفه بر دوش مى‏ كشيدند، به ميدان غدير آمدند. در اين گير و دار، شهادتِ صاحب غدير با شمشيرى كه آب طلايى از اسم اسلام بر آن داده بودند و زهرى از ناب سقيفه بر تيغ آن كشيده بودند، آغاز راهى براى ذبح غدير به دست سقيفه به نظر مى‏ آمد.


'''۵ -  قربانگاه غدير!!'''
'''۵ -  قربانگاه غدير!!'''


معاويه، اين باقيمانده سقيفه در طول بيست سال مذبح بزرگى براى غدير آماده كرد و هزاران نفر از غديريان را در آن سر بريد، و خونشان را با لشكر سقيفه سركشيد تا براى كربلا قوى‏تر شوند و شدند.
معاويه، اين باقيمانده سقيفه در طول بيست سال مذبح بزرگى براى غدير آماده كرد و هزاران نفر از غديريان را در آن سر بريد، و خونشان را با لشكر سقيفه سركشيد تا براى كربلا قوى‏ تر شوند و شدند.


با مرگ معاويه و روى كار آمدن يزيد، اين مذبح بزرگ آماده سر بريدن غدير بود، و اينسان شد كه غدير را به مسلخ كربلا كشاندند و مى‏رفت تا خواب‏هاى رؤساى سقيفه تعبير شود. [[امام صادق‏ علیه السلام]] ارتباط مذبح كربلا به بازوى سياه سقيفه را چنين بيان مى‏ فرمايد: «إِذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلامُ»: «آنگاه كه صحيفه ملعونه امضا شد [[امام حسین‏ علیه السلام]] به شهادت رسيد»!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۳.</ref>
با مرگ معاويه و روى كار آمدن يزيد، اين مذبح بزرگ آماده سر بريدن غدير بود، و اينسان شد كه غدير را به مسلخ كربلا كشاندند و مى‏رفت تا خواب‏ هاى رؤساى سقيفه تعبير شود. [[امام صادق‏ علیه السلام]] ارتباط مذبح كربلا به بازوى سياه سقيفه را چنين بيان مى‏ فرمايد: «إِذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلامُ»: «آنگاه كه صحيفه ملعونه امضا شد [[امام حسین‏ علیه السلام]] به شهادت رسيد»!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۳.</ref>


'''۶ -  غدير يعنى حسين‏ عليه السلام'''
'''۶ -  غدير يعنى حسين‏ عليه السلام'''


اين بار غدير با همه وجود و به همراه تنى چند از فداكارترين نيروهايش به ميدان جنگ با سقيفه آمد. اكنون غدير «حسين‏ عليه السلام» بود كه همراه گروهى آماده شهادت و قطعه قطعه شدن و فداشدن و اسير شدن و اشک ريختن براى غديرِ سر بريده، و معرفى غدير به بى‏ خبران شام به مصاف سقيفه رفت.
اين بار غدير با همه وجود و به همراه تنى چند از فداكارترين نيروهايش به ميدان جنگ با سقيفه آمد. اكنون غدير «امام حسين‏ عليه السلام» بود كه همراه گروهى آماده شهادت و قطعه قطعه شدن و فداشدن و اسير شدن و اشک ريختن براى غديرِ سر بريده، و معرفى غدير به بى‏ خبران شام به مصاف سقيفه رفت.


آرى غدير را با ياران باوفايش سربريدند، و خيمه‏ هاى آن را غارت كردند و آتش زدند، و عزيزان غدير را به اسيرى بردند تا در شهرهاى سقيفه به آن افتخار كنند و به همه اعلام كنند كه كار غدير پايان يافت؛ امّا ... !
آرى غدير را با ياران باوفايش سربريدند، و خيمه‏ هاى آن را غارت كردند و آتش زدند، و عزيزان غدير را به اسيرى بردند تا در شهرهاى سقيفه به آن افتخار كنند و به همه اعلام كنند كه كار غدير پايان يافت؛ امّا ... !
خط ۳۵۱: خط ۳۵۱:
امثال قنبر شهادت در راه غدير را انتخاب كردند، به قيمت اينكه زبانشان را بريدند و يا از پشت سر بيرون آوردند. اين بهايى بود كه به خاطر غدير پرداختند و بدان افتخار كردند.
امثال قنبر شهادت در راه غدير را انتخاب كردند، به قيمت اينكه زبانشان را بريدند و يا از پشت سر بيرون آوردند. اين بهايى بود كه به خاطر غدير پرداختند و بدان افتخار كردند.


گويا حزب سقيفه به خوبى دريافتند كه غدير هنوز زنده است، و هر روز زنده‏تر مى‏شود. غدير در انتظار نسل ‏هايى است كه چون جانان گمشده با آغوش باز آن را پذيرا خواهند شد، و با پاى دل در صحراى غدير حضور مى‏يابند، و با صاحب غدير بيعت مى‏نمايند.
گويا حزب سقيفه به خوبى دريافتند كه غدير هنوز زنده است، و هر روز زنده ‏تر مى‏ شود. غدير در انتظار نسل ‏هايى است كه چون جانان گمشده با آغوش باز آن را پذيرا خواهند شد، و با پاى دل در صحراى غدير حضور مى‏يابند، و با صاحب غدير بيعت مى‏ نمايند.


'''۸ -  غدير و سقيفه در هميشه تاريخ'''
'''۸ -  غدير و سقيفه در هميشه تاريخ'''


پرونده سقيفه با پايان حكومت اموى مختومه اعلام شد، ولى بار ديگر سر از حكومت عباسى در آورد و به مبارزه با غدير پرداخت! گويا جلوه ‏هاى مختلف سقيفه به تناسب هر زمانى بايد به گونه‏اى خودنمايى كند. پانصد سال كه عباسيان بر سر كار بودند هرگز روى خوشى به غديريان نشان ندادند و به قتل و شكنجه و زندان آنان پرداختند، و امامان غدير را يكى پس از ديگرى به شهادت رساندند.
پرونده سقيفه با پايان حكومت اموى مختومه اعلام شد، ولى بار ديگر سر از حكومت عباسى در آورد و به مبارزه با غدير پرداخت! گويا جلوه ‏هاى مختلف سقيفه به تناسب هر زمانى بايد به گونه‏ اى خودنمايى كند. پانصد سال كه عباسيان بر سر كار بودند هرگز روى خوشى به غديريان نشان ندادند و به قتل و شكنجه و زندان آنان پرداختند، و امامان غدير را يكى پس از ديگرى به شهادت رساندند.


اما گذر زمان در راه باريكه ‏هايى كه براى تشيع باز بود، غدير را هر روز بسيار فراتر از آنچه به نظر ديگران مى‏آمد پيش برد، و از آن سوى مرزهاى اسلام نيز عاشقانى را به خود جذب كرد، و كشتى نجاتى براى جويندگان صراط مستقيم در درياى متلاطم فتنه‏ هاى سقيفه شد.
اما گذر زمان در راه باريكه ‏هايى كه براى تشيع باز بود، غدير را هر روز بسيار فراتر از آنچه به نظر ديگران مى ‏آمد پيش برد، و از آن سوى مرزهاى اسلام نيز عاشقانى را به خود جذب كرد، و كشتى نجاتى براى جويندگان صراط مستقيم در درياى متلاطم فتنه‏ هاى سقيفه شد.


== تقابل اعتقادات غدير و سقيفه<ref>ژرفاى غدير: ص ۴۶.</ref> ==
== تقابل اعتقادات غدير و سقيفه<ref>ژرفاى غدير: ص ۴۶.</ref> ==
غدير امامتِ امامى را اثبات مى‏كند كه با رياست او در امت اسلامى تمام الگوها شكل ضمانت شده به خود مى‏گيرد، در مقابل امتى كه امامت غديرىِ امام معصوم را نپذيرد كه هميشه در معرض اشتباهات و نيز تغييرات عمدى خواهد بود و نتايجى دگرگونه پديد خواهد آورد.
غدير امامتِ امامى را اثبات مى‏ كند كه با رياست او در امت اسلامى تمام الگوها شكل ضمانت شده به خود مى‏ گيرد، در مقابل امتى كه امامت غديرىِ امام معصوم را نپذيرد كه هميشه در معرض اشتباهات و نيز تغييرات عمدى خواهد بود و نتايجى دگرگونه پديد خواهد آورد.


اين اصل اصيل باعث پافشارىِ طرفداران غدير درباره آن و هجوم دشمنان نسبت به آن گرديده، و زحمات قابل تقديرى در چهارده قرن براى آن كشيده شده است.
اين اصل اصيل باعث پافشارىِ طرفداران غدير درباره آن و هجوم دشمنان نسبت به آن گرديده، و زحمات قابل تقديرى در چهارده قرن براى آن كشيده شده است.


با نگاهى به تاريخچه دو مسير مستمر امامت غدير و خلافت سقيفه و ثمراتى كه هر روز اسلام جلوه‏اى از آن را به خود ديده، با سر بلندى مى‏توان ادعاهاى زير را بر زبان آورد:
با نگاهى به تاريخچه دو مسير مستمر امامت غدير و خلافت سقيفه و ثمراتى كه هر روز اسلام جلوه ‏اى از آن را به خود ديده، با سر بلندى مى توان ادعاهاى زير را بر زبان آورد:


'''۱. توحيد غدير در برابر توحيد سقيفه'''
'''۱. توحيد غدير در برابر توحيد سقيفه'''


توحيدِ غدير، خدا را ذات لايزال منزهى مى‏داند كه با هيچ يك از مخلوقاتش قابل مقايسه نيست؛ اما توحيد سقيفه از خدا جسمى ساخته كه دست و پا هم برايش در نظر گرفته است و مانند انسانها اياب و ذهاب دارد.
توحيدِ غدير، خدا را ذات لايزال منزهى مى‏ داند كه با هيچ يك از مخلوقاتش قابل مقايسه نيست؛ اما توحيد سقيفه از خدا جسمى ساخته كه دست و پا هم برايش در نظر گرفته است و مانند انسان ها اياب و ذهاب دارد.


'''۲. خداى عادل بر اساس غدير'''
'''۲. خداى عادل بر اساس غدير'''


سقيفه خدا را عادل نمى‏داند و لزومى هم براى اين اعتقاد نمى‏بيند، و تحقق ظلم از سوى حقتعالى را جايز مى‏شمارد، اما غدير خداى عادل را پذيرفته است كه هيچ احتمالى از ظلم درباره او روا نيست.
سقيفه خدا را عادل نمى‏داند و لزومى هم براى اين اعتقاد نمى‏ بيند، و تحقق ظلم از سوى حقتعالى را جايز مى‏ شمارد، اما غدير خداى عادل را پذيرفته است كه هيچ احتمالى از ظلم درباره او روا نيست.


'''۳. پيامبر معصوم در اعتقاد غدير'''
'''۳. پيامبر معصوم در اعتقاد غدير'''


نبوت در فرهنگ غدير سزاوار پيامبرى معصوم و منزه است كه در تمام فرامين الهى تسليم اوست. سقيفه اما خطا و حتى اشتباه عمدى را بر پيامبرش جايز مى‏داند! حتى اصحابش مى‏توانند او را متوجه خطا كنند و توبيخش نمايند، ولى غدير از چنين رسولى بيزار است.
نبوت در فرهنگ غدير سزاوار پيامبرى معصوم و منزه است كه در تمام فرامين الهى تسليم اوست. سقيفه اما خطا و حتى اشتباه عمدى را بر پيامبرش جايز مى ‏داند! حتى اصحابش مى ‏توانند او را متوجه خطا كنند و توبيخش نمايند، ولى غدير از چنين رسولى بيزار است.


'''۴. بدون غدير راه بى‏ضمانت است'''
'''۴. بدون غدير راه بى‏ضمانت است'''


پايه‏هايى كه بدون غدير و بى‏ضمانت الهى بنيانگذارى شود، در تمام جزئيات اعتقادى -  خواسته يا ناخواسته -  دچار انحراف خواهد شد و جز ادامه راهى غلط معناى ديگرى نخواهد داشت؛ و اين فرقى است كه خليفه الهى با خليفه منتخب مردم دارد.
پايه‏ هايى كه بدون غدير و بى‏ ضمانت الهى بنيانگذارى شود، در تمام جزئيات اعتقادى -  خواسته يا ناخواسته -  دچار انحراف خواهد شد و جز ادامه راهى غلط معناى ديگرى نخواهد داشت؛ و اين فرقى است كه خليفه الهى با خليفه منتخب مردم دارد.


== تقيه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از پيروان سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص  ۳۲۳ - ۳۲۶.</ref> ==
== تقيه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از پيروان سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص  ۳۲۳ - ۳۲۶.</ref> ==
خط ۳۸۷: خط ۳۸۷:
دشمن فرصت را غنيمت شمرده و پرده از اين واقعيت برمى‏ دارد و طى نام ه‏اى اين اتمام حجت حضرت را يادآور مى‏ شود. او با اشاره به آيه تبليغ و مأموريتى كه خداوند به اول شخص عالم محول كرد غدير را خاطرنشان مى ‏كند كه اقوى دليل بر خلافت حضرت امیر ‏عليه السلام است. اين مسئله هنگامى بود كه معاويه در جنگ صفين طى نامه‏ اى براى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام چنين نوشت:
دشمن فرصت را غنيمت شمرده و پرده از اين واقعيت برمى‏ دارد و طى نام ه‏اى اين اتمام حجت حضرت را يادآور مى‏ شود. او با اشاره به آيه تبليغ و مأموريتى كه خداوند به اول شخص عالم محول كرد غدير را خاطرنشان مى ‏كند كه اقوى دليل بر خلافت حضرت امیر ‏عليه السلام است. اين مسئله هنگامى بود كه معاويه در جنگ صفين طى نامه‏ اى براى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام چنين نوشت:


درباره تو به من خبر رسيده كه وقتى با اهل سِرّ و شيعيان و خواص خود در خلوت جمع مى‏شويد، نزد آنان از ابوبكر و عمر و عثمان برائت مى‏جويى و آنان را لعنت مى‏ كنى و ادعا مى‏كنى كه تو خليفه پيامبر در امتش و وصى او در ميان ايشان هستى و خداوند اطاعت تو را بر مؤمنين واجب كرده و در كتاب و سنتش به ولايت تو امر كرده است ... . او هم امتش را در غدير خم جمع كرده و آنچه درباره تو از جانب خداوند مأمور شده بود ابلاغ نموده<ref>اشاره به آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» در سوره مائده: آيه ۶۷ .</ref> و دستور داده حاضر به غايب برساند، و به مردم خبر داده كه تو بر مردم صاحب اختيارتر از خودشان هستى ... .<ref>كتاب سليم: ص ۲۸۹.</ref>
درباره تو به من خبر رسيده كه وقتى با اهل سِرّ و شيعيان و خواص خود در خلوت جمع مى‏ شويد، نزد آنان از ابوبكر و عمر و عثمان برائت مى ‏جويى و آنان را لعنت مى‏ كنى و ادعا مى‏ كنى كه تو خليفه پيامبر در امتش و وصى او در ميان ايشان هستى و خداوند اطاعت تو را بر مؤمنين واجب كرده و در كتاب و سنتش به ولايت تو امر كرده است ... . او هم امتش را در غدير خم جمع كرده و آنچه درباره تو از جانب خداوند مأمور شده بود ابلاغ نموده<ref>اشاره به آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» در سوره مائده: آيه ۶۷ .</ref> و دستور داده حاضر به غايب برساند، و به مردم خبر داده كه تو بر مردم صاحب اختيارتر از خودشان هستى ... .<ref>كتاب سليم: ص ۲۸۹.</ref>


== ثمره سقيفه<ref>اسرار غدير: ص ۳۰۹،۳۰۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۱۳،۲۱۲. چهارده قرن با غدير: ص ۲۱،۱۹.</ref> ==
== ثمره سقيفه<ref>اسرار غدير: ص ۳۰۹،۳۰۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۱۳،۲۱۲. چهارده قرن با غدير: ص ۲۱،۱۹.</ref> ==