پرش به محتوا

آيات ۲۲ تا ۲۸ محمد و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ وَ ت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:


همچنين وقتى آيه نازل شد و آنان انكار كردند و بر اين انكار خود قسم ياد كردند خداوند آنان را توبيخ فرمود و اين آيه را نازل كرد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ...».<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب) نسخه خطى: ص ۹۴. براى موارد آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ...» مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۳۱،۲۳۰.</ref>
همچنين وقتى آيه نازل شد و آنان انكار كردند و بر اين انكار خود قسم ياد كردند خداوند آنان را توبيخ فرمود و اين آيه را نازل كرد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ...».<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب) نسخه خطى: ص ۹۴. براى موارد آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ...» مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۳۱،۲۳۰.</ref>


روايت ششم
روايت ششم


در حديث ديگرى از امام صادق‏عليه السلام تفاصيل بيشترى درباره شأن نزول اين آيات وارد شده است، آنجا كه مى‏فرمايد:
در حديث ديگرى از امام صادق‏ عليه السلام تفاصيل بيشترى درباره شأن نزول اين آيات وارد شده است، آنجا كه مى ‏فرمايد:
 
 
كلام خداوند »إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى« ، منظور ابوبكر و عمر و ابوعبيده است كه با ترك ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام از ايمان مرتد شدند.
 
 
قول خداوند: »ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ« : به خدا قسم درباره ابوبكر و عمر و پيروانشان نازل شده است. اين كلام خداست كه جبرئيل بر محمدصلى الله عليه وآله نازل كرده است: »ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه -  فى علىّ - « : »اين به خاطر آن است كه آنان گفتند به كسانى كه خوش نداشتند آنچه خدا - درباره على‏عليه السلام -  نازل كرده بود« .
 
 
»سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ« : »در بعضى از آن امر مطيع شما مى‏شويم« ، ماجرا از اين قرار بود كه بنى‏اميه را به پيمان خود درباره خلافت دعوت كردند كه نگذارند خلافت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله در ما خاندان قرار بگيرد، و چيزى از خمس به ما ندهند. آنان به بنى‏اميه گفتند: اگر خمس را به اهل‏بيت بدهيم نياز به چيزى پيدا نمى‏كنند، و برايشان مهم نخواهد بود كه خلافت در آنان نباشد!
 
 
بنى‏اميه در پاسخ گفتند: »سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ« : »ما از شما اطاعت مى‏كنيم در بخشى از مسئله‏اى كه ما را بدان دعوت كرديد، و آن خمس است كه چيزى از آن به اهل بيت ندهيم« .
 
قول خداوند كه مى‏فرمايد: »كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه« : »آنچه خدا فرستاده بود را مكروه داشتند« ، منظور از آنچه خدا نازل كرده بود، ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام است كه بر خلقش واجب كرده بود. در اين داخل شدن بنى‏اميه به پيمان نامه اصحاب صحيفه، ابوعبيده نيز همراهشان بود و نويسنده آنان بود.××× 1 بحار الانوار: ج 30 ص 263 ح 128. الكافى: ج 1 ص 348 ح 43. ×××
 
 
2-  تحليل اعتقادى
 
با توجه به احاديثى كه در شأن نزول اين آيات ذكر شد، تفسير اين فرازهاى قرآنى نيز روشن گرديد كه از اين تفسيرها شش نتيجه اعتقادى مهم گرفته مى‏شود:
 
 
اول: فساد در زمين و دشمنى با آل محمدعليهم السلام از آثار صحيفه
 
»فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ« اصحاب صحيفه با روى گرداندن از ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام و پشت كردن به غدير، دو پايه اساسى جهنم را در زمين بر قرار كردند: يكى فساد در زمين و ديگرى قطع رحم با پيامبرصلى الله عليه وآله و دشمنى با اهل‏بيت او. اين را آيه ذكر شده به صراحت بيان مى‏كند كه پس از انطباق آن بر اصحاب صحيفه ارتباط آن روشن مى‏شود.
 
 
بايد گفت: وقتى هدف خدا و رسول از برنامه غدير و منصوب كردن اميرالمؤمنين‏عليه السلام اصلاح زمين و محبت آل محمدعليهم السلام است، بدون شك راه بازگشت و ارتداد از چنين برنامه‏اى مساوى با فساد در زمين و دشمنى آل محمدعليهم السلام خواهد بود.


كلام خداوند «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى» ، منظور ابوبكر و عمر و ابوعبيده است كه با ترك ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از ايمان مرتد شدند.


در روزى كه اميرالمؤمنين‏عليه السلام را براى بيعت اجبارى با ابوبكر آوردند، سلمان به عمر گفت: »من شهادت مى‏دهم كه در بعضى از كتاب‏هاى نازل شده خداوند خوانده‏ام كه تو با اسم و صفتت يكى از درهاى جهنم هستى« .××× 2 كتاب سليم: ص 160. ××× احاديث بسيارى وارد شده درباره اينكه تمام گناهان امت و هر ظلمى انجام شود و خون به ناحقى ريخته شود بر عهده ابوبكر و عمر است كه ذكر خواهد شد.××× 3 در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 2 ص 399  - 396. ×××
قول خداوند: «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» : به خدا قسم درباره ابوبكر و عمر و پيروانشان نازل شده است. اين كلام خداست كه جبرئيل بر محمدصلى الله عليه وآله نازل كرده است: «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه -  فى علىّ - » : «اين به خاطر آن است كه آنان گفتند به كسانى كه خوش نداشتند آنچه خدا - درباره على ‏عليه السلام -  نازل كرده بود» .«سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» : «در بعضى از آن امر مطيع شما مى‏ شويم» ، ماجرا از اين قرار بود كه بنى‏ اميه را به پيمان خود درباره خلافت دعوت كردند كه نگذارند خلافت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله در ما خاندان قرار بگيرد، و چيزى از خمس به ما ندهند. آنان به بنى ‏اميه گفتند: اگر خمس را به اهل‏بيت بدهيم نياز به چيزى پيدا نمى ‏كنند، و برايشان مهم نخواهد بود كه خلافت در آنان نباشد!


دوم: اصحاب صحيفه ملعونند
بنى ‏اميه در پاسخ گفتند: «سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» : «ما از شما اطاعت مى ‏كنيم در بخشى از مسئله‏اى كه ما را بدان دعوت كرديد، و آن خمس است كه چيزى از آن به اهل بيت ندهيم» .


»أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّه« يكى از موارد صريح لعنت خداوند بر بانيان غصب خلافت و دشمنى با اهل‏بيت‏عليهم السلام همين آيه است كه ارتباط آن با اصحاب صحيفه اين مطلب را روشن مى‏نمايد.
قول خداوند كه مى‏ فرمايد: «كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه» : «آنچه خدا فرستاده بود را مكروه داشتند» ، منظور از آنچه خدا نازل كرده بود، ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است كه بر خلقش واجب كرده بود. در اين داخل شدن بنى‏ اميه به پيمان نامه اصحاب صحيفه، ابوعبيده نيز همراهشان بود و نويسنده آنان بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۶۳ ح ۱۲۸. الكافى: ج ۱ ص ۳۴۸ ح ۴۳.</ref>


=== تحليل اعتقادى ===
با توجه به احاديثى كه در شأن نزول اين آيات ذكر شد، تفسير اين فرازهاى قرآنى نيز روشن گرديد كه از اين تفسيرها شش نتيجه اعتقادى مهم گرفته مى‏ شود:


اگر تمام لعنت شده‏هاى عالم را در نظر بگيريم ملعون‏تر از اين گروه كسى نخواهد بود، چرا كه بزرگى جرم و جنايتشان استحقاق لعنت آنان را بيشتر مى‏كند. امام سجادعليه السلام درباره آنان فرمود: »عَلَيْهِما لَعْنَةُ اللَّه بِلَعَناتِهِ كُلِّها« : »بر آنان لعنت خدا باد به همه انواع لعن پروردگار« .××× 1 بحار الانوار: ج 30 ص 145 ح 1. ×××
==== اول: فساد در زمين و دشمنى با آل محمد عليهم السلام از آثار صحيفه ====
«فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ» اصحاب صحيفه با روى گرداندن از ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و پشت كردن به غدير، دو پايه اساسى جهنم را در زمين بر قرار كردند: يكى فساد در زمين و ديگرى قطع رحم با پيامبرصلى الله عليه وآله و دشمنى با اهل‏بيت او. اين را آيه ذكر شده به صراحت بيان مى‏ كند كه پس از انطباق آن بر اصحاب صحيفه ارتباط آن روشن مى‏ شود.


بايد گفت: وقتى هدف خدا و رسول از برنامه غدير و منصوب كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اصلاح زمين و محبت آل محمد عليهم السلام است، بدون شك راه بازگشت و ارتداد از چنين برنامه‏ اى مساوى با فساد در زمين و دشمنى آل محمد عليهم السلام خواهد بود.


اگر همه امت اسلام -  چه آنان كه گمراه شدند و چه آنان كه هدايت يافته‏اند -  تا روز قيامت اصحاب صحيفه را نفرين كنند كه چرا مردم را از راهى كه خير دنيا و آخرت در آن بود منحرف كردند، باز هم جاى لعنت دارند.
در روزى كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را براى بيعت اجبارى با ابوبكر آوردند، سلمان به عمر گفت:«من شهادت مى‏دهم كه در بعضى از كتاب‏هاى نازل شده خداوند خوانده‏ام كه تو با اسم و صفتت يكى از درهاى جهنم هستى».<ref>كتاب سليم: ص ۱۶۰.</ref> احاديث بسيارى وارد شده درباره اينكه تمام گناهان امت و هر ظلمى انجام شود و خون به ناحقى ريخته شود بر عهده ابوبكر و عمر است كه ذكر خواهد شد.<ref>در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۹۶-۳۹۹.</ref>


==== دوم: اصحاب صحيفه ملعونند ====
«أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّه» يكى از موارد صريح لعنت خداوند بر بانيان غصب خلافت و دشمنى با اهل‏بيت ‏عليهم السلام همين آيه است كه ارتباط آن با اصحاب صحيفه اين مطلب را روشن مى ‏نمايد.


اميرالمؤمنين‏عليه السلام از عمق قلبى سوخته براى امت اين مطلب را چنين بيان فرموده است: لَوْ انَّ هذِهِ الامَّةِ قامَتْ عَلى ارْجُلِها عَلَى التُّرابِ وَ وَضَعَتِ الرِّمادَ عَلى رُؤُوسِها وَ تَضَرَّعَتْ الَى اللَّه وَ دَعَتْ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ عَلى مَن اضَلَّهُمْ وَ صَدَّهُمْ عَنْ سَبيلِ اللَّه وَ دَعاهُمْ الَى النّارِ وَ عَرَضَهُمْ لِسَخَطِ رَبِّهِمْ وَ اوْجَبَ عَلَيْهِمْ عَذابَهُ بِما اجْرَمُوا الَيْهِمْ لَكانُوا مُقَصِّرينَ فى ذلِك:
اگر تمام لعنت شده‏ هاى عالم را در نظر بگيريم ملعون‏ تر از اين گروه كسى نخواهد بود، چرا كه بزرگى جرم و جنايتشان استحقاق لعنت آنان را بيشتر مى‏ كند. امام سجاد عليه السلام درباره آنان فرمود: «عَلَيْهِما لَعْنَةُ اللَّه بِلَعَناتِهِ كُلِّها» : «بر آنان لعنت خدا باد به همه انواع لعن پروردگار».<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۴۵ ح ۱.</ref>


اگر همه امت اسلام -  چه آنان كه گمراه شدند و چه آنان كه هدايت يافته‏ اند -  تا روز قيامت اصحاب صحيفه را نفرين كنند كه چرا مردم را از راهى كه خير دنيا و آخرت در آن بود منحرف كردند، باز هم جاى لعنت دارند.


اگر اين امت تا روز قيامت سر پا روى خاك بايستند و خاكستر بر سر بريزند و به درگاه خدا زارى كنند و نفرين نمايند كسانى را كه آنان را گمراه كردند و از راه خدا مانع شدند و آنان را به سوى آتش كشانيدند و در معرض نارضايتى پروردگارشان قرار دادند و عذاب خدا را بر آنان واجب كردند -  به خاطر جرم‏هايى كه نسبت به آنان روا داشتند -  با اين همه در نفرين خود كوتاهى كرده‏اند.××× 2 كتاب سليم: ص 250. ×××
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از عمق قلبى سوخته براى امت اين مطلب را چنين بيان فرموده است: لَوْ انَّ هذِهِ الامَّةِ قامَتْ عَلى ارْجُلِها عَلَى التُّرابِ وَ وَضَعَتِ الرِّمادَ عَلى رُؤُوسِها وَ تَضَرَّعَتْ الَى اللَّه وَ دَعَتْ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ عَلى مَن اضَلَّهُمْ وَ صَدَّهُمْ عَنْ سَبيلِ اللَّه وَ دَعاهُمْ الَى النّارِ وَ عَرَضَهُمْ لِسَخَطِ رَبِّهِمْ وَ اوْجَبَ عَلَيْهِمْ عَذابَهُ بِما اجْرَمُوا الَيْهِمْ لَكانُوا مُقَصِّرينَ فى ذلِك:


سوم: ياران صحيفه كوردل اند
اگر اين امت تا روز قيامت سر پا روى خاك بايستند و خاكستر بر سر بريزند و به درگاه خدا زارى كنند و نفرين نمايند كسانى را كه آنان را گمراه كردند و از راه خدا مانع شدند و آنان را به سوى آتش كشانيدند و در معرض نارضايتى پروردگارشان قرار دادند و عذاب خدا را بر آنان واجب كردند -  به خاطر جرم‏هايى كه نسبت به آنان روا داشتند -  با اين همه در نفرين خود كوتاهى كرده‏ اند.<ref>كتاب سليم: ص ۲۵۰.</ref>


»فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ« يكى از آثار منحوس راه سقيفه كَرى گوشِ دل و كورى چشمِ دل است، چرا كه اساس آن بر ديدن حق و انكار آن بوده است. در حالى كه دو لب مبارك پيامبرصلى الله عليه وآله -  كه محمد امين بود -  خبر خوش ولايت را از منبع وحى بر مردم مى‏خواند، منافقين به جاى تشكر از خدا و رسول زبان به مسخره و ناسزاگويى باز مى‏كردند و افتخار مى‏كردند كه هرگز اين سخنان را نخواهيم پذيرفت.
==== سوم: ياران صحيفه كوردل اند ====
«فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ« يكى از آثار منحوس راه سقيفه كَرى گوشِ دل و كورى چشمِ دل است، چرا كه اساس آن بر ديدن حق و انكار آن بوده است. در حالى كه دو لب مبارك پيامبرصلى الله عليه وآله -  كه محمد امين بود -  خبر خوش ولايت را از منبع وحى بر مردم مى‏خواند، منافقين به جاى تشكر از خدا و رسول زبان به مسخره و ناسزاگويى باز مى‏كردند و افتخار مى‏كردند كه هرگز اين سخنان را نخواهيم پذيرفت.