پرش به محتوا

آيات ۹۳ و ۹۴ مؤمنون و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== «قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى ا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
بعد از اين قضيه خداوند چنين نازل كرد: «فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ» بِعَلِىِّ بْنِ ابى‏طالِبٍ: «و اگر تو را از اين جهان ببريم باز از آنان انتقام خواهيم گرفت» به وسيله على بن ابى ‏طالب، «أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ» : «يا به تو نشان مى ‏دهيم آنچه به آنان وعده كرديم كه ما بر آنان اقتدار و تسلط داريم» .
بعد از اين قضيه خداوند چنين نازل كرد: «فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ» بِعَلِىِّ بْنِ ابى‏طالِبٍ: «و اگر تو را از اين جهان ببريم باز از آنان انتقام خواهيم گرفت» به وسيله على بن ابى ‏طالب، «أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ» : «يا به تو نشان مى ‏دهيم آنچه به آنان وعده كرديم كه ما بر آنان اقتدار و تسلط داريم» .


سپس اين آيه نازل شد: »قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ« : «بگو: پروردگارا، اگر آنچه آنان وعده داده مى‏ شوند به من نشان دادى مرا در بين قوم ظالمين قرار مده» .
سپس اين آيه نازل شد: «قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» : «بگو: پروردگارا، اگر آنچه آنان وعده داده مى‏ شوند به من نشان دادى مرا در بين قوم ظالمين قرار مده» .


در پى آن چنين نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» : «تمسك نما به آنچه -  درباره على -  بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى» ؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب: «و او يادآورى براى تو و قومت است و بزودى -  درباره على -  مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۱۹۳ ح ۱۴۱، ص ۲۹۱ ح ۲۴۴ و ج ۳۶ ص ۲۳ و ج ۳۷ ص ۱۸۳. الطرائف: ص ۱۴۲ ح ۲۱۷. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۵۲۶ . تأويل الآيات: ج ۲ ص ۵۶۱ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۶۹ ح ۴۶.</ref>
در پى آن چنين نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» : «تمسك نما به آنچه -  درباره على -  بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى» ؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب: «و او يادآورى براى تو و قومت است و بزودى -  درباره على -  مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۱۹۳ ح ۱۴۱، ص ۲۹۱ ح ۲۴۴ و ج ۳۶ ص ۲۳ و ج ۳۷ ص ۱۸۳. الطرائف: ص ۱۴۲ ح ۲۱۷. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۵۲۶ . تأويل الآيات: ج ۲ ص ۵۶۱ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۶۹ ح ۴۶.</ref>
خط ۶۶: خط ۶۶:
از سوى ديگر آيه بعد از اين عبارت هم درباره قيامت است و هم تشابه سياق دارد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» . حتى در نسخه ديگرى از همين روايتِ جابر عبارت به صورت متصل به آيه چنين است: وَ انَّ عَلِيّاً عليه السلام لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ لَسَوْفَ تُسْأَلُونَ عَنْ مَحَبَّةِ عَلِىّ‏ عليه السلام : على‏ عليه السلام علمى براى ساعت معهود است براى تو و قومت، و به زودى درباره محبت على‏ عليه السلام مورد سؤال قرار خواهيد گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۲۹۱ ح ۲۴۴.</ref>
از سوى ديگر آيه بعد از اين عبارت هم درباره قيامت است و هم تشابه سياق دارد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» . حتى در نسخه ديگرى از همين روايتِ جابر عبارت به صورت متصل به آيه چنين است: وَ انَّ عَلِيّاً عليه السلام لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ لَسَوْفَ تُسْأَلُونَ عَنْ مَحَبَّةِ عَلِىّ‏ عليه السلام : على‏ عليه السلام علمى براى ساعت معهود است براى تو و قومت، و به زودى درباره محبت على‏ عليه السلام مورد سؤال قرار خواهيد گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۲۹۱ ح ۲۴۴.</ref>


با آوردن صورت تفسير شده آيه: وَ انَّ عَلِيّاًعليه السلام لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ، از يك سو ضمير در آيه «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ» را تفسير نموده و از سوى ديگر زمينه براى آيه بعد را كه مربوط به سؤال درباره على ‏عليه السلام در قيامت است آماده ساخته، و از جهتى ديگر «صراط مستقيم» را در آيه قبل معنى كرده است.


با آوردن صورت تفسير شده آيه: وَ انَّ عَلِيّاًعليه السلام لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ، از يك سو ضمير در آيه »وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ« را تفسير نموده و از سوى ديگر زمينه براى آيه بعد را كه مربوط به سؤال درباره على‏عليه السلام در قيامت است آماده ساخته، و از جهتى ديگر »صراط مستقيم« را در آيه قبل معنى كرده است.
قابل توجه است كه جمله «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ» از عبارات خاص قرآنى است كه در هيچ مورد ديگرى به چشم نمى‏ خورد، و روايات متعددى نيز در تفسير آن به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام وارد شده است.


در حديثى مى‏فرمايد: «خداوند اهميت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و عظمت مقام او نزد خود را ذكر كرده آنجا كه مى‏فرمايد: «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ ...» : «و على علم و نشانه قيامت است» ، «فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ» : «پس درباره قيامت شك نكنيد و پيرو من باشيد كه اين راه مستقيم است» : يعنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام.<ref>بحار الانوار: ج ۹ ص ۲۳۶ ح ۱۳۱ و ج ۳۵ ص ۳۱۹ ح ۱۶.</ref>


قابل توجه است كه جمله »وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ« از عبارات خاص قرآنى است كه در هيچ مورد ديگرى به چشم نمى‏خورد، و روايات متعددى نيز در تفسير آن به اميرالمؤمنين‏عليه السلام وارد شده است.
از امام صادق‏ عليه السلام درباره كلام خداوند: «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ» سؤال كردند، فرمود: از اين آيه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قصد شده است. و بعد شاهد آوردند كه پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: يا عَلِىُّ، انْتَ عَلَمُ هذِهِ الامَّةِ.<ref>تأويل الآيات: ص ۵۵۲ .</ref>


با توجه به اين احاديث كلمه «علم» در آيه اگر با كسره عين و سكون لام (عِلْم) خوانده شود به اين معنى مى‏ شود كه على ‏عليه السلام عِلمى براى قيامت است، و چه بسا چنين معنى شود كه وجود آن حضرت باعث علم و يقين و اطمينان به روز قيامت است. ولى اگر كلمه «علم» را با فتحه عين و لام (عَلَم) بخوانيم به معناى نشانه و علامت روز قيامت مى‏ شود. اگرچه هر دو معنى به هم نزديك است ولى به عنوان دقت در جهات ادبى هر دو صورت ذكر شد.با يك جمع‏ بندى خلاصه تفسير آيه با توجه به مرجع ضمير اول در «إِنَّهُ لَعِلْمٌ ...» چنين مى‏ شود: «على بن ابى‏ طالب نشانه روز قيامت است، پس با چنين علامتى درباره قيامت شك و شبهه به دل راه ندهيد، و امر مرا پيروى كنيد كه اين -  يعنى على‏ عليه السلام -  راه راست است» .


در حديثى مى‏فرمايد: »خداوند اهميت اميرالمؤمنين‏عليه السلام و عظمت مقام او نزد خود را ذكر كرده آنجا كه مى‏فرمايد: »وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ ...« : »و على علم و نشانه قيامت است« ، »فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ« : »پس درباره قيامت شك نكنيد و پيرو من باشيد كه اين راه مستقيم است« : يعنى اميرالمؤمنين‏عليه السلام.××× 2 بحار الانوار: ج 9 ص 236 ح 131 و ج 35 ص 319 ح 16. ×××
اما اينكه چگونه على‏ عليه السلام نشانه قيامت است جلوه ‏ها و مظاهر گوناگونى دارد كه هر يك از آنها فصلى از اعتقاد ماست، ولى بطور اشاره مى‏ گوييم كه زندگى على ‏عليه السلام و تقواى او و سفارشات او به تقوى يادآور قيامت بود و على ‏عليه السلام و يارانش تابلوى بلند معتقدين به حساب الهى بودند؛ همان گونه كه دشمنانش مظهر بى‏اعتقادى به روز جزا بودند. محبت و ولايت على‏ عليه السلام كليد بهشت، و بغض او كليد جهنم است. در روز قيامت حساب مردم جهان به دست على ‏عليه السلام است و پل صراط در اختيار اوست.<ref>در اين باره مراجعه شود به كتاب «غدير در قرآن» : ج ۱ ص ۳۷۵ ۲۹۷ و ج ۲ ص ۳۶۰،۳۴۴،۷۱.</ref>


 
همچنين مراجعه شود به عنوان: «[[مِنی]]».
از امام صادق‏عليه السلام درباره كلام خداوند: »وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ« سؤال كردند، فرمود: از اين آيه اميرالمؤمنين‏عليه السلام قصد شده است. و بعد شاهد آوردند كه پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: يا عَلِىُّ، انْتَ عَلَمُ هذِهِ الامَّةِ.××× 3 تأويل الآيات: ص 552 . ×××
 
 
با توجه به اين احاديث كلمه »علم« در آيه اگر با كسره عين و سكون لام )عِلْم( خوانده شود به اين معنى مى‏شود كه على‏عليه السلام عِلمى براى قيامت است، و چه بسا چنين معنى شود كه وجود آن حضرت باعث علم و يقين و اطمينان به روز قيامت است. ولى اگر كلمه »علم« را با فتحه عين و لام )عَلَم( بخوانيم به معناى نشانه و علامت روز قيامت مى‏شود. اگرچه هر دو معنى به هم نزديك است ولى به عنوان دقت در جهات ادبى هر دو صورت ذكر شد.
 
 
با يك جمع‏بندى خلاصه تفسير آيه با توجه به مرجع ضمير اول در »إِنَّهُ لَعِلْمٌ ...« چنين مى‏شود: »على بن ابى‏طالب نشانه روز قيامت است، پس با چنين علامتى درباره قيامت شك و شبهه به دل راه ندهيد، و امر مرا پيروى كنيد كه اين -  يعنى على‏عليه السلام -  راه راست است« .
 
 
اما اينكه چگونه على‏عليه السلام نشانه قيامت است جلوه‏ها و مظاهر گوناگونى دارد كه هر يك از آنها فصلى از اعتقاد ماست، ولى بطور اشاره مى‏گوييم كه زندگى على‏عليه السلام و تقواى او و سفارشات او به تقوى يادآور قيامت بود و على‏عليه السلام و يارانش تابلوى بلند معتقدين به حساب الهى بودند؛ همان گونه كه دشمنانش مظهر بى‏اعتقادى به روز جزا بودند. محبت و ولايت على‏عليه السلام كليد بهشت، و بغض او كليد جهنم است. در روز قيامت حساب مردم جهان به دست على‏عليه السلام است و پل صراط در اختيار اوست.××× 1 در اين باره مراجعه شود به كتاب »غدير در قرآن« : ج 1 ص 375 297 و ج 2 ص 360 344 71. ×××
 
 
  همچنين مراجعه شود به عنوان: مِنى.