خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴٬۷۷۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
پيش بينى ديگرى كه هنگام اجراى آن رسيده بود خالى ماندن زير درختان غدير براى اجراى مراسم سه روزه بود. براى اين منظور پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد كسى زير پنج درخت كهنسال كنار بركه نرود، تا آن مكان براى برنامه سه روزه غدير آماده شود.  طبق اين فرمان، با آنكه چشم‏ها به محض ورود به غدير متوجه سايبان آرام بخش زير درختان مى‏ شد، ولى همه از كنار آن عبور مى‏ كردند و هيچ كس به خود اجازه توقف در زير درختان را نمى ‏داد.   
پيش بينى ديگرى كه هنگام اجراى آن رسيده بود خالى ماندن زير درختان غدير براى اجراى مراسم سه روزه بود. براى اين منظور پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد كسى زير پنج درخت كهنسال كنار بركه نرود، تا آن مكان براى برنامه سه روزه غدير آماده شود.  طبق اين فرمان، با آنكه چشم‏ها به محض ورود به غدير متوجه سايبان آرام بخش زير درختان مى‏ شد، ولى همه از كنار آن عبور مى‏ كردند و هيچ كس به خود اجازه توقف در زير درختان را نمى ‏داد.   


'''۳-  اسكان منظم جمعيت'''
=== '''<small>۳-  اسكان منظم جمعيت</small>''' ===
 
اسكان آن جمعيت انبوه مقدمه ديگرى براى سخنرانى بود كه هنگام اجراى آن فرا رسيده بود. پس از آن دستورات، همه مركب‏ ها با رسيدن به فضاى اطراف بركه متوقف شدند و گروه‏هاى مختلف مردم در گستره بيابان غدير پياده شدند و هر يك براى خود جايى پيدا كردند و شتران خود را خواباندند. عده ‏اى فرش و زيرانداز براى خود پهن كردند و عده ‏اى ديگر خيمه بر پا نمودند، و كم كم همه جمعيت در گوشه و كنار منطقه مستقر شدند.  روح همكارى مردم و نظارت دقيق مأموران پيامبرصلى الله عليه وآله باعث شد كه پياده شدن و استقرار آن جمع عظيم انسان‏ها بدون كوچك‏ترين مشكلى به انجام رسد، و زمينه مناسبى براى مراحل بعدى مراسم باشد. 
اسكان آن جمعيت انبوه مقدمه ديگرى براى سخنرانى بود كه هنگام اجراى آن فرا رسيده بود. پس از آن دستورات، همه مركب‏ ها با رسيدن به فضاى اطراف بركه متوقف شدند و گروه‏هاى مختلف مردم در گستره بيابان غدير پياده شدند و هر يك براى خود جايى پيدا كردند و شتران خود را خواباندند. عده ‏اى فرش و زيرانداز براى خود پهن كردند و عده ‏اى ديگر خيمه بر پا نمودند، و كم كم همه جمعيت در گوشه و كنار منطقه مستقر شدند.  روح همكارى مردم و نظارت دقيق مأموران پيامبرصلى الله عليه وآله باعث شد كه پياده شدن و استقرار آن جمع عظيم انسان‏ها بدون كوچك‏ترين مشكلى به انجام رسد، و زمينه مناسبى براى مراحل بعدى مراسم باشد. 


'''۴-  مقابله با گرما'''
=== <small>۴-  مقابله با گرما</small> ===
 
مسئله گرما در آن هنگام از سال و در آن ساعت از روز -  در نزديكى ظهر -  مشكلى بود كه هيچ چاره ‏اى نداشت جز آنكه هر كس شخصاً به فكر خود باشد. البته گرماى شديد براى مردم آن مناطق پديده تازه ‏اى نبود و بارها در فصل گرما آن را تجربه كرده بودند.  شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغى زمين به حدى بود كه مردم -  حتى خود حضرت -  گوشه ‏اى از لباسشان را بر سر انداخته و گوشه ‏اى از آن را زير پاى خود قرار دادند، و عده ‏اى از شدت گرما عبا را به پايشان پيچيدند!<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص  ۱۷۳ ،۲۰۳ ،۲۰۴ و ج ۹۸ ص ۲۹۸. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۵۰ ،۶۰ ،۷۵ ۷۹ ،۸۰ ،۳۰۱.</ref>
مسئله گرما در آن هنگام از سال و در آن ساعت از روز -  در نزديكى ظهر -  مشكلى بود كه هيچ چاره ‏اى نداشت جز آنكه هر كس شخصاً به فكر خود باشد. البته گرماى شديد براى مردم آن مناطق پديده تازه ‏اى نبود و بارها در فصل گرما آن را تجربه كرده بودند.  شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغى زمين به حدى بود كه مردم -  حتى خود حضرت -  گوشه ‏اى از لباسشان را بر سر انداخته و گوشه ‏اى از آن را زير پاى خود قرار دادند، و عده ‏اى از شدت گرما عبا را به پايشان پيچيدند!<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص  ۱۷۳ ،۲۰۳ ،۲۰۴ و ج ۹۸ ص ۲۹۸. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۵۰ ،۶۰ ،۷۵ ۷۹ ،۸۰ ،۳۰۱.</ref>


اكنون صد و بيست هزار حاجى بازگشته از حرم الهى، در كنار بركه آسمانى غدير از حركت چند روزه باز ايستاده بودند. آنان مى‏ دانستند كه تا ساعتى ديگر مراسم آغاز خواهد شد و بايد وضو بگيرند و خود را براى شركت در نماز جماعت و سپس در مراسم آماده كنند. همه در جنب و جوش، براى يك برنامه استثنائى! 
اكنون صد و بيست هزار حاجى بازگشته از حرم الهى، در كنار بركه آسمانى غدير از حركت چند روزه باز ايستاده بودند. آنان مى‏ دانستند كه تا ساعتى ديگر مراسم آغاز خواهد شد و بايد وضو بگيرند و خود را براى شركت در نماز جماعت و سپس در مراسم آماده كنند. همه در جنب و جوش، براى يك برنامه استثنائى! 


'''۵ -  پيش‏بينى آرايش مجلس سخنرانى'''  
=== '''<small>۵ -  پيش‏بينى آرايش مجلس سخنرانى</small>''' ===
 
آخرين اقدام عملى قبل از مراسم غدير، آراستن مجلس خطابه و آماده‏ سازى جايگاه سخنرانى بود، كه تا آن روز مجلسى در اين وسعت سابقه نداشت. اين مرحله نيز در گونه ‏اى با شكوه و بى‏ نظير آماده شد، كه مردم هرگز تا آن روز نمونه ‏اش را نديده بودند.  نيمى از آنچه بايد انجام مى‏گرفت مربوط به جايگاه سخنرانى و نيم ديگر مربوط به موقعيت نشستن مردم در برابر منبر بود.
آخرين اقدام عملى قبل از مراسم غدير، آراستن مجلس خطابه و آماده‏ سازى جايگاه سخنرانى بود، كه تا آن روز مجلسى در اين وسعت سابقه نداشت. اين مرحله نيز در گونه ‏اى با شكوه و بى‏ نظير آماده شد، كه مردم هرگز تا آن روز نمونه ‏اش را نديده بودند.  نيمى از آنچه بايد انجام مى‏گرفت مربوط به جايگاه سخنرانى و نيم ديگر مربوط به موقعيت نشستن مردم در برابر منبر بود.


'''۶ -  موقعيت استقرار مردم در برابر سخنران'''  
=== '''<small>۶ -  موقعيت استقرار مردم در برابر سخنران</small>''' ===
 
براى استقرار منظم و آرام مردم در مقابل سخنران، زمان آن با توجه به نزديكى ظهر بعد از نماز جماعت در نظر گرفته شد؛ تا با همان نظمى كه براى نماز نشسته ‏اند بدون كوچك ‏ترين حركتى آماده شنيدن سخنرانى باشند.  با توجه به حضور بانوان در كاروان، زاويه خاصى از مجلس به آنان اختصاص يافت كه به راحتى خطيب را بر فراز منبر ببينند و سخنان او را بشنوند.
براى استقرار منظم و آرام مردم در مقابل سخنران، زمان آن با توجه به نزديكى ظهر بعد از نماز جماعت در نظر گرفته شد؛ تا با همان نظمى كه براى نماز نشسته ‏اند بدون كوچك ‏ترين حركتى آماده شنيدن سخنرانى باشند.  با توجه به حضور بانوان در كاروان، زاويه خاصى از مجلس به آنان اختصاص يافت كه به راحتى خطيب را بر فراز منبر ببينند و سخنان او را بشنوند.


  '''۷-  صدا رسانى به آن جمعيت انبوه'''
===   '''<small>۷-  صدا رسانى به آن جمعيت انبوه</small>''' ===
 
از نظر صدا رسانى اگر چه اجتماع مردم در برابر منبر به گونه ‏اى بسيار منسجم تدارک ديده شده بود، اما براى تكميل موقعيت يك يا چند نفر كه صداى فوق‏ العاده بلندى داشت مأمور شد كلام حضرت را براى افرادى كه دورتر قرار داشتند تكرار كند، تا همه سخنان حضرت را شنيده باشند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص۱۴۹ ،۱۶۸ ،۱۷۳ ،۲۰۳ ،۲۰۴ و ج ۹۸ ص ۲۹۸. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۵۰ ،۶۰ ،۷۵ ۷۹ ،۸۰، ۱۰۶ ،۳۰۱.</ref>
از نظر صدا رسانى اگر چه اجتماع مردم در برابر منبر به گونه ‏اى بسيار منسجم تدارک ديده شده بود، اما براى تكميل موقعيت يك يا چند نفر كه صداى فوق‏ العاده بلندى داشت مأمور شد كلام حضرت را براى افرادى كه دورتر قرار داشتند تكرار كند، تا همه سخنان حضرت را شنيده باشند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص۱۴۹ ،۱۶۸ ،۱۷۳ ،۲۰۳ ،۲۰۴ و ج ۹۸ ص ۲۹۸. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۵۰ ،۶۰ ،۷۵ ۷۹ ،۸۰، ۱۰۶ ،۳۰۱.</ref>


'''۸ -  آماده‏ سازى زير درختان براى منبر'''  
=== '''<small>۸ -  آماده‏ سازى زير درختان براى منبر</small>''' ===
 
اكنون نوبت آن بود كه موقعيت بديعى براى جايگاه سخنرانى تدارک ببينند، تا هم مناسب صد و بيست هزار مخاطب باشد و هم نمادى به ياد ماندنى در خاطره ‏ها بر جاى گذارد. براى آماده ‏سازى جايگاه، پيامبر صلى الله عليه و آله چهار نفر از خواص اصحاب خود را انتخاب كرد. آن حضرت مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فرا خواند و به آنان دستور داد تا محل پنج درخت كهنسال را براى اجراى مراسم آماده كنند. 
اكنون نوبت آن بود كه موقعيت بديعى براى جايگاه سخنرانى تدارک ببينند، تا هم مناسب صد و بيست هزار مخاطب باشد و هم نمادى به ياد ماندنى در خاطره ‏ها بر جاى گذارد. براى آماده ‏سازى جايگاه، پيامبر صلى الله عليه و آله چهار نفر از خواص اصحاب خود را انتخاب كرد. آن حضرت مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فرا خواند و به آنان دستور داد تا محل پنج درخت كهنسال را براى اجراى مراسم آماده كنند. 


'''۹-  بناى منبر در موقعيت ويژه'''
=== '''<small>۹-  بناى منبر در موقعيت ويژه</small>''' ===
 
با توجه به اينكه درختان غدير از شرق به غرب روييده بودند و بركه در سمت جنوبى پشت درختان قرار داشت، تصميم بر آن شد كه منبر را به گونه‏ اى بنا كنند كه مردم رو به قبله و رو به بركه قرار بگيرند.  در نتيجه جمعيت پس از نماز جماعت بدون آنكه از جاى خود حركت كنند در مقابل منبر بودند و سخنران پشت به قبله و رو به مردم قرار مى‏گرفت. همچنين مى‏ بايست موقعيت منبر نسبت به دو طرف جمعيت در وسط قرار مى ‏گرفت تا پيامبر صلى الله عليه و آله هنگام سخنرانى مشرف بر مردم باشد و همه آن حضرت را ببينند. 
با توجه به اينكه درختان غدير از شرق به غرب روييده بودند و بركه در سمت جنوبى پشت درختان قرار داشت، تصميم بر آن شد كه منبر را به گونه‏ اى بنا كنند كه مردم رو به قبله و رو به بركه قرار بگيرند.  در نتيجه جمعيت پس از نماز جماعت بدون آنكه از جاى خود حركت كنند در مقابل منبر بودند و سخنران پشت به قبله و رو به مردم قرار مى‏گرفت. همچنين مى‏ بايست موقعيت منبر نسبت به دو طرف جمعيت در وسط قرار مى ‏گرفت تا پيامبر صلى الله عليه و آله هنگام سخنرانى مشرف بر مردم باشد و همه آن حضرت را ببينند. 


'''۱۰-  سايبان بر فراز منبر'''
=== '''<small>۱۰-  سايبان بر فراز منبر</small>''' ===
 
گروه چهار نفرى كار خود را آغاز كردند. آنان ابتدا خارهاى زير درختان را كندند و سنگ‏ هاى ناهموار را جمع كردند و زير درختان را جارو زدند و آب پاشيدند. سپس شاخه‏ هاى اضافى پايين آمده آن درختان خودرو را -  كه تا نزديكى زمين آمده بود قطع كردند. بعد از آن در فاصله دو درختِ وسط، روى شاخه‏ ها پارچه ‏اى انداختند تا سايبانى از آفتاب باشد. دو نفر نيز مأموريت يافتند چند شاخه بلند اطراف منبر را -  كه قابل بريدن نبود -  با دست نگه دارند تا جايگاه سخنرانى بهتر ديده شود.
گروه چهار نفرى كار خود را آغاز كردند. آنان ابتدا خارهاى زير درختان را كندند و سنگ‏ هاى ناهموار را جمع كردند و زير درختان را جارو زدند و آب پاشيدند. سپس شاخه‏ هاى اضافى پايين آمده آن درختان خودرو را -  كه تا نزديكى زمين آمده بود قطع كردند. بعد از آن در فاصله دو درختِ وسط، روى شاخه‏ ها پارچه ‏اى انداختند تا سايبانى از آفتاب باشد. دو نفر نيز مأموريت يافتند چند شاخه بلند اطراف منبر را -  كه قابل بريدن نبود -  با دست نگه دارند تا جايگاه سخنرانى بهتر ديده شود.


'''۱۱- كيفيت و بلنداى منبر'''
=== '''<small>۱۱- كيفيت و بلنداى منبر</small>''' ===
 
سپس در زير سايبان، منبرى از سنگ را تدارک ديدند. ابتدا سنگ ‏هاى بزرگ و كوچک را جمع‏ آورى كرده و روى هم چيدند و منبرى به بلندى قامت حضرت ساختند. آنگاه از رواندازهاى شتران و ساير مركب ‏ها كه عبارت بود از تشک ها و قاليچه ‏ها كمک گرفتند، و آنها راروى سنگ ‏ها قرار دادند تا سختى سنگ‏ ها را با نرمى رواندازها جبران كرده باشند. در مرحله بعد پارچه‏اى براى زيبايى از بالا تا پايين منبر پهن كردند.  اين كامل‏ ترين گونه از تدارک يك مجلس عظيم براى يک خطابه استثنائى بود، كه از نظر جايگاه خطيب و مخاطَبين و ايجاد بالاترين كيفيت ممكن براى مجلس سخنرانى، در گونه ‏اى بى‏ نظير آماده شد. 
سپس در زير سايبان، منبرى از سنگ را تدارک ديدند. ابتدا سنگ ‏هاى بزرگ و كوچک را جمع‏ آورى كرده و روى هم چيدند و منبرى به بلندى قامت حضرت ساختند. آنگاه از رواندازهاى شتران و ساير مركب ‏ها كه عبارت بود از تشک ها و قاليچه ‏ها كمک گرفتند، و آنها راروى سنگ ‏ها قرار دادند تا سختى سنگ‏ ها را با نرمى رواندازها جبران كرده باشند. در مرحله بعد پارچه‏اى براى زيبايى از بالا تا پايين منبر پهن كردند.  اين كامل‏ ترين گونه از تدارک يك مجلس عظيم براى يک خطابه استثنائى بود، كه از نظر جايگاه خطيب و مخاطَبين و ايجاد بالاترين كيفيت ممكن براى مجلس سخنرانى، در گونه ‏اى بى‏ نظير آماده شد. 


خط ۱۴۳: خط ۱۳۴:


== ارتباط خطبه غدير با امامت و ولايت<ref>وقايع هفته غدير(يونسيان) : ص۲۲- ۳۲ . </ref> ==
== ارتباط خطبه غدير با امامت و ولايت<ref>وقايع هفته غدير(يونسيان) : ص۲۲- ۳۲ . </ref> ==
خطبه غدير ابعاد گسترده و متعددى دارد كه هر كدام در جاى خود مورد بحث و دقت نظر قرار گرفته است. مهم ‏ترين بُعد آن موضوع سرپرستى امور دينى و دنيوى امت اسلامى تا روز قيامت توسط مولا على بن ابی‏طالب‏ عليه السلام است، كه رسول گرامى اسلام ‏صلى الله عليه و آله از طرف قادر متعال مأمور به ابلاغ و تبليغ آن بوده است. موضوع آنقدر مهم بوده كه اگر آن بزرگوار كمتر تعللى در آن مى ‏فرمود، نه تنها هيچ بهره و مزدى از زحمات چندين ساله دوره رسالت خود نداشت، بلكه خداوند تعالى از او راضى و خشنود نبود.همانطور كه خود حضرت در اين خطبه فرمود: و كلّ ذلك لا يرضى اللَّه منى الا ان ابلغ ما انزل اللَّه الىّ: كليه اعمال من موجب رضايت خدا از من نمى‏ شود، مگر اينكه آنچه را از طرف او بر من(در خصوص امامت و خلافت و ولايت على‏ عليه السلام)نازل شده به مردم ابلاغ كنم.به لحاظ اهميت فوق‏ العاده اين مطلب و با رعايت اختصار، مسائلى را كه حضرت رسول ‏صلى الله عليه وآله در ارتباط با اعتقاد به امامت و ولايت مولا على‏ عليه السلام در اين خطبه شريف بيان فرمودند متذكر مى شويم:
خطبه غدير ابعاد گسترده و متعددى دارد كه هر كدام در جاى خود مورد بحث و دقت نظر قرار گرفته است. مهم ‏ترين بُعد آن موضوع سرپرستى امور دينى و دنيوى امت اسلامى تا روز قيامت توسط مولا على بن ابی‏طالب‏ عليه السلام است، كه رسول گرامى اسلام ‏صلى الله عليه و آله از طرف قادر متعال مأمور به ابلاغ و تبليغ آن بوده است. موضوع آنقدر مهم بوده كه اگر آن بزرگوار كمتر تعللى در آن مى ‏فرمود، نه تنها هيچ بهره و مزدى از زحمات چندين ساله دوره رسالت خود نداشت، بلكه خداوند تعالى از او راضى و خشنود نبود.همانطور كه خود حضرت در اين خطبه فرمود: و كلّ ذلك لا يرضى اللَّه منى الا ان ابلغ ما انزل اللَّه الىّ: كليه اعمال من موجب رضايت خدا از من نمى‏ شود، مگر اينكه آنچه را از طرف او بر من(در خصوص امامت و خلافت و ولايت على‏ عليه السلام)نازل شده به مردم ابلاغ كنم.
 
'''۱. رسول ‏خدا صلى الله عليه وآله از طرف خداوند مأمور به ابلاغ و اجراست:'''
 
«يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك» : اى رسول آنچه از پروردگارت به تو نازل شد به مردم برسان.
 
'''۲. بدون انجام اين مأموريت بهره ‏اى از تلاش‏هاى خود در امر هدايت و ارشاد خلق ندارد:'''
 
«و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته» : اگر چنين نكنى رسالتش را ابلاغ نكرده اى.
 
'''۳. خداوند تعالى با تمام قدرت خود پشتيبان پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ باشد، تا اين فرمان را اجرا كند:'''
 
«و اللَّه يعصمك من الناس»: و خداوند تو را از شر مردم حفظ خواهد كرد.
 
'''۴. على‏ عليه السلام بعد خدا و رسول‏ صلى الله عليه و آله ولى است:'''
 
و هو وليّكم بعد اللَّه و رسوله: و او بعد از خدا و پيامبرش ولىّ و سرپرست شماست.
 
آيه ولايت<ref>انما وليكم اللَّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون« . مائده /  ۵۵ .</ref> نيز دلالت بر همين مى‏ كند.
 
'''۵ . وجوب اطاعت از على‏ عليه السلام كه از طرف خدا به سمت سرپرستى امت اسلام منصوب است:'''
 
ان اللَّه قد نصبه لكم ولياً و اماماً مفترضة طاعته: همانا خداوند على ‏عليه السلام را به عنوان سرپرست و امامى كه اطاعت از او واجب است بر شما منصوب نموده است.
 
'''۶ . مخالف مولا على‏ عليه السلام ملعون و متابع او مورد رحمت خداست:'''
 
ملعون من خالفه، مرحوم من تبعه: هر كس با او مخالفت كند ملعون، و هر كس از او پيروى كند مورد رحمت خداست.
 
'''۷. آمرزش الهى شامل حال مؤمنى مى‏ شود كه از او حرف شنوى داشته و تصديقش كند:'''
 
و مؤمن من صدّقه. فقد غفر اللَّه له و لمن سمع منه و اطاع له: و آن كس كه تصديقش نمايد مؤمن است، و كسى كه سخنانش را با گوش جان بشنود و اطاعتش نمايد مورد مغفرت و آمرزش خداوند است.
 
'''۸ . تمام علوم در وجود مولا على ‏عليه السلام جمع است و به دانسته‏ هاى پيامبرخدا صلى الله عليه وآله تماماً آگاه است:'''
 
ما من علم الا و قد احصاه اللَّه فىّ، و كل علم علمت فقد احصيته فى امام المبين. و ما من علم الا و قد علّمته علياًعليه السلام، و هو الامام المبين: هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند تعالى در وجود من فراهم آورده، و هر دانشى را كه من تعليم داده شدم در پيشواى مبين بر شمردم. علمى نيست كه به على‏ عليه السلام نياموخته باشم، و او امام مبين (يعنى آشكار كننده همه آن علوم) مى‏ باشد.
 
'''۹. تنها على ‏عليه السلام است كه هدايت و عمل به حق مى‏ كند و باطل را درهم مى‏ كوبد:'''
 
فهو الذى يهدى الى الحق و يعمل به و يزهق الباطل و ينهى عنه: او امامى است كه به سوى حق (مردم را) راهبرى نموده و خود به آن عمل مى‏ نمايد، و باطل را درهم كوبيده و از آن نهى مى‏ كند.۱
 
'''۱۰. محال است توبه كسى كه ولايت او را ندارد پذيرفته شود:'''
 
لن يتوب اللَّه على احد انكر ولايته و لن يغفر اللَّه له: خداوند تعالى هرگز توبه كسى را كه منكر ولايت او است را نمى ‏پذيرد و او را نمى ‏آمرزد.
 
'''۱۱. مخالف على‏ عليه السلام كه حكم كفر بر او جارى است به آتشى دچار خواهد شد كه آتش گيره آن مردم(يعنى خود او) و سنگ‏ هاى آتش افزاست:'''
 
فاحذروا ان تخالفوا، فتصلوا ناراً وقودها الناس و الحجارة، اُعدّت للكافرين: بترسيد از مخالفت پروردگار كه (اگر با خواسته و فرمان او مخالفت نماييد) به آتشى دچار خواهيد شد كه مايه سوختش مردم و سنگ آتش افروز است، كه براى كفر پيشگان مهيا شده است.
 
'''۱۲. على‏ عليه السلام را بايد بر جميع خلايق بعد از پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله برترى داد:'''
 
فضّلوا علياًعليه السلام، فانه افضل الناس بعدى من ذكر و انثى: على‏ عليه السلام را (از خود و ديگران) برتر بدانيد. همانا او بعد از من از هر مرد و زنى شايسته ‏تر است.
 
'''۱۳. تنها على‏ عليه السلام است كه بيانگر محرمات و مفسر حقايق قرآن است:'''
 
فواللَّه لن يبيّن لكم زواجره و لا يوضح لكم تفسيره الا الذى انا آخذ بيده: به خدا سوگند، هرگز كسى براى شما نواهى قرآن را روشن نسازد و تفسير آياتش را آشكار نكند مگر اين آقايى كه من دستش را گرفته‏ ام.
 
'''۱۴. هر كس مولايش پيامبر صلى الله عليه و آله است بايد على ‏عليه السلام را به مولايى خود با جان و دل بپذيرد:'''
 
من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه: هر كس من مولا و صاحب اختيار او هستم اين على‏ عليه السلام صاحب اختيار و مولاى او است.
 
'''۱۵. على و ائمه بعد او عليهم السلام ثقل اصغر، و قرآن ثقل اكبر است:'''
 
ان علياً و الطيبين من ولدى‏ عليهم السلام هم الثقل الاصغر، و القرآن الثقل الاكبر: على و پاكان از فرزندانم‏ عليهم السلام ثقل اصغر، و قرآن ثقل اكبر است.
 
البته ثقل اكبر بودن قرآن نسبت به اهل ‏بيت عصمت و طهارت‏ عليهم السلام از حيث استمساک است، چرا كه خود آن حضرات هم براى اثبات حقانيتشان به آيات قرآن متمسک می شدند.
 
'''۱۶. خدا على‏ عليه السلام را «اميرالمؤمنين» خوانده، و حرام است كسى جز او اين نام را بر خود بگذارد:'''
 
و انا قلت عن اللَّه عزوجل: الا انه ليس اميرالمؤمنين غير اخى هذا، و لا يحلّ امرة المؤمنين بعدى لاحد غيره: و من از جانب خداى عزوجل مى ‏گويم: آگاه باشيد غير از اين برادرم (على ‏عليه السلام) هيچ كس امير مؤمنان نيست، و زمامدارى و امارت بر مؤمنين بعد از من بر احدى جز او روا نيست.
 
'''۱۷. خداوند دين را به امامت على ‏عليه السلام كامل كرد:'''
 
انما اكمل اللَّه عزوجل دينكم بامامته: همانا خداى عزوجل دين شما را به امامت او (على بن ابی طالب‏ عليه السلام) كامل كرد.
 
'''۱۸. هيچ آيه مدحى در قرآن نيست مگر آنكه على‏ عليه السلام مصداق آن است:'''
 
و لا نزلت آية مدح فى القرآن الا فيه: و هيچ آيه مدحى در قرآن نازل نشده مگر اينكه درباره او است.
 
'''۱۹. على‏ عليه السلام ناصر دين خدا و مدافع حريم رسول‏ خداصلى الله عليه وآله است:'''
 
هو ناصر دين اللَّه و المجادل عن رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله: او (على‏ عليه السلام) ياور دين خدا و مدافع حريم رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله است.
 
'''۲۰. ذريه تمام انبيا عليهم السلام از صلب خودشان است، اما ذريه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از صلب على‏ عليه السلام است:'''
 
ذرية كل نبى من صلبه، و ذريتى من صلب على‏عليه السلام: فرزندان هر پيامبرى از صلب خود او است به جز ذريه من كه از صلب على‏ عليه السلام است.
 
'''۲۱. ولايت مولا على‏ عليه السلام معيار ايمان و تقوى، و بغض او علامت شقاوت است:'''
 
الا انه لا يبغض علياًعليه السلام الا شقىّ، و لا يتوالى علياً الا تقىّ، و لا يؤمن به الا مؤمن مخلص: آگاه باشيد! دشمن على‏ عليه السلام نيست مگر شخص شقى و بدبخت، و به على‏ عليه السلام مهر نورزد مگر انسان با تقوا، و ايمان به او نمى ‏آورد مگر مؤمن مخلص.
 
'''۲۲. نور هدايت در رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و سپس در مولا على‏ عليه السلام و همچنين در نسل او مى‏ ماند، تا به حضرت مهدى ‏عليه السلام برسد:'''
 
النور من اللَّه عزوجل مسلوك فىّ، ثم فى على‏عليه السلام، ثم فى النسل منه الى القائم المهدى‏ عليهم السلام: آن نور (هدايتى را) كه خداوند تعالى فرو فرستاده در من، و سپس در على‏ عليه السلام، و سپس در نسل او تا قائم ما حضرت مهدى ‏عليهم السلام قرار دارد.
 
'''۲۳. لعنت خدا بر غاصبين حقوق او، و بر كسانى است كه به حكومت غاصب تن در دهند:'''
 
الا لعن اللَّه الغاصبين و المغتصبين: آگاه باشيد! خداوند تعالى غاصبين (حقوق او) و همه كسانى را كه تن به حكومت غاصب دهند لعنت نموده است.
 
'''۲۴. حقيقت صراط مستقيم خدا بعد از رسول مكرم او صلى الله عليه و آله، على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام و فرزندان گرامى او -  كه كارشان هدايت به حق است -  مى‏ باشند:'''
 
انا صراط اللَّه المستقيم الذى امركم باتباعه، ثم على‏ عليه السلام من بعدى، ثم ولدى من صلبه؛ ائمة يهدون الى الحق و به يعدلون: من صراط مستقيم خدايم كه مأموريد آن را بپيماييد، و بعد از من على‏ عليه السلام، و سپس فرزندان من از صلب او؛ همان پيشوايانى كه به حق هدايت مى‏ كنند و (گمراهان را)به سوى حق باز مى ‏گردانند.
 
'''۲۵. دشمنان مولا على‏ عليه السلام اهل شقاق، نفاق و ستيزه هستند. آنان دشمنان حق و برادران شياطين هستند:'''
 
الا ان اعداء على‏ عليه السلام هم اهل الشقاق و النفاق و الحادّون و هم العادّون و اخوان الشياطين: آگاه باشيد! همانا دشمنان على‏عليه السلام همان تفرقه افكنان و منافقان و ستيزه‏جويان هستند، و هم ايشان دشمنان حق و برادران شيطان هستند.
 
'''۲۶. على‏ عليه السلام هدايتگر اين امت و رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بيم رساننده به مخالفان او است:'''
 
قال اللَّه تعالى: «انما انت منذر و لكل قوم هاد» .<ref>رعد /  ۷.</ref> خداوند تعالى مى‏ فرمايد: «همانا تو بيم دهنده هستى و براى هر امتى هادى و راهنماست» .
 
الا و انى منذر و على ‏عليه السلام هاد:  بدانيد من بيم دهنده ‏ام و على‏عليه السلام هادى و راهنما (ى اين امت) است.
 
'''۲۷. امر به معروف و نهى از منكر جز به اعتقاد به امامت امام معصوم معنى و مفهوم ندارد:'''
 
و لا امر بمعروف و لا نهى عن منكر الا مع امام معصوم: (وظيفه خطير) امر به معروف و نهى از منكر جز با (اطاعت) امام معصوم تحقق نمى ‏يابد.
 
'''۲۸. اعتراف به بيعت با على‏ عليه السلام بايد با دل و جان و زبان و دست (يعنى عمل) باشد:'''
 
فقولوا: ... نبايعك على ذلك بقلوبنا و انفسنا والسنتنا و ايدينا: پس (همگى يک صدا شده) بگوئيد: ... با دل ‏ها و جان ‏ها و زبان‏ هايمان با تو بر اين امر مهم بيعت مى ‏كنيم.
 
'''۲۹. رستگارى بزرگ فقط در اطاعت نمودن از خدا و رسول‏ صلى الله عليه وآله و على و پيشوايان راستين‏ عليهم السلام مى‏ باشد:'''
 
من يطع اللَّه و رسوله و علياً و الائمة الذين ذكرتهم ‏عليهم السلام فقد فاز فوزاً عظيماً: كسى كه خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر نمودم‏ عليهم السلام اطاعت نمايد يقيناً به رستگارى بزرگى نائل شده است.
 
اين بود نمونه ‏اى فرازهاى از خطبه غدير در مورد امامت، كه جا دارد موشكافى و شرح و بسط داده شود.


== اشتهار غدير به خاطر خطبه يک ساعته<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۱۷۸.</ref> ==
== اشتهار غدير به خاطر خطبه يک ساعته<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۱۷۸.</ref> ==