پرش به محتوا

آیات آزمون الهی در غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== <big>آزمونِ الهى در غدير</big><ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۱۱۷-۱۴۰.</ref> ==
== <big>آزمونِ الهى در غدير</big><ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۱۱۷-۱۴۰.</ref> ==
<big>غدير آن آزمون الهى است كه در بستر آزادى و انتخاب انسان شكل گرفت، و همان شاهراه هدايت است كه: «انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً»<ref>انسان/۳.</ref> را معنى بخشيد، تا انسان با كمالِ آزادى در انتخاب راه مستقيم و سعادت، غدير را برگزيند يا راه سقيفه و گمراهى و شقاوت و بدبختى را.</big>
<big>غدير آن آزمون الهى است كه در بستر آزادى و انتخاب انسان شكل گرفت، و همان شاهراه [[هدایت]] است كه: «انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً»<ref>انسان/۳.</ref> را معنى بخشيد، تا انسان با كمالِ آزادى در انتخاب راه مستقيم و سعادت، غدير را برگزيند يا راه [[سقیفه]] و گمراهى و شقاوت و بدبختى را.</big>


<big>پيمان غدير در شرايطى بسته شد كه شياطين و منافقانى به كمين نشسته بودند كه همچون خفاشان شب‏ پرست منتظر غروب آفتاب رسالت بودند؛ تا عرصه را از دست آفتاب ولايت بربايند و دنيا را در ظلمت جهل و عناد و گمراهى خويش فرو برند، و دوران تاريک غيبت و حرمان از مولاى مهربان را شكل دهند.</big>
<big>پيمان غدير در شرايطى بسته شد كه شياطين و منافقانى به كمين نشسته بودند كه همچون خفاشان شب‏ پرست منتظر غروب آفتاب رسالت بودند؛ تا عرصه را از دست آفتاب ولايت بربايند و دنيا را در ظلمت جهل و عناد و گمراهى خويش فرو برند، و دوران تاريک غيبت و حرمان از مولاى مهربان را شكل دهند.</big>


<big>اما پديد آورنده غدير خداى مهربان در آن روز، كفرورزان را از دين حق -  كه همان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است -  نااميد و مأيوس كرد و فرمود: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم»<ref>مائده/۳.</ref>: امروز آنان كه كفر ورزيدند از دين شما مأيوس گشتند.</big>
<big>اما پديد آورنده غدیر خداى مهربان در آن روز، كفرورزان را از دين حق -  كه همان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است -  نااميد و مأیوس كرد و فرمود: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم»<ref>مائده/۳.</ref>: امروز آنان كه كفر ورزيدند از دين شما مأيوس گشتند.</big>


<big>در آن روز خداى متعال رهپويان غدير را با پنج مژده مسرور ساخت: اكمال دين، اتمام نعمت، رضا و خشنودى خداى رحمن، اهانت به شيطان، نااميدى و يأس منكران.</big>
<big>در آن روز خداى متعال رهپويان غدير را با پنج مژده مسرور ساخت: اكمال دين، اتمام نعمت، رضا و خشنودى خداى رحمن، اهانت به شيطان، نااميدى و يأس منكران.</big>


<big>البته حقيقتِ يأس كفرورزان در عصر ظهور تحقق خواهد يافت. جابر مى‏ گويد: امام باقر عليه السلام در ذيل اين آيه شريفه فرمود: يوم يقوم القائم ‏عليه السلام يئس بنوامية. فهم الذين كفروا يئسوا من آل‏ محمد عليهم السلام<ref>بحار الانوار: ج ۵۱ ص ۵۴ ح ۳۹. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۹۲ ح ۱۹. </ref>: آن روز روز ظهور قائم (آل ‏محمد) عليه السلام است و بنى ‏اميه نوميد مى ‏شوند. آنها هستند كه كفر ورزيدند و از آل‏ محمد عليهم السلام نوميد مى ‏گردند.</big>
<big>البته حقيقتِ يأس كفرورزان در [[عصر ظهور]] تحقق خواهد يافت. جابر مى‏ گويد: امام باقر عليه السلام در ذيل اين آيه شريفه فرمود: يوم يقوم القائم ‏عليه السلام يئس بنوامية. فهم الذين كفروا يئسوا من آل‏ محمد عليهم السلام<ref>بحار الانوار: ج ۵۱ ص ۵۴ ح ۳۹. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۹۲ ح ۱۹. </ref>: آن روز روز ظهور قائم (آل ‏محمد) عليه السلام است و بنى ‏اميه نوميد مى ‏شوند. آنها هستند كه كفر ورزيدند و از آل‏ محمد عليهم السلام نوميد مى ‏گردند.</big>


<big>بنا بر آنچه گفته شد، غدير همان آغاز يک راه است كه پايان آن ظهور خواهد بود، و اسلام بدون غدير بى‏ محتوى خواهد بود، و غدير بدون ظهور تجليگاه جهانى و آرمانى نخواهد داشت.</big>
<big>بنا بر آنچه گفته شد، غدير همان آغاز يک راه است كه پايان آن ظهور خواهد بود، و اسلام بدون غدير بى‏ محتوى خواهد بود، و غدير بدون ظهور تجلیگاه جهانى و آرمانى نخواهد داشت.</big>


== <big>آيات مربوط به امتحان و مقابله با دشمنان غدير</big><ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۳۵-۳۴۴.</ref> ==
== <big>آيات مربوط به امتحان و مقابله با دشمنان غدير</big><ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۳۵-۳۴۴.</ref> ==
<big>بزرگ‏ترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه ‏اى راه گريز نماند.</big>
<big>بزرگ‏ترين امتحان بشریت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه ‏اى راه گريز نماند.</big>


<big>در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى ‏توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى‏ توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه‏ هاى مختلف به ميان آمد.</big>
<big>در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى ‏توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه می‏ توانست انگيزه شیطانی براى سقوط در امتحان باشد در جلوه‏ های مختلف به ميان آمد.</big>


<big>پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. جا داشت هنگام امتحان -  كه آغازش رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله بود -  كسى سقوط نكند، و همه پيروزمندانه و سرفراز در پيشگاه خداوند و در برابر قضاوت آينده تاريخ از آن بيرون آيند، ولى امت اسلام شكستى تأسف ‏انگيز در اين آزمايش الهى از خود به يادگار گذاشتند كه سرافكندگى آن پس از هزار و چهارصد سال هنوز رنگ نباخته است.</big>
<big>پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. جا داشت هنگام امتحان -  كه آغازش رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله بود -  كسى سقوط نكند، و همه پيروزمندانه و سرفراز در پيشگاه خداوند و در برابر قضاوت آينده تاريخ از آن بيرون آيند، ولى امت اسلام شكستى تأسف ‏انگيز در اين آزمايش الهى از خود به يادگار گذاشتند كه سرافكندگى آن پس از هزار و چهارصد سال هنوز رنگ نباخته است.</big>


<big>مسلمانان به گونه ‏اى امتحان دادند كه جا دارد عنوان آن را به امتحانِ دشمنى با على‏ عليه السلام تغيير دهيم و بگوييم: با بالاترين نمره ‏اى از آن بيرون آمدند كه ما فوقش فرض نمى ‏شود. به گونه ‏اى امتحان دادند كه گويا اصلاً غدير اتفاق نيفتاده و كمتر از ۸۰ روز از خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله نگذشته است!</big>
<big>مسلمانان به گونه ‏اى امتحان دادند كه جا دارد عنوان آن را به امتحانِ دشمنى با على‏ عليه السلام تغيير دهيم و بگوييم: با بالاترين نمره ‏اى از آن بيرون آمدند كه ما فوقش فرض نمى ‏شود. به گونه ‏اى امتحان دادند كه گويا اصلاً غدير اتفاق نيفتاده و كمتر از ۸۰ روز از [[خطابه]] پيامبر صلى الله عليه و آله نگذشته است!</big>


<big>اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش‏ بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به آيات قرآن اين گونه ترسيم فرمود:</big>
<big>اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش‏ بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به آيات قرآن اين گونه ترسيم فرمود:</big>
خط ۵۰: خط ۵۰:
<big>دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده ‏اند، و پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده است. در اين باره مى ‏توان ۲۱ عنوان از آيات غدير استخراج نمود، كه يكى از آنها «روز امتحان نهايى مردم» است:</big>
<big>دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده ‏اند، و پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده است. در اين باره مى ‏توان ۲۱ عنوان از آيات غدير استخراج نمود، كه يكى از آنها «روز امتحان نهايى مردم» است:</big>


<big>غدير روز سخت‏ ترين امتحان مردمان بود، كه با عبور از باب حطه و سوار شدن بر كشتى نجات بايد فكر رسيدن به بهشت را به نتيجه مى ‏رساندند. دو ضربه هشدار دهنده مراحلِ غدير براى بيدار باش مردم كافى بود، كه در متن قرآن براى بيدارى نسل ‏ها باقى ماند:</big>
<big>غدير روز سخت‏ ترين امتحان مردمان بود، كه با عبور از باب حطه و سوار شدن بر كشتی نجات بايد فكر رسيدن به بهشت را به نتيجه مى ‏رساندند. دو ضربه هشدار دهنده مراحلِ غدير براى بيدار باش مردم كافى بود، كه در متن قرآن براى بيدارى نسل ‏ها باقى ماند:</big>


<big>از يک سو با «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ»<ref>عنكبوت:۱-۴.</ref>شروع امتحان اعلام شد؛ و از سوى ديگر با «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً»<ref>توبه/۱۶.</ref>جهت‏ گيرى اين امتحان و كارنامه ‏اى كه به قبول شدگان آن اعطا خواهد شد، تبيين گرديد.</big>
<big>از يک سو با «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ»<ref>عنكبوت:۱-۴.</ref>شروع امتحان اعلام شد؛ و از سوى ديگر با «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً»<ref>توبه/۱۶.</ref>جهت‏ گيرى اين امتحان و كارنامه ‏اى كه به قبول شدگان آن اعطا خواهد شد، تبيين گرديد.</big>
خط ۶۳: خط ۶۳:


'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''
'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''
<big>با پايان مراسم حج در اوايل روز سیزدهم ذى الحجه كاروان غدير به مكه بازگشتند، و قرار شد روز چهاردهم قافله به سوى غدير حركت كند. اين سرعت عمل واقعاً براى مردم غافلگير كننده بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين اولين سفر حج خود، پس از پايان مراسم هيچ فرصتى نداشته باشد كه لا اقل چند روزى در مكه اقامت كند و مردمِ گرد آمده از نقاط مختلف با حوصله نزد حضرتش آيند و سؤالات خود را مطرح كنند.</big>
<big>چنين عجله ‏اى حكايت از اهميت فوق العاده مراسمى داشت كه در نيمه راه مكه تا مدينه بايد انجام شود و روز آن از قبل تعيين شده، و براى حضور به موقع در غدير بايد از هم اكنون پيش بينى مى‏ كرد.</big>
<big>اين پيش بينى به محض بازگشت از مِنا به مكه با نزول چهار آيه قرآن آغاز شد.</big>
<big>آياتى كه خبر از امتحان الهى مى‏داد و مَحَك اين امتحان ولايت على ‏عليه السلام بود، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى»: «اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى ‏شدند».</big>
<big>با نزول اين آيات در مكه و پرسش پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل درباره آن، شش مطلب اساسى روشن شد:</big>
# <big>نزديكى رحلت آن حضرت.</big>
# <big>دستور معرفى و منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.</big>
# <big>ولايت على‏ عليه السلام محک شناخت صادق و كاذب در ايمان.</big>
# <big>خبر از فتنه گران درباره خلافت.</big>
# <big>دستور سپردن ودايع علم و حكمت به على‏ عليه السلام.</big>
# <big>انتخاب الهى در وصايت على ‏عليه السلام.</big>
<big>متن [[حدیث]] را كه گوياى همه اين جوانب است، مى‏ خوانيم:</big>
<big>پيامبر صلى الله عليه و آله وارد مكه شد و يك روز در آن اقامت گزيد. اينجا بود كه جبرئیل اول سوره عنكبوت را آورد و فرمود: اى محمد، بخوان: «بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ . الم . أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ . وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّه الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ . أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ»:</big>
<big>«به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى‏ شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى‏ گويند و كسانى را كه دروغ مى‏ گويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى ‏دهند گمان كرده ‏اند كه از دست ما پيشى مى‏ گيرند (و دست ما به آنان نمى ‏رسد)؟ چه بد حكم مى‏ كنند».</big>
<big>پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى‏ رساند و مى ‏فرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستاده ‏ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده ‏ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.</big>
<big>كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى ‏كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند كاذبين و دروغگويانند.</big>
<big>اى محمد، بازگشت تو به سوى پروردگارت و بهشتش نزديک شده، و او به تو دستور مى ‏دهد براى امتت بعد از خود على بن ابى‏ طالب را منصوب نمايى و سفارشات خود را به او بنمايى، كه اوست خليفه ‏اى كه امور رعيت و امت تو را بر عهده مى‏ گيرد، چه او را اطاعت كنند و چه عصيان نمايند؛ كه به زودى عصيان خواهند كرد و اين همان فتنه ‏اى است كه آيات را درباره آن برايت تلاوت كردم.</big>
<big>خداوند عزوجل به تو دستور مى ‏دهد كه به او بياموزى همه آنچه به تو تعليم داده و به او سفارش كنى كه حفظ كند همه آنچه خدا در حفظ تو قرار داده و به عنوان امانت به تو سپرده است، كه اوست امين و مورد اعتماد. اى محمد، من تو را از ميان بندگانم به پيامبرى برگزيدم و على را به جانشينى تو انتخاب كردم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۵، ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. ارشاد القلوب: ج ۲ ص۱۱۲-۱۳۵. كشف اليقين: ص ۱۳۷.</ref></big>
<big>همچنين به آن حضرت از طرف خداوند چنين دستور داده شد: نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابى‏ طالب بسپار كه اولين مؤمن است. من زمين را بدون عالمى كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم كرد.</big>
<big>در حديث ديگرى به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين دستور داده شد: آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل از تو و اسلحه و تابوت و آنچه از نشانه‏ هاى پيامبران نزد توست، آنها را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.<ref>عوالم العلوم: ج 3/15 ص 176.</ref></big>
<big>يادگارهاى انبياء عليهم السلام : صحف آدم و نوح و [[ابراهیم علیه السلام|ابراهیم]] ‏علیهم السلام و تورات و انجيل و عصاى موسى‏ عليه السلام و انگشتر سليمان‏ عليه السلام و ساير ميراث‏ هاى ارجمندى است كه فقط بايد در اختيار حجج الهى باشد. تا آن روز خاتم انبياء صلى الله عليه و آله حافظ اين ميراث‏ هاى الهى بود و اين به دستور الهى به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام منتقل مى‏ شد. اين ودايع از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست مبارك حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه فرجه است.</big>
<big>پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى‏ الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبر صلى الله عليه و آله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء عليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سپرد، و گفته‏ هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶.</ref></big>
'''<big>تحليل اعتقادى</big>'''
<big>تركيب جامعه مسلمين در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله اقتضا مى‏ كرد نهيبى كه در اول سوره عنكبوت آمده بر آنان وارد شود. اين از آن جهت بود كه در كنار مسلمانان مخلصى همچون سلمان و ابوذر و مقداد، تازه مسلمانانى بودند كه تا ديروز عليه اسلام شمشير مى‏ زدند و اكنون به نام مسلمان خوانده مى‏ شدند، و نيز افراد شهوت پرست و دنيا طلبى بودند كه هدفى جز مقاصد دنيوى نداشتند.</big>
<big>روح تعصب جاهلى كه بر افكار اكثريتى حاكم بود و عقده‏ هاى خونين جنگ ‏هاى بدر و احد و خيبر و حُنين و حسدهاى نهفته ‏اى كه هر روز آشكارتر مى‏ گشت، نيز مى‏ تواند نمايانگر باطن جامعه مسلمان آن روز باشد، كه در سال آخر عمر حضرت علناً دست به اقدامات مخرِّب مى ‏زدند و در صدد خنثى سازى برنامه ‏هاى حضرت بودند.</big>
<big>اين آيات به مردم در دو جبهه ايمان و عمل وعده امتحان داد، تا به ظاهرِ آراسته با نام اسلام دل خوش نكنند؛ و براى هضم آسان‏تر مطلب خبر داد كه همه امت‏ هاى قبل نيز مورد امتحان قرار گرفته ‏اند؛ و هدف را در كوتاه ‏ترين عبارت بيان كرد كه شناخته شدن واقع گرايانه مردم است.</big>
<big>يعنى صادقين در ادعاى ايمان بايد از كاذبين به طور علنى شناخته شوند، به طورى كه ابهام نفاق و دورويى نتواند آن را بپوشاند. و حقاً اين امتحان در پذيرش ولايت على‏ عليه السلام تحقق يافت كه كاذبين بى‏پروا آن را انكار كردند و بر گفته خود پافشارى كردند.</big>
<big>با نزول اين آيات در مكه و پرسش پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل درباره آن، شش مطلب اساسى روشن شد:</big>
# <big>نزديكى رحلت آن حضرت.</big>
# <big>دستور معرفى و منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.</big>
# <big>ولايت على‏ عليه السلام محک شناخت صادق و كاذب در ايمان.</big>
# <big>خبر از فتنه گران درباره خلافت.</big>
# <big>دستور سپردن ودايع علم و حكمت به على‏ عليه السلام.</big>
# <big>انتخاب الهى در وصايت على‏ عليه السلام.</big>
== <big>پانویس</big> ==
<references />
[[رده:امتحان]]
[[رده:مقابله با دشمنان]]