۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
جغرافیدان عربستان عاتق بن غيث بلادى ، سه دليل ذكر مى كند كه در اين مكان سكونت جمعى از مردم به صورت شهر يا روستاى مهمى بر قرار بوده است : | جغرافیدان عربستان عاتق بن غيث بلادى ، سه دليل ذكر مى كند كه در اين مكان سكونت جمعى از مردم به صورت شهر يا روستاى مهمى بر قرار بوده است : | ||
الف) چشمه غدير، كه يكى از اهالى بلاديه در گذشته نه چندان دور اقدام به حفر مجدد آن براى وفور آب نموده است. بايد توجه داشت كه در حجاز ، بودنِ يك چشمه مساوى با برقرارى يک روستاست. آثار باقى مانده نشان مى دهد كه در اين مكان آبادى بوده كه ساختمان هاى آن از [[سنگ]] بنا شده بوده و حصارى داشته است. | '''الف)''' چشمه غدير، كه يكى از اهالى بلاديه در گذشته نه چندان دور اقدام به حفر مجدد آن براى وفور آب نموده است. بايد توجه داشت كه در حجاز ، بودنِ يك چشمه مساوى با برقرارى يک روستاست. آثار باقى مانده نشان مى دهد كه در اين مكان آبادى بوده كه ساختمان هاى آن از [[سنگ]] بنا شده بوده و حصارى داشته است. | ||
ب) زمين هاى اطراف غدير همه كوهپايه اى و مايل به دشت هستند و تا آنجا كه اهل منطقه نقل مى كنند سراسر آن را نخلستان پوشانده بوده است. اين آبادى مى تواند دليلى بر وجود عده اى به عنوان سكونت در آنجا باشد. | '''ب)''' زمين هاى اطراف غدير همه كوهپايه اى و مايل به دشت هستند و تا آنجا كه اهل منطقه نقل مى كنند سراسر آن را نخلستان پوشانده بوده است. اين آبادى مى تواند دليلى بر وجود عده اى به عنوان سكونت در آنجا باشد. | ||
ج) بعد از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام فرزندان صحابه ، انصار و قريش در دشت هاى حجاز متفرّق شدند و براى خود باغ ها و آبادى هايى ساختند كه به صراحت تاريخ مناطق اطراف غدير خم از آن مناطق است. | '''ج)''' بعد از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام فرزندان صحابه ، انصار و قريش در دشت هاى حجاز متفرّق شدند و براى خود باغ ها و آبادى هايى ساختند كه به صراحت تاريخ مناطق اطراف غدير خم از آن مناطق است. | ||
با توجه به اينكه در مناطق دور دست تر از غدير آبادى هايى در كنار آب ها به وجود آمده، استبعادى ندارد در اين غدير هم وطن كرده باشند و اطراف آن را آباد نموده باشند، چرا كه هم به جاده و آبادى هاى ديگر نزديك تر است و هم سابقه حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در آنجا ثابت بوده است. | با توجه به اينكه در مناطق دور دست تر از غدير آبادى هايى در كنار آب ها به وجود آمده، استبعادى ندارد در اين غدير هم وطن كرده باشند و اطراف آن را آباد نموده باشند، چرا كه هم به جاده و آبادى هاى ديگر نزديك تر است و هم سابقه حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در آنجا ثابت بوده است. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
اين سه دليل ثابت مى كند كه سرزمين غدير خم كه امروزه فقط چند چادر نشين در اين سو و آن سويش خيمه زده اند، روزگارى شهر يا روستاى آبادى بوده است. | اين سه دليل ثابت مى كند كه سرزمين غدير خم كه امروزه فقط چند چادر نشين در اين سو و آن سويش خيمه زده اند، روزگارى شهر يا روستاى آبادى بوده است. | ||
از نظر شيعه دليل ديگرى موارد فوق را تأييد مى كند و آن صراحت تاريخ به وجود مسجد غدير در آنجاست. قرائن مذكور نيز مؤيدى قوى بر وجود [[مسجد غدير]] است كه طبعاً به خاطر عبور حجاج زمينه سكونت نيز در آنجا فراهم بوده است.<ref>على طريق الهجرة: ص ۶۷ - ۶۰ . معجم معالم الحجاز: ج ۳ ص ۱۵۹.</ref> | از نظر شيعه دليل ديگرى موارد فوق را تأييد مى كند و آن صراحت تاريخ به وجود مسجد غدير در آنجاست. | ||
قرائن مذكور نيز مؤيدى قوى بر وجود [[مسجد غدير]] است كه طبعاً به خاطر عبور حجاج زمينه سكونت نيز در آنجا فراهم بوده است.<ref>على طريق الهجرة: ص ۶۷ - ۶۰ . معجم معالم الحجاز: ج ۳ ص ۱۵۹.</ref> | |||
==خصوصيات چشمۀ غدير<ref>غدير كجاست؟ : ص ۵۰ .</ref>== | ==خصوصيات چشمۀ غدير<ref>غدير كجاست؟ : ص ۵۰ .</ref>== | ||
شرايط جغرافيايى منطقه غدير در طول تاريخ تغييراتى داشته است، به خصوص آنكه در مسير سيل بوده و شكل آن به راحتى تغيير مى يابد. به همين جهت در توصيف غدير خم جنبه هاى حياتى و طبيعى از زمان پيامبر صلى الله عليه و آله تاكنون تغييراتى داشته، كه به شرح زير است: | شرايط جغرافيايى منطقه غدير در طول تاريخ تغييراتى داشته است، به خصوص آنكه در مسير سيل بوده و شكل آن به راحتى تغيير مى يابد. به همين جهت در توصيف غدير خم جنبه هاى حياتى و طبيعى از زمان پيامبر صلى الله عليه و آله تاكنون تغييراتى داشته، كه به شرح زير است: | ||
الف) در نزديک [[آبگیر]] (غدير) چشمه آبى بوده كه پس از جارى شدن به سمت غدير آمده و در آن مى ريخته است. اين چشمه گاهى كم آب يا خشك مى شده و گاهى در اثر عوامل طبيعى مسيرش از غدير عوض مى شده و به سمت ديگرى مى رفته است. | '''الف)''' در نزديک [[آبگیر]] (غدير) چشمه آبى بوده كه پس از جارى شدن به سمت غدير آمده و در آن مى ريخته است. اين چشمه گاهى كم آب يا خشك مى شده و گاهى در اثر عوامل طبيعى مسيرش از غدير عوض مى شده و به سمت ديگرى مى رفته است. | ||
ب) در اطراف چشمه درختانى سرسبز و انبوه رشد كرده و محل زيبايى را ايجاد كرده بوده است. گاهى در اثر سيلاب ها اين درختان از بين مى رفته و يا در سالهايى كه آب چشمه كم بوده يا خشك شده درختان نيز سرسبزى خود را از دست داده يا خشكيده اند. | '''ب)''' در اطراف چشمه درختانى سرسبز و انبوه رشد كرده و محل زيبايى را ايجاد كرده بوده است. گاهى در اثر سيلاب ها اين درختان از بين مى رفته و يا در سالهايى كه آب چشمه كم بوده يا خشك شده درختان نيز سرسبزى خود را از دست داده يا خشكيده اند. | ||
ج) كنار آبگير درختان صحرايى كهنسالى بوده كه پيامبر صلى الله عليه و آله در سايه آنها سخنرانى فرموده است. اين درختان نيز در اثر عمر زياد خشكيده و سيل نيز در از بين رفتن آنها مؤثر بوده است. | '''ج)''' كنار آبگير درختان صحرايى كهنسالى بوده كه پيامبر صلى الله عليه و آله در سايه آنها سخنرانى فرموده است. اين درختان نيز در اثر عمر زياد خشكيده و سيل نيز در از بين رفتن آنها مؤثر بوده است. | ||
د) آبگير از نظر عمق ، عرض و طول در ساليان متمادى كه سيل از روى آن عبور كرده تغييرات زيادى به خود ديده ، ولى محل اصلى آن تغييرى نكرده است و در طول تاريخ تا امروز به عنوان غديرخم محلى معروف بوده است. | '''د)''' آبگير از نظر عمق ، عرض و طول در ساليان متمادى كه سيل از روى آن عبور كرده تغييرات زيادى به خود ديده ، ولى محل اصلى آن تغييرى نكرده است و در طول تاريخ تا امروز به عنوان غديرخم محلى معروف بوده است. | ||
==واژۀ «غدير خم»<ref>غدير كجاست؟ : ص ۴۲. </ref>== | ==واژۀ «غدير خم»<ref>غدير كجاست؟ : ص ۴۲. </ref>== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
درباره علت نامگذارى «[[آبگیر]]» به «غدیر» - كه صفت مشبهه است - دو جهت ذكر كرده اند: | درباره علت نامگذارى «[[آبگیر]]» به «غدیر» - كه صفت مشبهه است - دو جهت ذكر كرده اند: | ||
الف) به معناى اسم مفعول از ماده «مغادرة »يعنى رفتن و باقى گذاشتن است، و منظور آن است كه سيل آبگير را پر مى كند و آن را با آبش رها مى كند و مى رود. | '''الف)''' به معناى اسم مفعول از ماده «مغادرة »يعنى رفتن و باقى گذاشتن است، و منظور آن است كه سيل آبگير را پر مى كند و آن را با آبش رها مى كند و مى رود. | ||
'''ب)''' به معناى اسم فاعل از ماده «غدر »يعنى حيله است، و منظور آن است كه آبگير با آب فراوانى كه دارد وارِدين را مى ترساند و هنگام شدّت احتياج آبش تمام مى شود. | |||
اين معنى را زبيدى در تأييد شعر كميت، قوى دانسته است.<ref>تاج العروس: ماده «غدر».</ref> | |||
=== خم === | === خم === |