۲۵٬۵۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
اين شبهه به چند وجه باطل است: | اين شبهه به چند وجه باطل است: | ||
=== | === تأويل نبوت با اين تأويل در امامت === | ||
دليلى كه مسلمانان مى توانند با آن منكران پيامبرى محمد رسول اللَّه صلى الله عليه و آله را ملزم كنند، بشاراتى است كه در كتب آسمانى پيشين و انبياء سلف عليهم السلام در نبوت حضرتش وارد شده است. | دليلى كه مسلمانان مى توانند با آن منكران پيامبرى محمد رسول اللَّه صلى الله عليه و آله را ملزم كنند، بشاراتى است كه در كتب آسمانى پيشين و انبياء سلف عليهم السلام در نبوت حضرتش وارد شده است. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
حمل امامت اميرالمؤمنين عليه السلام بر امامت صوفيانه! مانند حمل نبوت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله به معناى لغوى و نه اصطلاحى نبوت از سوى منكران است. اگر اين باطل است آن هم باطل است. | حمل امامت اميرالمؤمنين عليه السلام بر امامت صوفيانه! مانند حمل نبوت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله به معناى لغوى و نه اصطلاحى نبوت از سوى منكران است. اگر اين باطل است آن هم باطل است. | ||
=== | === اميرالمؤمنين عليه السلام از صوفيه نيست === | ||
اين تأويل و حمل امامتى كه [[حدیث غدیر]] به آن دلالت مى كند بر امامت باطنيّه اى كه صوفيه مى گويند، در صورتى درست است كه اميرالمؤمنين عليه السلام از صوفيه باشد! حافظ ابن جوزى صوفى بودن امام عليه السلام و ديگر صحابه را انكار كرده، و كلام [[ابونعیم اصفهانی]] را كه ايشان را از شمار صوفيه آورده زشت دانسته و گفته است: | اين تأويل و حمل امامتى كه [[حدیث غدیر]] به آن دلالت مى كند بر امامت باطنيّه اى كه صوفيه مى گويند، در صورتى درست است كه اميرالمؤمنين عليه السلام از صوفيه باشد! حافظ ابن جوزى صوفى بودن امام عليه السلام و ديگر صحابه را انكار كرده، و كلام [[ابونعیم اصفهانی]] را كه ايشان را از شمار صوفيه آورده زشت دانسته و گفته است: | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
اگر آوردن نام [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] در شمار صوفيان بىشرمى باشد، بى گمان حمل حديثى كه دالّ بر امامت او است به امامت صوفيانه نيز بى شرمى خواهد بود. | اگر آوردن نام [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] در شمار صوفيان بىشرمى باشد، بى گمان حمل حديثى كه دالّ بر امامت او است به امامت صوفيانه نيز بى شرمى خواهد بود. | ||
=== | === ردود شاه ولى اللَّه بر عقايد صوفيه === | ||
شاه ولى اللَّه دهلوى - پدر مخاطب ما دهلوى - در كتابش «قرّة العينين» در ردّ عقايد صوفيه و بيان عدم ثبوت آنها از شرع شريف بسيار تلاش كرده است. محال است كسى از آن سخنان آگاه شده باشد و حديث غدير را بر اين محمل ناروا حمل كند! | شاه ولى اللَّه دهلوى - پدر مخاطب ما دهلوى - در كتابش «قرّة العينين» در ردّ عقايد صوفيه و بيان عدم ثبوت آنها از شرع شريف بسيار تلاش كرده است. محال است كسى از آن سخنان آگاه شده باشد و حديث غدير را بر اين محمل ناروا حمل كند! | ||
امامت بر خلاف ديگر مقامات، مبتنى بر اظهار است | |||
مولوى اسماعيل در «رساله امامت» خاطرنشان كرده كه [[امامت]] سايه رسالت و مانند آن است و مبنايش بر اظهار نهاده شده نه بر اخفاء، اما ساير ارباب ولايت چنين نيستند. از اين رو، جايز نيست گفتارهاى صادر شده از ائمه در بيان امامتشان بر خودستايى و مانند آن حمل شود. | مولوى اسماعيل در «رساله امامت» خاطرنشان كرده كه [[امامت]] سايه رسالت و مانند آن است و مبنايش بر اظهار نهاده شده نه بر اخفاء، اما ساير ارباب ولايت چنين نيستند. از اين رو، جايز نيست گفتارهاى صادر شده از ائمه در بيان امامتشان بر خودستايى و مانند آن حمل شود. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
اين سخن مى رساند امامتى كه اميرالمؤمنين عليه السلام در اشعارش از آن سخن گفته و آن را اظهار كرده و آشكارا به آن افتخار نموده امامت باطنى نيست، و گرنه آن را اظهار نمى كرد و مدّعى آن نمى شد. | اين سخن مى رساند امامتى كه اميرالمؤمنين عليه السلام در اشعارش از آن سخن گفته و آن را اظهار كرده و آشكارا به آن افتخار نموده امامت باطنى نيست، و گرنه آن را اظهار نمى كرد و مدّعى آن نمى شد. | ||
=== | === تصريح دهلوى به لزوم حمل كلام خدا و رسول صلى الله عليه و آله و على عليه السلام بر ظاهر آن === | ||
دهلوى در نخستين باب «تحفه اثنى عشريه» تصریح كرده كه روش [[اهل سنت]] اين است كه سخنان اميرالمؤمنين عليه السلام را بر ظاهر آن حمل كنند. چنانكه كلام خدا و كلام رسول صلى الله عليه و آله نيز چنين است، و همگى بايد بر معناى ظاهرى آن ها حمل شوند. پس از اين اقرار، مى بينيم لفظ امامت در اشعار [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] آمده، و شكى نيست كه «امامت» در معناى مصطلح آن ظهور دارد نه امامت صوفيانه. از اين رو، نزد دهلوى و چنانكه خود تصريح كرده، نزد اهل سنت گردانيدن لفظ از معناى ظاهرى اش نادرست است. | دهلوى در نخستين باب «تحفه اثنى عشريه» تصریح كرده كه روش [[اهل سنت]] اين است كه سخنان اميرالمؤمنين عليه السلام را بر ظاهر آن حمل كنند. چنانكه كلام خدا و كلام رسول صلى الله عليه و آله نيز چنين است، و همگى بايد بر معناى ظاهرى آن ها حمل شوند. پس از اين اقرار، مى بينيم لفظ امامت در اشعار [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] آمده، و شكى نيست كه «امامت» در معناى مصطلح آن ظهور دارد نه امامت صوفيانه. از اين رو، نزد دهلوى و چنانكه خود تصريح كرده، نزد اهل سنت گردانيدن لفظ از معناى ظاهرى اش نادرست است. | ||
=== | === تصريح دهلوى به حمل نصوص كتاب و سنت بر معناى ظاهرى === | ||
دهلوى در باب نبوت كتاب «تحفه اثنى عشريه» مى نويسد: | دهلوى در باب نبوت كتاب «تحفه اثنى عشريه» مى نويسد: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
بنا بر همه اينها، تأويل [[حدیث غدیر]] و گردانيدن آن از معنايى كه در آن ظهور دارد، و همچنين اشعار اميرالمؤمنين عليه السلام و [[حسان بن ثابت|حسّان]] و قيس بن سعد و ساير احاديث وارد شده در امامت اميرالمؤمنين عليه السلام، از آشكارترين مصاديق سخن دهلوی است كه چنين كارى از كارهاى ملحدان و زنديقان و موجب ويران شدن پايه هاى دين حنيف است. | بنا بر همه اينها، تأويل [[حدیث غدیر]] و گردانيدن آن از معنايى كه در آن ظهور دارد، و همچنين اشعار اميرالمؤمنين عليه السلام و [[حسان بن ثابت|حسّان]] و قيس بن سعد و ساير احاديث وارد شده در امامت اميرالمؤمنين عليه السلام، از آشكارترين مصاديق سخن دهلوی است كه چنين كارى از كارهاى ملحدان و زنديقان و موجب ويران شدن پايه هاى دين حنيف است. | ||
=== | === استدلال ابوبكر به حديث «الأئمَّةُ مِن قُرَيشٍ» براى خلافتش === | ||
تأويل مذكور با مقتضاى استدلال [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] به حديث «الأئِمَّةُ مِن قُرَيشٍ» بر خلافتش در مقابل انصار مخالف است، چرا كه مقتضاى استدلال به حديث مذكور اين است كه حديث ظاهر در معناى امامت و جانشينى رسول خدا صلى الله عليه و آله باشد؛ يعنى معناى مصطلح نه امامتى كه در تصوف مطرح است. ابوبكر به همين ظهور استناد و به آن احتجاج كرده است. اگر امامت دالّ بر [[خلافت]] نبود، وى براى اثبات اينكه جانشين رسول خدا صلى الله عليه و آله است به اين حديث استناد نمى كرد. احتجاج ابوبكر به اين حديث براى اثبات خلافتش در كتاب هاى سيره و تاريخ آمده است. | تأويل مذكور با مقتضاى استدلال [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] به حديث «الأئِمَّةُ مِن قُرَيشٍ» بر خلافتش در مقابل انصار مخالف است، چرا كه مقتضاى استدلال به حديث مذكور اين است كه حديث ظاهر در معناى امامت و جانشينى رسول خدا صلى الله عليه و آله باشد؛ يعنى معناى مصطلح نه امامتى كه در تصوف مطرح است. ابوبكر به همين ظهور استناد و به آن احتجاج كرده است. اگر امامت دالّ بر [[خلافت]] نبود، وى براى اثبات اينكه جانشين رسول خدا صلى الله عليه و آله است به اين حديث استناد نمى كرد. احتجاج ابوبكر به اين حديث براى اثبات خلافتش در كتاب هاى سيره و تاريخ آمده است. | ||
=== | === نزد اهل سنت، امامت به معناى خلافت است === | ||
شاه ولى اللَّه دهلوى تصريح كرده<ref>ازالة الخفاء: مقصد اول از باب هفتم.</ref>كه نزد [[اهل سنت]] امامت و [[خلافت]] مترادف اند. بنابراين، در اشعار اميرالمؤمنين عليه السلام و حسّان و قيس مراد از «الامام» خليفه است، نه امام به معناى صوفيانه. اين نيز تأويل حديث غدير را باطل مى كند و نشان مى دهد كه تأويل مذكور مخالف مذهب و معتقَد اهل سنت است. | شاه ولى اللَّه دهلوى تصريح كرده<ref>ازالة الخفاء: مقصد اول از باب هفتم.</ref>كه نزد [[اهل سنت]] امامت و [[خلافت]] مترادف اند. بنابراين، در اشعار اميرالمؤمنين عليه السلام و حسّان و قيس مراد از «الامام» خليفه است، نه امام به معناى صوفيانه. اين نيز تأويل حديث غدير را باطل مى كند و نشان مى دهد كه تأويل مذكور مخالف مذهب و معتقَد اهل سنت است. | ||
=== | === «امامت» رياستِ دين و دنياست === | ||
امامت مصطلح كه نزد اهل سنت مترادف «خلافت» يا همان رياست عامّه در دين و دنياست، و عالمان بزرگ اهل سنت به اين مطلب تصريح كرده اند. | امامت مصطلح كه نزد اهل سنت مترادف «خلافت» يا همان رياست عامّه در دين و دنياست، و عالمان بزرگ اهل سنت به اين مطلب تصريح كرده اند. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
وقتى بطلان عموميت امامت اينان ثابت شود، بطلان تقدّمشان بر حضرت امير عليه السلام نيز ثابت خواهد شد، چرا كه جايز نيست مأموم بر امام مقدّم شود. بنابراين، روشن شد كه تأويل مذكور از حديث غدير هيچ سودى براى اهل سنت ندارد. | وقتى بطلان عموميت امامت اينان ثابت شود، بطلان تقدّمشان بر حضرت امير عليه السلام نيز ثابت خواهد شد، چرا كه جايز نيست مأموم بر امام مقدّم شود. بنابراين، روشن شد كه تأويل مذكور از حديث غدير هيچ سودى براى اهل سنت ندارد. | ||
=== | === امامت مستلزم عصمت است === | ||
امامت [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] از اشعار وى و اشعار حسّان بن ثابت و قيس بن سعد بن عُباده ثابت شد. اگر على عليه السلام امام باشد، از همه گناهان معصوم خواهد بود، و اگر معصوم باشد خلافتش ثابت شده، و [[خلافت]] آنها كه خود را از او پيش انداختند باطل مى شود، چرا كه تقدّم غير معصوم بر معصوم عقلاً قبيح و بلكه از اقبح قبايح است. | امامت [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] از اشعار وى و اشعار حسّان بن ثابت و قيس بن سعد بن عُباده ثابت شد. اگر على عليه السلام امام باشد، از همه گناهان معصوم خواهد بود، و اگر معصوم باشد خلافتش ثابت شده، و [[خلافت]] آنها كه خود را از او پيش انداختند باطل مى شود، چرا كه تقدّم غير معصوم بر معصوم عقلاً قبيح و بلكه از اقبح قبايح است. | ||