پرش به محتوا

تصوّف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== ابطال حمل امامت در حديث غدير بر امامت تصوّف<ref name=":0">چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۷۳۳-۷۳۸.</ref>==
== ابطال حمل امامت در حديث غدير بر امامت تصوّف<ref name=":0">چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۷۳۳-۷۳۸.</ref>==
يكى از شبهات و به تعبير بهتر انحرافاتى كه بر [[حدیث غدیر]] وارد كرده ‏اند حمل [[امامت]] در حدیث غدیر بر امامت تصوّف است! مولوى سلامت‏ على شبهه‏ اى را مطرح كرده كه خود دربردارنده اعتراف به دلالت حديث غدير بر امامت سرورمان [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] است. وى چون شبهات بافته شده پيرامون حديث غدير را براى جلوگيرى از دلالت آن بر مطلوب حقّ بسنده نديده، و از سوى ديگر نتوانسته دلالت حديث بر امامت را نفى كند، امامت مستفاد از اين حديث شريف را بر امامت صوفيانه و باطنى حمل كرده است! وى در كتابش «تبصره» گفته است:
يكى از شبهات و به تعبير بهتر انحرافاتى كه بر [[حدیث غدیر]] وارد كرده ‏اند حمل [[امامت]] در حدیث غدیر بر امامت تصوّف است! مولوى سلامت‏ على شبهه‏ اى را مطرح كرده كه خود دربردارنده اعتراف به دلالت حديث غدير بر امامت سرورمان [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] است. وى چون شبهات بافته شده پيرامون حديث غدير را براى جلوگيرى از دلالت آن بر مطلوب حقّ بسنده نديده، و از سوى ديگر نتوانسته دلالت حديث بر [[امامت]] را نفى كند، امامت مستفاد از اين حديث شريف را بر امامت صوفيانه و باطنى حمل كرده است! وى در كتابش «تبصره» گفته است:


نزد اهل‏ سنت در امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام شكى نيست و آن عين [[ایمان]] است، اما سزاوار است كه مفاد احاديث غدير امامت معنوى باشد نه خلافت. اين از كلام اهل ‏سنت و علماى صوفيّه استفاده مى ‏شود. از اينجاست كه بيعت همه سلسله‏ هاى صوفيان به اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام مى‏ رسد، و به وسيله آن حضرت به رسول جنّ و انس.
نزد اهل‏ سنت در امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام شكى نيست و آن عين [[ایمان]] است، اما سزاوار است كه مفاد احاديث غدير امامت معنوى باشد نه [[جانشین|خلافت]]. اين از كلام اهل ‏سنت و علماى صوفيّه استفاده مى ‏شود. از اينجاست كه بيعت همه سلسله‏ هاى صوفيان به اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام مى‏ رسد، و به وسيله آن حضرت به رسول جنّ و انس.


اين شبهه به چند وجه باطل است:
اين شبهه به چند وجه باطل است:
خط ۱۳: خط ۱۳:
بنابراين، اگر تأويل [[اهل ‏سنت]] در مورد حديث غدير درست باشد كه آن را بر امامت باطنى حمل كنند، براى اهل كتاب نيز جايز خواهد بود كه نبوت پيامبر ما را اين گونه زير سؤال ببرند؛ اينكه آن را تأويل و بر معناى لغوى لفظ يعنى «والايى» حمل كنند!
بنابراين، اگر تأويل [[اهل ‏سنت]] در مورد حديث غدير درست باشد كه آن را بر امامت باطنى حمل كنند، براى اهل كتاب نيز جايز خواهد بود كه نبوت پيامبر ما را اين گونه زير سؤال ببرند؛ اينكه آن را تأويل و بر معناى لغوى لفظ يعنى «والايى» حمل كنند!


حمل امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بر امامت صوفيانه! مانند حمل نبوت رسول‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله به معناى لغوى و نه اصطلاحى نبوت از سوى منكران است. اگر اين باطل است آن هم باطل است.
حمل امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بر امامت صوفيانه! مانند حمل نبوت رسول‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله به معناى لغوى و نه اصطلاحى نبوت از سوى منكران است. اگر اين باطل است آن هم [[باطل]] است.


=== اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از صوفيه نيست ===
=== اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از صوفيه نيست ===
اين تأويل و حمل امامتى كه [[حدیث غدیر]] به آن دلالت مى‏ كند بر امامت باطنيّه ‏اى كه صوفيه مى‏ گويند، در صورتى درست است كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از صوفيه باشد! حافظ ابن‏ جوزى صوفى بودن امام‏ عليه السلام و ديگر صحابه را انكار كرده، و كلام [[ابونعیم اصفهانی]] را كه ايشان را از شمار صوفيه آورده زشت دانسته و گفته است:
اين تأويل و حمل امامتى كه [[حدیث غدیر]] به آن دلالت مى‏ كند بر امامت باطنيّه ‏اى كه صوفيه مى‏ گويند، در صورتى درست است كه [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] از صوفيه باشد! حافظ ابن‏ جوزى صوفى بودن امام‏ عليه السلام و ديگر صحابه را انكار كرده، و كلام [[ابونعیم اصفهانی]] را كه ايشان را از شمار صوفيه آورده زشت دانسته و گفته است:


ابونعيم اصفهانى براى صوفيه كتاب «حلية الأولياء» را نوشت، و در آن مطالب زشتى آورد، و شرم نكرد و نام [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] و عمر و عثمان و على بن ابى طالب ‏عليه السلام و صحابه بزرگوار را در شمار صوفيه آورد.<ref>تلبيس ابليس: ص ۱۵۹.</ref>
ابونعيم اصفهانى براى صوفيه كتاب «حلية الأولياء» را نوشت، و در آن مطالب زشتى آورد، و شرم نكرد و نام [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] و عمر و [[عثمان بن عفّان|عثمان]] و [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی بن ابی طالب ‏علیه السلام]] و صحابه بزرگوار را در شمار صوفيه آورد.<ref>تلبيس ابليس: ص ۱۵۹.</ref>


اگر آوردن نام [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] در شمار صوفيان بى‏شرمى باشد، بى‏ گمان حمل حديثى كه دالّ بر امامت او است به امامت صوفيانه نيز بى‏ شرمى خواهد بود.
اگر آوردن نام [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] در شمار صوفيان بی ‏شرمى باشد، بى‏ گمان حمل حدیثى كه دالّ بر امامت او است به امامت صوفيانه نيز بى‏ شرمى خواهد بود.


=== ردود شاه ولى‏ اللَّه بر عقايد صوفيه ===
=== ردود شاه ولى‏ اللَّه بر عقايد صوفيه ===
خط ۵۰: خط ۵۰:


=== «امامت» رياستِ دين و دنياست ===
=== «امامت» رياستِ دين و دنياست ===
امامت مصطلح كه نزد اهل ‏سنت مترادف «خلافت» يا همان رياست عامّه در دين و دنياست، و عالمان بزرگ اهل ‏سنت به اين مطلب تصريح كرده ‏اند.
امامت مصطلح كه نزد اهل ‏سنت مترادف «[[جانشین|خلافت]]» يا همان رياست عامّه در دين و دنياست، و عالمان بزرگ اهل ‏سنت به اين مطلب تصريح كرده ‏اند.


فخر رازى مى ‏نويسد: امامت رياست عامه شخصى از اشخاص در دين و دنياست. قيد «عامّه» براى اين است كه رئيس و قاضى و مانند اينها از تعريف خارج شوند. قيد «شخصى از اشخاص» براى اين است كه هر گاه امام را به سبب فسقش عزل كردند «كلّ امت» از تعريف خارج شوند، چرا كه «كلّ امت» شخص واحد نيست.<ref>نهاية العقول (مخطوط).</ref>
فخر رازى مى ‏نويسد: امامت رياست عامه شخصى از اشخاص در دين و دنياست. قيد «عامّه» براى اين است كه رئيس و قاضى و مانند اينها از تعريف خارج شوند. قيد «شخصى از اشخاص» براى اين است كه هر گاه امام را به سبب فسقش عزل كردند «كلّ امت» از تعريف خارج شوند، چرا كه «كلّ امت» شخص واحد نيست.<ref>نهاية العقول (مخطوط).</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:
تَفتازانى گويد: امامت رياست عامه در دين و دنياست، به عنوان جانشينىِ پيامبر.<ref>شرح المقاصد: ج ۵ ص ۲۳۲.</ref> تعريف امامت در شرح تجريد قوشچى و ديگر كتب كلامى نيز همين است، و دهلوى هم در آغاز باب امامت «تحفه اثنى ‏عشريه» امامت را اين گونه تعريف كرده است.
تَفتازانى گويد: امامت رياست عامه در دين و دنياست، به عنوان جانشينىِ پيامبر.<ref>شرح المقاصد: ج ۵ ص ۲۳۲.</ref> تعريف امامت در شرح تجريد قوشچى و ديگر كتب كلامى نيز همين است، و دهلوى هم در آغاز باب امامت «تحفه اثنى ‏عشريه» امامت را اين گونه تعريف كرده است.


به نصّ اشعار اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و اشعار حسّان و قيس در روز غدير، امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ثابت شد. اين امامت براى همه مسلمانان نيز ثابت شد كه ابوبكر و عمر هم در شمار آن ها بودند، و عمر در آن روز به حضرت امير عليه السلام گفت: گوارايت باد اى پسر [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]]، كه اينک مولاى هر مرد و زن مؤمنى گشتى.
به نصّ اشعار اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و اشعار حسّان و قيس در روز غدير، امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ثابت شد. اين امامت براى همه مسلمانان نيز ثابت شد كه ابوبكر و عمر هم در شمار آن ها بودند، و عمر در آن روز به حضرت امیر عليه السلام گفت: گوارايت باد اى پسر [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]]، كه اينک مولاى هر مرد و زن مؤمنى گشتى.


بنا بر همه اينها، در ثبوت امامت عامه براى حضرتش شكى نمى ‏ماند. زيرا اگر مراد از [[امامت]] ثابت شده در روز غدير امامت عامه باشد مطلوب ثابت مى‏ شود، و اگر مراد امامت در بعضى از امور باشد؛ آن امور يا به دين مربوط اند يا به دنيا، كه در هر صورت ثبوت امامت براى على ‏عليه السلام حتى در امرى از امور مستلزم بطلان خلافت خلفاى سه گانه است.
بنا بر همه اينها، در ثبوت امامت عامه براى حضرتش شكى نمى ‏ماند. زيرا اگر مراد از [[امامت]] ثابت شده در روز غدير امامت عامه باشد مطلوب ثابت مى‏ شود، و اگر مراد امامت در بعضى از امور باشد؛ آن امور يا به دين مربوط اند يا به دنيا، كه در هر صورت ثبوت امامت براى على ‏عليه السلام حتى در امرى از امور مستلزم بطلان خلافت خلفاى سه گانه است.