۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== آزمونِ الهى در غدير<ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۱۱۷-۱۴۰.</ref> == | == آزمونِ الهى در غدير<ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۱۱۷-۱۴۰.</ref> == | ||
غدير آن آزمون الهى است كه در بستر آزادى و انتخاب انسان شكل گرفت، و همان شاهراه [[هدایت]] است كه: «انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً»<ref>انسان/۳.</ref> را معنى بخشيد، تا انسان با كمالِ آزادى در انتخاب راه مستقيم و سعادت، غدير را برگزيند يا راه [[سقیفه]] و گمراهى و [[شقاوت]] و بدبختى را. | غدير آن آزمون الهى است كه در بستر آزادى و انتخاب انسان شكل گرفت، و همان شاهراه [[هدایت]] است كه: | ||
«انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً»<ref>انسان/۳.</ref> را معنى بخشيد، تا انسان با كمالِ آزادى در انتخاب راه مستقيم و سعادت، غدير را برگزيند يا راه [[سقیفه]] و گمراهى و [[شقاوت]] و بدبختى را. | |||
پيمان غدير در شرايطى بسته شد كه شياطين و منافقانى به كمين نشسته بودند كه همچون خفاشان شب پرست منتظر غروب آفتاب رسالت بودند؛ تا عرصه را از دست آفتاب ولايت بربايند و دنيا را در ظلمت جهل و عناد و گمراهى خويش فرو برند، و دوران تاريک غيبت و حرمان از مولاى مهربان را شكل دهند. | پيمان غدير در شرايطى بسته شد كه شياطين و منافقانى به كمين نشسته بودند كه همچون خفاشان شب پرست منتظر غروب آفتاب رسالت بودند؛ تا عرصه را از دست آفتاب ولايت بربايند و دنيا را در ظلمت جهل و عناد و گمراهى خويش فرو برند، و دوران تاريک غيبت و حرمان از مولاى مهربان را شكل دهند. | ||
خط ۶: | خط ۸: | ||
اما پديد آورنده غدیر خداى مهربان در آن روز، كفرورزان را از دين حق - كه همان ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام است - نااميد و مأیوس كرد و فرمود: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم»<ref>مائده/۳.</ref>: امروز آنان كه كفر ورزيدند از دين شما مأيوس گشتند. | اما پديد آورنده غدیر خداى مهربان در آن روز، كفرورزان را از دين حق - كه همان ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام است - نااميد و مأیوس كرد و فرمود: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم»<ref>مائده/۳.</ref>: امروز آنان كه كفر ورزيدند از دين شما مأيوس گشتند. | ||
در آن روز خداى متعال رهپويان غدير را با پنج مژده مسرور ساخت: [[اکمال دین]]، | در آن روز خداى متعال رهپويان غدير را با پنج مژده مسرور ساخت: [[اکمال دین]]، اتمام نعمت، رضا و خشنودى خداى رحمن، اهانت به [[شیطان]]، نااميدى و يأس منكران. | ||
البته حقيقتِ يأس كفرورزان در | البته حقيقتِ يأس كفرورزان در عصر ظهور تحقق خواهد يافت. جابر مى گويد: امام باقر عليه السلام در ذيل اين آيه شريفه فرمود: يوم يقوم القائم عليه السلام يئس بنوامية. فهم الذين كفروا يئسوا من آل محمد عليهم السلام<ref>بحار الانوار: ج ۵۱ ص ۵۴ ح ۳۹. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۹۲ ح ۱۹. </ref>: آن روز روز ظهور قائم (آل محمد) عليه السلام است و بنى اميه نوميد مى شوند. آنها هستند كه كفر ورزيدند و از آل محمد عليهم السلام نوميد مى گردند. | ||
بنا بر آنچه گفته شد، غدير همان آغاز يک راه است كه پايان آن ظهور خواهد بود، و اسلام بدون غدير بى محتوى خواهد بود، و غدير بدون ظهور تجلی گاه جهانى و آرمانى نخواهد داشت. | بنا بر آنچه گفته شد، غدير همان آغاز يک راه است كه پايان آن ظهور خواهد بود، و اسلام بدون غدير بى محتوى خواهد بود، و غدير بدون ظهور تجلی گاه جهانى و آرمانى نخواهد داشت. | ||
== آيات مربوط به امتحان و مقابله با دشمنان غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۳۵-۳۴۴.</ref> == | == آيات مربوط به امتحان و مقابله با دشمنان غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۳۵-۳۴۴.</ref> == | ||
بزرگترين امتحان بشریت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه | بزرگترين امتحان بشریت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه اى راه گريز نماند. | ||
در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه می توانست انگيزه شیطانی براى سقوط در امتحان باشد در جلوه های مختلف به ميان آمد. | در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه می توانست انگيزه شیطانی براى سقوط در امتحان باشد در جلوه های مختلف به ميان آمد. | ||
خط ۱۹: | خط ۲۱: | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. جا داشت هنگام امتحان - كه آغازش رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله بود - كسى سقوط نكند، و همه پيروزمندانه و سرفراز در پيشگاه خداوند و در برابر قضاوت آينده تاريخ از آن بيرون آيند، ولى امت اسلام شكستى تأسف انگيز در اين آزمايش الهى از خود به يادگار گذاشتند كه سرافكندگى آن پس از هزار و چهارصد سال هنوز رنگ نباخته است. | پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. جا داشت هنگام امتحان - كه آغازش رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله بود - كسى سقوط نكند، و همه پيروزمندانه و سرفراز در پيشگاه خداوند و در برابر قضاوت آينده تاريخ از آن بيرون آيند، ولى امت اسلام شكستى تأسف انگيز در اين آزمايش الهى از خود به يادگار گذاشتند كه سرافكندگى آن پس از هزار و چهارصد سال هنوز رنگ نباخته است. | ||
مسلمانان به گونه اى امتحان دادند كه جا دارد عنوان آن را به امتحانِ دشمنى با على عليه السلام تغيير دهيم و بگوييم: با بالاترين نمره اى از آن بيرون آمدند كه ما فوقش فرض نمى شود. به گونه اى امتحان دادند كه گويا اصلاً غدير اتفاق نيفتاده و كمتر از ۸۰ روز از | مسلمانان به گونه اى امتحان دادند كه جا دارد عنوان آن را به امتحانِ دشمنى با على عليه السلام تغيير دهيم و بگوييم: با بالاترين نمره اى از آن بيرون آمدند كه ما فوقش فرض نمى شود. به گونه اى امتحان دادند كه گويا اصلاً غدير اتفاق نيفتاده و كمتر از ۸۰ روز از خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله نگذشته است! | ||
اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به آيات قرآن اين گونه ترسيم فرمود: | اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به آيات قرآن اين گونه ترسيم فرمود: | ||
خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
== آيه «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت:۱-۴. غدير در قرآن: ج ۱ ص۶۰-۶۴ و ج ۳ ص ۳۰۷. </ref> == | == آيه «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت:۱-۴. غدير در قرآن: ج ۱ ص۶۰-۶۴ و ج ۳ ص ۳۰۷. </ref> == | ||
دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده اند، و پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده است. در اين باره مى توان ۲۱ عنوان از | دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده اند، و پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده است. در اين باره مى توان ۲۱ عنوان از آیات غدیر استخراج نمود، كه يكى از آنها «روز امتحان نهايى مردم» است: | ||
غدير روز سخت ترين امتحان مردمان بود، كه با عبور از باب حطه و سوار شدن بر كشتی نجات بايد فكر رسيدن به بهشت را به نتيجه مى رساندند. دو ضربه هشدار دهنده مراحلِ غدير براى بيدار باش مردم كافى بود، كه در متن قرآن براى بيدارى نسل ها باقى ماند: | غدير روز سخت ترين امتحان مردمان بود، كه با عبور از باب حطه و سوار شدن بر كشتی نجات بايد فكر رسيدن به بهشت را به نتيجه مى رساندند. دو ضربه هشدار دهنده مراحلِ غدير براى بيدار باش مردم كافى بود، كه در متن قرآن براى بيدارى نسل ها باقى ماند: | ||
خط ۹۸: | خط ۱۰۰: | ||
در حديث ديگرى به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين دستور داده شد: آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل از تو و اسلحه و تابوت و آنچه از نشانه هاى پيامبران نزد توست، آنها را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶.</ref> | در حديث ديگرى به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين دستور داده شد: آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل از تو و اسلحه و تابوت و آنچه از نشانه هاى پيامبران نزد توست، آنها را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶.</ref> | ||
يادگارهاى انبياء عليهم السلام : صحف آدم و نوح و | يادگارهاى انبياء عليهم السلام : صحف آدم و نوح و ابراهیم علیهم السلام و تورات و انجيل و عصاى موسى عليه السلام و انگشتر سليمان عليه السلام و ساير ميراث هاى ارجمندى است كه فقط بايد در اختيار حجج الهى باشد. تا آن روز خاتم انبياء صلى الله عليه و آله حافظ اين ميراث هاى الهى بود و اين به دستور الهى به اميرالمؤمنين عليه السلام منتقل مى شد. اين ودايع از اميرالمؤمنين عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست مبارک حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه فرجه است. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبر صلى الله عليه و آله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء عليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين عليه السلام سپرد، و گفته هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶.</ref> | پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبر صلى الله عليه و آله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء عليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين عليه السلام سپرد، و گفته هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶.</ref> |