۲۶٬۳۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
از جمله رويكردهاى به كار گرفته شده در اين شيوه است: | از جمله رويكردهاى به كار گرفته شده در اين شيوه است: | ||
۱. تكوين شخصيت افراد: فرمان الهى حتى بدون حضور مردم نيز عملى بود، ولى پيامبرصلى الله عليه وآله به جهت تكريم و ارجگذارى بر شخصيت مردم و آگاه سازى آنان از امر و فرمان مهم الهى دستور مى دهند همگان جمع شوند، تا شخصاً فرمان الهى را بشنوند و اعلام نظر نمايد | === ۱. تكوين شخصيت افراد: === | ||
فرمان الهى حتى بدون حضور مردم نيز عملى بود، ولى پيامبرصلى الله عليه وآله به جهت تكريم و ارجگذارى بر شخصيت مردم و آگاه سازى آنان از امر و فرمان مهم الهى دستور مى دهند همگان جمع شوند، تا شخصاً فرمان الهى را بشنوند و اعلام نظر نمايد. | |||
پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله در اجتماع صد و بيست هزار نفرى فرمان مهم الهى را با حضور همگان اعلام مى نمايند. اجتماع چنين جمعيتى در دنياى امروز هم غير عادى است، و در تاريخ نبوت از شش هزار سال پيش تا آن روز هرگز چنين مجلس شكوه مندى براى سخنرانى تشكيل نشده بود. | |||
=== ۲. اعلام رسمى ولايت امیرالمؤمنین عليه السلام: === | |||
در اين بخش پيامبرصلى الله عليه وآله در اجتماع عظيم مردم فرمان قاطع الهى را - كه همان امامت و ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام بود - به طور رسمى اعلام مى نمايند، و مردم رسماً در جريان فرمان الهى از زبان پيامبرصلى الله عليه وآله قرار مى گيرند. | |||
=== ۳. تأكيد بر توجه امت به مسئله امامت: === | |||
در اين بخش پيامبرصلى الله عليه وآله صريحاً فرمود: هر كس از امامت سرباز زند، اعمال نيكش نابود مى شود و هميشه در جهنم خواهد بود. سپس پيامبرصلى الله عليه وآله پس از ذكر پارهاى از فضائل لمیرالمؤمنین عليه السلام مردم را از حسد ورزى و آثار آن بر حذر داشت، و متذكر شد كه از علل گمراهى و سرپيچى و مخالفت مردم با ائمه عليهم السلام حسد ورزى آنان است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۴ ص ۵۵۸</ref> | |||
=== ۴. صراحت در معرفى امیرالمؤمنین عليه السلام: === | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله به منظور زدودن هر گونه شبهه اى، بازوان امیرالمؤمنین عليه السلام را گرفته و او را از جا بلند كرد و با بيان «من كنت مولاه فهذا على عليه السلام مولاه» با صراحت كامل فرمودند: آنچه گفتم درباره «اين على» و «اولاد اين على» است، و بدين ترتيب هر گونه شبهه اى را از ميان برداشت و جاى هيچ گونه ذهنيتى را براى مردم نگذاشت و حجت را بر آنان تمام ساخت. | |||
=== ۵ . فراخوانى به بيعت، پيمان گرفتن از مردم: === | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله پس از اتمام خطبه فرمودند: شما را به بيعت كردن با خود و امیرالمؤمنین عليه السلام دعوت مى كنم. ضمانت اين بيعت آن است كه من با خداوند بيعت كردهام و امیرالمؤمنین عليه السلام هم با من. | |||
۷. شاهد گرفتن خدا: پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازهاى مختلف خطبه غدير نسبت به انجام رسالت خويش و ابلاغ فرمان الهى، خداوند را بر اين شاهد مى گيرد و مى فرمايد: اللهم انى اشهدك انى قد بلّغت<ref>دانشنامه امام على عليه السلام: ج ۸ ص ۲۳۴.</ref>: پروردگارا، تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم.يا خطاب به مردم مى فرمايند: اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم. لذا از آنجايى كه هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار به او مراجعه شود، پيامبرصلى الله عليه وآله شاهد و گواه اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند.بنابراين، رويكردهاى به كارگرفته شده در گفتمان غدير را شايد بتوان از اثر بخش ترين و ماندگارترين شيوه و رويكردها تلقى نمود، كه تا امروز تداوم يافته، و حتى در اعصار بعد به علت پويايى و بالندگىاش به عنوان محورى ترين و مترقى ترين نيازهاى فكرى و انديشه بشرى مورد توجه انديشمندان و جوامع بشرى قرار خواهد گرفت. | پس بيعتى را كه از شما مى گيرم از سوى خداوند و بيعت با او است.بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه از طرفى غير ممكن بود، و از سوى ديگر امكان داشت افرادى به بهانه هاى مختلف از بيعت شانه خالى كنند و حضور نيابند، و در نتيجه نتوان التزام عملى و گواهى قانونى از آنان گرفت. از اين رو، حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند : | ||
اى مردم، چون با يک كف دست و با اين وقت محدود و با اين سيل جمعيت بيعت كردن براى همه ممكن نيست، پس همگى اين سخن مرا تكرار كنيد و بگوييد:ما فرمانى را كه از جانب خداوند درباره امیرالمؤمنین و امامانى از فرزندانشان عليهم السلام به ما رساندى بر سر مى نهيم و به آن راضى هستيم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين مدعا بيعت مى كنيم... . مردم يكايک سخنان حضرت را تكرار كردند و بدين وسيله بيعت عمومى گرفته شد. | |||
=== ۶ . تأييد سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله همراه با تبريک و تهنيت: === | |||
مردم پس از پايان سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله به سوى آن حضرت و اميرالمؤمنين عليه السلام روى آوردند و با ايشان دست بيعت دادند، و به پيامبرصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام تهنيت گفتند. ابراز احساسات و فريادهاى شادى مردم كه از هر سو بر مى خاست، شكوه و ابهت بى مانندى به آن اجتماع بزرگ بخشيده بود. | |||
=== ۷. شاهد گرفتن خدا: === | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازهاى مختلف خطبه غدير نسبت به انجام رسالت خويش و ابلاغ فرمان الهى، خداوند را بر اين شاهد مى گيرد و مى فرمايد: اللهم انى اشهدك انى قد بلّغت<ref>دانشنامه امام على عليه السلام: ج ۸ ص ۲۳۴.</ref>: پروردگارا، تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم. | |||
يا خطاب به مردم مى فرمايند: اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم. | |||
لذا از آنجايى كه هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار به او مراجعه شود، پيامبرصلى الله عليه وآله شاهد و گواه اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند.بنابراين، رويكردهاى به كارگرفته شده در گفتمان غدير را شايد بتوان از اثر بخش ترين و ماندگارترين شيوه و رويكردها تلقى نمود، كه تا امروز تداوم يافته، و حتى در اعصار بعد به علت پويايى و بالندگىاش به عنوان محورى ترين و مترقى ترين نيازهاى فكرى و انديشه بشرى مورد توجه انديشمندان و جوامع بشرى قرار خواهد گرفت. | |||
== پانویس == | == پانویس == |