۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
وقتى خداوند اين خبر را به پيامبرش داد حضرت آنان را احضار كرد و مسئله افشاى سِرّ خود را از آنان پرسيد و به توطئه منافقين اشاره اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه چنين كارى نكرده اند و راز حضرت را فاش ننموده اند. | وقتى خداوند اين خبر را به پيامبرش داد حضرت آنان را احضار كرد و مسئله افشاى سِرّ خود را از آنان پرسيد و به توطئه منافقين اشاره اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه چنين كارى نكرده اند و راز حضرت را فاش ننموده اند. | ||
اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ اِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»<ref>تحریم /7</ref> : «اى كسانى كه كافر شديد، امروز عذر نياوريد كه طبق آنچه عمل كرديد جزا داده مى شويد».<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص | اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ اِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»<ref>تحریم /7</ref> : «اى كسانى كه كافر شديد، امروز عذر نياوريد كه طبق آنچه عمل كرديد جزا داده مى شويد».<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵. تفسير فرات: ص ۱۸۵. مجمع البيان: ج ۱ ص ۵۶ . نور الثقلين: ج ۵ ص ۳۷۰ ح ۸ . مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام : ج ۲ ص ۳۴۶. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۶۹۷ . الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۶۸. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۷۶. امالى الطوسى: ص ۳۰۲. بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۲۳۲ ،۲۳۹ ح ۴، ص ۲۴۳ ح ۹، ص ۲۴۶ ح ۱۷ و ج ۲۷ ص ۲۴۶ ح ۱۷ و ج ۲۸ ص۹۵ - ۹۷ ، ص ۱۰۶ ،۱۰۷ و ج ۳۰ ص ۳۸۳ و ج ۳۱ ص ۶۴۰ ح ۱۵۷. صحيح البخارى: ج ۷ ص ۱۷ و ج ۸ ص ۴۴۹. صحيح مسلم: ج ۷ ص ۲۴. السيرة النبوية (ابن كثير) : ج ۴ ص ۴۴۹. فتح القدير (شوكانى) : ج ۵ ص ۲۵۰. مجمع الزوائد (هيثمى) : ج ۷ ص ۱۲۶. تفسير قرطبى: ج ۱۸ ص ۱۸۷. زاد المسير (ابن جوزى) : ج ۸ ص ۵۱ . مسند احمد: ج ۱ ص ۳۳ و ج ۶ ص ۵۲ .</ref> | ||
<big> '''قطع ارتباط پيامبر صلى الله عليه و آله پس از افشاى سرّ غدير'''</big> | <big> '''قطع ارتباط پيامبر صلى الله عليه و آله پس از افشاى سرّ غدير'''</big> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
دو تن از همسران پيامبر صلى الله عليه و آله با همدستى پدرانشان تصميم بر مسموم كردن آن حضرت گرفتند تا زودتر به اهداف خود دست يابند. آنان با گذشت دو ماه از واقعه غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله را به دست آن دو نفر مسموم كردند. هنگامى كه حضرت در بستر افتاد آنان سم را به اسم دارو به حضرت مى دادند، و وقتى حضرت بى حال مى شد آن را در حلق پيامبر صلى الله عليه و آله مى ريختند، و در آن حال هر چه حضرت از خوردن آن اِبا مى كرد آنان به اجبار آن را در دهان مباركش مى ريختند. | دو تن از همسران پيامبر صلى الله عليه و آله با همدستى پدرانشان تصميم بر مسموم كردن آن حضرت گرفتند تا زودتر به اهداف خود دست يابند. آنان با گذشت دو ماه از واقعه غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله را به دست آن دو نفر مسموم كردند. هنگامى كه حضرت در بستر افتاد آنان سم را به اسم دارو به حضرت مى دادند، و وقتى حضرت بى حال مى شد آن را در حلق پيامبر صلى الله عليه و آله مى ريختند، و در آن حال هر چه حضرت از خوردن آن اِبا مى كرد آنان به اجبار آن را در دهان مباركش مى ريختند. | ||
وقتى حضرت به حال آمد فرمود: مگر من به شما اشاره نمى كردم كه دارو را به اجبار به من نخورانيد؟! عايشه و حفصه در پاسخ گفتند: ما به عنوان اينكه مريض دارو را دوست ندارد اين كار را كرديم!! فرمود: همه شما بر اين كار متفق بوديد!!!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۲۳۹ ،۲۴۶ | وقتى حضرت به حال آمد فرمود: مگر من به شما اشاره نمى كردم كه دارو را به اجبار به من نخورانيد؟! عايشه و حفصه در پاسخ گفتند: ما به عنوان اينكه مريض دارو را دوست ندارد اين كار را كرديم!! فرمود: همه شما بر اين كار متفق بوديد!!!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۲۳۹ ،۲۴۶ ،۵۱۳، ۵۱۴ . تاريخ الطبرى: ج ۲ ص ۴۳۸.</ref> | ||
== بيعت در غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۸.</ref>== | == بيعت در غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۸.</ref>== |