۲۱٬۹۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
آنچه در اينجا قابل ذكر است، اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است: | آنچه در اينجا قابل ذكر است، اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است: | ||
=== | === موقعيت تاريخى === | ||
برنامه سه روزه غدير پايان يافته و غروب بيستم ذى الحجة كاروان پيامبر صلى الله عليه وآله از غدير خم راهى مدينه شده است. گروه چهارده نفرى از [[منافقین]] نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه وآله را براى اجراى آن در عقبه هرشى در پيش دارند. قبل از رسيدن قافله به [[هرشی(عَقَبه)|کوه هرشی]]، ۱۴ نفر خود را به قُلّه رساندند و در دو سوى آن كمين كردند. با رسيدن شتر پيامبر صلى الله عليه وآله - كه پيشاپيش قافله در حركت بود و [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] و عمار راهنماى آن بودند - منافقين حمله كردند و پس از درگيرى هاى مفصل، منافقين فرارى شدند. | برنامه سه روزه غدير پايان يافته و غروب بيستم ذى الحجة كاروان پيامبر صلى الله عليه وآله از غدير خم راهى مدينه شده است. گروه چهارده نفرى از [[منافقین]] نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه وآله را براى اجراى آن در عقبه هرشى در پيش دارند. قبل از رسيدن قافله به [[هرشی(عَقَبه)|کوه هرشی]]، ۱۴ نفر خود را به قُلّه رساندند و در دو سوى آن كمين كردند. با رسيدن شتر پيامبر صلى الله عليه وآله - كه پيشاپيش قافله در حركت بود و [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] و عمار راهنماى آن بودند - منافقين حمله كردند و پس از درگيرى هاى مفصل، منافقين فرارى شدند. | ||
در آنجا حذيفه پيشنهاد پيگيرىِ آنان را به پيامبر صلى الله عليه وآله داد، ولى حضرت با اقتباس از دو آيه [[قرآن]] به او فهماند كه فعلاً مأمور به صبر هستم. اين دو آيه يكى در سوره ملک است كه در قرآن «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» است، ولى در كلام حضرت به اين صورت اقتباس شده آمده است: «انَّ اللَّه لَهُمْ بِالْمِرْصادِ» . آيه دوم در سوره لقمان است كه در كلام حضرت از صيغه متكلم به غايب تغيير يافته و به جاى «نمتعهم» كلمه «سَيُمْهِلُهُمُ» به كار رفته و حضرت فرموده است: «وَ سَيُمْهِلُهُمْ قَليلاً ثُمَّ يَضْطَرُّهُمْ الى عَذابٍ غَليظٍ» . | در آنجا حذيفه پيشنهاد پيگيرىِ آنان را به پيامبر صلى الله عليه وآله داد، ولى حضرت با اقتباس از دو آيه [[قرآن]] به او فهماند كه فعلاً مأمور به صبر هستم. اين دو آيه يكى در سوره ملک است كه در قرآن «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» است، ولى در كلام حضرت به اين صورت اقتباس شده آمده است: «انَّ اللَّه لَهُمْ بِالْمِرْصادِ» . | ||
آيه دوم در سوره لقمان است كه در كلام حضرت از صيغه متكلم به غايب تغيير يافته و به جاى «نمتعهم» كلمه «سَيُمْهِلُهُمُ» به كار رفته و حضرت فرموده است: «وَ سَيُمْهِلُهُمْ قَليلاً ثُمَّ يَضْطَرُّهُمْ الى عَذابٍ غَليظٍ» . | |||
روز بعد كه قافله براى استراحت توقف كرد بار ديگر آن گروه با يكديگر به نجوى پرداختند در حالى كه حضرت همه را از سخن سرى گفتن منع كرده بود. هنگام حركت پیامبر صلى الله عليه وآله آنان را فراخواند و مورد مؤاخذه قرار داد و پرسيد: در چه بارهاى نجوى مى كرديد؟ گفتند: ما اصلاً سخن سرّى نداشته ايم!! پيامبر صلى الله عليه وآله با تضمين بخش دوم آيه ۱۴۰ از سوره بقره در كلام خود و فقط با حذف همزه استفهام قبل از كلمه «أَ أَنْتُمْ» پاسخ آنان را داد و فرمود: «أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّه، وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّه، وَ مَا اللَّه بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ». | روز بعد كه قافله براى استراحت توقف كرد بار ديگر آن گروه با يكديگر به نجوى پرداختند در حالى كه حضرت همه را از سخن سرى گفتن منع كرده بود. هنگام حركت پیامبر صلى الله عليه وآله آنان را فراخواند و مورد مؤاخذه قرار داد و پرسيد: در چه بارهاى نجوى مى كرديد؟ گفتند: ما اصلاً سخن سرّى نداشته ايم!! پيامبر صلى الله عليه وآله با تضمين بخش دوم آيه ۱۴۰ از سوره بقره در كلام خود و فقط با حذف همزه استفهام قبل از كلمه «أَ أَنْتُمْ» پاسخ آنان را داد و فرمود: «أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّه، وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّه، وَ مَا اللَّه بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ». | ||
=== | === تحليل اعتقادى === | ||
آنچه به عنوان تفسير اين آيات از تطبيق آنها بر [[صحیفه ملعونه اول|صحیفه]] و توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله استفاده مى شود دو نكته است: | آنچه به عنوان تفسير اين آيات از تطبيق آنها بر [[صحیفه ملعونه اول|صحیفه]] و توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله استفاده مى شود دو نكته است: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۳: | ||
اين آيه از سه بُعد قابل بررسى است: | اين آيه از سه بُعد قابل بررسى است: | ||
=== | === متن خطبه غدير === | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ: | مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ: | ||
اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى كنند، و ياران و [[تابعین]] و پيروانشان در پايين ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان [[صحیفه ملعونه اول|اصحاب صحیفه]] اند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref> | اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى كنند، و ياران و [[تابعین]] و پيروانشان در پايين ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان [[صحیفه ملعونه اول|اصحاب صحیفه]] اند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref> | ||
=== | === موقعيت تاريخى === | ||
[[خطبه غدیر|خطابه غدير]] وارد مرحله معرفى دشمنان شده و اين شناسايى را از رهبران ضلالت آغاز كرده است. پس از آنكه امامان دعوت كننده به آتش را معرفى نموده، اينک نوبت آن است كه شدت عذاب خداوند را درباره آنان گوشزد فرمايد و اتباع آنان را نيز نشانه رود تا خود را آسوده از سزاى الهى ندانند. در چنين موقعيتى با اقتباس از دو آيه [[قرآن]] و تركيب هر دو در يک جمله جايگاه جهنمى آنان و اتباعشان را بيان فرموده است. | [[خطبه غدیر|خطابه غدير]] وارد مرحله معرفى دشمنان شده و اين شناسايى را از رهبران ضلالت آغاز كرده است. پس از آنكه امامان دعوت كننده به آتش را معرفى نموده، اينک نوبت آن است كه شدت عذاب خداوند را درباره آنان گوشزد فرمايد و اتباع آنان را نيز نشانه رود تا خود را آسوده از سزاى الهى ندانند. در چنين موقعيتى با اقتباس از دو آيه [[قرآن]] و تركيب هر دو در يک جمله جايگاه جهنمى آنان و اتباعشان را بيان فرموده است. | ||
=== | === تحليل اعتقادى === | ||
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه در جمله «انهم و انصارهم و اتباعهم و اشياعهم فى الدرک الاسفل من النار» ، «درک اسفل» است. كلمه «دَرْک» - كه «دَرَک» هم در قرائت آن صحيح است - به معناى آخرين نقطه در عمق چيزى مثل درياست. | آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه در جمله «انهم و انصارهم و اتباعهم و اشياعهم فى الدرک الاسفل من النار» ، «درک اسفل» است. كلمه «دَرْک» - كه «دَرَک» هم در قرائت آن صحيح است - به معناى آخرين نقطه در عمق چيزى مثل درياست. | ||