پرش به محتوا

دشمنی منافقین با ائمه علیهم السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «از جمله اقدامات هميشگى منافقين در برابر پيامبر صلى الله عليه وآله، ايجاد اغت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
از جمله اقدامات هميشگى منافقين در برابر پيامبر صلى الله عليه وآله، ايجاد اغتشاش و جنجال و هياهو در مقابل حضرت، و حتى بين سخن گفتن و خطبه‏ هاى رسول‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بود!! از جمله اين اغتشاشاتِ منافقين، جنجال‏ هايى بود كه در حجةالوداع و قبل از غدير به پا مى‏ كردند.
از جمله اقدامات هميشگى منافقين در برابر پيامبر صلى الله عليه وآله، ايجاد اغتشاش و جنجال و هياهو در مقابل حضرت، و حتى بين سخن گفتن و خطبه‏ هاى رسول‏  
 
اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بود!! از جمله اين اغتشاشاتِ منافقين، جنجال‏ هايى بود كه در حجةالوداع و قبل از غدير به پا مى‏ كردند.


به عنوان مثال، يكى از موارد جنجالی است كه در عرفات به آن دامن زدند:
به عنوان مثال، يكى از موارد جنجالی است كه در عرفات به آن دامن زدند:
خط ۵۱: خط ۵۳:
لازم است دو نكته را در اين احاديث مورد توجه قرار دهيم:
لازم است دو نكته را در اين احاديث مورد توجه قرار دهيم:


'''اول: مكان حادثه'''
==== '''اول: مكان حادثه''' ====
 
چنانكه ملاحظه كرديد اين روايات در مورد مكانى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در آنجا خطابه ايراد فرمود با هم اختلاف دارند. در برخى از آنها آمده كه اين ماجرا در حجةالوداع به وقوع پيوسته، و پاره‏اى ديگر نقل كرده‏اند كه در عرفات بوده است. در يك روايت نيز راوى بين عرفات و منى مردد مانده، و در بعضى نيز عبارت در مسجد آمده، و برخى هم سكوت نموده و محلى را نام نبرده اند. با اين وجود همه آنها از وقوع هرج و مرج و جنجالى سخن گفته‏ اند كه باعث شده راوى نتواند ادامه كلام رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله را بشنود. البته بعضى روايات نيز اشاره نموده‏ اند كه راوى سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را نفهميده است و از جنجال سخنى به ميان نياورده ‏اند.
چنانكه ملاحظه كرديد اين روايات در مورد مكانى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در آنجا خطابه ايراد فرمود با هم اختلاف دارند. در برخى از آنها آمده كه اين ماجرا در حجةالوداع به وقوع پيوسته، و پاره‏اى ديگر نقل كرده‏اند كه در عرفات بوده است. در يك روايت نيز راوى بين عرفات و منى مردد مانده، و در بعضى نيز عبارت در مسجد آمده، و برخى هم سكوت نموده و محلى را نام نبرده اند. با اين وجود همه آنها از وقوع هرج و مرج و جنجالى سخن گفته‏ اند كه باعث شده راوى نتواند ادامه كلام رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله را بشنود. البته بعضى روايات نيز اشاره نموده‏ اند كه راوى سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را نفهميده است و از جنجال سخنى به ميان نياورده ‏اند.


خط ۶۱: خط ۶۲:
البته اين احتمال كه ماجرا در چند جا رخ داده و هر بار نيز گروهى مخالفت و دشمنى خويش را با پيامبر صلى الله عليه وآله اظهار نموده‏ اند، بر ديگر موارد ترجيح دارد، زيرا راويان و خصوصيات و حالات نقل شده متعدد و متفاوت است.
البته اين احتمال كه ماجرا در چند جا رخ داده و هر بار نيز گروهى مخالفت و دشمنى خويش را با پيامبر صلى الله عليه وآله اظهار نموده‏ اند، بر ديگر موارد ترجيح دارد، زيرا راويان و خصوصيات و حالات نقل شده متعدد و متفاوت است.


'''دوم: عبارت «همگى از قريش»'''
==== '''دوم: عبارت «همگى از قريش»''' ====
 
در برخى از اين روايات آمده كه حضرت فرموده‏ اند: «همگى آنها از قريش اند». اين عبارت در معرض شک و ترديد است، زيرا مطالبى كه اندكى قبل از حقيقت موضوع ظالمانه قريش و اهداف و ترفندهاى آنان براى متزلزل ساختن پايه‏ هاى سيطره امامت بيان نموديم، ما را بر اين عقيده مصمم مى‏ كند كه آنچه جابر بن سمره و انس و عمر بن خطاب و عبدالملک و ابوجحيفه به خاطر بر پا شدن هياهو از جانب گروهى مغرض نشنيده‏ اند، اين جمله است: «همگى از بنى‏ هاشم هستند».
در برخى از اين روايات آمده كه حضرت فرموده‏ اند: «همگى آنها از قريش اند». اين عبارت در معرض شک و ترديد است، زيرا مطالبى كه اندكى قبل از حقيقت موضوع ظالمانه قريش و اهداف و ترفندهاى آنان براى متزلزل ساختن پايه‏ هاى سيطره امامت بيان نموديم، ما را بر اين عقيده مصمم مى‏ كند كه آنچه جابر بن سمره و انس و عمر بن خطاب و عبدالملک و ابوجحيفه به خاطر بر پا شدن هياهو از جانب گروهى مغرض نشنيده‏ اند، اين جمله است: «همگى از بنى‏ هاشم هستند».


خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
رسول خداصلى الله عليه وآله با چنين حالتى با اينان مواجه بود، حتى در لحظات غدير خم. اين موضوع در روايات هم اشاره شده است:
رسول خداصلى الله عليه وآله با چنين حالتى با اينان مواجه بود، حتى در لحظات غدير خم. اين موضوع در روايات هم اشاره شده است:


جابر بن عبداللَّه روايت كرده است: رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله در غدير خم فرود آمد، اما مردم از اطرافش دور شدند و حال اينكه على ‏عليه السلام همراهش بود. اين عمل مردم بر پيامبر صلى الله عليه وآله سخت آمد. حضرت به على‏ عليه السلام فرمان داد تا آنان را جمع كرد. هنگامى كه همگان جمع شدند، در حالى كه بر بازوى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام تكيه زده بود ايستاد و حمد و ثناى خدا را به جاى آورد. سپس فرمود: اى مردم من سرپيچى و دور شدن شما را از خودم خوشايند نمى‏ دانم، چون اين گونه به ذهنم خطور مى‏ كند كه هيچ درختى در نظر شما از درختى كه با من همراه و مهربان است مبغوض ‏تر نيست.<ref>المناقب (ابن مغازلی): ص۲۵. العمدة (ابن بطریق): ص ۱۰۷. الغدیر: ج۱ ص۲۲.</ref>
جابر بن عبداللَّه روايت كرده است: رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله در غدير خم فرود آمد، اما مردم از اطرافش دور شدند و حال اينكه على ‏عليه السلام همراهش بود.  
 
اين عمل مردم بر پيامبر صلى الله عليه وآله سخت آمد. حضرت به على‏ عليه السلام فرمان داد تا آنان را جمع كرد. هنگامى كه همگان جمع شدند، در حالى كه بر  
 
بازوى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام تكيه زده بود ايستاد و حمد و ثناى خدا را به جاى آورد. سپس فرمود: اى مردم من سرپيچى و دور شدن شما را از خودم خوشايند  
 
نمى‏ دانم، چون اين گونه به ذهنم خطور مى‏ كند كه هيچ درختى در نظر شما از درختى كه با من همراه و مهربان است مبغوض ‏تر نيست.<ref>المناقب (ابن مغازلی): ص۲۵. العمدة (ابن بطریق): ص ۱۰۷. الغدیر: ج۱ ص۲۲.</ref>
 
ابن‏ حبّان با سندى كه بر طبق شرايط بخارى صحيح است - و عده ديگرى نيز با سند هايى كه بعضى از آنها صحيح است - روايت نموده است: در مسير بازگشت رسول‏


ابن‏ حبّان با سندى كه بر طبق شرايط بخارى صحيح است - و عده ديگرى نيز با سند هايى كه بعضى از آنها صحيح است - روايت نموده است: در مسير بازگشت رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله از مكه، وقتى آن حضرت به غدير رسيدند، برخى از صحابه براى رفتن از حضرت اجازه مى‏ خواستند. ايشان نيز به آنها اجازه مى‏ دادند و مى‏ فرمود: چه شده درختى كه با رسول‏ خدا مهربان و باملاطفت است از ديگران در نزد شما مبغوض ‏تر است؟!
خدا صلى الله عليه وآله از مكه، وقتى آن حضرت به غدير رسيدند، برخى از صحابه براى رفتن از حضرت اجازه مى‏ خواستند. ايشان نيز به آنها اجازه مى‏ دادند و مى‏ فرمود: چه شده درختى كه با رسول‏ خدا مهربان و باملاطفت است از ديگران در نزد شما مبغوض ‏تر است؟!


راوى گويد: همه آنان مى‏ گريستند، و ابوبكر گفت: بعد از اين هر كس از تو اجازه رفتن بخواهد از نظر من نادان است.<ref>الاحسان فى تقريب صحيح ابن‏حبان: ج ۱ ص ۴۴۴. مسند احمد بن حنبل: ج ۴ ص ۱۶. مسند طيالسى: ص ۱۸۲. مجمع الزوائد: ج ۱۰ ص ۴۰۸.</ref>
راوى گويد: همه آنان مى‏ گريستند، و ابوبكر گفت: بعد از اين هر كس از تو اجازه رفتن بخواهد از نظر من نادان است.<ref>الاحسان فى تقريب صحيح ابن‏حبان: ج ۱ ص ۴۴۴. مسند احمد بن حنبل: ج ۴ ص ۱۶. مسند طيالسى: ص ۱۸۲. مجمع الزوائد: ج ۱۰ ص ۴۰۸.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==