پرش به محتوا

سوره: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه:
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه:


سوره انشراح حاكى از گشايش اساسى در رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله است و خداوند خبر از انشراح سينه و آسودگى قلب آن حضرت مى‏ دهد. در اين سوره از مسئوليت عظيمى ياد شده كه با انجام آن سنگينى از دوش پيامبرصلى الله عليه وآله برداشته شده و دوران عسر و سختى پشت سر گذاشته مى‏ شود و دوران يُسر و آسايش به استقبال مى‏ آيد.
سوره انشراح حاكى از گشايش اساسى در رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله است و خداوند خبر از انشراح سينه و آسودگى قلب آن حضرت مى‏ دهد. در اين سوره از  


كليد همه اين گشايش‏ ها اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است، كه آرامش نهايى و مطلق با منصوب كردن او به مقام [[امامت]] و ولايت و خلافت حاصل مى ‏شود. اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق‏ عليهما السلام چنين ترسيم شده است:
مسئوليت عظيمى ياد شده كه با انجام آن سنگينى از دوش پيامبرصلى الله عليه وآله برداشته شده و دوران عسر و سختى پشت سر گذاشته مى‏ شود و دوران يُسر و آسايش به استقبال مى‏ آيد.


كلام خداوند «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى‏ شكست. آيا از نسل على‏ عليه السلام فرزندان پيامبران عليهم السلام را قرار نداده كه هدايت يافته ‏اند؟
كليد همه اين گشايش‏ ها اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است، كه آرامش نهايى و مطلق با منصوب كردن او به مقام [[امامت]] و ولايت و خلافت حاصل


«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»، تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى‏ شوى؟ هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>
مى ‏شود. اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق‏ عليهما السلام چنين ترسيم شده است:


در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است:
كلام خداوند «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى‏


«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» : «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم» ، فرمود: به وسيله على‏ عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم. آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبرصلى الله عليه وآله و باطن او را گشايش عنايت فرمود.
شكست. آيا از نسل على‏ عليه السلام فرزندان پيامبران عليهم السلام را قرار نداده كه هدايت يافته ‏اند؟


«وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ» : «مشكل تو را از دوشت برداشتيم» ، فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى‏ شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى‏كرد از دوشت برداشتيم.
«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»، تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى‏ شوى؟


«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ» : «و ياد تو را بلند آوازه قرار داديم» ، فرمود: هرگاه نام من (خدا)برده شود نام تو هم ذكر مى ‏شود، و اين همان كلام مردم است كه مى‏ گويند: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه» .
هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>
 
در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط
 
پرداخته شده است:
 
«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» : «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم» ، فرمود:
 
به وسيله على‏ عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم. آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به
 
اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبرصلى الله عليه وآله و باطن او را گشايش عنايت فرمود.
 
«وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ» : «مشكل تو را از دوشت برداشتيم» ، فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى‏ شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى ‏كرد از دوشت برداشتيم.
 
«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ» : «و ياد تو را بلند آوازه قرار داديم» ، فرمود: هرگاه نام من (خدا)برده شود نام تو هم ذكر مى ‏شود، و اين همان كلام مردم است كه مى‏ گويند:  
 
«اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه» .


سپس مى‏ فرمايد: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» : «با هر سختى آسانى هست» ، فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد.
سپس مى‏ فرمايد: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» : «با هر سختى آسانى هست» ، فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد.


«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» : «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» ، فرمود: آنگاه كه از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن. «وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ» : «و به سوى پروردگارت رغبت كن» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref>
«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» : «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» ، فرمود: آنگاه كه از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن. «وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ» : «و به  


سوى پروردگارت رغبت كن» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref>


  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  آيه «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» .
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  آيه «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» .


== تفسير سه سوره كامل در خطبه غدير'''<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۴  - ۳۳.</ref>''' ==
== تفسير سه سوره كامل در خطبه غدير'''<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۴  - ۳۳.</ref>''' ==
در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سوره‏ هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.
در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سوره‏ هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از  
 
سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.


  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: سوره /  حمد، و عنوان: سوره /  عصر، و عنوان: سوره /  هل‏اتى.
  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: سوره /  حمد، و عنوان: سوره /  عصر، و عنوان: سوره /  هل‏اتى.


== توحيد'''<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶  - ۱۳۷</ref>''' ==
== توحيد'''<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶  - ۱۳۷</ref>''' ==
يكى از مسائل توحيدى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش اول [[خطبه غدير]] بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. آن حضرت در جملاتى با گنجانيدن سوره توحيد در كلام خود وحدانيت خدا را ياد كرد كه نه شبيهى دارد و نه ضدّى، و نه مى ‏زايد و نه زاييده شده است «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ».
يكى از مسائل توحيدى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش اول [[خطبه غدير]] بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. آن حضرت در جملاتى  
 
با گنجانيدن سوره توحيد در كلام خود وحدانيت خدا را ياد كرد كه نه شبيهى دارد و نه ضدّى، و نه مى ‏زايد و نه زاييده شده است «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ».
 
لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَ لا مَعَهُ نِدٌّ. اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ‏يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ: براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى ‏نياز است. زاييده نشده و نمى‏


لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَ لا مَعَهُ نِدٌّ. اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ‏يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ: براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى ‏نياز است. زاييده نشده و نمى‏ زايد، و براى او هيچ همتايى نيست.
زايد، و براى او هيچ همتايى نيست.


== حمد'''<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۱۲  - ۲۰۱ ۱۸۶ - ۱۷۹ ۱۴۶  - ۱۳۷  ۵۹. اسرار غدير: ص ۲۰۱. ژرفاى غدير: ص ۹۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۸  - ۳۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۹۸.</ref>''' ==
== حمد'''<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۱۲  - ۲۰۱ ۱۸۶ - ۱۷۹ ۱۴۶  - ۱۳۷  ۵۹. اسرار غدير: ص ۲۰۱. ژرفاى غدير: ص ۹۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۸  - ۳۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۹۸.</ref>''' ==
   تمام همت يك پيامبر كشاندن مردم از بيراهه ‏ها به سوى صراط مستقيم است. معرفى اين راه و علامت‏گذارى محدوده‏ هاى آن وظايفى است كه انبياء و اوصيا به ثمر مى‏ رسانند. يك گونه متفاوت از بلاغ و ابلاغ در خطابه غدير، چنان نهيبى بر مردم در شناخت صراط مستقيم زد كه تا ابد كسى قادر به آوردن نظير آن نخواهد بود.
   تمام همت يك پيامبر كشاندن مردم از بيراهه ‏ها به سوى صراط مستقيم است. معرفى اين راه و علامت‏گذارى محدوده‏ هاى آن وظايفى است كه انبياء و اوصيا به ثمر
 
مى‏ رسانند. يك گونه متفاوت از بلاغ و ابلاغ در خطابه غدير، چنان نهيبى بر مردم در شناخت صراط مستقيم زد كه تا ابد كسى قادر به آوردن نظير آن نخواهد بود.
 
پيامبرصلى الله عليه وآله با يك جمله كوتاه اذهان مردم را متوجه سوره‏اى از قرآن نمود كه همه مردم روزانه حداقل ده بار آن را در نمازهاى خود مى‏ خوانند، و آن سوره
 
حمد بود كه نماز بدون آن شكل نمى‏ گيرد. در اين سوره همه مردم از پروردگارشان درخواست هدايت به راه راست را مى‏ نمايند و مى‏ گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ».
 
اكنون سؤال اين است كه آيا درخواست كننده اين حاجت نبايد بداند كه اين صراط مستقيم كدام است؟ آيا «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند، و منظور از «مَغْضُوب عَلَيْهِمْ» چه


پيامبرصلى الله عليه وآله با يك جمله كوتاه اذهان مردم را متوجه سوره‏اى از قرآن نمود كه همه مردم روزانه حداقل ده بار آن را در نمازهاى خود مى‏ خوانند، و آن سوره حمد بود كه نماز بدون آن شكل نمى‏ گيرد. در اين سوره همه مردم از پروردگارشان درخواست هدايت به راه راست را مى‏ نمايند و مى‏ گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ».
كسانى هستند و «ضالّين» كدامند؟


اكنون سؤال اين است كه آيا درخواست كننده اين حاجت نبايد بداند كه اين صراط مستقيم كدام است؟ آيا «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند، و منظور از «مَغْضُوب عَلَيْهِمْ» چه كسانى هستند و «ضالّين» كدامند؟بنابر اين سخنى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بايد با مقدمات بسيارى مردم را براى درك آن آماده مى ‏كرد، با يك اشاره به سوره حمد به هدف زد؛ و همه را متوجه كرد كه اگر روزانه ده بار از خداوند هدايت به راه راست را التماس مى ‏كنيد اين صراط مستقيم منم و پس از من امامان هستند.
بنابر اين سخنى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بايد با مقدمات بسيارى مردم را براى درك آن آماده مى ‏كرد، با يك اشاره به سوره حمد  


حضرت پس از قرائت كامل سوره حمد فرمود: «فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ، وَ اِيّاهُمْ خَصَّتْ» : اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره امامان نازل شده است. به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.
به هدف زد؛ و همه را متوجه كرد كه اگر روزانه ده بار از خداوند هدايت به راه راست را التماس مى ‏كنيد اين صراط مستقيم منم و پس از من امامان هستند.
 
حضرت پس از قرائت كامل سوره حمد فرمود: «فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ، وَ اِيّاهُمْ خَصَّتْ» : اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره  
 
امامان نازل شده است. به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.


اين سياق از كلام يكى از بليغ ‏ترين شكل‏ هاى ابلاغ در فصيح‏ترين و بديع‏ ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد.
اين سياق از كلام يكى از بليغ ‏ترين شكل‏ هاى ابلاغ در فصيح‏ترين و بديع‏ ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد.


يكى از جهاتى كه در خطبه غدير به عنوان نتيجه‏ گيرى از جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» تلقى مى ‏شود ائمه اثنى ‏عشرعليهم السلام به عنوان «صراط مستقيم» است. چنانچه در قرآن و احاديث نيز تأكيد شده كه صراط مستقيم فقط راه امامان‏ عليهم السلام است. در اين باره دو جمله جامع در خطبه فرموده است:
يكى از جهاتى كه در خطبه غدير به عنوان نتيجه‏ گيرى از جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» تلقى مى ‏شود ائمه اثنى ‏عشرعليهم السلام به عنوان «صراط مستقيم»  
 
است. چنانچه در قرآن و احاديث نيز تأكيد شده كه صراط مستقيم فقط راه امامان‏ عليهم السلام است. در اين باره دو جمله جامع در خطبه فرموده است:
 
'''الف.''' «مَنَم صراط مستقيم خداوند كه به شما دستور پيروىِ آن را داده است و بعد از من على، و سپس فرزندانم از صلب او كه امامان هدايت كننده هستند»
 
'''ب.''' «سوره حمد درباره امامان نازل شده است» ، يعنى مسلمانان كه هر روز لااقل ده مرتبه مى ‏گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ» ، در واقع از خدا مى ‏خواهند كه آنان
 
را به راه ائمه معصومين‏ عليهم السلام هدايت كند، و كسانى كه به اين راه هدايت مى ‏شوند «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» هستند، و آنان كه از اين راه منحرف مى ‏شوند «مَغْضُوبٌ


'''الف.''' «مَنَم صراط مستقيم خداوند كه به شما دستور پيروىِ آن را داده است و بعد از من على، و سپس فرزندانم از صلب او كه امامان هدايت كننده هستند» ب. «سوره حمد درباره امامان نازل شده است» ، يعنى مسلمانان كه هر روز لااقل ده مرتبه مى ‏گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ» ، در واقع از خدا مى ‏خواهند كه آنان را به راه ائمه معصومين‏ عليهم السلام هدايت كند، و كسانى كه به اين راه هدايت مى ‏شوند «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» هستند، و آنان كه از اين راه منحرف مى ‏شوند «مَغْضُوبٌ عَلَيْهِمْ»و «ضالّين» هستند.
عَلَيْهِمْ»و «ضالّين» هستند.


'''به بيان ديگر''':
'''به بيان ديگر''':
خط ۶۰: خط ۱۰۳:
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير -  كه خطبه از نيمه گذشته بودحضرت در يك نگاه تبيين كامل درباره ابعاد مسئله ولايت و برخى ناگفته ‏هاى ديگر را آغاز كرد.
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير -  كه خطبه از نيمه گذشته بودحضرت در يك نگاه تبيين كامل درباره ابعاد مسئله ولايت و برخى ناگفته ‏هاى ديگر را آغاز كرد.


از آنجا كه در فراز قبلى آيه «وَ اَنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ» تفسير شده بود، اكنون «صراط مستقيم» در سوره حمد نشان داده مى‏ شد كه مسلمانان هر روز
حداقل ده بار در نمازهاى واجب از خدا درخواست هدايت به آن را دارند و اين خواسته را با تفصيل تمام از خدا مى ‏خواهند و مى‏ گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، صِراطَ
الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضّالّينَ» .


در اين بخش سخن، حضرت با اشاره به آيه ۱۵۳ سوره انعام به صراحت اعلام كرد كه «صراط مستقيم» من و على و امامان بعد از او هستيم، و نيز به آيه ۱۸۶ سوره


از آنجا كه در فراز قبلى آيه «وَ اَنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ» تفسير شده بود، اكنون «صراط مستقيم» در سوره حمد نشان داده مى‏ شد كه مسلمانان هر روز حداقل ده بار در نمازهاى واجب از خدا درخواست هدايت به آن را دارند و اين خواسته را با تفصيل تمام از خدا مى ‏خواهند و مى‏ گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضّالّينَ» .
اعراف اشاره كرد كه «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا اُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» .


در اين بخش سخن، حضرت با اشاره به آيه ۱۵۳ سوره انعام به صراحت اعلام كرد كه «صراط مستقيم» من و على و امامان بعد از او هستيم، و نيز به آيه ۱۸۶ سوره اعراف اشاره كرد كه «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا اُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» .
سپس پيامبرصلى الله عليه وآله بدون هيچ مقدمه اى سوره حمد را به طور كامل قرائت كرد، و مخاطبين بى‏ اختيار متوجه مطلب جديدى شدند. از آنجا كه در فراز قبلى


سپس پيامبرصلى الله عليه وآله بدون هيچ مقدمه اى سوره حمد را به طور كامل قرائت كرد، و مخاطبين بى‏ اختيار متوجه مطلب جديدى شدند. از آنجا كه در فراز قبلى آيه »وَ اَنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ» تفسير شده بود، اكنون «صراط مستقيم»در سوره حمد نشان داده مى‏ شد كه مسلمانان هر روز حد اقل ده بار در نمازهاى واجب از خدا درخواست هدايت به آن را دارند و اين خواسته را با تفصيل تمام از خدا مى‏ خواهند و مى‏ گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضّالّينَ».
آيه »وَ اَنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ» تفسير شده بود، اكنون «صراط مستقيم»در سوره حمد نشان داده مى‏ شد كه مسلمانان هر روز حد اقل ده بار در نمازهاى  


حضرت پس از قرائت سوره حمد قسم ياد كرد كه اين سوره درباره من و امامان بعد از من نازل شده است، و راه راستى كه هر مسلمان در پى آن است جز پيروى از چهارده معصوم‏ عليهم السلام راه ديگرى نمى ‏تواند باشد.
واجب از خدا درخواست هدايت به آن را دارند و اين خواسته را با تفصيل تمام از خدا مى‏ خواهند و مى‏ گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ


در نظر گرفتن اين نكته بسيار مهم است كه در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است: حمد، عصر، هل‏ اتى. اين نشانه اهميت سوره‏ هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.
الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضّالّينَ».
 
حضرت پس از قرائت سوره حمد قسم ياد كرد كه اين سوره درباره من و امامان بعد از من نازل شده است، و راه راستى كه هر مسلمان در پى آن است جز پيروى از
 
چهارده معصوم‏ عليهم السلام راه ديگرى نمى ‏تواند باشد.
 
در نظر گرفتن اين نكته بسيار مهم است كه در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است: حمد، عصر، هل‏ اتى. اين  
 
نشانه اهميت سوره‏ هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.


پيامبرصلى الله عليه وآله در چند مورد از خطبه غدير فرمود:
پيامبرصلى الله عليه وآله در چند مورد از خطبه غدير فرمود:


مَعاشِرَ النّاسِ، انَا صِراطُ اللَّه الْمُسْتَقيمُ الَّذى امَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ ائِمَّةُ الْهُدى ... -  ثُمَّ قَرَأَ: -  «بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للَّه رَبِّ الْعالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ» ، وَ قالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّه نَزَلَتْ وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ ايّاهُمْ خَصَّتْ:
مَعاشِرَ النّاسِ، انَا صِراطُ اللَّه الْمُسْتَقيمُ الَّذى امَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ ائِمَّةُ الْهُدى ... -  ثُمَّ قَرَأَ: -  «بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للَّه رَبِّ  


اى مردم، من صراط مستقيم خدايم كه شما را به پيروىِ آن دستور داده، و بعد از من على و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان هدايتند ... . سپس سوره حمد را تا آخر خواندند و فرمودند: اين سوره درباره من نازل شده و به خدا قسم درباره ايشان نازل شده و به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷.</ref>
الْعالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ» ، وَ


... فيهِمْ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ ذُكِرَتْ، لَهُمْ شَمَلَتْ، ايّاهُمْ خَصَّتْ وَ عَمَّتْ: سوره حمد درباره امامان نازل شده و درباره آنان در قرآن آمده است. هم شامل آنان است و هم به طور عموم آنان را در بر مى ‏گيرد و هم به خصوص درباره ايشان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷ پاورقى ۷ از نسخه «ب»</ref>
قالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّه نَزَلَتْ وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ ايّاهُمْ خَصَّتْ:


فيمَنْ ذُكِرَتْ؟ ذُكِرَتْ فيهِمْ. وَ اللَّه فيهِمْ نَزَلَتْ وَ لَهُمْ وَ اللَّه شَمِلَتْ وَ ايّاهُمْ خَصَّتْ وَ عَمَّتْ: سوره حمد درباره چه كسى در قرآن آمده است؟ درباره امامان است. به خدا قسم درباره آنان نازل شده است. به خدا قسم شامل آنان است، و به طور خاص و عام مربوط به ايشان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷ پاورقى ۷ از نسخه «ج» و «و» .</ref>  
اى مردم، من صراط مستقيم خدايم كه شما را به پيروىِ آن دستور داده، و بعد از من على و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان هدايتند ... . سپس سوره حمد را تا
 
آخر خواندند و فرمودند: اين سوره درباره من نازل شده و به خدا قسم درباره ايشان نازل شده و به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷.</ref>
 
... فيهِمْ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ ذُكِرَتْ، لَهُمْ شَمَلَتْ، ايّاهُمْ خَصَّتْ وَ عَمَّتْ: سوره حمد درباره امامان نازل شده و درباره آنان در قرآن آمده است. هم شامل آنان است و هم به طور
 
عموم آنان را در بر مى ‏گيرد و هم به خصوص درباره ايشان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷ پاورقى ۷ از نسخه «ب»</ref>
 
فيمَنْ ذُكِرَتْ؟ ذُكِرَتْ فيهِمْ. وَ اللَّه فيهِمْ نَزَلَتْ وَ لَهُمْ وَ اللَّه شَمِلَتْ وَ ايّاهُمْ خَصَّتْ وَ عَمَّتْ: سوره حمد درباره چه كسى در قرآن آمده است؟ درباره امامان است. به خدا  
 
قسم درباره آنان نازل شده است. به خدا قسم شامل آنان است، و به طور خاص و عام مربوط به ايشان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷ پاورقى ۷ از نسخه «ج» و «و» .</ref>  


'''در اينجا دو بُعد قابل بررسى است:'''
'''در اينجا دو بُعد قابل بررسى است:'''


'''موقعيت تاريخى'''
=== '''موقعيت تاريخى''' ===
 
تفسير سوره حمد در غدير حامل سنگين ‏ترين پيام آن است و موقعيت آن در خطبه هنگامى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله پس از معرفى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام، به مسئله حضور جدى دشمنان آن حضرت در جامعه مسلمانان پرداخته؛ و اكنون مى‏ خواهد شاخص‏ ها و مميّزهاى قرآنى دوستان و دشمنان اهل‏بيت ‏عليهم السلام را به مردم معرفى كند.
تفسير سوره حمد در غدير حامل سنگين ‏ترين پيام آن است و موقعيت آن در خطبه هنگامى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله پس از معرفى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام، به مسئله حضور جدى دشمنان آن حضرت در جامعه مسلمانان پرداخته؛ و اكنون مى‏ خواهد شاخص‏ ها و مميّزهاى قرآنى دوستان و دشمنان اهل‏بيت ‏عليهم السلام را به مردم معرفى كند.


آغاز سخن از تفسير سوره حمد است كه ضابطه اصلى را به دست مى ‏دهد، و بعد از آن به شناساندن اولياء و اعداء مى‏ پردازد.
آغاز سخن از تفسير سوره حمد است كه ضابطه اصلى را به دست مى ‏دهد، و بعد از آن به شناساندن اولياء و اعداء مى‏ پردازد.


'''تحليل اعتقادى'''
=== '''تحليل اعتقادى''' ===
با توجه به اينكه سوره حمد به عنوان مهم‏ترين درخواست‏ هاى بشر از خداوند، روزانه حداقل ده بار در نمازهاى واجب تكرار مى ‏شود، و اگر نمازهاى مستحبى و موارد غير


با توجه به اينكه سوره حمد به عنوان مهم‏ترين درخواست‏ هاى بشر از خداوند، روزانه حداقل ده بار در نمازهاى واجب تكرار مى ‏شود، و اگر نمازهاى مستحبى و موارد غير نماز را هم به آن بيفزاييم مى ‏توان آن را خلاصه خواسته ‏هاى بشر از خداوند تلقى كرد كه ذات الهى به بشر آموخته است.
نماز را هم به آن بيفزاييم مى ‏توان آن را خلاصه خواسته ‏هاى بشر از خداوند تلقى كرد كه ذات الهى به بشر آموخته است.


در غدير كه سخن از «ولايت» است، نام سوره حمد به ميان مى‏ آيد و ارتباطى عميق و ناگسستنى بين فاتحة الكتاب و خاتمة الغدير تثبيت مى ‏شود.
در غدير كه سخن از «ولايت» است، نام سوره حمد به ميان مى‏ آيد و ارتباطى عميق و ناگسستنى بين فاتحة الكتاب و خاتمة الغدير تثبيت مى ‏شود.
خط ۱۱۸: خط ۱۸۵:
خدايا تو را شكر كه ما را از كسانى قرار دادى كه اين دعاى هر روزه را به استجابت رساندى. اينك از تو مى‏ خواهيم ما را بر آن ثابت قدم فرمايى، و براى عمل در راه آن كوشاتر نمايى و بينش و بصيرت ما را در اعماق اين هدايت بيشتر فرمايى.
خدايا تو را شكر كه ما را از كسانى قرار دادى كه اين دعاى هر روزه را به استجابت رساندى. اينك از تو مى‏ خواهيم ما را بر آن ثابت قدم فرمايى، و براى عمل در راه آن كوشاتر نمايى و بينش و بصيرت ما را در اعماق اين هدايت بيشتر فرمايى.


== سوره ‏اى كامل درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام'''<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۰. غدير از زبان مولى: ص ۳۴. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۹-۳۲۰.</ref>''' ==
   از جمله احتجاجات اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در غصب خلافت وقتى بود كه ابوبكر و عمر براى بيعت گرفتن از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به خانه آن حضرت آمدند و


پس از صحبت‏ هايى در اين باره بيرون آمدند. بلافاصله اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به مسجد آمد و پس از حمد و ثنا مطالبى در پيشگيرى از توطئه ‏هاى پيش‏ ساخته


== سوره ‏اى كامل درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام'''<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۰. غدير از زبان مولى: ص ۳۴. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۹-۳۲۰.</ref>''' ==
سقيفه بيان داشت، و از جمله با اشاره به آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» فرمود:
 
   از جمله احتجاجات اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در غصب خلافت وقتى بود كه ابوبكر و عمر براى بيعت گرفتن از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به خانه آن حضرت آمدند و پس از صحبت‏ هايى در اين باره بيرون آمدند. بلافاصله اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به مسجد آمد و پس از حمد و ثنا مطالبى در پيشگيرى از توطئه ‏هاى پيش‏ ساخته سقيفه بيان داشت، و از جمله با اشاره به آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» فرمود:


ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت  نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ...
ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت  نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ...
خط ۱۲۹: خط ۱۹۷:


== عصر<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۶. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰ ۳۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶  - ۱۷۹.</ref> ==
== عصر<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۶. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰ ۳۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶  - ۱۷۹.</ref> ==
از جمله نكاتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير در مورد فضائل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيان داشتند اينكه سوره «والعصر»درباره او نازل شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، تقوى و ايمان و اخلاص را مظهر ولاى على‏ عليه السلام و شقاوت را از آنِ مبغضين على‏ عليه السلام دانست. در فراز بعد با قرائت سوره عصر قسم ياد كرد كه مصداق «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» در آخر اين سوره على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.
از جمله نكاتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير در مورد فضائل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيان داشتند اينكه سوره «والعصر»درباره او نازل شده است.  
 
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، تقوى و ايمان و اخلاص را مظهر ولاى على‏ عليه السلام و شقاوت را از آنِ مبغضين على‏ عليه السلام  
 
دانست. در فراز بعد با قرائت سوره عصر قسم ياد كرد كه مصداق «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» در آخر اين سوره على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.


به بيان ديگر: در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سوره‏هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.
به بيان ديگر: در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سوره‏هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.
خط ۱۴۵: خط ۲۱۷:
اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است:
اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است:


'''موقعيت تاريخى'''
=== '''موقعيت تاريخى''' ===
 
اندكى پس از آنكه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر سر دست پيامبرصلى الله عليه وآله قرار گرفت و حضرت نزول آيه اكمال دين را با ولايت على‏ عليه السلام اعلام فرمود،عنان سخن را به سمت مدح على ‏عليه السلام كشانيد و نزول آيات و سور قرآنى در شأن او را به ميان آورد، و در حالى كه مى‏ فرمود:جز مؤمن مخلص به على ايمان نمى ‏آورد، بلافاصله فرمود: سوره عصر در شأن او نازل شده است، و سپس به تفسير آن پرداخت.
اندكى پس از آنكه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر سر دست پيامبرصلى الله عليه وآله قرار گرفت و حضرت نزول آيه اكمال دين را با ولايت على‏ عليه السلام اعلام فرمود،عنان سخن را به سمت مدح على ‏عليه السلام كشانيد و نزول آيات و سور قرآنى در شأن او را به ميان آورد، و در حالى كه مى‏ فرمود:جز مؤمن مخلص به على ايمان نمى ‏آورد، بلافاصله فرمود: سوره عصر در شأن او نازل شده است، و سپس به تفسير آن پرداخت.


'''تحليل اعتقادى'''
=== '''تحليل اعتقادى''' ===
 
تكيه‏ گاه سوره عصر بر زيان انسان است. هر انسانى از جهت يا جهاتى يا از همه جهات در زيان است.  
تكيه‏ گاه سوره عصر بر زيان انسان است. هر انسانى از جهت يا جهاتى يا از همه جهات در زيان است.  


خط ۱۷۷: خط ۲۴۷:
سوره مائده سوره ‏اى است كه آيه تبليغ و آيه اكمال و آيه ولايت، هر سه در اين سوره آمده است. غير از اين سه آيه، آيات ديگرى نيز آمده كه مرتبط با غدير و ولايت و امامت است. غير از این موارد، شالوده اين سوره نيز نكات و ظرائف جالبى دارد كه اشاره به آنها مى ‏تواند بسيار كارگشا باشد:
سوره مائده سوره ‏اى است كه آيه تبليغ و آيه اكمال و آيه ولايت، هر سه در اين سوره آمده است. غير از اين سه آيه، آيات ديگرى نيز آمده كه مرتبط با غدير و ولايت و امامت است. غير از این موارد، شالوده اين سوره نيز نكات و ظرائف جالبى دارد كه اشاره به آنها مى ‏تواند بسيار كارگشا باشد:


'''سوره مائده و فتنه‏ هاى بعد از شهادت پيامبر'''
=== '''سوره مائده و فتنه‏ هاى بعد از شهادت پيامبر''' ===
 
در مآخذ امر ولايت، در رأس همه قرآن است. در بين آياتى از قرآن كه به عقيده شيعه در موضوع ولايت است، سوره مائده از مهم‏ترين ‏هاست. اين سوره درست همه حوادثى را كه پيامبرصلى الله عليه وآله از آنها مى ‏ترسيده در بردارد. اگر اسامى امت‏ ها و ملل مختلف را كنار بگذاريم، درست با جامعه مسلمان بعد از شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله انطباق كامل دارد.
در مآخذ امر ولايت، در رأس همه قرآن است. در بين آياتى از قرآن كه به عقيده شيعه در موضوع ولايت است، سوره مائده از مهم‏ترين ‏هاست. اين سوره درست همه حوادثى را كه پيامبرصلى الله عليه وآله از آنها مى ‏ترسيده در بردارد. اگر اسامى امت‏ ها و ملل مختلف را كنار بگذاريم، درست با جامعه مسلمان بعد از شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله انطباق كامل دارد.


خط ۱۸۵: خط ۲۵۴:
در اينجا تا آنجا كه حوصله بحث اقتضا دارد اين مسئله را تجزيه و تحليل خواهيم كرد، و بر روى آيات فرعى تكيه نمى ‏كنيم تا از مطلب دور نيفتيم.
در اينجا تا آنجا كه حوصله بحث اقتضا دارد اين مسئله را تجزيه و تحليل خواهيم كرد، و بر روى آيات فرعى تكيه نمى ‏كنيم تا از مطلب دور نيفتيم.


'''روش مزجى در آيات مورد بحث'''
=== '''روش مزجى در آيات مورد بحث''' ===
روش مزجى قرآن را در اينجا ملاحظه بفرماييد: يك مطلب عقلى -  اخلاقى و يك سلسله احكام فرعى و يك برهان علمى و يك عقيده اصولى، پشت سر هم آمده است. در عين حال يك نوع ارتباط بين آنها برقرار است، و با كيفيت خاصى پهلوى هم قرار گرفته‏ اند كه هر مخاطبى را به تفكر وا مى ‏دارد؛ كه چرا در اينجا قرآن رعايت تناسب موضوع را نكرده و اين مطالب را با هم جمع نكرده، تا هر يك از موضوعات جداگانه مورد بحث قرار گيرد؟
 
«يا ايها الذين آمنوا اوفوا بالعقود»<ref>مائده /  ۱.</ref>: اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد وفا كنيد به عهد و پيمانتان. يعنى به پيمان‏ هاى فطريتان، به پيمان‏ هايى كه به وسيله وحى
 
انبياعليهم السلام از شما گرفته شده و نيز آنچه انبياعليهم السلام بر مردم واجب كرده ‏اند، مثل اين است كه از آنها پيمان گرفته‏ اند و پيمان‏ ها كه با خود و خدا و خلق
 
بسته ‏ايد. عبده در تفسير «المنار» تا بيست و چهار قسم شمرده است، كه اگر خلاف شرع نباشد واجب الوفاء هستند. و به بيعت‏ هايى كه كرديد وفا كنيد، كلمه «عقود» همه را شامل مى ‏شود.
 
به دنبال آن مى‏ فرمايد: «احلّت لكم بهيمة الانعام...» .<ref>مائده /  ۱.</ref> آيا اين دو قسمت چه ارتباطى با هم دارند؟ در اين سوره هدفى در نظر است كه در تمام قسمت‏ هاى آن


روش مزجى قرآن را در اينجا ملاحظه بفرماييد: يك مطلب عقلى -  اخلاقى و يك سلسله احكام فرعى و يك برهان علمى و يك عقيده اصولى، پشت سر هم آمده است. در عين حال يك نوع ارتباط بين آنها برقرار است، و با كيفيت خاصى پهلوى هم قرار گرفته‏ اند كه هر مخاطبى را به تفكر وا مى ‏دارد؛ كه چرا در اينجا قرآن رعايت تناسب موضوع را نكرده و اين مطالب را با هم جمع نكرده، تا هر يك از موضوعات جداگانه مورد بحث قرار گيرد؟
دنبال مى ‏شود. غرض بيان يك حكم فرعى نبوده، بلكه هدف عالى ‏ترى در نظر است. زيرا اين مطلب كه كدام يك از چهارپايان حلال است و كدام حرام است در سوره‏


«يا ايها الذين آمنوا اوفوا بالعقود»<ref>مائده ۱.</ref>: اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد وفا كنيد به عهد و پيمانتان. يعنى به پيمان‏ هاى فطريتان، به پيمان‏ هايى كه به وسيله وحى انبياعليهم السلام از شما گرفته شده و نيز آنچه انبياعليهم السلام بر مردم واجب كرده ‏اند، مثل اين است كه از آنها پيمان گرفته‏ اند و پيمان‏ ها كه با خود و خدا و خلق بسته ‏ايد. عبده در تفسير «المنار» تا بيست و چهار قسم شمرده است، كه اگر خلاف شرع نباشد واجب الوفاء هستند. و به بيعت‏ هايى كه كرديد وفا كنيد، كلمه «عقود» همه را شامل مى ‏شود.
هاى مكى و سوره‏ هاى مدنى كه قبل از اين سوره نازل شده بيان شده، و در اينجا فقط تكرار است<ref>غافر (مكى) ۷۹</ref>: «اللَّه الذى جعل لكم الأنعم لتركبوا منها و منها تأكلون» : خدا  


به دنبال آن مى‏ فرمايد: «احلّت لكم بهيمة الانعام...» .<ref>مائده /  ۱.</ref> آيا اين دو قسمت چه ارتباطى با هم دارند؟ در اين سوره هدفى در نظر است كه در تمام قسمت‏ هاى آن دنبال مى ‏شود. غرض بيان يك حكم فرعى نبوده، بلكه هدف عالى ‏ترى در نظر است. زيرا اين مطلب كه كدام يك از چهارپايان حلال است و كدام حرام است در سوره‏ هاى مكى و سوره‏ هاى مدنى كه قبل از اين سوره نازل شده بيان شده، و در اينجا فقط تكرار است<ref>غافر (مكى) /  ۷۹</ref>: «اللَّه الذى جعل لكم الأنعم لتركبوا منها و منها تأكلون» : خدا كسى است كه دام‏ها را براى شما خلق كرد تا سوارشان شويد و از آنها مى‏ خوريد. <ref>نحل (مكى) /  ۵</ref> : «و الانعام خلقها لكم فيها دف‏ء و منافع و منها تأكلون» : و دام‏ها را آفريد كه برايتان در آنها پوشاكى است و سودها و از آنها مى‏ خوريد. <ref>حج (مدنى، قبل از سوره مائده نازل شده است) /  ۳۰</ref>: «و اُحلّت لكم الانعام الا ما يتلى عليكم» : و حلال شده بر شما چهارپايان مگر آنچه گفته شود. و آيه ۲۸ و ۳۴: «على ما رزقهم من بهيمة الانعم» : بر آنچه روزيشان كرده است از دام ‏هاى چهارپا.  تا يك قسمت مطالب اصولى را به دنبال آن بيان كند.
كسى است كه دام‏ها را براى شما خلق كرد تا سوارشان شويد و از آنها مى‏ خوريد. <ref>نحل (مكى) /  ۵</ref> : «و الانعام خلقها لكم فيها دف‏ء و منافع و منها تأكلون» : و دام‏ها را آفريد كه  


سپس مى‏ فرمايد: «لا تحلّوا شعائر اللَّه» .<ref>مائده /  ۲.</ref> حدود خدا و رسوم دين را حفظ كنيد و حرمت آنها را نگاه داريد. «و لا يجرمنّكم شنآن قوم ان صدّوكم عن المسجد الحرام ان تعتدوا» .<ref>مائده /  ۲.</ref> مردمى كينه‏ توز نباشيد و لو نسبت به دشمن‏ترين دشمنانتان.
برايتان در آنها پوشاكى است و سودها و از آنها مى‏ خوريد. <ref>حج (مدنى، قبل از سوره مائده نازل شده است) ۳۰</ref>: «و اُحلّت لكم الانعام الا ما يتلى عليكم» : و حلال شده بر شما چهارپايان مگر آنچه گفته شود. و آيه ۲۸


و ۳۴: «على ما رزقهم من بهيمة الانعم» : بر آنچه روزيشان كرده است از دام ‏هاى چهارپا.  تا يك قسمت مطالب اصولى را به دنبال آن بيان كند.


سپس مى‏ فرمايد: «لا تحلّوا شعائر اللَّه» .<ref>مائده /  ۲.</ref> حدود خدا و رسوم دين را حفظ كنيد و حرمت آنها را نگاه داريد. «و لا يجرمنّكم شنآن قوم ان صدّوكم عن المسجد الحرام


'''بيدار باش در مورد خطرات داخلى'''
ان تعتدوا» .<ref>مائده /  ۲.</ref> مردمى كينه‏ توز نباشيد و لو نسبت به دشمن‏ترين دشمنانتان.


=== '''بيدار باش در مورد خطرات داخلى''' ===
اكنون كه قدرت در دست شما آمده، درباره كسانى كه نسبت به شما ستم كردند كينه نورزيد و ستم نكنيد. مردمى كه شما را از مسجدالحرام راندند و از پشت ديوارهاى مكه برگرداندند، حالا كه قدرت دستتان آمده از آنها -  كه چنين بى ‏ادبى و گستاخى كردند -  انتقام نگيريد و به آنان تعدّى نكنيد.
اكنون كه قدرت در دست شما آمده، درباره كسانى كه نسبت به شما ستم كردند كينه نورزيد و ستم نكنيد. مردمى كه شما را از مسجدالحرام راندند و از پشت ديوارهاى مكه برگرداندند، حالا كه قدرت دستتان آمده از آنها -  كه چنين بى ‏ادبى و گستاخى كردند -  انتقام نگيريد و به آنان تعدّى نكنيد.


خط ۲۱۱: خط ۲۹۲:
«و تعاونوا على البرّ و التقوى»<ref>مائده /  ۲.</ref>: بر نيكى و تقوى به يكديگر كمك كنيد. واژه «برّ» را خود قرآن معنى مى ‏كند: «ليس البرّ ان تولّوا وجوهكم قبل المشرق و المغرب و لكن البرّ من آمن باللَّه و اليوم الآخر و الملائكة و الكتب و النبيين و آتى المال على حبّه ذوى القربى و اليتامى و المساكين و ابن ‏السبيل» .<ref>بقره /  ۱۷۷.</ref>
«و تعاونوا على البرّ و التقوى»<ref>مائده /  ۲.</ref>: بر نيكى و تقوى به يكديگر كمك كنيد. واژه «برّ» را خود قرآن معنى مى ‏كند: «ليس البرّ ان تولّوا وجوهكم قبل المشرق و المغرب و لكن البرّ من آمن باللَّه و اليوم الآخر و الملائكة و الكتب و النبيين و آتى المال على حبّه ذوى القربى و اليتامى و المساكين و ابن ‏السبيل» .<ref>بقره /  ۱۷۷.</ref>


«برّ» در اصطلاح قرآن عبارت است از ايمان آوردن به خدا و به كتب وحى و به انبياعليهم السلام و به فرشتگان و به روز آخرت و انجام فرائض و كمك كردن مردم به فقرا. در اينجا مى‏ گويد: شما به يكديگر كمك كنيد بر برّ؛ يعنى بر اينكه مردم داراى ايمان قوى شوند و وظايف دينيشان را انجام دهند. همكارى كنيد تا به فقرا دستگيرى شود. همكارى كنيد تا مسلمين در برابر دشمنان و كفار مقاومت كنند، و همكارى كنيد بر تقوى و پرهيزگارى.
«برّ» در اصطلاح قرآن عبارت است از ايمان آوردن به خدا و به كتب وحى و به انبياعليهم السلام و به فرشتگان و به روز آخرت و انجام فرائض و كمك كردن مردم به  
 
فقرا. در اينجا مى‏ گويد: شما به يكديگر كمك كنيد بر برّ؛ يعنى بر اينكه مردم داراى ايمان قوى شوند و وظايف دينيشان را انجام دهند. همكارى كنيد تا به فقرا دستگيرى شود. همكارى كنيد تا مسلمين در برابر دشمنان و كفار مقاومت كنند، و همكارى كنيد بر تقوى و پرهيزگارى.
 
«و لا تعاونوا على الاثم والعدون»<ref>مائده /  ۲.</ref>: همكارى نكنيد بر گناه و بر ستم نسبت به كسى. غصب حق كسى و گرفتن مالش ستم و صدمه به آبرو و به مال و به جانش ستم
 
است، و همه اين ها داخل در عدوان است. ولى همه اين مصاديق عدوان به وسيله خود اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله نسبت به على و همسر بزرگوارش‏ عليهما
 
السلام انجام گرفت! صحابه به گونه ‏اى با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام عمل كردند كه با هيچ يك از مسلمانان و حتى با هيچ يك از كفار چنين نشده است!


«و لا تعاونوا على الاثم والعدون»<ref>مائده /  ۲.</ref>: همكارى نكنيد بر گناه و بر ستم نسبت به كسى. غصب حق كسى و گرفتن مالش ستم و صدمه به آبرو و به مال و به جانش ستم است، و همه اين ها داخل در عدوان است. ولى همه اين مصاديق عدوان به وسيله خود اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله نسبت به على و همسر بزرگوارش‏ عليهما السلام انجام گرفت! صحابه به گونه ‏اى با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام عمل كردند كه با هيچ يك از مسلمانان و حتى با هيچ يك از كفار چنين نشده است!
آيا كدام كافر را در هفتاد هزار منبر لعن كردند و نامش را به بدى ياد كردند و جسارتش كردند؟ آيا با كدام انسانى اين چنين ظلم و اهانت شده است؟ قرآن بيم مى‏


آيا كدام كافر را در هفتاد هزار منبر لعن كردند و نامش را به بدى ياد كردند و جسارتش كردند؟ آيا با كدام انسانى اين چنين ظلم و اهانت شده است؟ قرآن بيم مى‏ دهد، اما آنها كه خودشان را از اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏دانند و خودشان را خليفه پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏ دانند به روى او شمشير كشيدند!
دهد، اما آنها كه خودشان را از اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏دانند و خودشان را خليفه پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏ دانند به روى او شمشير كشيدند!


نمونه ‏اى از صحابه زبير است، كه به اصطلاح اهل سنت حوارى پيامبرصلى الله عليه وآله است.<ref>اين جمله اشاره است به روايتى كه اهل‏ سنت نقل مى‏ كنند كه پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: ان لكل نبى حوارى، و ان حوارى الزبير بن العوام: هر پيامبرى حوارى‏اى دارد، و حوارى من زبير است. صحيح بخارى: ج ۵ ص ۴۹. مسند احمد بن حنبل: ج ۱ ص ۱۰۲  ۸۹ ح ۶۸۰ .</ref> و يا طلحه كه افتخار مى‏ كند براى حفظ جان پيامبرصلى الله عليه وآله در احد دستش را جلو شمشير دشمن گرفته و انگشتش قطع شده و بريدگى انگشت فضيلتى براى او بود.
نمونه ‏اى از صحابه زبير است، كه به اصطلاح اهل سنت حوارى پيامبرصلى الله عليه وآله است.<ref>اين جمله اشاره است به روايتى كه اهل‏ سنت نقل مى‏ كنند كه پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: ان لكل نبى حوارى، و ان حوارى الزبير بن العوام: هر پيامبرى حوارى‏اى دارد، و حوارى من زبير است. صحيح بخارى: ج ۵ ص ۴۹. مسند احمد بن حنبل: ج ۱ ص ۱۰۲  ۸۹ ح ۶۸۰ .</ref> و يا طلحه كه افتخار مى‏ كند براى حفظ جان پيامبرصلى الله عليه وآله در احد دستش را جلو شمشير دشمن گرفته و انگشتش قطع شده و بريدگى انگشت فضيلتى براى او بود.


اينان آن همه تأكيدات پيامبرصلى الله عليه وآله را درباره على‏ عليه السلام دانستند، و دانسته مى‏ خواستند خونش را بريزند و جامعه اسلامى را به خاك و خون كشيدند. جناياتى كه اين دو صحابى با همراهى عايشه در بصره مرتكب شدند قابل وصف نيست. تا بالاخره جنگى را به وجود آوردند كه متجاوز از هجده هزار مسلمان در آن كشته شدند؛ پنج هزار لشكر على ‏عليه السلام و بقيه از قشون خودشان.<ref>مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۸۴.</ref> در آيه مذكور بلافاصله مى‏ فرمايد: «و اتقوا اللَّه» : از خدا بترسيد كه شديد العقاب است.
اينان آن همه تأكيدات پيامبرصلى الله عليه وآله را درباره على‏ عليه السلام دانستند، و دانسته مى‏ خواستند خونش را بريزند و جامعه اسلامى را به خاك و خون  
 
كشيدند. جناياتى كه اين دو صحابى با همراهى عايشه در بصره مرتكب شدند قابل وصف نيست. تا بالاخره جنگى را به وجود آوردند كه متجاوز از هجده هزار مسلمان در  


'''احكام فرعى آيات مورد بحث'''
آن كشته شدند؛ پنج هزار لشكر على ‏عليه السلام و بقيه از قشون خودشان.<ref>مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۸۴.</ref> در آيه مذكور بلافاصله مى‏ فرمايد: «و اتقوا اللَّه» : از خدا بترسيد كه شديد العقاب است.


=== '''احكام فرعى آيات مورد بحث''' ===
در اين دو آيه همچنان كه ملاحظه فرموديد، اول يك حقيقت اصولى عقلى و اخلاقى را بيان كرد: «اوفوا بالعقود» .<ref>مائده /  ۱.</ref> به دنبالش يك حكم فرعى را به دنبال آن باز يك پايه اساسى را در اجتماع دينى شالوده ‏ريزى كرد، و دوباره برگشت به همان حكم فرعى.
در اين دو آيه همچنان كه ملاحظه فرموديد، اول يك حقيقت اصولى عقلى و اخلاقى را بيان كرد: «اوفوا بالعقود» .<ref>مائده /  ۱.</ref> به دنبالش يك حكم فرعى را به دنبال آن باز يك پايه اساسى را در اجتماع دينى شالوده ‏ريزى كرد، و دوباره برگشت به همان حكم فرعى.


خط ۲۴۷: خط ۳۳۹:
قهراً سؤالى پيش مى ‏آيد كه: از چه كسى بترسيم؟ مى‏ فرمايد: «و اخشون اليوم»<ref>مائده /  ۳.</ref> از من بترسيد. آيا انسان چه موقع از خدا مى ‏ترسد؟ طبعاً وقتى كسى كار خلافى انجام دهد. يعنى اگر مسلمان‏ ها ترس از كفار نداشته باشند، ديگر كفار نمى‏ توانند نسبت به آنها صدمه ‏اى بزنند. اگر اضطراب و دلهره نداشته باشند، آنها قدرتشان از بين رفته و قدرت اسلام بر همه پيروز مى ‏شود. پس از خودشان ترس داشته باشند و عملى را مرتكب نشوند كه مورد خشم و غضب الهى قرار گيرد.
قهراً سؤالى پيش مى ‏آيد كه: از چه كسى بترسيم؟ مى‏ فرمايد: «و اخشون اليوم»<ref>مائده /  ۳.</ref> از من بترسيد. آيا انسان چه موقع از خدا مى ‏ترسد؟ طبعاً وقتى كسى كار خلافى انجام دهد. يعنى اگر مسلمان‏ ها ترس از كفار نداشته باشند، ديگر كفار نمى‏ توانند نسبت به آنها صدمه ‏اى بزنند. اگر اضطراب و دلهره نداشته باشند، آنها قدرتشان از بين رفته و قدرت اسلام بر همه پيروز مى ‏شود. پس از خودشان ترس داشته باشند و عملى را مرتكب نشوند كه مورد خشم و غضب الهى قرار گيرد.


'''بيدار باش در مورد خطرات داخلى'''
=== '''بيدار باش در مورد خطرات داخلى''' ===
 
قاعده سخن اين است كه به مسلمين بگويد: شما مجاهدت كرديد، اسلام ريشه دواند و شجره اسلام بارور گشت و عروقش در اعماق دل‏ها فرو ريخت. پس ديگر نترسيد و به حق اميدوار باشيد.
قاعده سخن اين است كه به مسلمين بگويد: شما مجاهدت كرديد، اسلام ريشه دواند و شجره اسلام بارور گشت و عروقش در اعماق دل‏ها فرو ريخت. پس ديگر نترسيد و به حق اميدوار باشيد.


خط ۲۶۵: خط ۳۵۶:
همچنين است تناسب باقى آياتى كه به نظر اول بى ‏تناسب جلوه مى ‏كند، كه فعلاً مجال شرحش نيست. در اينجا در مورد اين سوره در ضمن چند گفتار گفتگو مى‏ كنيم. سوره ‏اى كه سوره ولايت است و حوادث پس از شهادت و رفتار اصحاب و مسلمانان را در پرده تاريخ گذشتگان بيان فرموده است.
همچنين است تناسب باقى آياتى كه به نظر اول بى ‏تناسب جلوه مى ‏كند، كه فعلاً مجال شرحش نيست. در اينجا در مورد اين سوره در ضمن چند گفتار گفتگو مى‏ كنيم. سوره ‏اى كه سوره ولايت است و حوادث پس از شهادت و رفتار اصحاب و مسلمانان را در پرده تاريخ گذشتگان بيان فرموده است.


'''ولايت،مائده روحانى امت اسلام'''
=== '''ولايت،مائده روحانى امت اسلام''' ===
 
در اينجا نكاتى چند در مورد سوره مائده بيان مى ‏كنيم:
در اينجا نكاتى چند در مورد سوره مائده بيان مى ‏كنيم:


خط ۳۲۲: خط ۴۱۲:
به راستى خداوند هم حبيبش را حفظ فرمود، و به طور خارق ‏العاده و اعجازآميز مخالفان را مرعوب ساخت، و همگى «سمعنا و اطعنا» گفتند. ولى در خفا توطئه ‏ها و تبانى ‏ها شروع و نقشه‏ ها طرح شد، تا در بيمارى پيامبرصلى الله عليه وآله رسماً دست به كار شدند. حتى در تفسير «صافى» نقل مى‏ كند كه چهارده نفر ميان راه و عقبه «هرشى» -  كه بين جحفه و ابواء است -  خواستند پيامبرصلى الله عليه وآله را به قتل برسانند، كه جبرئيل آن حضرت را متوجه ساخت و آنها را به وى شناساند.
به راستى خداوند هم حبيبش را حفظ فرمود، و به طور خارق ‏العاده و اعجازآميز مخالفان را مرعوب ساخت، و همگى «سمعنا و اطعنا» گفتند. ولى در خفا توطئه ‏ها و تبانى ‏ها شروع و نقشه‏ ها طرح شد، تا در بيمارى پيامبرصلى الله عليه وآله رسماً دست به كار شدند. حتى در تفسير «صافى» نقل مى‏ كند كه چهارده نفر ميان راه و عقبه «هرشى» -  كه بين جحفه و ابواء است -  خواستند پيامبرصلى الله عليه وآله را به قتل برسانند، كه جبرئيل آن حضرت را متوجه ساخت و آنها را به وى شناساند.


'''بررسى عمومى آيات سوره مائده'''
=== '''بررسى عمومى آيات سوره مائده''' ===
 
حال با توجه به اين حقايق و مطالب، آيات سوره مائده را از نظر مى‏ گذرانيم و نكاتى را يادآور مى ‏شويم:
حال با توجه به اين حقايق و مطالب، آيات سوره مائده را از نظر مى‏ گذرانيم و نكاتى را يادآور مى ‏شويم:


خط ۴۴۰: خط ۵۲۹:
با نزول اين سوره سه ماجراى مرتبط به هم به وقوع پيوست كه هموار كننده راه براى مراسم عظيم غدير بود:
با نزول اين سوره سه ماجراى مرتبط به هم به وقوع پيوست كه هموار كننده راه براى مراسم عظيم غدير بود:


'''۱- سؤال مردم درباره جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله'''
=== '''۱- سؤال مردم درباره جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله''' ===
 
اولين مسئله ‏اى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله به ذهن همه خطور كرد، جانشينى آن حضرت به معناى پر كردن جاى خالى حضرت بود؛ و اين بهترين مقدمه براى آغاز مراسمى بود كه مى ‏توانست پاسخ چنين سؤالى باشد.
اولين مسئله ‏اى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله به ذهن همه خطور كرد، جانشينى آن حضرت به معناى پر كردن جاى خالى حضرت بود؛ و اين بهترين مقدمه براى آغاز مراسمى بود كه مى ‏توانست پاسخ چنين سؤالى باشد.


خط ۴۴۸: خط ۵۳۶:
در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس ‏تر و نسبت به پاسخ آن تشنه ‏تر مى ‏نمود. سپس فرمود: برادر و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى‏ گذارم كه دِين مرا ادا مى‏ كند و به وعده‏ هاى من وفا مى ‏نمايد، على بن ابى‏ طالب است» .<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳ . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على ‏عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.</ref>
در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس ‏تر و نسبت به پاسخ آن تشنه ‏تر مى ‏نمود. سپس فرمود: برادر و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى‏ گذارم كه دِين مرا ادا مى‏ كند و به وعده‏ هاى من وفا مى ‏نمايد، على بن ابى‏ طالب است» .<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳ . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على ‏عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.</ref>


'''۲-سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله با على ‏عليه السلام درباره خلافت'''
=== '''۲-سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله با على ‏عليه السلام درباره خلافت''' ===
 
دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و به او چنين فرمود:
دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و به او چنين فرمود:


خط ۴۵۶: خط ۵۴۳:
اين احتمال وجود دارد كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله اين سخنان را علناً در حضور مردم به اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام فرموده باشد، تا افكار مردم را نسبت به مسئله خلافت آماده ‏تر سازد.
اين احتمال وجود دارد كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله اين سخنان را علناً در حضور مردم به اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام فرموده باشد، تا افكار مردم را نسبت به مسئله خلافت آماده ‏تر سازد.


'''۳- سخنرانى عمومى درباره ولايت'''
=== '''۳- سخنرانى عمومى درباره ولايت''' ===
 
سومين عكس ‏العمل پيامبرصلى الله عليه وآله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را در مسجد خيف در مِنا جمع كند و براى آينده خلافت پيش بينى‏ هاى اساسى بنمايد.
سومين عكس ‏العمل پيامبرصلى الله عليه وآله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را در مسجد خيف در مِنا جمع كند و براى آينده خلافت پيش بينى‏ هاى اساسى بنمايد.


خط ۴۸۸: خط ۵۷۴:
اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است:
اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است:


۱-'''موقعيت تاريخى'''
=== ۱-'''موقعيت تاريخى''' ===
 
در اواسط خطبه كه پيامبرصلى الله عليه وآله فضايل عظيم على ‏عليه السلام را بر مى‏ شمرد بر نقطه‏ اى بلند از آن توقف كرد تا به شرح بيشتر آن بپردازد. آن قُله فضيلت رضاى خدا و رسول از على‏ عليه السلام بود، كه يكى از شواهد آن را سوره هل اتى مطرح نمود و در جملاتى كوتاه سوره‏ اى با ۳۱ آيه را در دو جهت تفسير فرمود: اول شأن نزول آن است، و دوم شهادت پروردگار به بهشت.
در اواسط خطبه كه پيامبرصلى الله عليه وآله فضايل عظيم على ‏عليه السلام را بر مى‏ شمرد بر نقطه‏ اى بلند از آن توقف كرد تا به شرح بيشتر آن بپردازد. آن قُله فضيلت رضاى خدا و رسول از على‏ عليه السلام بود، كه يكى از شواهد آن را سوره هل اتى مطرح نمود و در جملاتى كوتاه سوره‏ اى با ۳۱ آيه را در دو جهت تفسير فرمود: اول شأن نزول آن است، و دوم شهادت پروردگار به بهشت.


۲-'''موقعيت قرآنى'''
=== ۲-'''موقعيت قرآنى''' ===
 
از آيه ۵ تا ۲۲ سوره دهر مربوط به اصل داستان است كه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و خانواده ‏اش براى شفاى دو فرزند خود امام حسن و امام حسين‏ عليهما السلام، سه روز روزه نذر كردند.
از آيه ۵ تا ۲۲ سوره دهر مربوط به اصل داستان است كه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و خانواده ‏اش براى شفاى دو فرزند خود امام حسن و امام حسين‏ عليهما السلام، سه روز روزه نذر كردند.


خط ۵۰۸: خط ۵۹۲:
اطراف آن بهشتيان پسرانى كه هميشه نوجوانند در طوافند، كه هر گاه آنان را بنگرى گمان مى ‏كنى مرواريدهاى منتشر شده ‏اند. و چون آن جايگاه نيكو را تماشا كنى عالمى پر نعمت و كشورى بى ‏نهايت بزرگ خواهى يافت. بر قامت بهشتيان لباسى از سندس سبز و استبرق و بر دست هايشان دستبندى از نقره است، و پروردگارشان شرابى پاكيزه به آنان مى ‏نوشاند. اين بهشت پاداش شماست، و سعيتان مشكور و مقبول است.
اطراف آن بهشتيان پسرانى كه هميشه نوجوانند در طوافند، كه هر گاه آنان را بنگرى گمان مى ‏كنى مرواريدهاى منتشر شده ‏اند. و چون آن جايگاه نيكو را تماشا كنى عالمى پر نعمت و كشورى بى ‏نهايت بزرگ خواهى يافت. بر قامت بهشتيان لباسى از سندس سبز و استبرق و بر دست هايشان دستبندى از نقره است، و پروردگارشان شرابى پاكيزه به آنان مى ‏نوشاند. اين بهشت پاداش شماست، و سعيتان مشكور و مقبول است.


'''۲-تحليل اعتقادى'''
=== '''۳-تحليل اعتقادى''' ===
 
يك گروه نيكوكار در اول اين سوره با عنوان «ابرار»مطرح شده كه خداوند داستان اخلاص در عمل و ايثار كامل عيار آنان را با عظمت تمام بيان فرموده و بهشت و نعمت‏ هاى آن را به عنوان سپاس به آنان ارزانى داشته است.
يك گروه نيكوكار در اول اين سوره با عنوان «ابرار»مطرح شده كه خداوند داستان اخلاص در عمل و ايثار كامل عيار آنان را با عظمت تمام بيان فرموده و بهشت و نعمت‏ هاى آن را به عنوان سپاس به آنان ارزانى داشته است.