۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶۰: | خط ۷۶۰: | ||
==== شقاوت ==== | ==== شقاوت ==== | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در دنباله سخن خود در بخش پنجم خطبه غدير نتيجه گرفت كه خداوند بهترينها را براى شما انتخاب كرده است: | |||
«پيامبرتان بهترين پيامبر، و وصى شما بهترين وصى و فرزندان او بهترين اوصياء هستند» و ادامه دادند كه ذريه من از نسل على عليه السلام است. سپس تقوى و ايمان و اخلاص را مظهر ولاى على عليه السلام و شقاوت را از آنِ مبغضين على عليه السلام دانستند. | |||
==== ميزان اعمال ==== | |||
در فرازى از بخش ششم خطبه غدير، پيامبر مكرم اسلام صلى الله عليه و آله در ادامه سخن خود ترازوى علوى را براى سنجش اعمال در برابر مردم قرار داد و فرمود: | |||
«پس هر كس عمل كند طبق آنچه از حب و بغض نسبت به على در قلب خود مى يابد»، و با يادى كه از احقاق حق اهل بيت عليهم السلام توسط حضرت مهدىعليه السلام كرد، انواع ضايع كنندگان حق آل محمد عليهم السلام را به شماره آورد كه عبارت بودند از: كوتاهى كنندگان، معاندين و كينه توزان، مخالفت كنندگان، خيانت كاران، آنان كه رفتار ناروا دارند، ظلم كنندگان، غاصبين. | |||
و جالب بود كه عبارت «من جميع العالمين» را پيوست اين گروه ها قرار داد تا گستره آن همه زمان ها و مكان ها را فرا گيرد. | |||
و | ==== ناپاكى مبغضين ==== | ||
صبح روز دوازدهم در سفر حجةالوداع با طلوع فجر نماز صبح خوانده شد. پس از آن مردم همچنان منتظر بودند تا نزديكى ظهر شد و پيامبر صلى الله عليه و آله رمى جمرات سه گانه را آغاز كرد و به ترتيب با همراهى مردم سه جمره را رمى كردند. | |||
زمينه سازى براى غدير چنان حساب شده و منظم پيش مىرفت كه ابعاد گسترده آن هر لحظه جهت گيرى تازه اى را نشان مىداد. اكنون نوبت آن بود كه با جلوه اى بى سابقه مردم منظرهاى را كه احتمال نمى دادند به چشم خود ببينند. | |||
آن روز همه مردم در مِنا كنار پيامبر صلى الله عليه و آله بودند كه چشمشان به مردى افتاد كه به ركوع و سجود مىرفت و تضرع مىنمود. كسانى كه حاضر بودند گفتند: | |||
يا رسول اللَّه! چه نماز زيبايى مى خواند! فرمود: اين همان شيطان است كه پدر شما را از بهشت بيرون كرد. | |||
در اينجا على عليه السلام با بىاعتنايى به سوى او رفت و او را محكم تكان داد به گونه اى كه استخوان هايش در هم فرو رفت. سپس فرمود: «انشاء اللَّه تو را خواهم كشت». | |||
شيطان پاسخ داد: | |||
تا هنگام وقت معلوم از طرف پروردگار بر قتل من قادر نخواهى بود. چرا قصد قتل مرا كرده اى؟ به خدا قسم احدى تو را مبغوض نمى دارد مگر آنكه نطفه من قبل از نطفه پدرش در رحم مادر او قرار مى گيرد. من در اموال و اولاد دشمنان تو شريک هستم. آنگاه با اشاره به آيه ۶۴ سوره اسراء گفت: اين همان كلام خداوند عز و جل در كتاب محكمش است كه مى فرمايد: | |||
«وَ شارِكْهُمْ فِى الاَمْوالِ وَ الاَوْلادِ»: «در اموال و اولاد آنان شريک باش». پيامبر صلى الله عليه و آله در حالى كه مردم مى شنيدند فرمود: | |||
«يا على، راست مى گويد. كسى از قريش تو را مبغوض نمى دارد مگر زنا زاده، و كسى از انصار تو را مبغوض نمى دارد مگر يهودى، و كسى از عرب تو را مبغوض نمى دارد مگر زنا زاده، و كسى از بقيه مردم تو را مبغوض نمى دارد مگر اهل شقاوت». | |||
سپس لحظاتى سر مبارک را پايين انداخت، و بعد سر خود را بلند كرده فرمود: | |||
«اى انصار، فرزندان خود را بر محبت على عرضه كنيد. اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند، و اگر نپذيرفتند فرزند شما نيستند».<ref>علل الشرائع: ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸ و ج ۲۷ ص ۱۵۱ و ج ۳۹ ص ۱۷۴ و ج ۶۰ ص ۲۳۶. مستدرک الوسائل: ج ۲ ص ۳۹.</ref> | |||
==== نفرين پيامبر صلى الله عليه و آله براى مُبغضين ==== | |||
در مرحله چهارم از خطبه غدير و پس از بيان حديث «من كنت مولاه»، پيامبر صلى الله عليه و آله اشاره اى به آينده كفر ستيز على بن ابى طالب عليه السلام با ناكثين و قاسطين و مارقين نمود، و تصريح كرد جنگ او با آن گروه ها به امر خداوند است. | |||
در اينجا با قرائت آيه ۵ سوره ق «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ»: | |||
«سخن نزد من تغيير يافتنى نيست»، اشاره به مقام تغيير نيافتنى على عليه السلام نمود و بار ديگر جمله اى را كه هنگام بلند كردن اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده بود تكرار كرد، اما جالب بود كه قبل از ذكر آن يادآور شد كه «خدايا به امر تو مى گويم» و سپس فرمود: | |||
«اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»؛ و در پى آن افزود: «خدايا لعنت كن هر كس او را انكار كند و غضب نما بر هر كسى كه حق او را انكار نمايد». | |||
==== دعاى روز غدير و ذكر دشمنان ==== | |||
يكى از مضامينى كه در دعاهاى روز غدير آمده<ref>اين مضامين از دعاهايى كه در كتاب «الاقبال» سيد ابن طاووس: ص ۴۶۰ به بعد مذكور است انتخاب شده است. در عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵ - ۲۲۰ نيز ذكر شده است.</ref> لعن منكر غدير است: | |||
يكى از مضامينى كه در دعاهاى روز غدير | |||
الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا اليَوْمِ وَ بَصَّرَنا حُرْمَتَهُ وَ كَرَّمَنا بِهِ وَ شَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ وَ هَدانا بِنُورِهِ ... . اللَّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُكَ ... . أَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْيَوْمِ وَ أنْكَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبيلِكَ لِإِطْفاءِ نُورِكَ: | الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا اليَوْمِ وَ بَصَّرَنا حُرْمَتَهُ وَ كَرَّمَنا بِهِ وَ شَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ وَ هَدانا بِنُورِهِ ... . اللَّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُكَ ... . أَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْيَوْمِ وَ أنْكَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبيلِكَ لِإِطْفاءِ نُورِكَ: | ||
حمد خدايى را كه فضيلت اين روز را به ما شناسانيد و ما را نسبت به حرمت آن بصيرت داد و به وسيله آن به ما كرامت بخشيد و با معرفت آن به ما شرف داد و به نور آن ما را هدايت كرد | حمد خدايى را كه فضيلت اين روز را به ما شناسانيد و ما را نسبت به حرمت آن بصيرت داد و به وسيله آن به ما كرامت بخشيد و با معرفت آن به ما شرف داد و به نور آن ما را هدايت كرد. | ||
خدايا، از تو مى خواهم لعنت كنى كسانى را كه حق اين روز را انكار كردند و حرمت آن را نپذيرفتند و براى خاموش كردن نور تو راه تو را بستند. | |||
==== زيارت غديريه و ذكر دشمنان<ref>اسرار غدير: ص ۲۵۲ - ۳۶۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۰۱ - ۲۰۹، ۲۳۵، ۲۳۶. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۴۵ - ۲۴۹.</ref> ==== | |||
زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير كه امام هادى عليه السلام فرمودند<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>، دوره كامل عقايد شيعه درباره ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و فضايل و سوابق و محنت هاى آن حضرت است. يكى از مضامينى كه در زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير آمده لعن دشمنان اهل بيت عليهم السلام است: | |||
زيارت | |||
أَشْهَد ُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضارِعاً وَلا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جازِعاً وَلا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ ناكِلاً وَلا أَظْهَرْتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرْضِى اللَّه مُداهِناً وَلا وَهَنْتَ لِما أَصابَكَ فى سَبيلِ اللَّه وَلا ضَعُفْتَ وَلاَ اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُراقِباً. | أَشْهَد ُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضارِعاً وَلا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جازِعاً وَلا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ ناكِلاً وَلا أَظْهَرْتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرْضِى اللَّه مُداهِناً وَلا وَهَنْتَ لِما أَصابَكَ فى سَبيلِ اللَّه وَلا ضَعُفْتَ وَلاَ اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُراقِباً. | ||
مَعاذَ اللَّه أَنْ تَكُونَ كَذلِكَ، بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَفَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ وَذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا وَوَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَخَوَّفْتَهُمْ فَما تَخَوَّفُوا. | مَعاذَ اللَّه أَنْ تَكُونَ كَذلِكَ، بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَفَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ وَذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا وَوَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَخَوَّفْتَهُمْ فَما تَخَوَّفُوا. | ||
لَعَنَ اللَّه مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذائِدِى الْحَقِّ عَنْكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ. | لَعَنَ اللَّه مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذائِدِى الْحَقِّ عَنْكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ. | ||
لَعَنَ اللَّه مَنْ ساواكَ بِمَنْ ناواكَ. | لَعَنَ اللَّه مَنْ ساواكَ بِمَنْ ناواكَ. | ||
لَعَنَ اللَّه مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّه عَلَيْهِ وِلايَتَكَ: | لَعَنَ اللَّه مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّه عَلَيْهِ وِلايَتَكَ: | ||
شهادت | شهادت مى دهم كه تو از روى ذلت تقيه نكردى، و به خاطر ترس از حق خود امساك نكردى، و به عنوان عقب نشينى از جهاد با غاصبين حقت خوددارى نكردى، و به عنوان سازشكارى مطلبى بر خلاف رضاى خدا اظهار نكردى، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسيد سستى نكردى و ضعف نشان ندادى و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانى نشان ندادى. | ||
معاذ اللَّه كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى، و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند بياد بياورند، و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد، و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند! | معاذ اللَّه كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى، و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند بياد بياورند، و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد، و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند! | ||
خدا لعنت كند آنانكه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى دهم كه آنان از همه زيانكارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت هايشان مى خورد و در آن با روى گرفته و عبوس هستند. | |||
خدا لعنت كند آنانكه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت | |||
خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند. | خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند. | ||
خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند. | خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند. | ||
در فرازى ديگر آمده است: | در فرازى ديگر آمده است: | ||
أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو | أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِ اللَّه صلى اللَّه عليه و آله ... ، وَأَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما أَنْزَلَهُ فيكَ، فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَأَوْجَبَ عَلى أُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَوِلايَتِكَ وَعَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَجَعَلَكَ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ. ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ فَقالَ: أَلَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَكَفى بِكَ شَهيداً وَ حاكِماً بَيْنَ الْعِبادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الإِقْرارِ وَناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْميثاقِ: | ||
شهادت مى دهم كه تو برادر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد همانطور كه خداوند به آن حضرت را چنين مقامى داده بود. | |||
سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى كنى. خداوند منكر ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند. | |||
و در فرازى ديگر آمده است: | و در فرازى ديگر آمده است: | ||
خط ۸۵۶: | خط ۸۴۷: | ||
اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ، فَالْعَنْ مَنْ عارَضَهُ وَاسْتَكْبَرَ وَكَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ. لَعْنَةُ اللَّهِ وَلَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ أَجْمَعينَ عَلى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَسَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ - يا أَميرَالْمُؤْمِنينَ - مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُنافِقينَ إِلى يَوْمِ الدّينِ، وَعَلى مَنْ رَضِىَ بِما ساءَكَ وَلَمْ يُكْرِهْهُ وَأَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَجَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: | اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ، فَالْعَنْ مَنْ عارَضَهُ وَاسْتَكْبَرَ وَكَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ. لَعْنَةُ اللَّهِ وَلَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ أَجْمَعينَ عَلى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَسَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ - يا أَميرَالْمُؤْمِنينَ - مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُنافِقينَ إِلى يَوْمِ الدّينِ، وَعَلى مَنْ رَضِىَ بِما ساءَكَ وَلَمْ يُكْرِهْهُ وَأَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَجَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: | ||
خدايا، ما مى دانيم كه اين حقى از جانب توست. پس لعنت كن هر كس با آن معارضه كند و در مقابل آن سر تعظيم فرود نياورد و آن را تكذيب كند و كافر شود. و بزودى آنان كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كجا باز خواهند گشت. | |||
يا اميرالمؤمنين، لعنت خدا و لعنت همه ملائكه و انبيائش بر كسى كه تو بر او شمشير كشيدى و كسى كه بر تو شمشير كشيد از مشركان و منافقان تا روز قيامت، و بر كسى كه به آنچه تو را ناراحت مى كند راضى باشد و او را ناراحت نكند، و بر كسى كه چشم خود را بسته و انكار نمى كند، و بر كسى كه عليه تو با دست يا زبان كمک كرده يا از يارى تو خوددارى كرده يا از جهاد همراه تو ديگران را منع كرده يا فضيلت تو را كوچك شمرده و حق تو را انكار نموده يا كسى را كه خداوند تو را صاحب اختيار بر او قرار داده با تو برابر بداند. | |||
و در فرازى ديگر آمده است: | و در فرازى ديگر آمده است: | ||
خط ۸۶۳: | خط ۸۵۵: | ||
اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ، فَالْعَنْ مَنْ عارَضَهُ وَاسْتَكْبَرَ وَكَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ. لَعْنَةُ اللَّهِ وَلَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ أَجْمَعينَ عَلى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَسَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ - يا أَميرَالْمُؤْمِنينَ - مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُنافِقينَ إِلى يَوْمِ الدّينِ، وَعَلى مَنْ رَضِىَ بِما ساءَكَ وَلَمْ يُكْرِهْهُ وَأَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَجَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: | اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ، فَالْعَنْ مَنْ عارَضَهُ وَاسْتَكْبَرَ وَكَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ. لَعْنَةُ اللَّهِ وَلَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ أَجْمَعينَ عَلى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَسَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ - يا أَميرَالْمُؤْمِنينَ - مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُنافِقينَ إِلى يَوْمِ الدّينِ، وَعَلى مَنْ رَضِىَ بِما ساءَكَ وَلَمْ يُكْرِهْهُ وَأَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَجَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: | ||
خدايا، ما مىدانيم كه اين حقى از جانب توست. پس لعنت كن هر كس با آن معارضه كند و در مقابل آن سر تعظيم فرود نياورد و آن را تكذيب كند و كافر شود. و بزودى آنان كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كجا باز خواهند گشت. | |||
يا اميرالمؤمنين، لعنت خدا و لعنت همه ملائكه و انبيائش بر كسى كه تو بر او شمشير كشيدى و كسى كه بر تو شمشير كشيد از مشركان و منافقان تا روز قيامت، و بر كسى كه به آنچه تو را ناراحت مىكند راضى باشد و او را ناراحت نكند، و بر كسى كه چشم خود را بسته و انكار نمى كند، و بر كسى كه عليه تو با دست يا زبان كمک كرده يا از يارى تو خوددارى كرده يا از جهاد همراه تو ديگران را منع كرده يا فضيلت تو را كوچک شمرده و حق تو را انكار نموده يا كسى را كه خداوند تو را صاحب اختيار بر او قرار داده با تو برابر بداند. | |||
و در فرازى ديگر آمده است: | و در فرازى ديگر آمده است: | ||
خط ۸۷۱: | خط ۸۶۳: | ||
وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَالْخَطْبُ الْأَفْزَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقِّكَ غَصْبُ الصِّدّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ النِّسأءِ فَدَكاً وَرَدُّ شَهادَتِكَ وَشَهادَةُ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ وَعِتْرَةِ الْمُصْطَفى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمْ، وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعالى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ وَ أَبانَ فَضْلَكُمْ وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعالَمينَ: | وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَالْخَطْبُ الْأَفْزَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقِّكَ غَصْبُ الصِّدّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ النِّسأءِ فَدَكاً وَرَدُّ شَهادَتِكَ وَشَهادَةُ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ وَعِتْرَةِ الْمُصْطَفى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمْ، وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعالى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ وَ أَبانَ فَضْلَكُمْ وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعالَمينَ: | ||
مسئله عجيبتر و كار سوزناكتر بعد از انكار حق تو، غصب فدک از صديقه طاهره سيدة النساء حضرت زهرا عليها السلام و رد شهادت تو و دو آقا از نسل و عترت تو امام حسن و امام حسين عليهما السلام است كه صلوات خدا بر شما باد، و اين در حالى بود كه خداوند تعالى درجه شما را بر امت بالا برده و منزلت شما را بلند قرار داده و فضل شما را روشن كرده و شما را بر عالميان شرافت داده است. | |||
مسئله عجيبتر و كار سوزناكتر بعد از انكار حق تو، غصب | |||
و در فرازى ديگر آمده است: | و در فرازى ديگر آمده است: | ||
خط ۸۷۹: | خط ۸۶۹: | ||
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيائِكَ وَأَوْصِياءِ أَنْبِيائِكَ بِجَميعِ لَعَناتِكَ وَأَصْلِهِمْ حَرَّ نارِكَ وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ وَ أَنْكَرَ عَهْدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقينِ وَالْإِقْرارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدّينَ. اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَمَنْ ظَلَمَهُ وَأَشْياعَهُمْ وَأَنْصارَهُمْ. اللَّهُمَّ الْعَنْ ظالِمِى الْحُسَيْنِ وَ قاتِليهِ وَ الْمُتابِعينَ عَدُوَّهُ وَ ناصِريهِ وَ الرَّاضينَ بِقَتْلِهِ وَخاذِليهِ لَعْناً وَبيلاً: | اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيائِكَ وَأَوْصِياءِ أَنْبِيائِكَ بِجَميعِ لَعَناتِكَ وَأَصْلِهِمْ حَرَّ نارِكَ وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ وَ أَنْكَرَ عَهْدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقينِ وَالْإِقْرارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدّينَ. اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَمَنْ ظَلَمَهُ وَأَشْياعَهُمْ وَأَنْصارَهُمْ. اللَّهُمَّ الْعَنْ ظالِمِى الْحُسَيْنِ وَ قاتِليهِ وَ الْمُتابِعينَ عَدُوَّهُ وَ ناصِريهِ وَ الرَّاضينَ بِقَتْلِهِ وَخاذِليهِ لَعْناً وَبيلاً: | ||
خدايا، قاتلان انبياء و جانشينان انبيائت را با همه لعنتهايت لعنت كن، و گرمى آتش را به آنان بچشان. و لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند. خدايا قاتلان اميرالمؤمنين عليه السلام و كسانى كه به او ظلم كردند و پيروان و يارانشان را لعنت فرما. | |||
خدايا، ظالمان حسين عليه السلام و قاتلان او و تابعان دشمنِ او و يارى كننده دشمنش را و راضيان به قتل او و خواركنندگان او را لعنتى فرما كه عاقبتى بد دنبال آن باشد. | |||
و در فرازى ديگر آمده است: | و در فرازى ديگر آمده است: | ||
خط ۸۸۷: | خط ۸۷۷: | ||
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَمانِعيهِمْ حُقُوقَهُمْ. اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظالِمٍ وَ غاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ وَ كُلَّ مُسْتَنٍّ بِما سَنَّ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ. | اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَمانِعيهِمْ حُقُوقَهُمْ. اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظالِمٍ وَ غاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ وَ كُلَّ مُسْتَنٍّ بِما سَنَّ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ. | ||
خدايا اولين ظالمى كه به آل محمد ظلم كرد و مانعان حقوق ايشان را لعنت فرما. خدايا اولين ظالم و غاصب حق آل محمّد و هر كس كه بدعتهاى او را تا روز قيامت عمل مى كند لعنت مخصوص فرما. | |||
خدايا اولين ظالمى كه به آل محمد ظلم كرد و مانعان حقوق ايشان را لعنت فرما. خدايا اولين ظالم و غاصب حق آل محمّد و هر كس كه بدعتهاى او را تا روز قيامت عمل | |||
جا دارد در آخر اشارهاى گذرا به ذكر دشمنان در ادعيه و زيارات داشته باشيم: | جا دارد در آخر اشارهاى گذرا به ذكر دشمنان در ادعيه و زيارات داشته باشيم: | ||
درباره مشاركت در ظلم سقيفه رواياتى وارد شده كه محدوده هاى آن را نشان مى دهد، و بايد هر مسلمانى مواظب باشد كه مبادا حركتى از او سر زند كه معنايش امضا بر صحيفه ملعونه باشد. در دعاها و زيارات ائمه عليهم السلام نيز با دقت تمام اين مسئله مورد توجه قرار گرفته، كه نمونه هايى از آن را ذكر مى كنيم<ref>به زيارت هاى اميرالمؤمنين و امام حسين و امام زمان عليهم السلام و دعاى صنمى قريش مراجعه شود.</ref>: | |||
الف) بنيان گذاران ظلم سقيفه | |||
الف | |||
درباره افراد اصلىِ ظلم كه مورد تبعيت و پيروى مردم واقع شدند - با اشاره به ظلم و غصب آنان و بنيانگذار بودنشان - به عباراتى از اين قبيل بر مىخوريم: | درباره افراد اصلىِ ظلم كه مورد تبعيت و پيروى مردم واقع شدند - با اشاره به ظلم و غصب آنان و بنيانگذار بودنشان - به عباراتى از اين قبيل بر مىخوريم: |