پرش به محتوا

آيه ۳ مائده و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
از نكات قابل توجه در اين آيه موقعيت قرآنى آن است كه با آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» در يک آيه واقع شده، و هر دو فراز آيه در مورد اعلان ولايت در غدير نازل گرديده است. در روايتى امام ‏عليه السلام درباره آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ...» مى ‏فرمايد: اين آيه هنگامى بود كه ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نازل شد»؛<ref>تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۶۲. تفسير نور الثقلين: ج ۱ ص ۵۸۷ ح ۲۳.</ref> يعنى مسئله اعلام ولايت پايان يافت و آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ...» نازل شد.
از نكات قابل توجه در اين آيه موقعيت قرآنى آن است كه با آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» در يک آيه واقع شده، و هر دو فراز آيه در مورد اعلان ولايت در غدير نازل گرديده است. در روايتى امام ‏عليه السلام درباره آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ...» مى ‏فرمايد: اين آيه هنگامى بود كه ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نازل شد»؛<ref>تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۶۲. تفسير نور الثقلين: ج ۱ ص ۵۸۷ ح ۲۳.</ref> يعنى مسئله اعلام ولايت پايان يافت و آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ...» نازل شد.


اين ارتباط بين كلمه «اليوم» در اول اين دو فراز: «الْيَوْمَ يَئِسَ» و «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ»، تا آنجا ادامه دارد كه درباره آيه اكمال گفته شد: روز نزول آن و روزى كه خدا كامل شدن دين را اعلام مى ‏فرمايد عيد مؤمنين است.<ref>در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۹۷،۱۵۵.</ref>
اين ارتباط بين كلمه «اليوم» در اول اين دو فراز: «الْيَوْمَ يَئِسَ» و «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ»، تا آنجا ادامه دارد كه درباره آيه اكمال گفته شد:


درباره آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ» هم روايتى وارد شده كه «عيدٌ لِلْمُؤْمِنينَ»<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۱۵ ح ۱۵۱.</ref>، و اين دو عيد به يک نقطه باز مى ‏گردد. يعنى با اعلان ولايت در غدير هم دين كامل شد و هم دشمنان مأيوس شدند؛ و كلمه «الْيَوْمَ» در آيه به يک روز باز مى ‏گردد و آن روز غدير است، به خصوص آنكه هر دو در يک جمله واقع شده ‏اند.
روز نزول آن و روزى كه خدا كامل شدن دين را اعلام مى ‏فرمايد عيد مؤمنين است.<ref>در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۹۷،۱۵۵.</ref>
 
درباره آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ» هم روايتى وارد شده كه «عيدٌ لِلْمُؤْمِنينَ»<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۱۵ ح ۱۵۱.</ref>، و اين دو عيد به يک نقطه باز مى ‏گردد.
 
يعنى با اعلان ولايت در غدير هم دين كامل شد و هم دشمنان مأيوس شدند؛ و كلمه «الْيَوْمَ» در آيه به يک روز باز مى ‏گردد و آن روز غدير است، به خصوص آنكه هر دو در يک جمله واقع شده ‏اند.


=== تحليل اعتقادى ===
=== تحليل اعتقادى ===
خط ۳۹: خط ۴۳:


===== الف) «الْيَوْمَ» =====
===== الف) «الْيَوْمَ» =====
از رواياتى كه نقل شد نزول آيه در غدير دقيقاً پس از اعلان ولايت معلوم گرديد. بنابراين منظور از «الْيَوْمَ» به معناى «امروز» همان روز هيجدهم ذى ‏الحجه سال دهم هجرى است. شاخص كننده آن روز در ميان روزهاى ديگر هم جز اعلام ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام تا روز قيامت چيز ديگرى نيست، و آنچه در دنباله آيه آمده به خاطر همين جهت است.
از رواياتى كه نقل شد نزول آيه در غدير دقيقاً پس از اعلان ولايت معلوم گرديد. بنابراين منظور از «الْيَوْمَ» به معناى «امروز» همان روز هيجدهم ذى ‏الحجه سال دهم هجرى است.
 
شاخص كننده آن روز در ميان روزهاى ديگر هم جز اعلام ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام تا روز قيامت چيز ديگرى نيست، و آنچه در دنباله آيه آمده به خاطر همين جهت است.


===== ب) «الَّذِينَ كَفَرُوا» =====
===== ب) «الَّذِينَ كَفَرُوا» =====
اطلاق كلمه «الَّذِينَ كَفَرُوا» شامل همه كافران مى‏ شود با اين تفاوت كه هر كدام بيشتر در صدد نابودى و تخريب اسلام بودند بيشتر نااميد شدند. با توجه به اين نكته كافران هنگام اعلان ولايت در غدير قابل تقسيم به سه دسته بودند كه به ترتيب شدت آنان در موضع گيرى ضد اسلام چنين معرفى مى ‏شوند:
اطلاق كلمه «الَّذِينَ كَفَرُوا» شامل همه كافران مى‏ شود با اين تفاوت كه هر كدام بيشتر در صدد نابودى و تخريب اسلام بودند بيشتر نااميد شدند.
 
با توجه به اين نكته كافران هنگام اعلان ولايت در غدير قابل تقسيم به سه دسته بودند كه به ترتيب شدت آنان در موضع گيرى ضد اسلام چنين معرفى مى ‏شوند:


۱. منافقين كه اكثر آنان كفار بت‏ پرست ديروز بودند و از روز اول بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله به مبارزه با آن حضرت برخاستند و تا روزى كه حضرت فاتحانه وارد مكه نشده بود دست از رفتار و گفتار خود برنداشتند و بين آن روز تا غدير يك سال بيشتر فاصله نشده بود.
۱. منافقين كه اكثر آنان كفار بت‏ پرست ديروز بودند و از روز اول بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله به مبارزه با آن حضرت برخاستند و تا روزى كه حضرت فاتحانه وارد مكه نشده بود دست از رفتار و گفتار خود برنداشتند و بين آن روز تا غدير يك سال بيشتر فاصله نشده بود.
خط ۵۳: خط ۶۱:


===== ج) «يَئِسَ...مِنْ دِينِكُمْ» =====
===== ج) «يَئِسَ...مِنْ دِينِكُمْ» =====
كلمه «يئس» از يک سو مطلق است و جهت يأس آن ذكر نشده است. بنابراين معناى آن نااميدى دشمنان اسلام از همه جهات است و گويا با اعلام ولايت در غدير همه راه‏ها را بر خود بسته ديدند و از هر نقشه و حيله ‏اى مأيوس شدند. از سوى ديگر مورد آن مشخص شده است كه از چه چيزى مأيوس شدند و آن «دين مسلمانان» است كه با عبارت «مِنْ دِينِكُمْ» آمده است.
كلمه «يئس» از يک سو مطلق است و جهت يأس آن ذكر نشده است. بنابراين معناى آن نااميدى دشمنان اسلام از همه جهات است و گويا با اعلام ولايت در غدير همه راه ‏ها را بر خود بسته ديدند و از هر نقشه و حيله ‏اى مأيوس شدند.


اگر اطلاق در «يَئِسَ» را با اطلاق «الَّذِينَ كَفَرُوا» ضميمه كنيم در مى‏يابيم كه واقعه غدير با آن عظمت كه در سه روز انجام گرفت، همه كافران را -  با هر نقشه و حيله‏اى كه ممكن بود از هر كدام صادر شود -  نااميد كرد.
از سوى ديگر مورد آن مشخص شده است كه از چه چيزى مأيوس شدند و آن «دين مسلمانان» است كه با عبارت «مِنْ دِينِكُمْ» آمده است.
 
اگر اطلاق در «يَئِسَ» را با اطلاق «الَّذِينَ كَفَرُوا» ضميمه كنيم در مى‏يابيم كه واقعه غدير با آن عظمت كه در سه روز انجام گرفت، همه كافران را - با هر نقشه و حيله‏اى كه ممكن بود از هر كدام صادر شود -  نااميد كرد.


==== تحليل دوم ====
==== تحليل دوم ====
خط ۶۱: خط ۷۱:


===== الف) محور اصلى نااميدى دشمنان =====
===== الف) محور اصلى نااميدى دشمنان =====
محور اصلى غدير كه باعث نااميدى همه دشمنان اسلام شد اعلام ولايت مطلقه دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام از اولين روز رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله تا آخرين روز دنيا بود. اين كوتاه ‏ترين جمله ‏اى است كه درباره رمز غدير مى‏توان به كار برد، و بلندترين برنامه ‏اى است كه در تمام جوامع بشرى براى آينده ملتى پيش‏ بينى شده است.
محور اصلى غدير كه باعث نااميدى همه دشمنان اسلام شد اعلام ولايت مطلقه دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام از اولين روز رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله تا آخرين روز دنيا بود.
 
اين كوتاه ‏ترين جمله ‏اى است كه درباره رمز غدير مى ‏توان به كار برد، و بلندترين برنامه ‏اى است كه در تمام جوامع بشرى براى آينده ملتى پيش‏ بينى شده است.


اين محور همه نوع از صلاح دين و دنيا و آخرت بشر را در سايه حفظ اسلام ضمانت مى‏ كند، و در هر زمان و مكانى حتى يک انسان وجود داشته باشد او را با هيچ مشكلى رو به رو نمى‏ كند و همه نيازهاى او را بر مى ‏آورد.
اين محور همه نوع از صلاح دين و دنيا و آخرت بشر را در سايه حفظ اسلام ضمانت مى‏ كند، و در هر زمان و مكانى حتى يک انسان وجود داشته باشد او را با هيچ مشكلى رو به رو نمى‏ كند و همه نيازهاى او را بر مى ‏آورد.
خط ۷۲: خط ۸۴:
اضافه بر اين دو، ركنِ سوم آن امامت و خلافتى بود كه بلافاصله و از اولين لحظه رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله آغاز مى ‏شد و به هيچ كس مهلت تخريب و تحريف نمى ‏داد.
اضافه بر اين دو، ركنِ سوم آن امامت و خلافتى بود كه بلافاصله و از اولين لحظه رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله آغاز مى ‏شد و به هيچ كس مهلت تخريب و تحريف نمى ‏داد.


ركن ديگر آن است كه اين راه تا پايان آن -  كه آخرين روز دنياست -  پيش‏بينى شده كه دوازده امام ‏عليهم السلام يكى پس از ديگرى حضور داشته باشند و اجازه خلأ در اين زمينه ندهند، اگر چه عمر يكى از آنان بسيار طولانى باشد، و اين روند تا قيام قيامت ادامه يابد.
ركن ديگر آن است كه اين راه تا پايان آن -  كه آخرين روز دنياست - پيش‏ بينى شده كه دوازده امام ‏عليهم السلام يكى پس از ديگرى حضور داشته باشند و اجازه خلأ در اين زمينه ندهند، اگر چه عمر يكى از آنان بسيار طولانى باشد، و اين روند تا قيام قيامت ادامه يابد.


===== ج) يأس كفار در همه انواع كفر =====
===== ج) يأس كفار در همه انواع كفر =====
با اعلان چنين ولايتى بود كه ساير ملل جهان، دين اسلام را در پيشرفته‏ ترين نوع آينده نگرى يافتند، و در مقايسه با آنچه در مخيله خود پرورده بودند خود را بسيار ناچيز ديدند. يهود و نصارى نيز گذشته از انطباق اوصاف پيامبر صلى الله عليه و آله بر آنچه در كتاب‏ هايشان آمده بود، با تعيين جانشينان آن حضرت اين تطبيق را بيشتر دريافتند چرا كه حتى نام ايشان در تورات و انجيل آمده بود؛ و با وجود آنان شخص پيامبر صلى الله عليه و آله را در برابر خود حاضر مى‏ ديدند.
با اعلان چنين ولايتى بود كه ساير ملل جهان، دين اسلام را در پيشرفته‏ ترين نوع آينده نگرى يافتند، و در مقايسه با آنچه در مخيله خود پرورده بودند خود را بسيار ناچيز ديدند.
 
يهود و نصارى نيز گذشته از انطباق اوصاف پيامبر صلى الله عليه و آله بر آنچه در كتاب‏ هايشان آمده بود، با تعيين جانشينان آن حضرت اين تطبيق را بيشتر دريافتند چرا كه حتى نام ايشان در تورات و انجيل آمده بود؛ و با وجود آنان شخص پيامبر صلى الله عليه و آله را در برابر خود حاضر مى‏ ديدند.


از همه كافرين خطرناک ‏تر منافقين بودند كه تمام توطئه‏ ها و نقشه ‏ها را براى بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله آماده كرده بودند، كه وقتى آن حضرت حضور نداشته باشد با بى‏ پروايى و فرصت طلبى خود جامعه مسلين را بر هم بريزند و به انحراف بكشانند.
از همه كافرين خطرناک ‏تر منافقين بودند كه تمام توطئه‏ ها و نقشه ‏ها را براى بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله آماده كرده بودند، كه وقتى آن حضرت حضور نداشته باشد با بى‏ پروايى و فرصت طلبى خود جامعه مسلين را بر هم بريزند و به انحراف بكشانند.
خط ۱۰۳: خط ۱۱۷:
از سوى ديگر ابليس را مى‏ بينيم كه به يارانش مى‏ گويد: اصحاب پيامبر به من وعده داده ‏اند كه به هيچ يک از گفته‏ هاى او اقرار نكنند، و آنان هرگز اين پيمان خود را نمى ‏شكنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۵،۱۲۵.</ref>
از سوى ديگر ابليس را مى‏ بينيم كه به يارانش مى‏ گويد: اصحاب پيامبر به من وعده داده ‏اند كه به هيچ يک از گفته‏ هاى او اقرار نكنند، و آنان هرگز اين پيمان خود را نمى ‏شكنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۵،۱۲۵.</ref>


در نگاهى ديگر آن قدر مردم را وسوسه مى ‏كند و به سوى ضلالت و كفر سوق مى‏ دهد كه بعد از غصب خلافت توسط سقيفه به يارانش مى ‏گويد: چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعت على بن ابى‏ طالب كنار گذاردند!<ref>الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ . كتاب سليم: ص ۵۷۹ .</ref>
در نگاهى ديگر آن قدر مردم را وسوسه مى ‏كند و به سوى ضلالت و كفر سوق مى‏ دهد كه بعد از غصب خلافت توسط سقيفه به يارانش مى ‏گويد:
 
چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعت على بن ابى‏ طالب كنار گذاردند!<ref>الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ . كتاب سليم: ص ۵۷۹ .</ref>


اين گفته‏ هاى شيطان و اقدامات او حاكى از آن است كه شأنيت و اقتضاى آن برنامه الهى يأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولى اگر مانعى بر سر راه آن ايجاد شود طبيعى است كه آن يأس‏ هاى دشمنان به اميد تبديل خواهد شد.
اين گفته‏ هاى شيطان و اقدامات او حاكى از آن است كه شأنيت و اقتضاى آن برنامه الهى يأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولى اگر مانعى بر سر راه آن ايجاد شود طبيعى است كه آن يأس‏ هاى دشمنان به اميد تبديل خواهد شد.
خط ۱۱۳: خط ۱۲۹:
از همين جا بود كه سلمان در لحظاتى كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى بيعت اجبارى با ابوبكر به مسجد آورده بودند، به عمر گفت:
از همين جا بود كه سلمان در لحظاتى كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى بيعت اجبارى با ابوبكر به مسجد آورده بودند، به عمر گفت:


سَمِعْتُ رَسُولَ ‏اللَّه‏ صلى الله عليه و آله يَقُولُ: انَّ عَلَيْكَ وَ عَلى صاحِبِكَ الَّذى بايَعْتَهُ مِثْلَ ذُنُوبِ جَميعِ امَّتِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مِثْلَ عَذابِهِمْ جَميعاً: از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‏ فرمود: مثل گناه همه امت تا روز قيامت و نيز مثل عذاب همه آنان بر تو و رفيقت خواهد بود كه با او بيعت كردى.<ref>كتاب سليم: ص ۱۶۰ ح ۴.</ref>
سَمِعْتُ رَسُولَ ‏اللَّه‏ صلى الله عليه و آله يَقُولُ: انَّ عَلَيْكَ وَ عَلى صاحِبِكَ الَّذى بايَعْتَهُ مِثْلَ ذُنُوبِ جَميعِ امَّتِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مِثْلَ عَذابِهِمْ جَميعاً:
 
از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‏ فرمود: مثل گناه همه امت تا روز قيامت و نيز مثل عذاب همه آنان بر تو و رفيقت خواهد بود كه با او بيعت كردى.<ref>كتاب سليم: ص ۱۶۰ ح ۴.</ref>


تدبّر در قرآن ما را در رسيدن به پاسخ صحيح كمک مى ‏كند. شكى نيست كه اميد لازمه يأس است؛ يعنى بايد اميدى باشد تا بر اثر وقوع امرى تبديل به يأس گردد.
تدبّر در قرآن ما را در رسيدن به پاسخ صحيح كمک مى ‏كند. شكى نيست كه اميد لازمه يأس است؛ يعنى بايد اميدى باشد تا بر اثر وقوع امرى تبديل به يأس گردد.