۲۱٬۹۷۲
ویرایش
خط ۲۵۶: | خط ۲۵۶: | ||
== وضعيت اجتماعى و سياسى در حجةالوداع <ref>وقائع بيعات الامير عليه السلام من يوم الدار الى يوم الغدير (حسينى) : ص۵۹ - ۷۹.</ref> == | == وضعيت اجتماعى و سياسى در حجةالوداع <ref>وقائع بيعات الامير عليه السلام من يوم الدار الى يوم الغدير (حسينى) : ص۵۹ - ۷۹.</ref> == | ||
<big>از موارد كليدى در واقعه [[حجةالوداع]] و بالطبع [[غدير]]، بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى در [[حجةالوداع]] است.</big> | |||
<big>اينكه هنگامى كه حضرت جبرئيل امين به همراه آيه تبليغِ ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام نازل شد، وضعيت سياسى در اين برهه از زمان چگونه بود؟ خصوصاً در همان ايامى كه رسول اللَّه صلى الله عليه وآله دعوت كنندگان خود را به سوى مردم گسيل داشته بودند، تا آنان را به آمدن به [[حجةالوداع]] فرا بخوانند؟</big> | |||
<big>مى بينيم كه نشانه اى مهم و اصلى وجود دارد كه از اين وضعيت و حقيقت بى غبار پرده برمى دارد، و آن اينكه [[رسول اللَّه صلى الله عليه وآله]] از جبرئيل درخواست مى كنند تا خداوند متعال براى ايشان نوعى عصمت از جانب مردم قرار دهد و شرّ آنها را كفايت كند. آن حضرت به اين امر اميد بسته بودند ، و چه بسا كه اين بازدارندگى از جانب حق به ایشان داده نمى شد. در اين صورت هم ايشان چاره اى جز تبليغ ولايت نداشتند.</big> | |||
ولى مسئله اين است كه: | <big>ولى مسئله اين است كه:</big> | ||
چرا | <big>چرا [[رسول اللَّه صلى الله عليه وآله]] از خداوند تبارك و تعالى چنين عصمت و بازدارندگى اى را طلب كردند؟</big> | ||
مگر مردم مسلمان نبودند؟ | <big>مگر مردم مسلمان نبودند؟</big> | ||
مگر | <big>مگر ایشان [[پيامبر صلى الله عليه وآله]] آن مردم نبودند؟</big> | ||
آيا اينان امت | <big>آيا اينان امت ایشان نبودند؟</big> | ||
آيا آن حضرت ايشان را به حضور در حجةالوداع فرا نخوانده | <big>آيا آن حضرت ايشان را به حضور در [[حجةالوداع]] فرا نخوانده بودند؟</big> | ||
مگر اينها اين دعوت را لبيك نگفته بودند؟ | <big>مگر اينها اين دعوت را لبيك نگفته بودند؟</big> | ||
پس اين ترس از مردم چه معنى دارد؟ | <big>پس اين ترس از مردم چه معنى دارد؟</big> | ||
و چرا حضرت از خدا | <big>و چرا حضرت از خدا مى خواستند كه ایشان را از شرّ مردم مصون سازد؟</big> | ||
<big>تا جايى كه گويى اين درخواست حضرت نزديك بود به آرزويى دشوار و دور از دسترس تبديل شود! چرا كه آن حضرت سه بار اين تقاضا را از حضرت حق نمود، و تقريباً ده روز انتظار كشيدند و منتظر فرمان حق بودند.</big> | |||
تا | <big>پيش از آنكه به اين پرسش ها پاسخ دهيم، ناچاريم كمى به عقب برگرديم تا: اولاً وضعيت اين مسلمانان و جهت گيریشان را در قبال رسالت و [[رسول اكرم صلى الله عليه وآله]] بررسى كنيم.</big> | ||
<big>در مرحله دوم بنگريم كه وضعيت و جايگاه آن حضرت نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام - كه جبرئيل امين براى نصب ايشان به عنوان ولىّ مسلمانان و ابلاغ اين امر به آنها نازل شده بود - چگونه بوده است؟</big> | |||
پيش از | <big>اما پيش از هر چيز بهتر است با هم آيات نازل شده در اين واقعه را با هم بخوانيم: آيات ۶۶ و ۶۷ و ۶۸ سوره مائده، خصوصاً آيه وسط - آيه ۶۷ - يعنى آيه بلاغ و تبليغ. لازم است تعمق و تأمل كنيم كه اين آيات چه اسرارى در دل خود دارد:</big> | ||
<big>«و لو انهم اقاموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليهم من ربهم لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم منهم امَّة مُقتصدة و كثير منهم ساء ما يعملون» : و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است عمل مى كردند قطعاً از بالاى سرشان (بركات آسمانى) و از زير پاهايشان (بركات زمينى) برخوردار مى شدند از ميان آنان گروهى ميانه رو هستند و بسيارى از ايشان بد رفتار مى كنند.<br />«يا ايها الرسول بلِّغ ما اُنزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلَّغت رسالته و اللَّه يعصمك من الناس ان اللَّه لا يهدى القوم الكافرين» : اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده اى و خدا تو را از (گزند) مردم نگاه مى دارد خدا گروه كافران را هدايت نمى كند.</big> | |||
<big>«قل يا اهل الكتاب لستم على شىء حتى تُقيموا التوراة و الانجيل و ما اُنزل اليكم من ربكم و ليزيدنَّ كثيراً منهم ما اُنزل اليك من ربك طغياناً و كفراً فلا تأس على القوم الكافرين» : بگو اى اهل كتاب، تا (هنگامى كه) به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده ايد بر هيچ (آئين بر حقى) نيستيد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور.</big> | |||
<big>لازم است به نكاتى كه در آيات سه گانه فوق آمده توجه كنيم، تا نسبت به آن شناخت و معرفت بيشتر پيدا كنيم:</big> | |||
<big>لازم است به تكرار جمله «ما اُنزل اليهم من ربهم» ، «ما اُنزل اليك من ربك» ، «ما انزل اليكم من ربكم» براى مسلمانان، يهود و مسيحيان توجه كنيم.</big> | |||
<big>آنچه در اين عبارات قابل توجه است اينكه [[پيامبر صلى الله عليه وآله]] به تبليغ «ما اُنزل اليك من ربك» مأمور شده، بدون آنكه نامى از قرآن در كنار اين فرمان بيايد. چنانكه در آيه قبل و بعد چنين است. ولى اين تبليغ به انتها و سرانجام رسالت گره زده شده، و جلوگيرى از شرّ مردم و كفايت شرّ ايشان به همراه آن نازل شده است.</big> | |||
آنچه در اين عبارات قابل توجه است اينكه | |||
نكته اين است كه تبليغ قرآن در نهايت مشرف بر همه مباحث است. اما پيش از اين براى تبليغ آن كفايت شرّ مردم خواسته نشده بود. اين مىرساند كه آنچه به زودى در ميان مردم تبليغ مىگردد آنان را بر مىانگيزد، و سركشى و طغيان و كفر ايشان را مىافزايد، و آنان و يهود در يك مرتبه قرار دارند. | نكته اين است كه تبليغ قرآن در نهايت مشرف بر همه مباحث است. اما پيش از اين براى تبليغ آن كفايت شرّ مردم خواسته نشده بود. اين مىرساند كه آنچه به زودى در ميان مردم تبليغ مىگردد آنان را بر مىانگيزد، و سركشى و طغيان و كفر ايشان را مىافزايد، و آنان و يهود در يك مرتبه قرار دارند. |