۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(اتمام عنوان مروان حمار) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== هلاكت مروان حمار در دهه غدير<ref>غدير در گذر زمان (مهدى پور): ص ۶۲ - ۶۵، ۷۵ - ۱۱۹.</ref> == | == هلاكت مروان حمار در دهه غدير<ref>غدير در گذر زمان (مهدى پور): ص ۶۲ - ۶۵، ۷۵ - ۱۱۹.</ref> == | ||
در ايام دهه غديريه رخدادهاى متعددى اتفاق افتاده است. يكى از اين رخدادها هلاکت مروان حمار، آخرين خليفه از خلفاى بنى مروان در ۲۷ ذی حجة الحرام مى باشد. ابراهيم امام و ديگر هم سنگرهاى او به دستور مروان در زندان كشته شدند. شب ۲۷ ذی حجة الحرام ۱۳۲ ق لشكريان عبداللَّه بن على فرياد بر آوردند كه: «يا لثارات ابراهيم». لشكريان مروان تصور كردند كه | در ايام دهه غديريه رخدادهاى متعددى اتفاق افتاده است. يكى از اين رخدادها هلاکت مروان حمار، آخرين خليفه از خلفاى بنى مروان در ۲۷ ذی حجة الحرام مى باشد. ابراهيم امام و ديگر هم سنگرهاى او به دستور مروان در زندان كشته شدند. شب ۲۷ ذی حجة الحرام ۱۳۲ ق لشكريان عبداللَّه بن على فرياد بر آوردند كه: «يا لثارات ابراهيم». لشكريان مروان تصور كردند كه آن ها پيروز شده اند و لشكريان مروان را به محاصره در آورده اند. | ||
عامر بن اسماعيل مروان را كشت و به | عامر بن اسماعيل مروان را كشت و به مخفي گاه زنان و دختران مروان رفت. يكى از غلامان مروان را ديدند كه با شمشير برهنه قصد ورود به مخفي گاه زن ها دارد. او را دستگير كردند و از تصميمش پرسيدند. گفت: مروان به من گفته بود اگر من كشته شوم تو برو و همه زنان و دخترانم را گردن بزن. سپس گفت: مرا نكشيد، اگر مرا بكشيد ميراث پيامبر را از دست مى دهيد. پس آن ها را به جايگاه خاصى برد و شن ها را كنار زد، برد، قَضيت و مِخصَر پيامبر صلى الله عليه و آله را بيرون آورد و گفت: اين ها را مروان در اين جا دفن كرده بود كه به دست بنى هاشم نيفتد.<ref>مروج الذهب: ج ۳ ص ۲۵۸.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |