پرش به محتوا

آیه ۱۱ فتح و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
«إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّه عَظِيمٌ»<ref>نور /  ۱۵.</ref>
«إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّه عَظِيمٌ»<ref>نور /  ۱۵.</ref>


«آن هنگام كه با زبانتان با او ملاقات مى‏ كنيد و با دهانتان مى‏ گوييد آنچه بدان آگاهى نداريد، و اين كار را سهل مى ‏انگاريد در حالى كه نزد خداوند عظيم است». اين دو آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: 
«آن هنگام كه با زبانتان با او ملاقات مى‏ كنيد و با دهانتان مى‏ گوييد آنچه بدان آگاهى نداريد، و اين كار را سهل مى ‏انگاريد در حالى كه نزد خداوند عظيم است».
 
اين دو آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: 


=== متن خطبه غدير ===
=== متن خطبه غدير ===
خط ۱۸: خط ۲۰:


=== موقعيت تاريخى ===
=== موقعيت تاريخى ===
در اوايل خطابه كه آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...» تلاوت شده و حضرت به صراحت فرموده كه اين دستور درباره خلافت على‏ عليه السلام سه بار بر من نازل شده است، در همان حال ناگهان لحن سخن عوض مى‏ شود و حضرت به صراحت تمام مى ‏فرمايد از خدا خواستم مرا از تبليغ اين مسئله معاف بدارد و علت آن حضور منافقين است. آنگاه در توصيف آنان دو آيه از قرآن را كنار هم قرار مى‏ دهد و با تغيير ضماير آن دو را تلفيق مى ‏كند و به عنوان كلام خداوند مطرح مى ‏فرمايد.   
در اوايل خطابه كه آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...» تلاوت شده و حضرت به صراحت فرموده كه اين دستور درباره خلافت على‏ عليه السلام سه بار بر من نازل شده است، در همان حال ناگهان لحن سخن عوض مى‏ شود و حضرت به صراحت تمام مى ‏فرمايد از خدا خواستم مرا از تبليغ اين مسئله معاف بدارد و علت آن حضور منافقين است.  
 
آنگاه در توصيف آنان دو آيه از قرآن را كنار هم قرار مى‏ دهد و با تغيير ضماير آن دو را تلفيق مى ‏كند و به عنوان كلام خداوند مطرح مى ‏فرمايد.   


=== موقعيت قرآنى ===
=== موقعيت قرآنى ===
خط ۳۷: خط ۴۱:


==== الف) ارادت دروغين ====
==== الف) ارادت دروغين ====
با توطئه ‏هاى بسيارى كه منافقين و دورويانِ امت اسلامى بر ضد رسول معظّم اسلام ‏صلى الله عليه و آله چيده‏ اند، و تا حد صحيفه ملعونه براى براندازى خلافت و و صايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۲۹ و ج ۲ ص ۱۲۳.</ref> و نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله در كوه هرشى<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰۷.</ref> پيش رفته‏ اند، باز هم در ظاهر چنان اظهار ارادت دروغين نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله نشان مى‏ دهند كه حاكى از بالاترين درجه نفاق است.
با توطئه ‏هاى بسيارى كه منافقين و دورويانِ امت اسلامى بر ضد رسول معظّم اسلام ‏صلى الله عليه و آله چيده‏ اند، و تا حد صحيفه ملعونه براى براندازى خلافت و و صايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۲۹ و ج ۲ ص ۱۲۳.</ref>
 
و نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله در كوه هرشى<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰۷.</ref> پيش رفته‏ اند، باز هم در ظاهر چنان اظهار ارادت دروغين نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله نشان مى‏ دهند كه حاكى از بالاترين درجه نفاق است.


==== ب) عادى نشان دادن نفاق ====
==== ب) عادى نشان دادن نفاق ====
خط ۷۳: خط ۷۹:


===== ۴. تهديد پس از منبر =====
===== ۴. تهديد پس از منبر =====
پس از منبر غدير، عده‏اى از منافقين در خيمه‏ اى جمع شده مى‏ گفتند: به خدا قسم ياران كسرى و قيصر در لباس‏هاى خز و رنگارنگ و حرير و بافته زندگى مى‏ كنند، ولى ما همراه پيامبر در دو چيز خشن به سر مى ‏بريم: هم غذاى خشن مى‏ خوريم و هم لباس خشن مى ‏پوشيم. بعد از اين همه، اكنون كه مرگش نزديك شده مى ‏خواهد جانشينى بعد از خود را به على بسپارد. به خدا قسم خواهد دانست (كه چه مى‏ كنيم)»!  
پس از منبر غدير، عده ‏اى از [[منافقین]] در خيمه‏ اى جمع شده مى‏ گفتند:  
 
به خدا قسم ياران كسرى و قيصر در لباس‏ هاى خز و رنگارنگ و حرير و بافته زندگى مى‏ كنند، ولى ما همراه پيامبر در دو چيز خشن به سر مى ‏بريم:  
 
هم غذاى خشن مى‏ خوريم و هم لباس خشن مى ‏پوشيم. بعد از اين همه، اكنون كه مرگش نزديک شده مى ‏خواهد جانشينى بعد از خود را به على بسپارد.  
 
به خدا قسم خواهد دانست (كه چه مى‏ كنيم)»!  


مقداد اين سخنان را به حضرت گزارش داد.  
مقداد اين سخنان را به حضرت گزارش داد.  
خط ۷۹: خط ۹۱:
حضرت اعلان اجتماع عمومى به مردم داد و آنان را فرا خواند و در اين باره توبيخ فرمود.  
حضرت اعلان اجتماع عمومى به مردم داد و آنان را فرا خواند و در اين باره توبيخ فرمود.  


در پاسخ گفتند: پدر و مادرمان فدايت يا رسول ‏اللَّه. قسم به آنكه تو را به حق مبعوث نمود و به نبوت كرامتت داد، آنچه به تو خبر رسيده ما نگفته ‏ايم. قسم به آنكه تو را بر همه بشر برگزيده، ما نگفته‏ ايم!<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۴۰  - ۱۳۹. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴.</ref>
در پاسخ گفتند: پدر و مادرمان فدايت يا رسول ‏اللَّه. قسم به آنكه تو را به حق مبعوث نمود و به نبوت كرامتت داد، آنچه به تو خبر رسيده ما نگفته ‏ايم. قسم به آنكه تو را بر همه بشر برگزيده، ما نگفته‏ ايم!<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۹ - ۱۴۰. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴.</ref>
 
===== ۵. تهديد در اثناى خطابه =====
به محض آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
 
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، ابوبكر و عمر در گوش يكديگر نجوا كردند: به خدا قسم هرگز درباره آنچه او گفت تسليمش نخواهيم شد! اين خبر به پيامبر صلى الله عليه و آله داده شد و حضرت پس از منبر آنان را فرا خواند و مؤاخذه فرمود. آنان انكار كردند و به خدا قسم ياد كردند كه چيزى نگفته‏ اند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۰ ح ۲۰۶. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴.</ref>
 
===== ۶. تملق پس از خطابه و بيعت =====
پس از [[سخنرانی|منبر]] و [[بیعت]] غدير، عده ‏اى از متمرّدين و سردمداران منافقين در بين خود توطئه كرده گفتند:


===== ۵ . تهديد در اثناى خطابه =====
اگر براى محمد حادثه‏ اى رخ دهد، امر خلافت را از على دور مى ‏كنيم و نمى ‏گذاريم بدان دست يابد! پيرو اين سخن نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و گفتند:  
به محض آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» ، ابوبكر و عمر در گوش يكديگر نجوا كردند: به خدا قسم هرگز درباره آنچه او گفت تسليمش نخواهيم شد! اين خبر به پيامبر صلى الله عليه و آله داده شد و حضرت پس از منبر آنان را فرا خواند و مؤاخذه فرمود. آنان انكار كردند و به خدا قسم ياد كردند كه چيزى نگفته‏ اند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۰ ح ۲۰۶. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴.</ref>


===== ۶ . تملق پس از خطابه و بيعت =====
تو بهترين خلق نزد خدا و خود و ما را براى خلافت بپا داشتى.  
پس از منبر و بيعت غدير، عده‏اى از متمرّدين و سردمداران منافقين در بين خود توطئه كرده گفتند: اگر براى محمد حادثه‏ اى رخ دهد، امر خلافت را از على دور مى ‏كنيم و نمى ‏گذاريم بدان دست يابد! پيرو اين سخن نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و گفتند: تو بهترين خلق نزد خدا و خود و ما را براى خلافت بپا داشتى.  


به وسيله او مقابله با ظلم ظالمين و تعدى كنندگان در سياست ما را كفايت نمودى! 
به وسيله او مقابله با ظلم ظالمين و تعدى كنندگان در سياست ما را كفايت نمودى! 
خط ۹۵: خط ۱۱۳:
آنان در انكار كلام حضرت قسم‏ هاى شديد ياد كردند.   
آنان در انكار كلام حضرت قسم‏ هاى شديد ياد كردند.   


اولى گفت: يا رسول‏ اللَّه، به خدا قسم درباره چيزى به اندازه اين بيعت اهميت قائل نشده ‏ام. اميدوارم به خاطر آن مرا در قصرهاى بهشت جاى دهد، و مرا در آنجا از بهترين وارد شوندگان و ساكنين آن قرار دهد!  
اولى گفت: يا رسول‏ اللَّه، به خدا قسم درباره چيزى به اندازه اين بيعت [[اهمیت]] قائل نشده ‏ام. اميدوارم به خاطر آن مرا در قصرهاى بهشت جاى دهد، و مرا در آنجا از بهترين وارد شوندگان و ساكنين آن قرار دهد!  


دومى گفت: پدر و مادرم به قربانت يا رسول‏ اللَّه، من به دخول بهشت و نجات از آتش جز با اين بيعت مطمئن نشدم. به خدا قسم اگر از زمين تا عرش پر از مرواريد تازه و جواهر گرانقيمت به من دهند كه بر خلاف اين بيعت عمل كنم يا آن را بشكنم - بعد از چنين پيمانى كه بستم -  هرگز به چنين كارى خشنود نخواهم بود! 
دومى گفت: پدر و مادرم به قربانت يا رسول‏ اللَّه، من به دخول بهشت و نجات از آتش جز با اين بيعت مطمئن نشدم. به خدا قسم اگر از زمين تا عرش پر از مرواريد تازه و جواهر گران قيمت به من دهند كه بر خلاف اين بيعت عمل كنم يا آن را بشكنم - بعد از چنين پيمانى كه بستم -  هرگز به چنين كارى خشنود نخواهم بود! 


سومى گفت: به خدا قسم يا رسول‏ اللَّه، به قدرى از اين بيعت خوشحال شدم و اينكه در رضوانِ خداوند شاد بوده به آرزوها خواهم رسيد، كه يقين پيدا كردم اگر گناه همه اهل زمين بر گردن من بود با اين بيعت از من پاک شد.  آنگاه بر گفته‏ هاى خود بار ديگر قسم ياد كرد و كسى را كه خلاف آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله گزارش كرده لعنت نمود و بعد از او بقيه سردمداران و متمردين منافقين نيز نظير همين سخنان را گفتند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۵.</ref>
سومى گفت: به خدا قسم يا رسول‏ اللَّه، به قدرى از اين بيعت خوشحال شدم و اينكه در رضوانِ خداوند شاد بوده به آرزوها خواهم رسيد، كه يقين پيدا كردم اگر گناه همه اهل زمين بر گردن من بود با اين بيعت از من پاک شد.  آنگاه بر گفته‏ هاى خود بار ديگر قسم ياد كرد و كسى را كه خلاف آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله گزارش كرده لعنت نمود و بعد از او بقيه سردمداران و متمردين [[منافقین]] نيز نظير همين سخنان را گفتند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۵.</ref>


===== ۷. مسخره با تشبيه به سوسمار =====
===== ۷. مسخره با تشبيه به سوسمار =====
خط ۱۱۴: خط ۱۳۲:
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: بدانيد كه جبرئيل بر من نازل شده و خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى‏آورند كه امامشان سوسمار است! مواظب باشيد كه شما نباشيد!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳.</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: بدانيد كه جبرئيل بر من نازل شده و خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى‏آورند كه امامشان سوسمار است! مواظب باشيد كه شما نباشيد!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳.</ref>


===== ۸ . قسم دروغين در كنار توطئه =====
===== ۸. قسم دروغين در كنار توطئه =====
آن شب كه توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز كوه هرشى اجرا شد و خداوند رسولش را حفظ نمود، صبح هنگام كه قافله پياده شدند حضرت فرمود: چه شده است عده ‏اى را كه در كعبه هم قسم شده ‏اند كه اگر خدا محمد را از دنيا ببرد يا كشته شود، امر خلافت را به اهل‏بيتش باز نگردانند؟   
آن شب كه توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز كوه هرشى اجرا شد و خداوند رسولش را حفظ نمود، صبح هنگام كه قافله پياده شدند حضرت فرمود: چه شده است عده ‏اى را كه در كعبه هم قسم شده ‏اند كه اگر خدا محمد را از دنيا ببرد يا كشته شود، امر خلافت را به اهل‏بيتش باز نگردانند؟   


همان عده فوراً نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و قسم ياد كردند كه دراين باره هيچ سخنى نگفته ‏اند و چنين قصدى نداشته ‏اند و درباره آن حضرت هيچ اقدامى نكرده ‏اند!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۶. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۳.</ref>
همان عده فوراً نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و قسم ياد كردند كه دراين باره هيچ سخنى نگفته ‏اند و چنين قصدى نداشته ‏اند و درباره آن حضرت هيچ اقدامى نكرده ‏اند!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۶. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۳.</ref>


با مطالعه نمونه‏ هاى ذكر شده از نفاقشان كه در خود غدير بروز كرد، در حالى كه بزرگ‏ترين توطئه ‏ها را بر ضد پيامبر صلى الله عليه و آله تدارک ديده بودند؛ معناى كلام حضرت را در اولين فرازهاى خطابه غدير مى ‏فهميم كه در زبان بر خلاف قلب‏هايشان سخن مى‏ گويند، و اين دورويى را آن قدر ساده و آسان انجام مى ‏دهند كه ساعت به ساعت حاضر به تكرار آن هستند.
با مطالعه نمونه‏ هاى ذكر شده از نفاقشان كه در خود غدير بروز كرد، در حالى كه بزرگ‏ترين توطئه ‏ها را بر ضد پيامبر صلى الله عليه و آله تدارک ديده بودند؛ معناى كلام حضرت را در اولين فرازهاى خطابه غدير مى ‏فهميم كه در زبان بر خلاف قلب‏ هايشان سخن مى‏ گويند، و اين دورويى را آن قدر ساده و آسان انجام مى ‏دهند كه ساعت به ساعت حاضر به تكرار آن هستند.


== پانویس ==
== پانویس ==