پرش به محتوا

ائمه ضلال: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
متن خطبه غدير در مورد اين آيه چنين است: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ:
متن خطبه غدير در مورد اين آيه چنين است: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ:


اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏ كنند، و ياران و تابعين و پيروانشان در پايين ‏ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان اصحاب صحيفه ‏اند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref>
اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏ كنند، و ياران و تابعين و پيروانشان در پايين ‏ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... .
 
بدانيد كه آنان اصحاب صحيفه ‏اند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref>


آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» مطرح كردن «انصار» و «اتباع» و «اشياع» در كنار رهبران آتش است:
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» مطرح كردن «انصار» و «اتباع» و «اشياع» در كنار رهبران آتش است:
خط ۲۱: خط ۲۳:
آنگاه كه دومى فرياد زد: «هيزم بياوريد تا خانه را با اهلش آتش بزنم»، تاريخ مى ‏گويد: «فَحَمَلُوا حَزْمَ الْحَطَبِ ...» يعنى عده ‏اى بسته ‏هاى هيزم را حمل كردند تا بر در خانه فاطمه‏ عليها السلام چيدند.<ref>کتاب سلیم: ص۱۴۹.</ref>
آنگاه كه دومى فرياد زد: «هيزم بياوريد تا خانه را با اهلش آتش بزنم»، تاريخ مى ‏گويد: «فَحَمَلُوا حَزْمَ الْحَطَبِ ...» يعنى عده ‏اى بسته ‏هاى هيزم را حمل كردند تا بر در خانه فاطمه‏ عليها السلام چيدند.<ref>کتاب سلیم: ص۱۴۹.</ref>


آنگاه كه دومى آمد تا هيزم‏ ها را آتش بزند چه بسيار مغيره‏ ها و قنفذها كه آتش بيار معركه بوده ‏اند و نامشان به ما نرسيده است!<ref>بحارالانوار: ج۲۸ ص۳۳۹.</ref>
آنگاه كه دومى آمد تا هيزم‏ ها را آتش بزند چه بسيار [[مغیرة بن شعبه|مغیره‏]] ها و قنفذها كه آتش بيار معركه بوده ‏اند و نامشان به ما نرسيده است!<ref>بحارالانوار: ج۲۸ ص۳۳۹.</ref>


او با لگد در را شكست و بقيه در پى او بى ‏اجازه به خانه وحى يورش آوردند. آيا اين ها چه كسانى بودند؟
او با لگد در را شكست و بقيه در پى او بى ‏اجازه به خانه وحى يورش آوردند. آيا اين ها چه كسانى بودند؟
خط ۲۷: خط ۲۹:
على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام را چهل نفر مى ‏كشيدند و طناب بر گردن براى بيعت مى ‏بردند و فاطمه‏ عليها السلام كمربند على‏ عليه السلام را گرفته مانع مى ‏شد. اين ها چه كسانى بودند؟<ref>بحارالانوار: ج۲۸ ص۲۷۰، ۲۸۳، ۳۱۷.</ref>
على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام را چهل نفر مى ‏كشيدند و طناب بر گردن براى بيعت مى ‏بردند و فاطمه‏ عليها السلام كمربند على‏ عليه السلام را گرفته مانع مى ‏شد. اين ها چه كسانى بودند؟<ref>بحارالانوار: ج۲۸ ص۲۷۰، ۲۸۳، ۳۱۷.</ref>


آنگاه كه فدك را غصب كردند همين گروه بودند كه راضى نبودند اين سرزمين در دست فاطمه ‏عليها السلام باشد و دلشان مى‏ تپيد كه فدک داخل بيت ‏المال شود تا همه از آن سهمى ببرند؛ و لذا در برابر هر جسارت و اقدامى نسبت به حضرت زهرا عليها السلام مهر سكوت بر لب زدند، و كار به جايى رسيد كه آن حضرت خطابه بلند خويش را ايراد فرمايد و از هميارى مردم با ظالمين شكايت نمايد.<ref>بحارالانوار: ج۲۹ ص۲۴۳.</ref>
آنگاه كه [[فدک]] را غصب كردند همين گروه بودند كه راضى نبودند اين سرزمين در دست فاطمه ‏عليها السلام باشد و دلشان مى‏ تپيد كه فدک داخل بيت ‏المال شود تا همه از آن سهمى ببرند؛ و لذا در برابر هر جسارت و اقدامى نسبت به حضرت زهرا عليها السلام مهر سكوت بر لب زدند، و كار به جايى رسيد كه آن حضرت خطابه بلند خويش را ايراد فرمايد و از هميارى مردم با ظالمين شكايت نمايد.<ref>بحارالانوار: ج۲۹ ص۲۴۳.</ref>


بايد اذعان داشت كه وقتى كسى ياور ابوبكر و عمر شد نتيجتاً بر ضد اميرالمؤمنين و صديقه كبرى‏ عليهما السلام  قيام كرده است و اين نهايت درجه يارى بر ضد خداوند است و بايد در انتظار بدترين سزاى الهى باشند.
بايد اذعان داشت كه وقتى كسى ياور [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] شد نتيجتاً بر ضد اميرالمؤمنين و صديقه كبرى‏ عليهما السلام  قيام كرده است و اين نهايت درجه يارى بر ضد خداوند است و بايد در انتظار بدترين سزاى الهى باشند.


=== اتباع امامانِ آتش ===
=== اتباع امامانِ آتش ===
پس از «انصار» نوبت «اتباع» به معناى تابعين است. آنان كه نگذاشتند اين آتشِ برافروخته بر ضد اهل ‏بيت ‏عليهم السلام خاموش شود و اين راه را زنده نگاه داشتند و نسل ‏هاى بعدى مسلمانان را بدان سو كشاندند؛ همچون تابعين واقعى پيامبر صلى الله عليه و آله كه نگذاشتند چراغ نورانى اسلام در نسل ‏هاى بعدى خاموش شود. اتباع دومى پس از او نقشه بسيار دقيقى اجرا كردند تا عثمان خلافت را به دست گرفت و سقيفه ده سال ديگر به حيات خود ادامه داد.
پس از «[[انصار]]» نوبت «اتباع» به معناى [[تابعین]] است. آنان كه نگذاشتند اين آتشِ برافروخته بر ضد اهل ‏بيت ‏عليهم السلام خاموش شود و اين راه را زنده نگاه داشتند و نسل ‏هاى بعدى مسلمانان را بدان سو كشاندند؛ همچون تابعين واقعى پيامبر صلى الله عليه و آله كه نگذاشتند چراغ نورانى اسلام در نسل ‏هاى بعدى خاموش شود.
 
اتباع دومى پس از او نقشه بسيار دقيقى اجرا كردند تا عثمان خلافت را به دست گرفت و [[سقیفه]] ده سال ديگر به حيات خود ادامه داد.


تا آنگاه كه پس از فوران ظلم سقيفه، مردم به ساحت قدس اميرالمؤمنين ‏عليه السلام پناه آوردند و خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام آغاز شد.
تا آنگاه كه پس از فوران ظلم سقيفه، مردم به ساحت قدس اميرالمؤمنين ‏عليه السلام پناه آوردند و خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام آغاز شد.
خط ۴۲: خط ۴۶:
در همين حال در داخل كشورِ على‏ عليه السلام و لشكر او نفوذِدار و دسته سقيفه به حدى بود كه علناً بدعت‏ هاى عمر را اجرا مى‏ كردند و اگر حضرت مانعشان مى‏ شد فريادشان بلند مى‏ شد.
در همين حال در داخل كشورِ على‏ عليه السلام و لشكر او نفوذِدار و دسته سقيفه به حدى بود كه علناً بدعت‏ هاى عمر را اجرا مى‏ كردند و اگر حضرت مانعشان مى‏ شد فريادشان بلند مى‏ شد.


روزى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در كوفه به امام حسن‏ عليه السلام دستور داد تا بين مردم اعلام كند: نماز تراويح كه در ماه رمضان به جماعت مى ‏خوانند -و از بدعت ‏هاى دومى و ممنوع و حرام است- مردم با شنيدن سخن امام حسن‏ عليه السلام فرياد برآوردند: «واعمراه! واعمراه»!
روزى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در كوفه به امام حسن‏ عليه السلام دستور داد تا بين مردم اعلام كند: نماز تراويح كه در ماه رمضان به جماعت مى ‏خوانند - و از بدعت ‏هاى دومى و ممنوع و حرام است - مردم با شنيدن سخن امام حسن‏ عليه السلام فرياد برآوردند: «واعمراه! واعمراه»!


وقتى امام حسن‏ عليه السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بازگشت حضرت پرسيد: اين صدا چيست؟
وقتى امام حسن‏ عليه السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بازگشت حضرت پرسيد: اين صدا چيست؟


عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، مردم فرياد مى‏ زنند: «واعمراه! واعمراه» يعنى: اى عمر، به فرياد ما برس!! اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: برو و به مردم بگو: نمازتان را بخوانيد!<ref>تهذیب الاحکام: ج۳ ص۷۰ ح۲۲۷.</ref> و مى ‏بينيم كه آن حضرت را وادار مى‏ كردند كه از برداشتن بدعت‏ هاى ابوبكر و عمر دست بردارد!
عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، مردم فرياد مى‏ زنند:
 
«واعمراه! واعمراه» يعنى: اى عمر، به فرياد ما برس!! اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: برو و به مردم بگو: نمازتان را بخوانيد!<ref>تهذیب الاحکام: ج۳ ص۷۰ ح۲۲۷.</ref> و مى ‏بينيم كه آن حضرت را وادار مى‏ كردند كه از برداشتن بدعت‏ هاى ابوبكر و عمر دست بردارد!


=== اشیاع امامانِ آتش ===
=== اشیاع امامانِ آتش ===
«اشياع» كه جمع «شيعه» به معناى «پيرو» است، شامل همه كسانى مى ‏شود كه در طول تاريخ به هر صورتى و در هر موقعيتى راه اولى و دومى را پذيرفته ‏اند و قلباً يا لساناً و يا عملاً در راه پيشبرد اهداف سقيفه گام برداشته‏ اند. اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.
«اشياع» كه جمع «شيعه» به معناى «پيرو» است، شامل همه كسانى مى ‏شود كه در طول تاريخ به هر صورتى و در هر موقعيتى راه اولى و دومى را پذيرفته ‏اند و قلباً يا لساناً و يا عملاً در راه پيشبرد اهداف سقيفه گام برداشته‏ اند.
 
اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.


در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله انصار و اتباع و اشياع در رديف امامان آتش قرار گرفته‏ اند و ي; خبر مهم درباره همه آنان اعلام شده و آن درک اسفل جهنم است، و اين همان پايه اعتقادى ماست كه هر كس راهى را برگزيند و به هر كس اقتدا كند همراه او خواهد بود و تا نهايت آن راه خواهد رفت.
در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله انصار و اتباع و اشياع در رديف امامان آتش قرار گرفته‏ اند و یک خبر مهم درباره همه آنان اعلام شده و آن درک اسفل جهنم است، و اين همان پايه اعتقادى ماست كه هر كس راهى را برگزيند و به هر كس اقتدا كند همراه او خواهد بود و تا نهايت آن راه خواهد رفت.


==آيه «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»<ref>قصص/۴۱، ۴۲. غدیر در قرآن: ج۲ ص۱۲۰-۱۳۶ و ج۳ ص۳۷۲، ۳۷۳.</ref>==
==آيه «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»<ref>قصص/۴۱، ۴۲. غدیر در قرآن: ج۲ ص۱۲۰-۱۳۶ و ج۳ ص۳۷۲، ۳۷۳.</ref>==
خط ۶۸: خط ۷۶:


=== موقعیّت تاریخی ===
=== موقعیّت تاریخی ===
همان گونه كه خطابه غدير در معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقطه اوجى دارد و آن هنگامى است كه آن حضرت بر فراز دست پيامبر صلى الله عليه و آله قرار مى ‏گيرد و جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» را اعلام مى ‏فرمايد، در معرفى دشمنان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و خلفاى غاصب نيز نقطه اوجى دارد كه كار به صراحت مى‏ رسد، و آن نقطه همين جمله ‏اى است كه در اين فراز از خطبه آمده و پيامبر صلى الله عليه و آله اصحاب صحيفه را به صراحت نام مى‏ برد. مقدمه اين تصريح، [[اقتباس]] آيه ۴۱ سوره قصص در قرآن درباره غاصبين است كه با كلام حضرت تركيب شده است.
همان گونه كه [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] در معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقطه اوجى دارد و آن هنگامى است كه آن حضرت بر فراز دست پيامبر صلى الله عليه و آله قرار مى ‏گيرد و جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» را اعلام مى ‏فرمايد، در معرفى دشمنان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و خلفاى غاصب نيز نقطه اوجى دارد كه كار به صراحت مى‏ رسد، و آن نقطه همين جمله ‏اى است كه در اين فراز از خطبه آمده و پيامبر صلى الله عليه و آله اصحاب صحيفه را به صراحت نام مى‏ برد. مقدمه اين تصريح، [[اقتباس]] آيه ۴۱ سوره قصص در قرآن درباره غاصبين است كه با كلام حضرت تركيب شده است.


=== موقعیّت قرآنی ===
=== موقعیّت قرآنی ===
خط ۸۵: خط ۹۳:


==== الف) سير صعودى نفاق در آغاز اسلام ====
==== الف) سير صعودى نفاق در آغاز اسلام ====
«صحيفه» به معناى نوشته، اولين و اساسى‏ ترين پيمان نام ه‏اى بود كه بر ضد خلافت و امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام امضا شد.
«صحيفه» به معناى نوشته، اولين و اساسى‏ ترين پيمان نام ه‏اى بود كه بر ضد خلافت و [[امامت و ولایت در خطبه غدیر|امامت]] اميرالمؤمنين ‏عليه السلام امضا شد.


خط فكرى اين پيمان ‏نامه از روزهاى آغازين ظهور اسلام در مكه نشأت گرفت و عده ‏اى با نيت‏ هاى سوء و با طمع در آينده جامعه اسلامى به پيامبر صلى الله عليه و آله گرويدند و از همان روز فكرهاى دور و درازى را در سر مى‏ پروراندند و دائماً موقعيت‏ ها را زير نظر داشتند.
خط فكرى اين پيمان ‏نامه از روزهاى آغازين ظهور اسلام در [[مکّه|مکه]] نشأت گرفت و عده ‏اى با نيت‏ هاى سوء و با طمع در آينده جامعه اسلامى به پيامبر صلى الله عليه و آله گرويدند و از همان روز فكرهاى دور و درازى را در سر مى‏ پروراندند و دائماً موقعيت‏ ها را زير نظر داشتند.


در اين باره احمد بن اسحاق قمى اين سؤال را از محضر بقيةاللَّه الاعظم ارواحنا فداه پرسيد: آيا اولى و دومى به اختيار خود مسلمان شدند يا به اجبار؟ و آن حضرت فرمود: آنان از روى طمع اسلام را پذيرفتند.<ref>دلائل الامامة: ص ۵۱۶. بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۸۶.</ref>
در اين باره احمد بن اسحاق قمى اين سؤال را از محضر بقيةاللَّه الاعظم ارواحنا فداه پرسيد: آيا اولى و دومى به اختيار خود مسلمان شدند يا به اجبار؟ و آن حضرت فرمود: آنان از روى طمع اسلام را پذيرفتند.<ref>دلائل الامامة: ص ۵۱۶. بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۸۶.</ref>
خط ۹۸: خط ۱۰۶:


==== ب) اوج نفاق در حجةالوداع ====
==== ب) اوج نفاق در حجةالوداع ====
در حجةالوداع اين خط فكرى به دو دليل وارد مرحله جديد و جدى شد. از ي; سو پيامبر صلى الله عليه و آله رسماً نزديكى رحلت خود را اعلام فرمود كه براى منافقين به معناى فرا رسيدن زمان دقيق اجراى مقاصدشان بود. از سوى ديگر اعلان رسمى خلافت و جانشينى على‏ عليه السلام بود كه براى آنان به عنوان زنگ خطر جدى به حساب مى‏آمد و ترس نقش بر آب شدن نقشه هايشان را داشتند.
در حجةالوداع اين خط فكرى به دو دليل وارد مرحله جديد و جدى شد. از یک سو پيامبر صلى الله عليه و آله رسماً نزديكى رحلت خود را اعلام فرمود كه براى [[منافقین]] به معناى فرا رسيدن زمان دقيق اجراى مقاصدشان بود. از سوى ديگر اعلان رسمى خلافت و جانشينى على‏ عليه السلام بود كه براى آنان به عنوان زنگ خطر جدى به حساب مى‏ آمد و ترس نقش بر آب شدن نقشه هايشان را داشتند.


اين بود كه تصميم بر رسميت دادن برنامه ‏هاى خود گرفتند و تشكيلات بهم پيوسته منافقين را تشكيل دادند تا براى روزهاى پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله آماده باش كامل داشته باشند.
اين بود كه تصميم بر رسميت دادن برنامه ‏هاى خود گرفتند و تشكيلات بهم پيوسته منافقين را تشكيل دادند تا براى روزهاى پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله آماده باش كامل داشته باشند.