۲۱٬۹۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
==== ج) سردمداران خط نفاق و صحیفه ==== | ==== ج) سردمداران خط نفاق و صحیفه ==== | ||
قبل از همه و پيش از اطلاع هر شخص ديگرى، اولى و دومى بنيان اين توطئه را ريختند و بين خود هم پيمان شدند كه هرگز در پيشبرد هدف خود كوتاه نيايند و كنار نكشند. | قبل از همه و پيش از اطلاع هر شخص ديگرى، اولى و دومى بنيان اين توطئه را ريختند و بين خود هم پيمان شدند كه هرگز در پيشبرد هدف خود كوتاه نيايند و كنار نكشند. | ||
در | هدف را هم در يک جمله حساب شده تابلو كردند كه «اگر محمد از دنيا رفت يا كشته شد نگذاريم خلافت و جانشينى او در اهل بيتش مستقر شود، اگر چه به ما هم نرسد».<ref>بحارالانوار: ج۱۷ ص۲۹ و ج۳۷ ص۱۱۴، ۱۳۵. کتاب سلیم: ص۳۴۶.</ref> | ||
معاذ بن جبل به آنان گفت: شما مسئله را از جهت قريش حل كنيد. من درباره انصار مشكلات را رفع مى كنم. او براى اين هدف بشير بن سعيد و اسيد بن حضير را در نظر گرفت كه هر كدام بر نيمى از انصار -یعنى دو طايفه اوس و خزرج نفوذ و حكومت داشتند- و مخفى از سعد بن عباده آنان را بر سر غصب خلافت با خود هم پيمان نمود.<ref>كتاب سليم: ص ۳۴۶. بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۲۸. </ref>سومين نفرى كه ملحق شد سالم | در مرحله بعد سه نفر را داخل پيمان خود نمودند. يكى ابوعبيده جراح بود كه به عنوان امين بين امضا كنندگان و ناظر بر اجراى پيمان انتخاب كردند. ديگرى معاذ بن جبل بود كه مُهرهاى با نفوذ بود و ظاهرى مقدس داشت. او را براى حل مشكل انصار در نظر گرفتند، چرا كه قريش را به راحتى مى توانستند با خود همراه كنند ولى سعد بن عباده رئيس كل انصار كسى نبود كه با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر هم پيمان شود و آنگاه ممكن بود انصار در مقابل اقدامات اين گروه مقاومت كنند و عملاً نقشه ها بر آب شود. | ||
معاذ بن جبل به آنان گفت: شما مسئله را از جهت قريش حل كنيد. من درباره انصار مشكلات را رفع مى كنم. | |||
او براى اين هدف بشير بن سعيد و اسيد بن حضير را در نظر گرفت كه هر كدام بر نيمى از انصار - یعنى دو طايفه اوس و خزرج نفوذ و حكومت داشتند - و مخفى از سعد بن عباده آنان را بر سر غصب خلافت با خود هم پيمان نمود.<ref>كتاب سليم: ص ۳۴۶. بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۲۸. </ref>سومين نفرى كه ملحق شد [[سالم مولی ابی حذیفه]] بود. | |||
ورود اين شخص در پيمان آنان از آنجا آغاز شد كه جلسه مذاكره آنان در اين باره مورد استراق سمع او قرار گرفت و از آن اطلاع يافت و چون با راه آنان موافق بود صلاح ندانستند او را از خود جدا بدانند كه مبادا خبر را منتشر كند. | ورود اين شخص در پيمان آنان از آنجا آغاز شد كه جلسه مذاكره آنان در اين باره مورد استراق سمع او قرار گرفت و از آن اطلاع يافت و چون با راه آنان موافق بود صلاح ندانستند او را از خود جدا بدانند كه مبادا خبر را منتشر كند. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۳۰: | ||
وفا كرديد به صحيفه ملعونه تان كه در كعبه بر سر آن هم پيمان شديد كه اگر خداوند محمد را به قتل يا مرگ طبيعى از دنيا برد خلافت را از ما اهل بيت مانع شويد!! | وفا كرديد به صحيفه ملعونه تان كه در كعبه بر سر آن هم پيمان شديد كه اگر خداوند محمد را به قتل يا مرگ طبيعى از دنيا برد خلافت را از ما اهل بيت مانع شويد!! | ||
ابوبكر گفت: تو از كجا مى دانى؟ ما تو را از آن مطلع نكرده بوديم؟ فرمود: اى | ابوبكر گفت: تو از كجا مى دانى؟ ما تو را از آن مطلع نكرده بوديم؟ | ||
فرمود: اى [[زبیر بن عوام قرشی|زبیر]] و اى سلمان و اى ابوذر و اى مقداد، شما را به خدا و به حق اسلام قسم مى دهم آيا از پيامبر صلى الله عليه و آله نشنيديد كه مى فرمود: «فلانى و فلانى -و حضرت همه اين پنج نفر را بر شمرد- بين خود نوشته اى نوشته اند و در آن هم پيمان شده اند و بر سر برنامه هاى خود پس از قتل يا مرگ من قسم هايى ياد كرده اند؟» | |||
سلمان و ابوذر و مقداد و زبير گفتند: آرى به خدا قسم، از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم كه به تو خبر مى داد: «آنان هم پيمان شده اند و براى برنامه خود با يكديگر پيمان بسته اند و در بين خود نوشته اى نوشته اند كه اگر من كشته شدم يا مُردم بر ضد تو قيام كنند و خلافت را از تو يا على مانع شوند».<ref>کتاب سلیم: ص۱۵۴، ۱۵۵، ۲۶۹.</ref> | [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و زبير گفتند: آرى به خدا قسم، از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم كه به تو خبر مى داد: «آنان هم پيمان شده اند و براى برنامه خود با يكديگر پيمان بسته اند و در بين خود نوشته اى نوشته اند كه اگر من كشته شدم يا مُردم بر ضد تو قيام كنند و خلافت را از تو يا على مانع شوند».<ref>کتاب سلیم: ص۱۵۴، ۱۵۵، ۲۶۹.</ref> | ||
هنگامى كه در غدير پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «بدانيد كه امامان دعوت كننده به آتش اصحاب صحيفه اند»، اکثریت مردم منظور حضرت را متوجه نشدند، ولى در روز بيعت اجبارى بود كه همه مردم از اسرار صحيفه و سقيفه با خبر شدند و حجت بر همگان تمام شد و اساس غصب خلافت روشن گرديد. | هنگامى كه در غدير پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «بدانيد كه امامان دعوت كننده به آتش اصحاب صحيفه اند»، [[اکثریت]] مردم منظور حضرت را متوجه نشدند، ولى در روز بيعت اجبارى بود كه همه مردم از اسرار صحيفه و سقيفه با خبر شدند و حجت بر همگان تمام شد و اساس غصب [[خلافت ظاهری اميرالمؤمنين عليه السلام|خلافت]] روشن گرديد. | ||
==== هـ) آمادگی مردم برای اجرای صحیفه ==== | ==== هـ) آمادگی مردم برای اجرای صحیفه ==== | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۵۰: | ||
==== و) صحيفه تكميلى دوم ==== | ==== و) صحيفه تكميلى دوم ==== | ||
در چنين شرايطى افراد سرشناسى كه هر يک گروهى از مردم را تحت فرمان خود داشتند به پيمان نامه مزبور فرا خوانده شدند، و خيلى | در چنين شرايطى افراد سرشناسى كه هر يک گروهى از مردم را تحت فرمان خود داشتند به پيمان نامه مزبور فرا خوانده شدند، و خيلى سريع تر از آنچه انتظار مىرفت پاسخ مثبت دادند و در فاصله كمتر از پانزده روز از صحيفه اول، قانون نامه اساسى [[منافقین]] به عنوان صحيفه ملعونه دوم تدوين شد و در مدينه در خانه ابوبكر به امضاى ۳۴ تن از سردمداران آنان رسيد كه عبارت بودند از: | ||
[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[عثمان بن عفّان|عثمان]]، [[طلحة بن عبیدالله تمیمی|طلحه]]، [[عبدالرحمان بن عوف]]، [[سعد بن ابی وقاص (ابواسحاق)|سعد بن ابی وقاص]]، [[ابوعبیده جرّاح]]، [[معاویة بن ابی سفیان]]، [[عمرو بن عاص]]، [[ابوموسی اشعری]]، [[مغیرة بن شعبه]]، [[اوس بن حدثان]]، [[ابوهریره|ابوهریرة]]، [[ابوطلحه انصاری]]، [[ابوسفیان]]، [[عکرمة بن ابی جهل]]، [[صفوان بن امیه]]، [[سعید بن عاص]]، [[خالد بن ولید]]، [[عیاش بن ابی ربیعه]]، [[بشیر بن سعد]]، [[سهیل بن عمرو]]، [[حکیم بن حزام]]، [[صهیب بن سنان]]، [[ابوالاعور اسلمی]]، [[مطیع بن اسود مدری]] و هشت نفر ديگر. | |||
اين | اين [[صحیفه ملعونه دوم|صحیفه]] را سعيد بن عاص با توافق عده مزبور در محرم سال يازدهم هجرى نوشت و سپس آن را به ابوعبيده جراح به عنوان امين و ناظر خود سپردند، و او آن را به مكه برد و كنار [[صحیفه ملعونه اول|صحیفه اول]] در [[کعبه]] دفن كرد! متن پيمان نامه چنين است: | ||
بسم اللَّه الرحمن الرحيم | بسم اللَّه الرحمن الرحيم |