ولایت ائمه علیهم السلام
ولایت ائمه در خطبه غدیر
در خطبه غدير، تأكيد عجيبى بر انحصار دوازده امام عليهم السلام در اين عدد شده و اينكه هيچ فردى به هيچ عنوان در شئون آنان شراكتى ندارد، و از سوى ديگر اصرار بر قبول همه آنان و عدم تفكيک و جدائى بين ايشان در شؤون امامت گرديده است.
اين بدان جهت است كه همه امامان عليهم السلام از طرف خدا و رسول با شئون واحد نصب شده اند، و هرگونه تشكيك و خدشه در اين امر در واقع تشكيك درباره فرمان الهى و پشت پا زدن به كسانى است كه خداوند مقام آنان را امضا نموده است.
از جانب ديگر انحصارِ عدد امامان عليهم السلام به اين معنى است كه هيچ كس ديگرى لايق اين شأن نيست، و اگر كسى در قبول ايشان تشكيك كند درباره خداوند شک كرده است.
در اين باره عبداللَّه بن عباس به معاويه گفت: «وَ تَعْجَبُ -يا مُعاوِيَةُ - اَنَّ رَسُولَ اللَّه صلى الله عليه وآله سَمَّى الأئِمَّةَ بِغَديرِ خُمٍّ ...، يَحْتَجُّ عَلَيْهِمْ وَ يَأْمُرُ بِوِلايَتِهِمْ»[۱]: «اى معاويه، تعجب مى كنى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم ائمه عليهم السلام را نام برد ... ، و بدين وسيله حجت را بر آنان تمام كرد و دستور به اطاعت آنان داد».
در خطبه غدير براى تعيين امامان به كلمه «هذا على» در چند مورد خطبه، و نيز نام بردن امام حسن و امام حسين عليهما السلام بر مى خوريم كه نسل امامت را روشن مى نمايد.
مسئله معرفى و بلند كردن بازوان اميرالمؤمنين عليه السلام صراحت را كامل نموده و راه هرگونه تشكيک را بسته است.
در چند مورد هم به اين عبارات تصريح شده است:
- «امامت تا روز قيامت در نسل من و در فرزندان من است».
- «امامان از فرزندان من و از صلب على عليه السلام خواهند بود».
در مورد لزوم قبول همه دوازده امام در خطبه غدير به اين جمله برمى خوريم:
- «هر كس در باره يكى از امامان شک كند در همه آنان شک كرده است، و شك كننده درباره ما در آتش خواهد بود».
همچنين در خطبه به وجود نورانى ايشان تصريح شده، آنجا كه مى فرمايد:
«نور از جانب خداوند در من و سپس در على بن ابى طالب عليه السلام و سپس در نسل او تا مهدى قائم عليه السلام قرار داده شده است».
پس از نزول آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ ...»، هنوز مردم مدينه در پىِ معنى و مفهوم اين آيه بودند كه خداوند سه آيه ديگر از قرآن نازل كرد، كه در هر سه مسئله ولايت به ميان آمده بود و بار ديگر اهميت موضوعِ ولايت انگيزهاى براى سؤال مردم شد.
اين سه آيه عبارت بود از:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّه وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِى شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّه وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً»[۲]:
«اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا و رسول و صاحب اختياران خود پيروى كنيد. اگر در چيزى نزاع كرديد آن را به خدا و رسول ارجاع دهيد، اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد. اين بهتر است و از جهت تأويل نيكوتر است».
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّه الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّه وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَ اللَّه خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»[۳]:
«آيا گمان كرده ايد كه رها مى شويد در حالى كه هنوز خدا بايد جهاد كنندگان از شما را ببيند كه جز خدا و رسول و مؤمنين محل اعتمادى براى خود برنگزيده اند؛ و خدا به آنچه انجام مى دهيد آگاه است».
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»[۴]:
«صاحب اختيار شما خدا و رسول و كسانى هستند كه ايمان آورده نماز را بپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند».
با در نظر گرفتن اين سه آيه، و اينكه مراسم عظيم غدير به دستور خداوند و براى پاسخ به چند سؤال حياتى پيرامون ركن اعتقادى ولايت تشكيل شد، نتايج زير بدست مى آيد كه تفسيرى بر آيات مذكور نيز هست:
سؤال ۱: آيا مسئله ولايت و صاحب اختيارى مردم مخصوص افراد خاصى است يا آنكه منظور اصل بدست گرفتن امور مردم است و افراد آن مهم نيستند و مى توانند در هر زمانى انتخاب شوند؟
پاسخ: ولايت و صاحب اختيارى مردم نه تنها عموميت ندارد، بلكه مخصوص دوازده نفرِ معين شده است، كه مقام عصمت را دارند.
سؤال ۲: پشتوانه اين ولايت و صاحب اختيارى مردم چيست؟
پاسخ: ولايتِ خدا اصل و ريشه اين ولايت بر مردم است. در پله دوم ولايت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله است، و در امتداد آن ولايت ائمه عليهم السلام قرار دارد. بنابراين ولايت پيامبر و امام به ترتيب تكيه بر ولايت اول دارد، كه ولايت خالق جهان بر مخلوقاتش است.
سؤال ۳: آيا ولايت مخصوص على عليه السلام است؟
پاسخ: على و جانشينانش تا روز قيامت صاحب اين ولايتند، كه عبارتند از حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين عليهم السلام.
سؤال ۴: محدوده اين ولايت چقدر است؟
پاسخ: عيناً مانند ولايت پيامبر صلى الله عليه وآله است و هيچ فرقى ندارد، و به معناى صاحب اختيارى بر همه مردم در همه ابعاد حتى امور شخصى آنان است.
سؤال ۵: اهميت ولايت چقدر است؟
پاسخ: با اين ولايت دين كامل شده و رسالت پيامبر صلى الله عليه وآله به عنوان ختم نبوت به انجام رسيده است.
بنابراين مردم هنگام نزول اين آيات درباره ولايت سؤالاتى داشتند و به امر خدا وعده آنها غدير قرار داده شد، و واقعاً جواب هاى كاملى براى سؤالات خود يافتند.
ولايت ائمه عليهم السلام اراده خداوند[۵]
با اينكه كوردلان هميشه در صدد فرار از فرامين الهى و هدايت هاى ذوالجلالى هستند، ولى مؤمنين حقيقى در صدد يافتن راه دقيق خدايى هستند كه قبولى آن نزد پروردگار صد در صد باشد و جاى شبهه اى نداشته باشد.
از اينجاست كه وقتى مؤمنين، اراده پروردگار درباره انتخاب شدگان او را در غدير دانستند، آن را مهمترين جشن خود در بزرگترين عيدشان تلقى كردند و قلوبشان نور باران شد. اميرالمؤمنين عليه السلام اين برخورد زيباى مؤمنين با غدير را در عبارتى دل انگيز چنين فرموده است:
خداوند دينى را قبول نمى كند مگر با ولايت آنكه به ولايتش دستور داده و اسباب اطاعتش با تمسک به دستاويزهاى او و اهل ولايتش نظام مى يابد. اين است كه خداوند در روز غدير بر پيامبرش فرستاد آنچه بيانگر اراده اش درباره انتخاب شدگانش بود و به او دستور ابلاغش را داد ... ، و براى او حفظ از منافقين را ضمانت نمود. خداوند دينش را كامل نمود و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن ساخت.[۶]
ولايت ائمه عليهم السلام در آيات قرآن[۷]
در غدير منافقين سؤالى مطرح كردند كه نشان مى داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است!
آنان سه آيه «اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ»[۸] و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»[۹] و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً»[۱۰] را مطرح کردند.
هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت.
اما پيامبرصلى الله عليه وآله درباره هر سه آيه بارها فرموده بود كه منظور از اين موارد فقط على بن ابى طالب عليه السلام است.
اكنون منافقين با پيش كشيدن اين سه آيه، تفسير هميشگى پيامبرصلى الله عليه وآله را درباره آنها زير سؤال بردند و گفتند: «آيا اين سه آيه مخصوص على عليه السلام است»؟
پيامبر صلى الله عليه وآله فرصت را بسيار مناسب براى بستن راه هر شبهه اى ديد و با سؤال كنندگان وارد گفتگو شد تا با ذكر تفصيلى درباره آيات مزبور به تكميل مفاهيم خطبه غدير بپردازد. آن حضرت ابتدا در پاسخ آنان يازده امام را به على عليه السلام اضافه كرد و فرمود: «آرى، اين آيات درباره على و جانشينان من تا روز قيامت است»!
منافقين گفتند: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما. حضرت كه منتظر چنين سؤالى بود پاسخ داد:
على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفه ام در امّتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم حسن، و سپس حسين، و بعد از او نُه نفر از فرزندان پسرم حسين، يكى پس از ديگرى كه قرآن با آنان است و آنان با قرآنند.
از آن جدا نمى شوند و قرآن از آنان جدا نمى شود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.
با معرفى دوازده امام عليهم السلام اكنون جاى آن بود كه دست و پاى نفاق بسته شود و با نشان دادن گستره ولايتِ امامان، همسان بودن و صاحب اختيارى آنان با صاحب اختيارى خود اعلام گردد.
براى اين منظور پيامبر صلى الله عليه وآله در پيشگاه مردم رو به على عليه السلام كرد و فرمود: «هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده، و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است».[۱۱]
ولایت ائمّه علیهم السلام ولایت الله[۱۲]
در فرازى از بخش سوم خطبه غدير، پيامبر صلى الله عليه وآله براى آنكه عصاره سخن را در آغاز خطابه بيان كرده باشد، در فراز بعدى با خاطر نشان كردن اينكه آخرين خطابه من در چنين شرايطى بوده و غدير يک امر الهى است، مراحل صاحب اختيارى خدا و رسول و على و يازده امام عليهم السلام را به صورت سلسله اى متصل ترسيم كرد و فرمود:
خداوند عز و جل صاحب اختيار شماست، و در درجه بعدى پيامبر و بعد از او على است كه به امر خدا اختيار شما را دارد، و سپس امامت در فرزندان او تا قيامت قرار دارد.
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ اَقُومُهُ فى هذَا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعُوا وَ اَطيعُوا وَ انْقادُوا لاَمْرِ اللَّهِ رَبِّكُمْ، فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَ اِلهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَ نَبِيُّهُ الْمُخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ اِمامُكُمْ بِاَمْرِ اللَّهِ رَبِّكُمْ، ثُمَّ الاِمامَةُ فى ذُرِّيَّتى مِنْ وُلْدِهِ اِلى يَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ:
اى مردم، اين آخرين بارى است كه در چنين اجتماعى به پا مى ايستم. پس بشنويد و اطاعت كنيد و در مقابل امر خداوند پروردگارتان سر تسليم فرود آوريد، چرا كه خداوند عز و جل صاحب اختيار شما و معبود شماست، و بعد از خداوند رسولش و پيامبرش كه شما را مخاطب قرار داده، و بعد از من على صاحب اختيار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات خواهيد كرد.