۲۱٬۸۲۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵۰: | خط ۴۵۰: | ||
«الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً». | «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً». | ||
== | == لزوم غدير براى بقاى اسلام<ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۳۷-۵۰.</ref> == | ||
استسقاى بيشتر بشر و اصرار بر «اهدنا» گفتن باعث گرديده كه خداى متعال دين حنيف اسلام را به وسيله حضرت ابراهيم خليل اللَّه عليه السلام نازل فرمايد. خداى متعال در طريق ابراهيم عليه السلام و مكتب او و نيز در نسل آن حضرت نورانيت و الگو شدن را قرار داد. امتحان ابراهيم عليه السلام فراتر از امتحان آدم ابوالبشرعليه السلام و مقام او بالاتر از بسيارى از انبياء عليهم السلام است. | |||
كلماتى كه ابراهيم عليه السلام بدان امتحان گرديد بيش از كلمات مورد امتحان آدم عليه السلام بوده است. مجاهده بزرگ ابراهيم عليه السلام در راه توحيد و پاكى و صفاى باطن آن حضرت باعث گرديد كه آن وجود مطهر امام مردم گردد، و خداى متعال در پاسخ طلب هدايت مردم رهبرى و حكومت الهى را در آل ابراهيم عليهم السلام قرار دارد: | |||
«ان اول بيت وُضع للناس للذى ببكّه مباركاً و هدى للعالمين . فيه آيات بيّنات مقام ابراهيم و من دخله كان آمناً».<ref>آل عمران/۹۶.</ref> | |||
پدر معنوى مردم، هدايت و امنيت را به ارمغان آورده و امام خلق شده است. آل ابراهيم يعنى بنى اسماعيل - كه داراى كتاب و حكمت بودند - بنا به تقدير الهى پرچمدار رهبرى بشريت گرديدند. | |||
پاكى و صداقت بنى اسماعيل باعث گرديد تشكيل حكومت الهى با اين خانواده باشد، و اينان الگوى هدايت بشريت قرار گيرند؛ آنجا كه مى فرمايد: «و اجنُبنى و بنىَّ ان نعبد الاصنام».<ref>ابراهيم عليه السلام/۳۵.</ref> | |||
حكومت و امامت الهى به رهبرى ابراهيم عليه السلام و آل اسماعيل در مكان به نام مكه و «عند بيتك المُحرّم»<ref>بقره/۱۲۴.</ref>؛ طلب مى كرد قلوب مردم شيداى آنان گردد. | |||
مى بينيم كه اين مطلب مثل درخواست اصل امامت براى اين خاندان در آيه «و من ذرّيّتى». در دعاى حضرت ابراهيم عليه السلام آمده است كه عرضه مى دارد: «فاجعل افئدة من الناس تهوى اليهم».<ref>ابراهيم عليه السلام/۳۷. </ref> | |||
در حكومت الهى امام منصوبِ حق تعالى است، ولى پاكى و صفاى باطن امام او را محبوب القلوب مى كند. محبت مردم نسبت به اولياى دين حاكى از همان فطرت حقيقت جو و هدايت خواه است. | |||
حكومت آل ابراهيم عليهم السلام از يك طرف الهى است، و از طرف ديگر ريشه در قلوب صاحبان فطرت و روح سليم دارد. | |||
آنگاه راه و روش ابراهيم عليه السلام و كلاس والاى توحيدى او براى همه موحّدان - حتى فرزندان صالح و معصومش - الگو قرار گرفته و سنت هاى او جاودانى شده است. | |||
البته آفت هاى هميشگى جوامع بشرى يعنى دانشمندان منحرف و امراى ستمگر، مردم نادان را از مسير توحيد ابراهيمى باز داشته و به شرک و نفاق سوق داده است. | |||
اينجا پرچمدارى انبياء و پيامبرانى مانند حضرت موسى و حضرت عيسى عليهما السلام در مبارزه با شرک و ظلم هويدا مى گردد، و اصرار درونى انسانى در گفتن «اهدنا» با مجاهده اين رسولان بزرگ و اوصياى آنان پاسخ داده مى شود. | |||
مقدمه چينى حضرت ابراهيم عليه السلام براى حكومتِ «ذريه معصوم» چه در دعايش و چه در مشخص نمودن جاى حكومت و چه در طلب محبوب القلوب شدنِ ذريه و چه در جهانى شدن و جاودانگى امامت، همه اينها اوج درخواست بشر نسبت به هدايت را مى رساند. | |||
== معارف صحيح اسلام<ref>ژرفاى غدير: ص: ۶۱ . </ref> == | |||
آنچه يک ملت و دين را معرفى مى كند دامنه فتوحات و مقاومت هايش در برابر دشمن نيست، بلكه معارف آن است كه خط فكرى آن را تعيين مى كند و در آن خط با معارف خويش، انسان سازى مى كند. | |||
آنچه شهداى كربلا را ابدى ساخت و از ساير شهدا جدا ساخت همين است. اينان نتيجه زحمات ۵۰ ساله سه امام بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله بودند. | |||
اينان حتى از شهداى جمل و صفين و نهروان متمايز بودند. البته آنان هم در سطح بالايى بودند، ولى همه اينچنين نبودند. در كربلا اما هفتاد و دو تن حسينى بودند. | |||
به هر حال براى تحويل معارف اسلام به نسل هاى آينده اسلام و ساختن انسان هايى والا - كه هدف اصلى اسلام است - چنين افرادى لازم است. | |||
بدون آن خطى كه غديرِ شيعه براى تعيين خليفه مطرح مى كند، هيچ راهى نمى تواند اين هدف را تأمين نمايد، چرا كه ضامن بيان معارف صحيح اسلام فقط كسى مى تواند باشد كه رسماً از طرف خداوند مورد تضمين باشد و عملاً از عهده اين مهم برآيد. | |||
اين همان مقام عصمت مطلق است كه از طرف خداوند تعيين شده است. خداوند اين مهم را عملاً انجام داده و ادامه دهندگان و حافظان اين خط را تا روز قيامت تعيين فرموده است. | |||
اين كارى بود كه در غدير انجام شد و در خطابه غدير بر فراگيرى معارف از ايشان به طور خاصى تأكيد شد. | |||
در خطبه غدير اين مسئله به خوبى روشن است كه هنوز درياى معارفِ دين چه تفسير قرآن و چه بيان احكام و چه اعتقادات و معارف دين بيان نشده، و اين همه توسط جانشينان تعيين شده اى كه از هر جهت - بخصوص از جهت علم و عصمت و اعتماد - ضمانت شده بودند براى مردم راهگشايى خواهد شد. | |||
براى موارد بيشتر در مورد «اسلام» مراجعه شود به عنوان: [[مسلمانان]]. | |||
== پانویس == | |||
== | |||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:ادیان الهی]] | [[رده:ادیان الهی]] |